خطر «غدیر سکولار»
از نگاه غیرانقلابی و سکولار به غدیر صرفا کار امور فرهنگی مانند جشن و بزرگداشت و پخش شیرینی و جدلهای تاریخی با اهل تسنن و نهایتا خواندن شعر درباره مقامهای معنوی امیرالمؤمنین درمیآید که البته همه اینها در جای خودش لازم و ضروری است؛ اما از نگاه اسلام ناب به غدیر تأسیس حکومتی در زمان غیبت درمیآید که دربرابر طاغوت داخلی و خارجی قیام کند و کشور اسلامی را از وابستگی برهاند و به آن استقلال و عزت و امنیت و عدالت ببخشد.
زندهنگهداشتن عید غدیر یکی از اموری است که همه شیعیان امیرالمؤمنین بر آن تأکید میکنند. در این روزها، پویشهایی هم برای آن ایجاد شده است و رسانهها هم بهطور چشمگیرتری این عید را تبلیغ میکنند. مسأله این است که نحوه مواجهه ما با این عید چیست؟ اصلا چرا غدیر اینهمه سفارش شده است؟ در این یادداشت، سعی میکنیم دو خوانش از غدیر را بررسی کنیم: اول، خوانشی که بر محور مسأله تاریخی-کلامی جانشینی پیامبر متمرکز است؛ دوم، خوانشی که به جنبههای سیاسی، امروزی و انقلابی غدیر تأکید میکند که بیشتر در دیدگاههای امام خمینی؟ره؟ متجلی شده است.
شاید مهمترین پیام غدیر این باشد که نصب ولایت و حکومت، امری الهی و آسمانی است که «دین» متکفل آن است. بهعبارتی، حکومت امری صرفا بشری و سکولار نیست که با روشهای گوناگون نصب و عزل شدنی باشد. سیره سیاسی پیامبر و امیرالمؤمنین و سایر ائمههدی(ع) گواهی بر این موضوع است؛ اما غدیر بهطور شفافتری نشاندهنده پیوند میان سیاست و دیانت است. در تفکر اسلامی، هدف از حکومت و سیاست هم اجرای عدل است و حکومت بهخودیخود ارزش ذاتی ندارد. بههمیندلیل، امام خمینی در سخنرانی سال ۱۳۶۵ بهمناسبت عید غدیر، نصب امیرالمؤمنین به خلافت پس از رسولالله را افزودن مقام معنوی به حضرت امیر نمیداند و میگوید: «مسأله غدیر، مسألهای نیست که بنفسه برای حضرت امیر مسألهای پیش بیاورد؛ بلکه حضرت امیر مسأله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد؛ آنکه ارزش دارد، خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است».
شایان ذکر است حکومت اگر برپادارنده عدل نباشد، بهتصریح امیرالمؤمنین از کفش کهنه و عطسه بز بیارزشتر است. البته، حکومت عدل هم هدف غایی نیست؛ بلکه حکومت هم مقدمهای است برای بسط و تعمیق معرفتالله که در ساحت اجتماعی با نشر افکار و توسعه معرفت و فرهنگ و پیشرفت ملازم است. امام دراینباره میگوید: «تبع ایجاد عدالت، فرصت پیدا میشود برای اینکه هرکس هرچیزی دارد، بیاورد. وقتی آشفته است، نمیتوانند. در یک محیط آشفته نمیشود که اهل عرفان عرفانشان را عرضه کنند، اهل فلسفه فلسفهشان و اهل فقه فقهشان را؛ اما وقتی حکومت، حکومت عدل الهی شد و عدالت را جاری کرد و نگذاشت فرصتطلبها به مقاصد خودشان برسند، محیطی آرام پیدا میشود. در این محیط آرام، همهچیز پیدا میشود. بنابراین، «ما نُودِی بِشِیء مِثْلَ ما نُودِیَ بِالوِلایَه» برای اینکه حکومت است».
