خویشاوندی با اقلیم کردستان؛ برگ برنده ایران

کدخبر: 2380881
خبرنگار:

تقویت روابط فرهنگی ایران و اقلیم کردستان، در خنثی‌سازی تهدیدات سیاسی موثر است. این ارتباطات در بستر اشتراکات تاریخی و فرهنگی بین ایران و مناطق کردنشین عراق صورت می‌گیرد.

نسیم‌آنلاین: روابط فرهنگی ایران و عراق نمونه‌ی کاملی از ارتباط تنگاتنگ تحولات سیاسی و فرهنگی است. دو کشوری که تا همین چند دهه قبل دائما در تنش سیاسی به سر می‌بردند و با تجاوز عراق به خاک ایران این تنش‌ها به اوج خود رسید، امروز در اوج ارتباطات سیاسی و فرهنگی به سر می‌برند.

 این درهم‌تنیدگی فرهنگی ایران و عراق هم حاصل پیشینه‌ی تاریخی و زمینه‌های موجود است و هم نتیجه‌ی تحولات سیاسی نو به نو که این پیوند را عمیق و عمیق‌تر کرد.

شاید کمتر کسی فکر می‌کرد که عراق تحت حکومت رژیم بعث که دائما در تنش با ایران به سر می‌برد و یک جنگ هشت‌ساله‌ی خانمان‌سوز را نیز به ایران تحمیل کرده بود به جایی برسد که میزبان اولین سفر خارجی رئیس جمهور منتخب مردم ایران باشد.

تحولات سیاسی مهم باعث ایجاد این شرایط شد و از طریق زمینه‌های قبلی که وجود داشت توانست شرایط ویژه‌ای برای دو کشور ایجاد کند.

یک ملت در دو کشور

جمعیت عراق از دو گروه بزرگ مذهبی شیعه و سنی تشکیل می‌شود. جمعیت شیعه‌ی این کشور که طبیعتا از نظر مذهبی پیوند ویژه‌ای با ایران دارند در بخش‌های جنوبی این کشور زندگی می‌کنند.

این پیوند در مراسم میلیونی راهپیمایی اربعین به اوج خود می‌رسد و فصل مشترکی را فراهم می‌کند که شیعه‌ی ایرانی و عراقی در یک نقطه با هم تلاقی می‌کنند.

اما جمعیت سنی‌مذهب عراق نیز از طریق دیگری با ایرانیان پیوند فرهنگی دارند. اهل تسنن عراق که بخش مهمی از آنها ساکنان بخش‌های شمالی این کشور و اقلیم کردستان هستند نیز از لحاظ تاریخی، زبانی و نژادی در پیوند با ایرانیان به سر می‌برند.

«ریچارد کاتم» استاد پیشین دانشگاه پیتسبورگ و مامور سیا در جریان کودتای 28 مرداد می‌گوید: «ایرانی‌هایی که ارتباط عمیقی با تاریخ دارند، بسیار خوب می‌دانند که ارتباط زیادی میان تاریخ خود و تاریخ کردها وجود دارد. بر این اصل هم تاکید می‌گذارند که نه تنها کردهای ایران بلکه تمامی کردها، ایرانی بوده و هستند.»

«هنری فیلد»، انسان‌شناس آمریکایی نیز در کتاب «مردم‌شناسی ایران» می‌نویسد: «کردها از حیث زبان و خصوصیات جسمانی، ایرانی هستند و به‌عنوان شعبه‌ای از نژاد ایرانی از حیث زبان، اخلاق، عادات و شیوه‌ی معیشت با سایر ایرانیان دارای جهات اشتراک هستند.»1

منطقه‌ی کردستان در طول تاریخ جزئی از قلمرو ایران بوده است. پیش از یکپارچه شدن اقوام ایرانی ذیل حکومت هخامنشی، قوم ایرانی «ماد» بر منطقه کردستان امروزی حکومت می‌کرد و با شکست آن از کوروش بخشی از ایران شد و امروز نیز قسمت‌ بزرگی از جمعیت آن در قلمرو ایران اسلامی است.

این سابقه‌ی مشترک در آداب و رسوم جمعی همانند جشن نوروز، شب یلدا، افسانه‌ها و حماسه‌های گذشته تجلی یافته و پیوند تاریخی عمیقی را میان دو منطقه حفظ کرده است. این موضوع از نظر زبانی نیز صدق می‌کند و زبان کردی یکی از خویشاوندان بسیار نزدیک زبان فارسی است.

