چه کسی مسئول صیانت از «به افق فلسطین» است؟
تغییر تیم تولیدی برنامهی «به افق فلسطین» و تایید و تکذیبهای پیرامون آن موضوعی است که بیش از هر نهاد دیگری ریشهی آن را باید در مدیریت سازمان صداوسیما جستجو کرد. مدیرانی که با سند تحول بر مسند مدیریت رسانهی ملی نشستند.
نسیمآنلاین: برنامهی گفتگومحور «به افق فلسطین» که این روزها توجه زیادی را به خود جلب کرده است از ابتدای پخش سروصدای زیادی به پا کرد. دعوت از چهرههای آشنا و بعضا جنجالی و انتشار اظهارنظرهای آنان در فضای مجازی باعث شد این خبر به یکی از اخبار پر بازدید تبدیل شود.
این برنامه که با موضوع عملیات طوفانالاقصی در فلسطین و تحولات و فجایع بعد از آن روی آنتن شبکهی افق رفته است توسط سازمان فرهنگیهنری اوج تهیه و پخش شد. بهرهگیری از نظرات جناحهای مختلف سیاسی جذابیت این برنامه را چند برابر کرد و همین موضوع بود که باعث شد توجهات بیشتری به آن جلب شود. نکته مهم اینکه استفاده از نظرات سیاسی متنوع و همچنین همکاری با موسسات فرهنگی خارج از سازمان صداوسیما موضوعی بود که در سند تحول نیز مورد تاکید قرار گرفته بود.
رسانهها نیز از جناحهای گوناگون به پخش این برنامه از قاب تلویزیون ملی واکنش نشان دادند. مثلا وبسایت خبری «فرارو» در این مورد نوشته بود: «به افق فلسطین و توفیق آن را باید به پای مجموعه اوج نوشت که از خاستگاه جریان انقلاب و با نگاه درست به ظرفیتهای رسانهای، بستری ویژه را برای عبور از کلیشهها و طرح حرفهای تازه در حوزه فلسطین فراهم آورده است. کاش این حرکت با ورود مدیران تلویزیون، متوقف نشود!» روزنامهی «شرق» نیز از این برنامه با عنوان «متفاوتترین برنامه دربارهی فلسطین» یاد کرد. خبرگزاری فارس نیز در گزارش مفصلی به تمجید از این برنامه پرداخت.
حضور «مهدی عرفاتی» به عنوان سردبیر برنامه و «محمدرضا شهیدیفرد» به عنوان کارگردان که هردو سابقهی طولانی در این حوزه دارند نیز موضوعی بود که غنای برنامه را بیشتر میکرد.
تعطیلی برنامه؛ افق: تصمیم اوج است؛ اوج: تصمیم افق بود!
اما در چندروز گذشته کانال این برنامه در فضای مجازی، خبر تغییر تیم تولیدی این برنامه را منتشر کرد. کانال برنامه «به افق فلسطین» در فضای مجازی نوشت: «مدیریت شبکه افق تصمیم گرفت برنامه "به افق فلسطین" از شنبه ۲۱ آبان ماه با گروه دیگری ادامه پیدا کند. تیم طراح و تهیه برنامه در سازمان اوج به این تصمیم احترام میگذارد.» اتفاقی که برخی رسانهها از آن به عنوان «حذف شبانه»ی تیم تولیدی این برنامه یاد کردند.
اما بعد از انتشار این پیام، شبکهی افق نیز در مورد حواشی این برنامه بیانیهای منتشر کرد و تعطیلی «به افق فلسطین» را تصمیم تیم تولیدی آن دانست و نوشت: «تیم محترم تولید این برنامه خود تصمیم به توقف تولید گرفته اند.» در ادامهی این بیانیه آمده است: «شبکه افق تاکید میکند که این "تغییر ناخواسته تیم تولید" بر خلاف میل و اراده و خواست سازمان و شبکه افق بوده و در عین حال به آن احترام میگذارد.» در واکنش به این بیانیه، مهدی عرفاتی، سردبیر برنامه این موضوع را تکذیب کرد و گفت تصمیم تغییر گروه تولیدی برنامه را «مدیر شبکه افق» گرفته است.
در این میان گمانهزنیهایی نیز از تغییر تیم سازندهی برنامه به علت احتمال حضور «محمدجواد ظریف» به عنوان مهمان در این برنامه مطرح شده بود.
سید محمود رضوی، مشاور محمدباقر قالیباف رییس مجلس به این موضوع چنین واکنش نشان داد: «یکبار به عزیزی عرض کردم. آنطرف در حداقل اشتراکات با هم اتحاد و کار میکنند اما این طرف اینقدر درگیر خالصسازی میشوند که در اشتراک حداکثری یکدیگر را تحمل نمیکند! »
اما جملهی پایانی توییت رضوی شاید مهمتر باشد که نوشت: «این غم بزرگی است که بگویند شبکه وابسته به یک نهاد انقلابی، سازمان برنامه ساز همان نهاد را تحمل نکرد!» در این اشاره رضوی به شکل تلویحی شبکه افق را هم در کنار سازمان اوج وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میداند. اگر چنین اشارهای را درست بدانیم منطقا بعید به نظر میرسد که شبکهای وابسته به این نهاد با سازمان تحت حمایت آن به اختلاف خورده باشند. بنابراین کلید معما را باید در جای دیگر یعنی سازمان صداوسیما جست.
