مدیر اسبق العالم: صداوسیما با الجزیره قابل مقایسه نیست
مدیر اسبق شبکه العالم معتقد است از بسیاری جهات، صداوسیما و الجزیره با هم قابل مقایسه نیستند. او البته از جریان یکطرفه اخبار صداوسیما نیز انتقاد میکند.
نسیمآنلاین: با آغاز بمباران نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی رسانههای خبری جهان بخش مهمی از اخبار خود را به آن اختصاص دادند. در این میان از رسانههای مثل شبکههای خبری صداوسیما انتظار بیشتری میرفت که با جدیت بیشتری به این موضوع بپردازد.
بسیاری نیز با اشاره به عملکرد تلویزیون «الجزیره» قطر، فعالیت آن را ستوده و با مقایسه آن با صداوسیما، رسانه ملی را به باد انتقاد گرفتهاند. این انتقادات اگرچه در بخشهایی وارد است اما از بسیاری جهات کمی عجولانه به نظر میرسد. پیش از این در نسیمآنلاین در گزارشی با عنوان «آیا الجزیره و صداوسیما قابل مقایسهاند؟» به این موضوع پرداختیم.
حالا برای بررسی بیشتر موضوع به سراغ یکی از مدیران اسبق سازمان صداوسیما رفتیم تا نظر او را هم در این مورد جویا شویم. دکتر حسن بهشتیپور، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل، با سابقه چهار سال مدیریت بر شبکه برونمرزی «العالم» معتقد است نمیتوان کل سازمان صداوسیما را با شبکه خبری الجزیره مقایسه کرد. او همچنین معتقد است صداوسیما در حوزه محتوایی نیز از محدودیتهای بیمورد رنج میبرد و محتوای خبری آن معمولا یکطرفه است.
مشروح گفتگوی ما را در ادامه میخوانید:
نسیمآنلاین: با وقوع اتفاقات نوار غزه و تمرکز رسانههای جهان بر روی این قضیه، بسیاری عملکرد سازمان صداوسیما و تلویزیون «الجزیره» قطر را با هم مقایسه کرده و معتقد بودهاند الجزیره در بیان روایت خود از اتفاقات غزه، گوی سبقت را از صداوسیما ربوده است. نظر شما در این مورد چیست؟
مقایسه شبکههای خبری باید منصفانه باشد. به این معنا که ما ببینیم مثلا شبکه الجزیره عربی چه امکاناتی دارد و شبکه العالم چه امکاناتی دارد و چقدر دارند از این امکانات بهرهبرداری میکنند. چون بخشهای خبریِ شبکههای خبری از سه محور خارج نیستند؛ یا بیستوچهارساعته دارند خبر پخش میکنند که راس ساعتهاست و در بین نیم ساعت هم خبر کوتاه. یا برنامههای میزگردی دارند که در موضوعات عمدتا سیاسی یا اقتصادی و اجتماعی و گفتگو محور است به آن تاکشو میگویند. حالت سومش هم مستندسازی است. برنامههای مستندشان هم عمدتا سیاسی است. از این سه حالت خارج نیست.
پس ما اگر میخواهیم مثلا عملکرد الجزیره عربی و العالم را در قضیه غزه بررسی بکنیم که چطور پوشش دادند و آیا پوششان موفق بوده یا نبوده، اول ما باید ببینیم چه امکاناتی در اختیار دارند. وقتی شبکه العالم با انواع و اقسام تحریمها روبرو است. یک تحریم دارد که ماهوارهها را برایش قطع کردند. البته از العالم محدودتر، پرستیوی است. ولی میخواهم بگویم در پخش برنامه و دسترسی به مخاطب محدودیت دارد.