سخن امام به این معناست که پیش از تشکیل حکومت اسلامی و عادلانه نمیتوان در محیطی خیالی از تفکر و فلسفه و فرهنگ سخن گفت. البته، ممکن است مسلمانان در زمانهای بسط ید نداشته باشند که حکومت تشکیل دهند. چنانچه عمده ائمه معصومین(ع) موفق به برپایی حکومت نشدند، این بهمعنای نداشتن جهتگیری سیاسی و حکومتی ائمه نبوده است؛ بنابراین، قدم اول در فهم پیام غدیر این است که سیاست و دین را از یکدیگر جدا ندانیم. البته، درادامه میتوان درباره شرایط و الزامات حکومت دینی مطلوب گفتوگو کرد و غدیر در این راه هم میتواند به ما کمک کند.
با این نگاه، امروز به فعالیتهایی نگاه کنیم که برای احیای غدیر انجام میشود. یکی از جریانهایی که در تشیع به تبلیغ و تعظیم شعائر غدیر میپردازد، جریانی است که با افکار سکولار درباره تشکیل حکومت بهراحتی کنار میآید و از این باب با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی میانه خوبی ندارد و حتی مخالف است. عجیب است کسانی مروج غدیر باشند که ذات و جوهره غدیر را درک نکرده باشند. غدیر میگوید حکومت و ولایت امر، امری الهی است که متعلق به همه زمانهاست؛ اما عدهای بهجای آنکه این پیام غدیر را در مناسبات سیاسی و اجتماعی امروز جریان دهند، بهدنبال نقاط اختلافی درباره جریانی تاریخی میگردند که صرفا مربوط به شخص حضرت امیر است. برای این دسته حتی سیره سیاسی امیرالمؤمنین در امر حکومت موردتوجه قرار نمیگیرد. اساسا چرا جریانی که غدیر را در تاریخ وقوع آن منجمد میداند، باید به سیره سیاسی امام علی؟ع؟ توجه کند؟ مگر قرار است ما حکومت تشکیل دهیم؟ ما صرفا قرار است بگوییم حکومت حق علی ابنابیطالب و اولادش(ع) بود و حق او را خوردند. همین!
این در حالی است که امام خمینی که میتوان او را احیاگر غدیر در زمان حاضر دانست، تجربه غدیر و حکومت حضرت امیر را تا امروز ما امتداد میدهد و در همان سخنرانی سال ۱۳۶۵ در انتهای سخنرانی درسی از حکومت حضرت امیر میگیرد و در اوج جنگ میگوید: «هستند اشخاصی که میگویند بیایید صلح بکنیم، بیایید یک سازشی بکنیم. ما از تاریخ باید این امور را یاد بگیریم. به حضرت امیر تحمیل کردند. مقدسین تحمیل کردند، آنهایی که جبههشان داغ داشت و اضر مردماند بر مسلمین، آنها تحمیل کردند به حضرت امیر حکمیت را و تحمیل کردند آنکه حَکَم باید بشود. بعد که حضرت امیر با فشار اینها نتوانست، میخواستند بکشندش اگر نکند؛ برای اینکه آنها [پیشنهاد] کرده بودند چه باید چه بشود: «حَکَم قرار بدهید، قرآن است، قرآن است این». این ابتلا را حضرت امیر داشت، الان نظیر او را ما داریم».
از نگاه غیرانقلابی و سکولار به غدیر صرفا کار امور فرهنگی مانند جشن و بزرگداشت و پخش شیرینی و جدلهای تاریخی با اهل تسنن و نهایتا خواندن شعر درباره مقامهای معنوی امیرالمؤمنین درمیآید که البته همه اینها در جای خودش لازم و ضروری است؛ اما از نگاه اسلام ناب به غدیر تأسیس حکومتی در زمان غیبت درمیآید که دربرابر طاغوت داخلی و خارجی قیام کند و کشور اسلامی را از وابستگی برهاند و به آن استقلال و عزت و امنیت و عدالت ببخشد. امام در سخنرانی سال ۱۳۶۵ میگوید: «زندهنگهداشتن این عید نه برای این است که چراغانی بشود و قصیدهخوانی بشود و مداحی بشود. اینها خوب است؛ اما مسأله این نیست. مسأله این است که به ما یاد بدهند چطور باید تبعیت کنیم. به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست؛ غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است، باید روش ملتها و دستاندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است».
فعالان فرهنگی و مذهبی انقلابی باید در موج مبارکی که این روزها در بزرگداشت عید غدیر بهراه افتاده است، مراقب خطری بهنام «غدیر سکولار» باشند. غدیر عید سیاسی است.
رزونامه صبح نو
عالی بود. خداقوت