دوئل دو مهران؛ «اسکار» مدیری و «شبخوش» غفوریان
بعد از پخش چند قسمت از «اسکار» مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی، مهران غفوریان با «شبخوش» به تلویزیون آمد. مقایسه این دو برنامه نشان میدهد مدیری هم در مسئولیت اجتماعی و هم در ایجاد جذابیت موفقتر عمل کرده است.
نسیمآنلاین: اسمش با خودش است: «رئالیتی شو». یعنی از همان ابتدا باید بدانیم با یک «شو» طرفیم و قرار نیست تمام آنچه در آن اتفاق میافتد واقعی باشد و امتیازها هم بر مبنای یک داوری حساب شده صورت پذیرد. گرچه عناصری از واقعیت در آن هست اما رقابت در آن به هر حال در قالب یک «شو» صورت میگیرد و تا حدی از عنصر واقعیت بهرهمند است که به جذابیت برنامه کمک کند.
این ویژگی تمام «رئالیتی شو»هاست و حالا که مهران مدیری با رئالیتی شو «اسکار» آمده باید در نظر داشته باشیم که این برنامه نیز مستثنی از این امر نیست. بنابراین نباید انتظار داشت که در «اسکار» یک رقابت تمامعیار شکل گیرد. آنچه بیش از رقابت اهمیت دارد جذابیت برنامه است همین و بس.
همان ابتدا مهران مدیری آب پاکی را روی دست همه ریخت و پیش از آنکه سیل انتقادات «اسکار» را با خودش ببرد، در قسمت اول برنامه گفت که «اسکار» یک کپی از برنامه طنز «Taskmaster» یا همان «کارفرما» است که در کشور انگلیس ساخته شده و همچنان در حال پخش است. البته مدیری تنها اقتباسکننده این برنامه نیست. «کارفرما» پیش از این در بلژیک، کانادا، آلمان، نیوزلند و چندین کشور دیگر نیز ساخته و کپیبرداری شده است.
همانطور که از اسم این برنامه بر میآید حول محور یک «کارفرما» که مجری برنامه است میچرخد. شاید این موضوع پاسخی بر انتقاداتی باشد که به نحوه امتیازدهی مهران مدیری در اسکار وارد شده بود. یعنی در نسخه انگلیسی آن، اساسا برنامه مبنی بر راضی کردن «کارفرما» یا همان مجری برنامه قرار دارد. بنابراین اوست که امتیازات را تقسیم میکند و میزان رضایت خود را از شرکتکنندگان که همه بازیگر طنز هستند اعلام میدارد. در نهایت جایزهی فرد برنده نیز مجسمهی «کارفرما» یا همان مجری برنامه است که در برنامه مهران مدیری به مجسمه «اسکار» تغییر پیدا کرده است.
حضور «نیما شعباننژاد» به عنوان دستیار کارفرما نیز به تقلید از نسخه اصلی آن صورت گرفته که اتفاقا شباهت فیزیکی او با بازیگر اصلی قابل توجه است. در قسمتهای ابتدایی برنامه البته حضور کمرنگ او قابل توجه بود اما رفتهرفته ورود مکرر به جریان اصلی برنامه جنبه طنز برنامه را بالاتر برد.
مهران مدیری البته میگوید سعی کرده این برنامه را «ایرانیزه» کند و به نظر میآید در این امر نیز تا حدی موفق بوده است. در نسخه انگلیسی برنامه، شرکتکنندگان چیزهای باارزشی با خود به برنامه میآورند و در نهایت برندهی نهایی، همه آن اشیا را تصاحب میکند. اما در «اسکار» این بخش از برنامه به «هدیه دادن» تبدیل شده است. یعنی کمدینها با توجه به شخصیت یکدیگر برای هم هدیههایی میآورند که البته نوع این هدیهها جنبه طنز دارد.
همچنین در نسخه انگلیسی برنامه البته آیتمهای خارج از استدیو متنوعترند و بخشهای داخل استدیو نیز از پویایی بیشتری برخوردارند. اما در «اسکار» کمی از پویایی نسخه اصلی کاسته شده و شوخیها بیشتر جنبهی «زبانی» پیدا کردهاند تا «عملی». موضوعی که اسکار را بیشتر به یک «تاکشو» یا برنامه گفتگومحور نزدیک کرده است.
علاوه بر اینها به نظر میآید مدیری سعی کرده جنبهی «فاخر» به برنامهاش بدهد. نمایش پرتره بزرگان سینما و تصویر آنها در دکور برنامه شاهدی بر این امر است که البته سوال برانگیز نیز شده است. برای بسیاری این سوال پیش آمده که تصویر مرحوم «عباس کیارستمی» در دکور اسکار، چه ارتباطی به موضوع این رئالیتیشو دارد. شاید این موضوع در راستای همان اعطای جنبه «فاخر» به برنامه باشد.
البته این موضوع به دکور برنامه خلاصه نمیشود. سوالاتی که در برنامه طرح میشود جنبه اطلاعات عمومی دارد و صرفا دارای جنبه سرگرمی نیست. همچنین نوع اجرای مهران مدیری، نکاتی که در خلال مسابقه بیان میکند و صدالبته مجازات نهایی برای بازنده مسابقه نشان میدهد که مدیری به نوعی مسئولیت اجتماعی نیز توجه داشته است. چیزی که البته در شبکه نمایش خانگی مغفول مانده و مدیری به این ترتیب سنتشکنی کرده و علاوه بر جنبه طنز، سعی کرده ماهیت اجتماعی و آموزشی نیز داشته باشد. از این نظر میتوان اسکار را قابل تحسین نیز دانست.
موضوع مهم این است که پیش از این چنین برنامهای را در جغرافیای ایران ندیدهایم و کپیبرداری از نسخه اصلی آن نه تنها مذموم نیست بلکه درصورت هماهنگ کردن آن با فرهنگ بومی یا همان «ایرانیزه» کردن آن میتواند قابل تحسین نیز باشد. به نظر میآید مدیری کار «ایرانیزه» کردن آن را به طور قابلقبولی انجام داده است گرچه همچنان جا برای ایرانیتر شدن آن وجود دارد.
«شبخوش» غفوریان
هفته گذشته اما همزمان با اسکار که در شبکه نمایش خانگی منتشر میشود، مهران غفوریان برنامه «شب خوش» را روی آنتن تلویزیون برد. او که به عنوان کارگردان هنری و مجری در «شب خوش» حضور دارد پیش از این در برنامههای تلویزیونی «سه شو» و «اعجوبهها» در قامت مجری حضور داشت که این سومین حضور او به عنوان مجری در تلویزیون است. اما این بار با برنامهای که خودش کارگردان هنری آن است. غفوریان در هر قسمت میزبان یک چهره مشهور است که با او گپ میزند و چالشهایی را پی میگیرد.
اولین چیزی که درمورد «شب خوش» به چشم میآید سادگی آن است. یک گفتگوی دونفره، گفتن از خاطرهها و انجام چند بازی با هم به نظر پیش از این در مجموعههای دیگر به کرات تکرار شده و انگار تنها چیزی که در این برنامه کمی تازگی دارد دکور آن است. دکوری که مهمانان و مجری در بخشهای مختلف روی آن جابجا میشوند.
صرف حضور مهران غفوریان به عنوان مجری طبیعتا جذابیت خاصی به برنامه میدهد اما این جذابیت نباید در این مرحله متوقف شود. جدا از شناختهشدگی غفوریان در برنامههای طنز باید در نظر داشت که شکل اجرای او نیز در این برنامه اهمیت دارد.
غفوریان پیش از این در چنین برنامههایی سابقه اجرا نداشته است و طبیعی است که در این مورد کمی لنگ بزند. به نظر میآید حضور غفوریان به عنوان مجری کمی به ریتم برنامه ضربه زده است. غفوریان در بخشهایی حتی با تکرار کلمات و یا فریاد زدن سعی دارد که هیجان برنامه را افزایش دهد که این امر به نوعی از جریان اصلی برنامه بیرون زده است. باید توجه داشت که خاصیت برنامههای گفتگومحور این است که هیجان آنچنانی ندارند. بنابراین سعی در تزریق هیجان به ریتم اصلی برنامه به نوعی از جذابیت آن خواهد کاست. اما در برنامههایی که بیش از یک مهمان دارند هیجان و یا به بیان بهتر «شلوغی» برنامه بیشتر به چشم میآید. موضوعی که اتفاقا در «اسکار» مهران مدیری جنبه مثبت و نقطه قوت به حساب میآید.