دومین محدودیتش مسایل مالی است که مثلا میخواهد به خبرنگارش، به مستند سازش یا به آن کسی که میخواهد بیاید در برنامهاش شرکت کند پول بدهد بودجه کافی ندارد و ثانیا حالا بودجه هم دارد، میخواهد پول را بدهد. چون دلاری و ارزی است و ما از نظر دلاری و ارزی تحریم هستیم، با هزار مشکلات روبرو است. حالا چطور مشکل را حل میکنند. چون من نیستم نمیدانم چطور حل میکنند. ولی احتمالا چمدانی است. یعنی همان سیکل که دستی ببرند بدهند به آن سفارت ما یا نمایندگی ما آنجا تا آنها در اختیار آن خبرنگاران قرار بدهند. واقعا از نظر بانکی وقتی شما تحریم هستید خبرنگارتان چطور باید حقوق بگیرد؟ مثلا میخواهد برود برای پخش زنده. به این ماهوارههایی که به شما تصاویر خبری را میدهند باید پول پرداخت کنید. حالا میخواهید به آن پول پرداخت کنید پولش را نمیتوانید بدهید. برای اینکه تحریم هستید. باز باید پول را دستی بدهید. میخواهم بگویم واقعا چون یکطرفه قضاوت کردن خیلی ساده است. ولی وقت میروید در دل قضیه، وقتی بروید در میدان ببینید برای پرداخت پول به خبرنگار، پرداخت پول به برنامهسازها و تحریم برای پخش برنامههایش با چه مشکلاتی روبرو است.
خوب الجزیره، چون پول خیلی خوبی در اختیار دارد، بودجه خیلی خوبی دارد میرود به خبرنگارهای خیلی حرفهای یا به قول معروف کلاس بالا پول میدهد و آنها را استخدام میکند. نیروی انسانی خوب خود به خود روی پوشش خبری تاثیر میگذارد. شما وقتی نیروی انسانی حرفهای را به کار بگیری با پول خوب، با نیروی انسانی که تازه دارد کار را یاد میگیرد یا مثلا با پول کم حاضر شده بیاید با شما کار بکند، این خودش خیلی تفاوت ایجاد میکند.
رویکرد محتوایی صداوسیما یکطرفه است
حالا من همه این فرضها را گرفتم که تازه مدیران این شبکهها یک سطح دانش داشته باشند و از نظر تجربیات فنی هم، پوششهای فنی لازم را بلد باشند. یعنی هر دو در یک سطح باشند. که این هم حدس میزنم که نیست ولی چون [در صداوسیما] نیستم نمیتوانم قضاوت کنم. بنابراین من پیشنهادم این است که تنها راهی که میتوانیم مقایسهمان را همه جانبه انجام بدهیم، یکی اینکه در سه شاخصی که گفتم، ببینیم برنامههای پوشش خبری چقدر به موقع و سر بزنگاه بوده. جهتگیریهایش چقدر مناسب جهان اسلام است. مخاطب که به اصطلاح در واقع منتقد به رسانههای حاکم است و از این نظر که چقدر در برنامههای گفتگومحور، آدمهای شاخصی که حرفهایشان تاثیر داشته و کارشناسان برجسته که توانستند اعتماد مخاطب را جلب کنند، جذب کردند و آوردند در برنامه و یک برنامه چالشی درست کردند. نه یک طرفه که همه یک حرفی را میزنند. همه هم راضی هستند مثلا! سومی هم مستندهای خوب. در این شاخصها اینها را مقایسه بفرمایید ببینید که واقعا با این امکاناتی که توضیح دادم، عملکردشان چطور بوده.
یک نکته آخر هم بگویم که در نهایت همه این قصهها یک طرف، آن برونداد یعنی آن چیزی که در تلویزیون شما دیدید هم یک طرف دیگر. یعنی آنچه که پخش و دیده شده. آن را هم اگر در دسترس داشته باشید بروید فیلمهایش را بگیرید مانیتورش را ببینید که حالا با تمام این حرفها آن چه که تولید شده چه بوده است. چون باید بالاخره آن تولید نهایی را هم ارزیابی کرد. که گزارشگرش چطور گزارش داده؟ در صحنه بوده یا نبوده؟ خبرنگار خوب توانسته خبر را به موقع منتقل کند یا نه. مجری که در شبکه توانسته خبر را خوب اجرا کند یا با افرادی که با آنها مصاحبه شده خوب چالش کند یا نه. اینها فاکتورهایی است که به نظر من خیلی سریع و تند برای شما گفتم.
نسیمآنلاین: این محدودیتهایی که گفتید مثل تحریم و این مسائل برای شبکههای برونمرزی است. ولی درمورد شبکههایی مثل شبکه خبر، این مسایل که وجود ندارد. بازمیبینیم که در بحث پوشش اتفاقات غزه، انگار الجزیره نسبت به شبکه خبر خیلی بهتر عمل کرد. یعنی آن ویدیوهایی که وایرال میشود در فضای مجازی خیلی طرفدار بیشتری پیدا میکند نسبت به پخش بخشهای خبری داخلی که بیشتر محتوایشان یک طرفه است.
عجب نکتهای را مطرح کردید. ببینید اگر در شبکههای اجتماعی بخواهیم صحبت کنیم آنجا میشود یک فضای دیگر. یعنی عرصههای تاثیرگذاری آن کاملا متفاوت است. این یک. نکته دوم که خیلی مهم است اینکه شبکه الجزیره دارد برای چه کسی پخش میشود؟ برای مخاطب عامی که در جهان عرب هستند. یا اگر به انگلیسی برای مخاطب انگلیسی زبان است. یعنی برای قطریها برنامه پخش نمیکند. ولی شبکه خبر ما دارد برای چه کسانی پخش میکند؟ برای ایرانیها.
حالا ممکن است در ایرانیهای مقیم خارج کشور هم بر فرض با آن همه رقابتی که در رسانههای مختلف خارج کشور است، یک تعدادی هم بنشینند شبکه خبر را ببینند. آن هم راجع به فلسطین و بیایند شبکه خبر را ببینند. ممکن است راجع به مسائل داعش میرود در شاهچراغ جنایتی را انجام میدهد. کار تروریستی انجام میدهد، آنها میآیند ببینند شبکه خبر ما راجع به این موضوع چه دارد میگوید. اما وقتی راجع به یک مسئلهای مثل فلسطین که دهها یا صدها شبکه برون مرزی در جهان دارند پوشش میدهند، اینجا مخاطب خارجی که بیاید شبکه ما را نگاه کند بعید میدانم یا خیلی کم است. نمیگویم نیست. ولی خیلی کم است.
پس باید ببینید عملکرد شبکه خبر برای افکار عمومی داخل کشور ما چقدر موثر بوده است. نه اینکه مقایسهاش کنید با الجزیره. چون الجزیره اصلا یک شبکه بینالمللی است. مخاطب عام دارد نه مخاطب خاص. مثلا با شبکه داخلی قطر میتوانید مقایسه بکنید. یا مثلا با شبکه العربیه عربستان سعودی. بنابراین در عملکرد شبکه خبر در داخل کشور اگر بخواهید که قضاوت بکنید باید به این بپردازید که مثلا آیا اتفاقی در غزه بوده که پوشش ندهد؟ یا دیر جنبیده یا مثلا از نظر زمانی آیا تاخیر داشته؟
شبکه خبر نمیتواند دیدگاه مخالف را پخش کند
مشکلی که شبکه خبر دارد این است که نمیتواند دیدگاه مخالف را پخش کند. شما ببینید در رسانه شما باید مثلا اجازه داشته باشید شصت به چهل باشد. مثلا شصت درصد به آن چیزهایی که خودتان طراحی کردید برسید. چهل درصد هم اجازه بدهید که نظر مخالفش پخش بشود. چرا؟ برای اینکه بتوانید مخاطب بیشتری جذب کنید. چون اگر چالشی نباشد مخاطب شما میبیند فقط دارید حرفهای یکطرفه میزنید. برای اینکه بتوانید مخاطب را جذب کنید باید اجازه بدهید شصت به چهل باشد. من منظورم شصت درصد به نفع آن طراحی خود آن شبکه، چهل درصدش به زیانش. یا هفتاد به سی باشد. اما به شبکه خبر اجازه نمیدهند که بیاید در صحنه که دو تا مسئله مخالف هم بگوید اصلا اسلام را زیر سوال ببرد. یا مثلا تمام سیاست جمهوری اسلامی را به نقد بکشد. در حالی که برآیند برنامه مهم است. مثلا یک برنامه چالشی میزگردی، اگر برآیندش به نفع جمهوری اسلامی ایران در بیاید موفق بوده است. ولی اگر برآیند آن برنامه به زیان کشور تمام بشود این یعنی نقد به طرف آن شبکه. بنده نرفتم رصد کنم که این شبکه خبر چکار کرده. ولی تا آنجا که من یادم است در آن دورهای که خودم در شبکه خبر نبودم در صداوسیما افتخار همکاری داشتم این مشکل اساسی را داشتیم که البته در العالم نبود. چون در العالم واقعا از اول این را پذیرفتند که بتواند آدمهای مختلف را بیاورد. نظرات مختلف بدهند. برآیندش به نفع جمهوری اسلامی ایران باشد. ولی در داخل هیچ وقت این جا نیفتاده است.