این اشتراکات فرهنگی فرصت بسیار مناسبی برای پیوند این دو سرزمین ایجاد کرده و زمینه‌ی نزدیکی هرچه بیشتر دو سرزمین را فراهم کرده است.

بی‌دلیل نبود که صدام حسین، دیکتاتور معدوم عراق از این پیوند عمیق هراسناک بود و تصمیم گرفته بود در مرزهای ایران و اقلیم کردستان منطقه‌ای حائل ایجاد کند و به این منظور هزاران روستا را در مرز ایران و اقلیم ویران کرد. این اقدام تا پایان جنگ تحمیلی ادامه داشت و اوج آن بمباران شیمیایی روستاهای این منطقه از جمله «حلبچه» و «سردشت» بود.

به رغم این تلاش‌ها، تحولات تاریخی و مهمترین و خطرناک‌ترین آن یعنی ظهور داعش این پیوند را عمیق‌تر کرده است. مسعود بارزانی، رهبر حزب دموکرات اقلیم کردستان نیز در اظهاراتی مقابله ایران با حمله داعش در این اقلیم را ستایش کرد و گفت: «در روزهای اول حمله داعش به عراق و نزدیک شدن به منطقه کردستان، شهید حاج قاسم سلیمانی اولین کسی بود که با من تماس گرفت و اعلام آمادگی برای کمک کرد... حاج قاسم سلیمانی از من پرسید آیا به چیزی نیاز دارید. من گفتم بله به ضد زره نیاز داریم. ایران هم دو هواپیما حامل مهمات و تسلیحات مورد نیاز برای ما فرستاد»(منبع)

مسعود بارزانی
دیدار پزشکیان با مسعود بارزانی، رهبر حزب دموکرات کردستان عراق

این تهدیدات و تحولات سیاسی و مشارکت ایران در بیرون راندن داعش از عراق از طریق ایجاد و تقویت نیروهای مردمی اتحاد دو سرزمین را بیش از پیش تقویت کرد.

اقدامات سیاسی و فرهنگی توأمان

اما تحولات سیاسی به تنهایی نمی‌تواند باعث نزدیکی فرهنگی بین دو ملت شود و سیاست و فرهنگ در تعامل با هم تقویت می‌شوند.

درمورد عراق نیز پیشینه فرهنگی شیعی‌_ایرانی پیوند سیاسی دو کشور را تقویت می‌کند و این پیوند سیاسی متقابلا باعث تقویت اشتراکات فرهنگی می‌شود.

به همین دلیل اقدامات سیاسی صرف یا تعاملات فرهنگی به تنهایی نمی‌توانند پیوندهای فرهنگی و دیپلماسی عمومی در کشورهای همسایه را پیش ببرند. اقدامات سیاسی و فرهنگی در تعامل با یکدیگر پیش می‌روند.

همزمان باید از «تصدی‌گری دولت‌ها» در این امر جلوگیری کرد. پیش از این «محمدرضا کوهکن» پژوهشگر مرکز رشد امام صادق در گفتگو با نسیم‌آنلاین یکی از پیشنهادهای این مرکز برای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را چنین بیان کرده بود: «باید بخش غیردولتی میدان دار این حوزه باشد و سازمان به آن مزیت‌ها و کارویژه‌های خودش برگردد. به این معنا روی مردمی سازی تاکید داشتیم. که به نظرمان می‌رسید اگر سازمان به مردمی سازی وارد می‌شد، یک بخش خوبی از آن آسیب‌های نیروی انسانی را حل می‌کرد.»

کوهکن درمورد موانع این «مردمی‌سازی» نیز گفته بود: «الان مردمی‌سازی دیپلماسی فرهنگی سه تا مانع دارد. یک موانعی که برمی‌گردد به دستگاه‌های رسمی، یعنی مانع‌زایی‌هایی که آن‌ها انجام می‌دهند. یک مانع برمی‌گردد به خود مجموعه‌های مردمی و نواقصی که خودشان دارند. یک‌سری موانع هم موانع بیرونی است و در اختیار عوامل داخل کشور نیست. شاید به دولت کشورهای دیگر برمی‌گردد.»

البته این به معنای کنار گذاشتن دولت‌ها در دیپلماسی فرهنگی نیست و حضور دولت به عنوان تسهیلگر این امر ضروری است.

