پررنگی فرهنگ؛ بیمها و امیدها
برنامه هفتم توسعه در حوزه فرهنگ بسیار جدیتر از برنامههای گذشته است. موضوعی که باعث بیم و امید بسیاری شده است.
نسیمآنلاین: اتفاق غیرمنتظره برای بالگرد حامل رئیس جمهور پیشین بسیاری از پیشبینیها و معادلات را بر هم زد. این اتفاق دقیقا در زمانی رخ داد که کشور در ابتدای اجرای دو سند مهم بود: قانون بودجه 1403 و برنامه هفتم توسعه.
برنامهی هفتم به جهت مدت طولانی و به تبع آن برنامههای استراتژیک و بلندمدت خود از برنامه بودجه متمایز است. همچنین زمان اجرای آن بیش از دورهی تصدی یک دولت را در بر میگیرد و از این جهت اجرای آن با چالشهای بیشتری روبروست.
اخیرا سرپرست ریاست جمهوری برنامه هفتم را به سازمان برنامه و بودجه کشور ابلاغ کرد تا نقطه آغاز دولت چهاردهم که چندی دیگر عهدهدار قوه مجریه خواهد شد با سال اول اجرای برنامه توسعه مقارن باشد. این امر شاید کار دولت را برای اجرای این برنامه آسانتر سازد.
برنامههای توسعه هرکدام ویژگیهای مخصوص به خود را داشتهاند که با توجه به شرایط کشور تغییر میکرده است. اما برنامه هفتم ویژگی خاصی دارد که آن را از برنامههای پیشین متمایز میکند و آن تمایز در بخش «فرهنگ» است.
کمرنگی فرهنگ در برنامه
در شش برنامه گذشته، فرهنگ امری است که بصورت پراکنده به آن اشاره شده است. در بعضی برنامهها امور فرهنگی حتی بدون اینکه بصورت جداگانه و دقیق پرداخته شوند، در میان دیگر بندهای قانون جای گرفتهاند.
اگر هم به شکل جداگانه فصلی به آن اختصاص یافته، به صورت کلی به آن پرداخته شده و از تدقیق در این موضوع پرهیز شده است.
مثلا در برنامه پنجم توسعه، ذیل موضوع «امور سیاسی، دفاعی و امنیتی» در یکی از بندها موضوع «تقویت تعامل فرهنگى، حقوقى، سیاسى و اقتصادى با جهان بویژه حوزه تمدن اسلامىایرانى» مطرح شده است.
گرچه در آن، بخش جداگانهای با عنوان «امور فرهنگی» ذکر شده اما در این قسمت نیز شش بند کلی نوشته شده که بسیار انتزاعی است. مثلا بند چهارم آن میگوید: «مقابله با جریانات انحرافى در حوزه دین و زدودن خرافات و موهومات». این بند «چگونگی» این مقابله را مطرح نکرده و جزئیات بیشتری ارائه نداده است.
برنامههای سوم و چهارم اما به نسبت، جدیت بیشتری در حوزه فرهنگ دارند. در برنامه سوم، فصل بیست و یکم تحت عنوان «فرهنگ و هنر، ارتباطات جمعی و تربیت بدنی» آمده است. کلیدواژه فرهنگ حدود 140 بار در این برنامه ذکر شده است حال آنکه این کلیدواژه مثلا در برنامه پنجم تنها 12 بار تکرار شده است.
در برنامه چهارم که سال 1383 تصویب شد، موضوع فرهنگ بسیار جدیتر مطرح شده است. این موضوع ذیل عنوان «صیانت از هویت و فرهنگ اسلامیایرانی» آمده و فصل نهم آن را با عنوان «توسعه فرهنگی» شکل میدهد. این بخش یکی از مفصلترین بخشهای فرهنگی در میان برنامههای توسعه است. با این وجود در این برنامه نیز سنجه و معیاری برای محک زدن چگونگی اجرای این برنامه ارائه نشده است.
در برنامههای پنجم (مصوب 1390) و ششم (مصوب 1395) نوعی افول در حوزه فرهنگ را شاهد هستیم. در این دو برنامه موضوع فرهنگ تقریبا مغفول واقع شد یا به صورت کمرنگ به آن پرداخته شد.
در برنامه ششم حتی فصل جداگانهای مختص امور فرهنگی نوشته نشد و موضوع فرهنگ ذیل ماده 23 و 24 در میان دیگر مواد قانون قرار گرفت.
پررنگی فرهنگ در برنامه هفتم
شاید به جرأت بتوان گفت که برنامه هفتم توسعه که امسال اولین سال اجرای آن است، فرهنگیترین برنامه توسعه درمیان هفت برنامهی گذشته است. در این قانون نه تنها فصل جداگانهای به موضوع فرهنگ اختصاص یافته بلکه بصورت دقیق و جزئی نیز به این موضوع پرداخته شده است.
فصل پانزدهم این برنامه با عنوان «ارتقای فرهنگ عمومی و رسانه» به موضوع فرهنگ میپردازد. ویژگی اصلی این برنامه ارائه اهداف کمی است که به صورت دقیق بیان میکند که در حوزه فرهنگ دقیقا چه کارهای باید انجام شود. از این طریق میتوان یک سنجه کمی نیز بدست داد تا در پایان پنج سال بتوان میزان تحقق برنامه را سنجید.
رویکرد تحولی این برنامه بسیار برجسته است. طبق بند «الف» ماده 75 آن، دستگاههای مسئول موظف به بازسازی «ساختار فرهنگی کشور» شدهاند و تا پایان سال دوم برنامه طرح این اصلاح ساختار را به اطلاع مراجع ذیصلاح برسانند.
همچنین راهاندازی سامانه رصد، پایش و سنجش مستمر شاخصهای فرهنگ عمومی، سبک زندگی مردم، مرجعیت رسانهای و وضعیت ارتباطات کشور برای احصای دقیق و برخط دادههای آماری مورد نیاز به جهت تسهیل پردازش، تحلیل دقیق و ایجاد بستر مناسب برای آیندهپژوهی روندهای سبک زندگی جامعه ایرانی، شناخت تحولات فرهنگیارتباطی و همچنین انتشار آنها پیشبینی شده است. این بند علاوه بر کمک به سنجش فرهنگی، میتواند به سنجش اثر خود قانون برنامه نیز کمک کند.
این برنامه برای سازمان صداوسیما نیز اهداف دقیق کمی تعیین کرده و از آنها با عنوان «سنجههای عملکردی» این سازمان نام برده است.
علاوه بر وظایفی که برنامه هفتم برای بزرگترین سازمان رسانهای کشور درنظر گرفته، سازمان برنامه و بودجه را نیز مکلف کرده سهم دولت در تامین اعتبارات صداوسیما را 43 درصد افزایش دهد.
وزارت ارتباطات نیز مکلف شده است پهنای باند و امکانات لازم برای دسترسی عموم مردم به شبکهها و برنامههای رسانه ملی در اقصی نقاط کشور و همچنین دسترسی حداکثری در سطح بینالمللی را فراهم نماید.
این موارد نشان میدهد برنامه هفتم موضوعات به نسبت با رویکرد واقعبینانهتری مطرح شدهاند. علاوه بر وظایفی که برای صداوسیما تعیین شده حقوقی نیز برای این سازمان در نظر گرفته شده که در هماهنگی با دیگر دستگاهها محقق خواهد شد.
خطر رویکرد کمی
باید در نظر داشت این نگاه کمی به حوزه فرهنگ نیز البته آسیبهای خود را دارد. مثلا در حوزه پویانمایی هدفگذاری شده است که تا پایان پنج سال برنامه، 7300 ساعت پویانمایی ویژه کودک و نوجوان تولید شود. اما کیفیت این آثار نادیده گرفته شده است.
تولید 7300 ساعت پویانمایی اگر با کیفیت فرمی و محتوایی لازم همراه نباشد نه تنها پیشرفتی در این حوزه به حساب نمیآید بلکه میتواند باعث اثر انگ به محصولات ایرانی، رویگردانی از تولیدات داخلی و اقبال به پویانماییهای خارجی شود.
این امر درمورد صداوسیما نیز که مامور به تولید سالانه «2920 قسمت» انیمیشن در سال شده صدق میکند. اگر تمرکز مسئولان امر بر روی ساخت این تعداد قسمت پویانمایی باشد میتواند از نظر کیفی آثار را تحت تاثیر قرار دهد.
همچنین برخی از ماموریتهای محول شده کمی دور از انتظار به نظر میآیند. مثلا هدفگذاری تولید سالانه یک سریال «الف ویژه» از این دسته اهداف است. برای مثال ساخت سریال الف ویژه سلمان فارسی احتمالا حدود ده سال طول خواهد کشید. این هدفگذاری شاید از توان سازمان صداوسیما خارج باشد.
بطور کلی میتوان برنامهی هفتم را در حوزه فرهنگ منحصر به فرد دانست. این برنامه علاوه بر بیان موضوعات کلی، سنجههای کمی را نیز در نظر گرفته که در مقطع اجرای آن بتوان اجرا یا عدم اجرای آن را اندازه گرفت. این اولین برنامهای است که در آن بصورت دقیق به حوزههای فرهنگی پرداخته میشود و هدفگذاریهای کمی برای آن صورت میگیرد. با این اوصاف امکان بررسی اجرا یا عدم اجرای بخش فرهنگی برنامه در سالهای آینده وجود خواهد داشت.