برنامه شیوه را شما دیدید در شبکه چهار. مثلا در آن برنامه سعی میکنند آدمی را بیاورند که مخالفت کند یا مثلا یک نکاتی را هم بگوید که با آن طرف، آن وقت برآیندش به نفع این باشد که بالاخره یک رسانه آمده سعی کرده یک موضوع را از ابعاد مختلف بشکافد. امروزه رسانههایی موفق هستند که بتوانند یک پدیده، یک موضوع، یک تحول را از جنبههای مختلف بپردازند. اگر بیاید یک طرف قضیه را بگوید هزاری هم حق باشد هزاری هم صحیح دارد میگوید ولی نمیتواند آن کارآمدی را داشته باشد که چندجانبهنگری دارد. هر چند از زوایای مختلف موضوع را بررسی کند.
نسیمآنلاین: در مورد مقایسه فعالیت الجزیره و صداوسیما در فضای مجازی چطور؟
آن یک چیز دیگر است. فضای مجازی را باید با فضای مجازی مقایسه کرد. این درست است که محتوا را از شبکه مثل شبکه خبر یا العالم یا هر شبکه دیگری که ترند شده میگیرند. ولی توجه بفرمایید که اصلا عرصه فضای مجازی و رقابت سایبری و شبکههای اجتماعی، اصلا عرصهاش متفاوت است. یعنی اصلا قابل مقایسه با شبکههای خبری نیست. چون آنجا شبکه تعاملی است. به قول معروف اینترکتیو است.
نسیمآنلاین: حالا همین شبکهها مثلا بخش انگلیسی الجزیره در اینستاگرام چهار میلیون دنبالکننده دارد. ولی مثلا پرستیوی یا شبکههای انگلیسی دیگر که مربوط به خودمان است اینقدر موفق نبودند.
ببینید چهار میلیون اتفاقی نبوده. برای چه چهار میلیون دنبالکننده دارد؟ برای کیفیت کار. چرا کیفیت دارد؟ برای مدیریتش. برای بودجهاش. بودجه را دارد درست استفاده میکند و به این اضافه کرده. از آدمهای حرفهای کمک گرفته. بعد دستش باز است. شما یک آلت موسیقی را نمیگذارند پخش کنید. یک مجری که میخواهد کراوات بزند نمیتواند بزند. شما الجزیره را با چه مقایسه میکنید واقعا؟! این طرف خبرنگار نمیتواند یک کراوات بزند. من نمیخواهم بگویم چیز خوبی است. ولی میخواهم بگویم برای مخاطب، شما برای آن چهار میلیون، این کراوات زدن یک نظم است. من خودم نه درعمرم کراوات زدم نه طرفدار کراوات هستم. ولی من ناچار هستم این را بگویم. ببنید یک چیزهایی...
نسیمآنلاین: منظورتان محدودیتهای بیمورد و اضافه است؟
نه اصلا ببینید عرض کردم شما برای اینکه یک آدم حرفهای را بگیرید باید پول خوب بدهید.
نسیمآنلاین: آقای دکتر بودجه الجزیره الان مثلا سالانه چهل میلیون دلار است.
احسنت چهل میلیون دلار پول کمی نیست. اولا از چهل میلیون دلار بیشتر است. ولی فرض میگیریم چهل میلیون دلار. چهل میلیون دلار را من مدعی هستم شما اگر به یک شبکه مثل پرس تی وی بدهید به مراتب بهتر از الجزیره برای شما برنامه تهیه میکند.
نسیمآنلاین: یعنی چهل میلیون دلار درآمد ندارد؟
ببینید چهل میلیون دلار کجا. اصلا بگویید هشت میلیون دلار.
نسیمآنلاین: میشود حدود چقدر آقای دکتر؟ تقریبا میشود حدود هزار و پانصدمیلیارد تومان.