یک سفر بی‌سابقه

سفر تاریخی مسعود پزشکیان به اقلیم کردستان بعنوان اولین رئیس جمهور ایران که به این منطقه سفر رسمی داشته اهمیت بالایی دارد.

بارزانی
عکس سلفی رئیس اتحادیه میهنی کردستان با پزشکیان در سلیمانیه

پزشکیان به واسطه آشنایی نزدیک با زبان و فرهنگ کُردی در این سفر اوج پیوند ایران و اقلیم را به رخ کشید. همچنین «نیچروان بارزانی» رئیس اقلیم که تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه تهران گذرانده نیز با مصاحبه به زبان فارسی این ارتباط نزدیک را نشان داد.

ارتباط فرهنگی ایران و اقلیم از طریق زمینه‌های سیاسی پیش می‌رود. پس از سفر پزشکیان، رایزن فرهنگی ایران در عراق در یادداشتی نوشت: «یکی از عرصه های همکاری دو کشور عرصه روابط فرهنگی است. در حوزه فرهنگی روابط و مناسبات ایران و عراق خصوصا در دولت آقای محمد شیاع السودانی به سطح بالایی ارتقاء یافته است.»

او اقدامات صورت گرفته توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در عراق را نیز ذکر کرد که از جمله‌ی آنها «تاسیس چهار مرکز فرهنگی در شهرهای بغداد، بصره، سلیمانیه و اربیل(پایتخت اقلیم کردستان)» بود. از این چهار مرکز دو مرکز در شهرهای کردنشین عراق هستند و این امر نشان دهنده نگاه ویژه ایران به این مناطق است.

از نظر رسانه‌ای نیز این ارتباطات کمابیش ادامه دارد. فعالیت خبرگزاری رسمی «کردپرس» که به زبان کردی، فارسی و انگلیسی به اخبار مناطق کردنشین ایران و اقلیم می‌پردازد و شبکه تلویزیونی «سحر کردی» از این قبیل ارتباطات رسانه‌ای است.

اما با توجه به اشتراکات عمیق فرهنگی بین ایران و اقلیم، هنوز تا نقطه ایدئال فاصله بسیار است. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همچنان در اقلیم کردستان نمایندگی رسمی فرهنگی ندارد. این در حالی است که کشورهای ترکیه و سوریه هرکدام میزبان دو نمایندگی فرهنگی این سازمان هستند. پیش از این در نسیم‌آنلاین به آسیب‌ها و نقاط ضعف سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی پرداخته بودیم.

احزاب کرد
دیدار پزشکیان با نمایندگان احزاب کرد اقلیم کردستان

برگ برنده
گسترش تعاملات فرهنگی ایران با اقلیم بر ارتباطات و تحولات سیاسی منطقه نیز اثرگذار است. حضور جمعیت بزرگ کردنشین در مرزهای ترکیه عامل مهمی در جهت افزایش قدرت چانه‌زنی ایران درمورد مسائل مربوط به دوکشور است. به ویژه اینکه موضوع «کریدور زنگزور» و ارتباط ترکیه با قفقاز و آسیای میانه موضوع سیاسی داغ این روزهاست.

نزدیکی اقلیم کردستان و ایران به واسطه تعاملات فرهنگی می‌تواند یکی از برگ‌های برنده ایران در موضوعات سیاسی منطقه باشد. این همان تاثیر فرهنگ بر سیاست است که در ابتدای گزارش مطرح کردیم.

به علاوه، حضور گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب در منطقه که سالهاست بر طبل چندپارگی می‌کوبند، از طریق تعاملات فرهنگی عمیق ایران و اقلیم می‌تواند خنثی شود و تهدید آنها را برای مناطق کردنشین ایران کمرنگ و کمرنگ‌تر کند.

سفر پزشکیان به این منطقه می‌تواند نویدبخش فصل تازه‌ای از ارتباطات فرهنگی بین ایران و اقلیم کردستان باشد. این ارتباطات فرهنگی خواه‌ناخواه بر مسائل سیاسی تاثیرگذار است و می‌تواند عاملی برای تامین منافع ایران و اقلیم کردستان از طریق روابط حسنه باشد. روابطی هرگز خوشایند قدرت‌ها و دست‌نشاندگان آنها در منطقه(از قبیل صدام حسین) نبوده و نیست.


1.رویکردهای دیپلماسی فرهنگی ایران در عراق پس از سقوط صدام

 

ارسال نظر: