آرام و پرهیاهو
سیدعباس صالحی که بعد از سه سال دوباره سکاندار مهمترین نهاد فرهنگی دولتی شده است مواضع و عملکرد قابل بررسی دارد. این عملکرد و اظهارات نکات بسیار مهمی را درباره وزیر تازهنفس فرهنگ بیان میکند.
نسیمآنلاین: از زمانی که سیدعباس صالح شریعتی معروف به «سیدعباس صالحی» صندلی وزارت ارشاد را ترک کرد سه سال میگذرد.
او البته خیلی خوش ندارد این وزارتخانه تنها با نام «ارشاد» خوانده شود و در توییتی نوشته بود: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به واژه وزارت ارشاد تقلیل نمیدهیم.»
به هر حال بعد از سه سال وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به وزارتخانه برگشته است. او از سال 92 رسما در این وزارتخانه مشغول است و از سال 96 تا 1400 نیز بر مسند عالی این بازوی فرهنگی دولت نشسته بود.
عضویت در هیات مدیره و هیات امنای سازمان تبلیغات اسلامی، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضویت در شورای فرهنگ عمومی، ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی، مدیرمسئول روزنامه «اطلاعات حکمت و معرفت»، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات و... مجموعهی تجارب او را تشکیل میدهند.
مهمترین مسئولیتهای او، معاونت فرهنگی وزارت ارشاد دولت یازدهم و سکانداری این وزارتخانه در دولت دوازدهم است.
به زندگی و تجارب او بیش از این اشاره نمیکنیم که بسیار گفته و تکرار شده است. اما مواضع و عملکرد او بیشتر قابل بررسی است.
معاونت فرهنگی
با روی کار آمدن دولت یازدهم در سال 1392 او نیز بعنوان معاون فرهنگی وزارتخانه انتخاب شد و تا سال 95 در این سمت ماند. از سال 95 تا 96 نیز سرپرست وزارتخانه بود.
شاید برجستهترین عملکرد صالحی در دوران معاونتش در حوزه کتاب و نشر صورت گرفته باشد. خود او گرچه غیرمستقیم عدم تجربه در دیگر بخشهای فرهنگ را تایید میکند اما میگوید پیدا کردن فردی که به همهی حوزههای فرهنگ تسلط و تجربه داشته باشد نشدنی است و «آنچه که شاید اهمیت داشته باشد، این است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از لحاظ شخصیت وجودی با این دامنه گسترده، قرابت داشته باشد.»(منبع)
به هر حال اما او در حوزه نشر کارهای مهمی انجام داد. در دوران معاونت وی، بنهای کاغذی کتاب که فسادهای مالی گستردهای را سبب شده بود برچیده و بنهای الکترونیکی که به اشخاص حقیقی تعلق میگرفت جایگزین آن شد.
همچنین در این دوران سه طرح «کتابفروشی به وسعت ایران»، «عیدانه کتاب» و «طرح تابستانه کتاب» در راستای حمایت از کتابفروشیها و اختصاص یارانه خرید کتاب به مصرف کننده از مسیر کتابفروشیها با مشارکت حدود ٦٠٠ کتابفروشی اجرا شد.
علاوه بر اینها، مشکل معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان نیز که قانون آن در مجلس شورای اسلامی تصویب شده بود در دوران معاونت صالحی حل شد.
«تفویض اختیار به تشکلهای نشر» و «شفافیت در خرید کتاب و ارائه آمار مربوطه در این حوزه» را میتوان از دیگر رویکردهای معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم برشمرد.
بیجهت نبود که زمانی که زمزمههای رفتن او از معاونت فرهنگی در دولت دوازدهم پیش آمد، بیش از 400 ناشر و کتابفروش در حمایت از وی نامهای خطاب به وزیر فرهنگ وقت نوشته و خواستار ابقای وی در این سمت شدند.(منبع)
از جنس فرهنگ یا سیاست؟
تجربه کامل معاونت فرهنگی صالحی باعث شد که در آغاز وزارتش در سال 1396 سابقهی غیرامنیتی او با استقبال اهالی فرهنگ روبرو شود.
گرچه بیشتر تجربه او در حوزه کتاب و نشر بود اما بر خلاف وزیر پیش از خود یعنی «سیدرضا صالحی امیری» سابقه امنیتی نداشت و همین امر نقطه مثبتی در کارنامهی او به حساب میآمد.
گرچه شاید بتوان او را به معنای واقعی شخصیتی فرهنگی به حساب آورد اما این به معنای دور ماندن از حال و هوای سیاسی نیست.
عباس صالحی در همان ابتدای فعالیت خود در وزارت ارشاد خبر داد که کتاب «هاشمی در سال ۸۸» مجوز نشر را دریافت کرد. این کتاب که گزارش مواضع هاشمی در سال ۸۸ است، در دولت قبل دو سال و نیم توقیف بود.(منبع)
پس از درگذشت آیتالله هاشمی نیز او در توییتر خود از عملکرد صداوسیما انتقاد کرد: «تلویزیون پیاپی تصویر هاشمی رفسنجانی را نشان میدهد، دختر نه سالهام می گوید من تا حالا این آقا را در تلویزیون ندیدهام، از پاسخ میمانم.»(همان)
مواضع صالحی در مقاطع مختلف نشان میدهد او به رغم ظاهر آرامی که دارد خیلی هم با سکوت و گوشهگیری قرابت ندارد.