من کار به ریالی ندارم اصلا. برای این کار شما باید دلاری حساب کنید. برای اینکه عرض کردم او هفتاد تا خبرنگار پابهکار داشته. من الان اطلاعاتم به روز نیست. الجزیره هفتاد تا خبرنگار در هفتاد نقطه دنیا پای کار دارد. اینها هر کدام پنج هزار دلار هم بگیرند، هفتاد تا پنج هزار دلار در ماه. این حقوقش است. خوب آن مجری که دارد آن برنامه را اجرا میکند، آن کسی که دعوتش میکنند که بیاید در برنامه شرکت کند دست کم باید صد دلار به او بدهند. بیاید برای اینها بنشیند صحبت کند. العالم یک دلار هم نمیدهد. نه اینکه نخواهد بدهد. ندارد که بدهد. کیفیت است که آن چهار میلیون آدم را میآورد.
من این توضیح را بدهم که بنده مدعی نیستم که فقط همه چیز پول است. نه، اول دانش است. دوم تخصص است که طرف باید تخصص کافی داشته باشد. سوم پول است. الجزیره هم رفته آدمهای حرفهای را جذب کرده هم پول خوب داده و هم بهرهبرداری خوب دارد میکند. بهینهسازی خوب میکند. یعنی صرف اینکه من بیایم پول را بدهم به یک شبکه بگویم شبکه حتما خوب میشود، نه. قبل از آن باید آدمهای حرفهای، یعنی کاربلد در شبکه کار کنند. از همه مهمتر سیاستهایی که بتواند آن در قالب آن سیاست کار انجام بدهد. ببینید شما یکی از سیاستهایی دارید این است که بر طرف مقابل مضیق و تنگ میگیرید. نمیتواند تکان بخورد. خوب آنجا دستش را باز میگذارند. نه اینکه خلاف شرع بکند. من نمیدانم کراوات زدن چه مشکلی ایجاد میکند. من این را به عنوان یک نمونه میگویم.
نسیمآنلاین: حالا بحث بودجه که فرمودید بودجه دولتی که کل الجزیره با هفت تا شبکه میگیرد همان سالی چهل میلیون دلار است. اتفاقا کمتر از صدا و سیما است.
نه. تازه شبکه عربی شاید چهل میلیون دلار بگیرد. آنهای دیگر هم میگیرند.
نسیمآنلاین: من با رفرنس خدمتتان عرض میکنم.
حالا من این را پس میگیرم. درست است دیگر. من عرض کردم به عنوان آدمی که دستم زیر سنگ بوده. تجربهاش را داشتم خدمت شما عرض میکنم که الجزیره بیشتر از این حرفها است. رد گم میکند. یعنی آن چهل میلیون رسمی است. بقیهاش را به صورت مختلف است. هدایا و کمکهای بلاعوض و این جور چیزها میگیرد. حالا من فرض میگیرم همان چهل میلیون است دیگر. یعنی اینجا اصلا...
نسیمآنلاین: خوب اگر چهل میلیون باشد تقریبا اندازه صداوسیما است آقای دکتر. حتی کمتر هم است.
نخیر. صداوسیما که عرض کردم یعنی یک شبکه تولیدی است. فیلم سینمایی میخواهد تولید کند. میخواهد سریال تولید کند. میخواهد انواع و اقسام برنامههای مینشینند میزگرد و همین برنامه خانواده و اینجور چیزها تولید میکند. اصلا اینها قابل مقایسه با شبکههای خبری نیستند. شبکههای خبری که عرض کردم فقط همین سه نوع را دارد و حالت چهارم وجود ندارد. یا دارد خبر پخش میکند. یا دارد میزگرد پخش میکند که عمدتا زنده است. البته بعضی وقتها ضبطی هم دارند و یا دارد مستند پخش میکند. خوب این را اصلا چهطور میتوانید با صدا و سیما مقایسه کنید؟!
نسیمآنلاین: حالا شما آن موقعی که آقای دکتر دوران مدیریتتان بودجه حدودا چقدر بود؟ قابل مقایسه بود با الجزیره؟
اصلا! اصلا! اولا چقدر بودنش را باید بروید از آقای سرافراز بپرسید. اصلا نمیدانم چقدر بود. ثانیا چون من مدیر شبکه بودم. برای اینکه بتوانم کار را جلو ببرم...
نسیمآنلاین: یعنی به بودجه دسترسی نداشتید؟
چک بودجه را میکشیدیم میدادیم. در جلسات بودجه هم مینشستیم چانه میزدیم. صحبت میکردیم. ولی معلوم نبود آخر چقدر به ما میدادند. چون چیزی که تصویب میکردند با آن چیزی که دست ما میرسید خیلی فاصله داشت.