دوئل دو مهران
گرچه تا حالا تنها دو قسمت از «شب خوش» پخش شده اما روند کلی برنامه در همین دو قسمت مشخص شده است. همین ابتدا پیداست که ماهیت «اسکار» و «شب خوش» با هم متفاوت است. اسکار یک «رئالیتی شو» است و «شب خوش» یک «تاک شو» یا همان برنامه گفتگومحور. اما پررنگ شدن جنبهی زبانی شوخیهای «اسکار» آن را به نوعی به تاکشو نزدیکتر کرده است. بنابراین میتوان جنبههایی از این دو را با هم مقایسه کرد.
موضوع تعداد مهمانان یکی از وجوه قابل توجه «اسکار» است. طبیعتا یک برنامه با یک مهمان نسبت به برنامهای با چهار کمدین و دو مجری ظرفیت کمتری برای شوخی و ایجاد طنز خواهد داشت. در اسکار اساسا فضای خالی برای تزریق هیجان باقی نمیماند و با پایان یک شوخی توسط یک بازیگر، بازیگران بعدی وارد میشود و به این ترتیب برنامه از نفس نمیافتد و گاهی حتی مجری مجبور میشود برای صرفهجویی در زمان برنامه، این رفت و برگشتها و کلکلها را قطع کند. این مهمترین وجه ممیزه و امتیاز «اسکار» نسبت به «شبخوش» است.
همچنین تعدد بازیگران حاضر در یک قسمت برنامه تعامل آنها با یکدیگر را نیز تبدیل به نوعی جذابیت میکند. یعنی ترکیب نوع خاصی از بازیگران جنبههای طنز جدیدی را میآفریند که در برنامههای تکنفره وجود ندارد.
موضوع مهم دیگری که درمورد این دو برنامه وجود دارد این است که «اسکار» گوی سبقت را در مسئولیت اجتماعی نیز از «شبخوش» ربوده است. پرسیدن سوالاتی با جنبه اطلاعات عمومی، اطلاعاتی که گاه و بیگاه مجری برنامه به مخاطب ارائه میدهد و قرار دادن مجازات «انجام یک کار خیر» برای بازندهی رقابت موضوعاتی است که «اسکار» را تبدیل به طنزی با جنبه مسئولیت اجتماعی میکند. چیزی که البته از وظایف تلویزیون به حساب میآید اما برعکس در «شب خوش» غفوریان اثری از آن نمیبینیم. انگار شبخوش تنها جنبه سرگرمی دارد و حواسش نیست که دارد در تلویزیون عمومی با مسئولیت اجتماعی پخش میشود.
علاوه بر این «اسکار» مدیری تنوع بیشتری نیز دارد. یعنی علاوه بر جریان برنامه در داخل استدیو، در خارج از آن نیز آیتمهای متنوعی وجود دارد که میتواند جذابیت برنامه را دوچندان کند. در این بخش است که حضور نیما شعباننژاد بعنوان دستیار مدیری خود را نشان میدهد.
گرچه ساخت برنامه برای تلویزیون محدودیتهایی نیز دارد اما این محدودیتها در حدی نیست که شرایط نابرابر قابل توجهی بین دو برنامه ایجاد کند. شاید حضور مدیری در شبکه نمایش خانگی به تنش پیشین او با تلویزیون نیز مربوط باشد که بر سر قسمت جدید «دورهمی» پیش آمد. به هر حال به نظر میآید مهران مدیری هم در موضوع مسئولیت اجتماعی و هم در ایجاد جذابیت بیشتر با فاصله از غفوریان موفقتر عمل کرده است. موضوعی که شاید بخشی از آن به ساختار کلی رقابت تلویزیون و شبکه نمایش خانگی برگردد.