او در سال 1395 و در واکنش به مخالفت با برگزاری کنسرتها در مشهد، نوشت: «تصویرسازی طالبانی از شهر امام مهربانی، غمانگیزتر از شهادت اوست.»
همچنین درمورد سانسور و توقیف فیلمهای سینمایی نیز گفته بود «چیزی که مجوز گرفته باید همان عرضه شود و این، نوعی اعتمادسازی ایجاد میکند. ما نباید فضا را به سمتی ببریم که مچگیری بعد از اکران داشته باشیم.»
وزیر فرهنگ درمورد موضوع حجاب و امر به معروف نیز ساکت نماند و نوشت: «نهایت تکلیف امر به معروف، با فرض احراز تمامی شرایط، به تعبیر رهبر انقلاب «بگو و رد شو» است و نه این که عکس و فیلم بگیر و خبرچین شو!! مردم را از دین و روحانیت منزجر نکنیم.»
در التهابات سال 1401 نیز درمورد نحوه مواجهه با سلبریتیها نوشت: «تحقیر و توهین و تهدید هنرمندان و ورزشکاران منتقد، علاوه بر ناپسندی ذاتی، انسجام و همبستگی صنفی ایشان را در حمایت از اعتراضات افزایش میدهد! فکر نمیکنم فهم این مطلب خیلی سخت باشد. آتش افروخته را مشتعلتر نکنیم!»
صالحی گرچه در موضوعات سیاسی یا جنجالی کمتر وارد میشود و مجموعا شخصیت آرامی دارد اما این به معنای «بیموضعی» او نیست ومواضع جسته و گریخته او قابل توجهند.
برنامهها
سیدعباس صالحی در ابتدای به عهده گرفتن مسئولیت وزارت فرهنگ برنامههای خود را ارائه کرد. هم در سال 96 و هم 1403.
طبیعی بود که برنامهای که این بار ارائه شد مختصرتر باشد. چرا که بنا به گفته رئیس جمهور، صالحی از ابتدا پیشنهاد را نپذیرفت و در روزهای آخر با آن موافقت کرد.
او در سال 96 به توپ پرتری وارد میدان شده بود و امسال با فرصت کمی که داشت توانست یک برنامهی 9 صفحهای و البته کلی ارائه دهد. او در دوره پیش یک برنامهی 17 صفحهای ارائه کرده بود.
یکی از نکات مهم در برنامه دوره پیشین، پرداختن به نقاط ضعف و قوت بصورت دقیق بود که در برنامه جدید این امر دیده نمیشود.
او امسال بیان نقاط ضعف را به یک بخش چهارخطی محدود کرد که شامل این موارد است:
- افول کنشگری و میدانداری مردم در آفرینشها و فعالیتهای فرهنگی
- تغییر موازنه مصرف فرهنگی در کشور به نفع محصولات فرهنگی غیرایرانی
- عدم شکلگیری زیست بوم اقتصاد فرهنگ به واسطه مداخلات تصدیگرایانه بازیگران دولتی و شبهدولتی
- بروز شکاف عمیق و سریع فناورانه تا سطح کنشگری هوش مصنوعی در تولید فرهنگی و هنری
چنانکه معلوم است، دو مورد از این چهار مورد مربوط به تصدیگری دولت و عدم میدانداری مردم در عرصه فرهنگ است.
او مدل مفهومی نیز از برنامههایش ارائه داده که در دایره بیرونی آن عبارت «مردمیسازی و عدالت فرهنگی» نوشته شده و بعنوان کلانبرنامهی زیربنایی ارائه شده است.
این درحالی است که در برنامه پیشین، از میان یازده نقطه ضعف تنها یک مورد به حوزه «مردمیسازی» مربوط است که این امر به خودی خود نشان میدهد موضوع کاهش تصدیگری دولت در دورهای که صالحی از وزارتخانه رفته برای او اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
بیان موضوع مردمیسازی به عنوان «کلانبرنامه زیربنایی» نشان میدهد رویکرد کلی وزارت فرهنگ دولت چهاردهم براساس کاهش تصدیگری دولت خواهد بود.
مواضع پیشین صالحی نشان میدهد او در حوزه مدیریت فرهنگی کمی به جریان اصلاحات نزدیکتر شده است. مواضعی که برخلاف ظاهر آرام او نشان از تغییرات درونی مهمی است.
در این سه سال اتفاقات مهمی در کشور افتاده و طبیعتا رویکرد صالحی نیز نسبت به مدیریت فرهنگی تغییر کرده است.
همچنین تجربه او در حوزه کتاب و نشر با تحولاتی مثل چندین برابر شدن تولید کاغذ در کشور تلاقی پیدا کرده و این موضوع میتواند در این عرصه نویدبخش باشد.
وزارت فرهنگ دولت پیشین گرچه تولید کاغذ چندبرابری را به دولت جدید تحویل داد اما در حوزه «مردمیسازی» شاید کارنامهاش محل بحث باشد. موضوعی که در جشنواره فجر و بالا رفتن تعداد فیلمهای دولتی به خوبی نمایان شد.