نسیمآنلاین: همان تصویبیاش چقدر بود؟
آن موقع شبکه العالم که اولین شبکه بیست و چهار ساعته خبری بود اولین تجربه بود که دیجیتال بود. یعنی حتی در خبر هم نوار را حذف کرده بود. نوار در شبکه استودیوی خبر نمیبردند. آن را با یک و نیم میلیون دلار راه انداختند. شصت نفر هم کل پرسنلش بود. با همه پشتیبانی و با همه تشکیلاتش.
خوب شما این را چطور مقایسه میکنید با الجزیره که اصلا از نظر تعداد پرسنل نمیگویم، از نظر بودجه. باز هم تاکید میکنم فقط بودجه نیست. ممکن است شما بودجه را هم بدهید، بودجه را بزنند خراب کند. یک مدیریت خوب میخواهد. یک سواد و دانش حرفهای. یک کار رسانهای خبری میخواهد. اینها اولویت بیشتری نسبت به بودجه دارد. ولی به یک آدم حرفهای وقتی بودجه ندهید چطور میخواهد کار کند؟ از آن طرف به یک آدم غیرحرفهای بودجه بده؛ نمیتواند کار کند. از همه مهمتر هم عرض کردم سیاستهای شماست. شما در سیاستها باید اجازه بدهید که دست طرف باز باشد که بتواند برنامه پخش بکند.
مثلا آن طرف، مثلا فکر کنید در آمریکا یک نفر مینشست برنامه زنده، یکی در بیروت مینشست یکی هم در تهران. اینها مینشستند در مورد یک موضوع روز با هم صحبت میکردند. اتفاقهای یک روز که افتاده. خوب حالا اگر شما چنین امکانات ماهوارهای نداشته باشید اصلا میتوانید [کار] شبکه انجام بدهید؟ تحریمت کردند. با هزار مشکلات. آن موقع که ما تحریم نبودیم. یعنی من این موقعی که دارم میگویم سال 1381- 1382 است. میخواهم بگویم اینها خیلی مهم است. دقت بفرمایید که طرفی که میخواهد کار کند اول باید دانشش را داشته باشد. یعنی بداند رسانه چیست؟ خبر چیست؟ چطور باید کار رسانهای انجام داد؟ با کدام مخاطب؟ مخاطب را خوب بشناسد. دوم وسایل و تجهیزات حرفهای داشته باشد. سوم سیاستهایی که دستش را باز بگذارد بتواند. یک اسراییلی هم بتواند در شبکه العالم بیاید بنشیند بحث بکند نظرات خودش را بگوید.
نسیمآنلاین: آیا این در سازمان صداوسیما شدنی است؟
بله. ولی چه کسی میگذارد؟ چه کسی میگذارد در داخل بتوانید چنین کاری را انجام بدهید؟ طرف در آمریکا بود ولی از سیاستهای اسراییل دفاع میکرد. این طرف هم مینشست جوابش را میداد و او را سر جایش مینشاند. مخاطب باور میکرد که میشود به اصطلاح در یک بحث اسراییلیها هم شرکت کنند ولی حق فلسطینیها را بتوانید اثبات کنید.
نسیمآنلاین: یعنی چهارچوبهای خارج سازمانی هم اینجا موثر است؟ خارج از سازمان صداوسیما.
بله. خارج سازمانی. سیاستگذاری که برای بچهها محدودیتهای مختلف ایجاد میکند. در حالی که در شبکه الجزیره چنین محدودیتی وجود ندارد. پس اینها را همه را با هم در نظر گرفت. اگرهمه را در نظر بگیریم آن وقت میشود منصفانه مقایسه کرد. من نمیخواهم توجیه کمکاری بکنم یا بگویم کسی دارد کم کاری میکند. یا بگویم خوب پوشش نمیدهد به خاطر اینکه بودجه ندارد. نه. یکی مساله بودجه است. یکی سواد رسانه است. یکی بحث دانش رسانه است. یکی اینکه مدیر مدیریت خوبی داشته باشد. چون واقعا مدیریت رسانه خودش یک درس بزرگ و خیلی خیلی مهم است. که یک کسی واقعا مدیر رسانه باشد.