با این وجود اما این اشاره در حد گمانهزنی است و جزئیات بیشتری از این اتفاق منتشر نشده تا تحلیلها را به حقیقت نزدیکتر کند. در نهایت این معما حل نشده است که تعطیلی این برنامه واقعا خواست کدام گروه یا نهاد بوده است اما آنچه مسلم است این است که این اتفاقات در سازمان صداوسیما یعنی قلمرو مدیریتی «پیمان جبلی» رخ میدهد. کسی که حضور او بعنوان به مهمان در «به افق فلسطین» نیز به نوعی حمایت صداوسیما از این برنامه به حساب میآید. بنابراین بیش و پیش از هر گروه و نهادی، این تیم مدیریتی سازمان صداوسیماست که در این مورد باید پاسخ دهد. تیم مدیریتیای که با شعار تحول و البته سندی با همین عنوان به صداوسیما آمد. آنچه که دعوا و پاسکاری سازمان اوج و شبکه افق در بستر آن شکل گرفته «سازمان صداوسیما» است و طبیعتا پاسخ بسیاری از ابهامات را میتوان در آن یافت. یا تیم جدید مدیریتی از این معما باخبر است و یا باخبر نیست. در هر دو صورت مدیران رسانهی ملی میتوانند مورد سوال باشند.
با این تفاسیر شاید بتوانیم پاسخ این معما را در رویکرد مدیران رسانهی ملی و نگاه آنها به «تحول» بهعنوان شعار اصلیشان ببینیم.
سند تحول
سند تحول سازمان صداوسیما، برنامه و طرحی بود که تیم «پیمان جبلی» با آن بر سر کار آمدند. در این سند مجموعهی برنامهها و رویکردها نوشته شده تا تحول در صداوسیما را در چند سال آینده راهبری کند.
درمورد ساخت برنامههایی چون «به افق فلسطین» به نظر میآید رویکرد مدیران صداوسیما_هرچند به طور شکستهبسته و مقطعی و کوتاهمدت_ میدان دادن لااقل مقطعی به تفکرات و جریانات مختلف بوده است. این رویکردها به شک کوتاهمدت در برنامهها دیگری مثل «شیوه» دیده بودیم که بعد از ناآرامیهای پاییز1401 روی آنتن رفت.
در مورد برنامههایی چون «به افق فلسطین» که از نهادهای انقلابی خارج از سازمان صداوسیما برای تولید برنامه در تلویزیون استفاده شده اما در سند تحول اشاراتی شده است. در بخش فرصتهای موجود برای رسانهی ملی در سند تحول از «صدها هزار فعال فرهنگی و اجتماعی علاقمند و ارتقای کمی و کیفی عناصر و مراکز و تولیدات هنری و اندیشگی و رسانهای جبهه انقلاب خصوصاً در سالهای بعد از فتنه 88» به عنوان ظرفیتی برای صداوسیما نام برده شده که شاید تجلی آن در برنامهی «به افق فلسطین» که تولید سازمان فرهنگیهنری اوج است باشد.
علاوه بر این در سند تحول در بخش «محورهای تحول در سازوکارها» از همکاری با مجموعههای رسانهای دیگر از جمله سازمان اوج سخن به میان آمده است: «مجموعههایی مثل حوزه هنری، موسسه شهیدآوینی، موسسه اوج، ... و سایر موسسات رسانهای حرفهای فعال در بخش خصوصی و نیز دهها مرکز کوچکتر رسانهای و اندیشهای در جبههی فرهنگی انقلاب، آماده همافزایی با سازمان هستند. همکاری و همافزایی قرارگاه مرکزی رسانهای نظام با این واحدها قطعا به بالارفتن کیفیت و جهتگیری تولیدات داخل سازمان هم منجر خواهد شد.»
اگرچه خبرهایی مبنی بر اختصاص مکان نامناسب (پارکینگ طبقه منفی2) به عوامل این برنامه منتشر شده بود ولی حضور رئیس سازمان در این برنامه رویکرد حمایتی سازمان صداوسیما به این برنامه را نشان داد. اما تغییر ناگهانی تیم تولیدی این برنامه نشان داد میتوان در این مورد مدیران سازمان صداوسیما را مورد سوال قرار داد.
به هر ترتیب اگر با توجه به شواهد بالا مسئلهی اصلی در این دعوا را سازمان صداوسیما بدانیم به نظر میآید این موضوع لااقل با بخشهایی از سند تحول خود سازمان تعارض دارد. البته در صورتی نیز که منشا دعوا جایی خارج از سازمان صداوسیما باشد چیزی از مسئولیت رسانهی ملی کم نمیکند. زیرا به هر حال این اتفاقات در بستر سازمان صداوسیما اتفاق میافتد و مدیران این سازمان طبیعتا باید حرف اول و آخر را در این موضوع بزنند. ضمن اینکه اگر به این سادگی و بر خلاف محتوای سند تحول خود سازمان، در تیم تولیدی برنامهای تغییر ایجاد شود انگیزهی دیگر گروهها و نهادهای فرهنگی برای همکاری با سازمان صداوسیما از بین خواهد رفت. در عین حال برای آشکار شدن بیشتر موضوع نیز و قضاوتهای قطعیتر انگار باید منتظر روشن شدن ابعاد دیگر ماجرا ماند.