سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی؛ ناموفق و بلاتکلیف

کدخبر: 2377213
خبرنگار:

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای هماهنگی فعالیت‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌ی بین‌الملل ایجاد شد. اما شواهد می‌گوید بعد از 28 سال این سازمان نتوانسته است این وظیفه را انجام دهد و عملا به نهادی به موازات دیگر نهادهای فعال در این زمینه تبدیل شده است.

نسیم‌آنلاین: ماجرا به سال 1374 برمی‌گردد. زمانی که رهبر انقلاب با تشکیل نهادی برای متحد کردن فعالیت‌های فرهنگی خارج کشور و ادغام نهادهای فرهنگی فعال این حوزه موافقت کردند. اما هدف این کار ایجاد نهاد موازی با دیگر نهادهای فرهنگی برای فعالیت در خارج از کشور نبود. به گفته‌ی رهبر انقلاب «هدف از تاسیس این سازمان ایجاد یک دستگاه موازی در امر تبلیغات خارجی نبوده است که غیر از کارهای آنها عده‌دار فعالیتهای خارج از کشور شود.»(1)

 هدف از تشکیل این سازمان در دیدگاه ایشان «سرجمع کردن همه‌ی آن کارها و انتزاع آن‌ها از دستگاه‌ها و مندرج کردن آن‌ها در سازمان واحد بود که به جای چندین دستگاه با سیاست و سلیقه و هزینه‌های مختلف، همه‌ی کار با یک هدف و یک شیوه و یک هزینه در یک جا انجام گیرد.» (همان)

همچنین رهبر انقلاب تاکید داشته‌اند که «هرگونه هزینه‌ای در امر تبلیغات خارجی قاعدتا باید در این سازمان بشود ولاغیر. بدون فرق میان انواع فعالیت‌های تبلیغی.» (همان)

علاوه بر این طبق اساسنامه‌ی سازمان که در سال 1374 به تصویب رهبرانقلاب رسید قرار شد «موسسات دولتی و عمومی که در خارج از کشور فعالیت فرهنگی‌تبلیغی دارند در یکدیگر ادغام و سازمان واحدی با نام "سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی" تشکیل ‌شود.»

با وجود این تأکیدات اما نگاهی به جدول بودجه‌ی سال‌های مختلف نشان می‌دهد این امر بعد از 28 سال همچنان محقق نشده است. «جامعه‌المصطفی‌العالمیه» بعنوان نهادی بین‌المللی نمونه‌ای از این امر است.

عکس1

بر اساس آنچه در سایت این نهاد منتشر شده است، جامعه‌المصطفی نهادی علمی و بین‌المللی با هویت حوزه‌ای است که به گسترش علوم اسلامی، انسانی و اجتماعی، با رویکرد آموزشی، پژوهشی و تربیتی در سراسر جهان اهتمام دارد.

نگاهی به جدول بودجه‌ی سال 1402 نشان می‌دهد این نهاد ردیف بودجه‌ای جداگانه از سازمان فرهنگ و ارتباطات به خود اختصاص داده است. حدود 890 میلیارد تومان؛ یعنی حتی بیشتر از بودجه‌ی خود سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی. در سال 1401 نیز بودجه‌ی این نهاد 574 میلیارد تومان بوده است که باز هم از بودجه‌ی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در همان سال بیشتر است.

نمونه‌ی دیگر «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» است. این نهاد که در حوزه‌ی وحدت بین مذاهب اسلامی در عرصه‌ی بین‌المللی فعالیت دارد، در سال 1381 «طرح جامع استراتژیک» خود را تصویب کرد. بر اساس آن قرار بود «در ده سال آینده» - یعنی تا سال 1391- شرایط مطلوبی چون «از بین ‌بردن خصومت و تعصبات فرقه‌ای میان پیروان مذاهب اسلامی»، «پذیرش و مقبولیت عمومی مسلمانان نسبت به اختلافات مذهبی برخاسته از اجتهادات ضابطه‌مند» و از این قبیل وظایف را به انجام برساند. حالا از «ده سال آینده»ای که در طرح استراتژیک مجمع نوشته شد، حدود 21 سال می‌گذرد و باید درمورد تحقق این اهداف به شکل دقیق قضاوت کرد.

عکس2

این مجمع  علاوه بر درآمدهای متفرقه‌ی خود، ردیف بودجه‌ی جداگانه و مستقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در قانون بودجه سال 1402 دارد.

بگذارید به «مجمع جهانی اهل بیت» نیز بپردازیم. بر اساس مطالب منتشر شده در تارنمای این مجمع، شرکت کنندگان در پایان اجلاس جهانی اهل‌بیت در سال 1369، «اجازه ایجاد مرکزی به نام مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام را از حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله العالی) درخواست نمودند که مورد موافقت معظم‌له قرار گرفت.»

عکس3

این نهاد نیز با بودجه‌ی 89 میلیارد تومانی در سال 1401 و 118 میلیاد تومانی در سال 1402، از نظر منابع مالی مستقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی فعالیت می‌کند.

اما برای جلوگیری از طولانی شدن عریضه، از اشاره به نهادها و شوراهای دیگری از جمله شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، معاونت برون‌مرزی سازمان صداوسیما، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، حوزه‌ی هنری و... که مجموعا بیش از 30 نهاد جداگانه‌ی فعال در حوزه‌ی دیپلماسی فرهنگی را تشکیل می‌‎دهند صرف‌نظر می‌کنیم.

ادامه‌ی فعالیت این نهادها به همراه ردیف‌ بودجه‌های جداگانه و مستقل خود، با بیانات رهبر انقلاب مبنی بر هدف تشکیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در تضاد است. بار دیگر جمله‌ی مهم رهبر انقلاب را یادآوری کنیم که «هرگونه هزینه‌ای در امر تبلیغات خارجی قاعدتا باید در این سازمان بشود ولاغیر.»

ناکامی در انجام ماموریت

بعد از 28 سال از تشکیل این سازمان با این بودجه‌ی سالیانه‌ی هنگفت، به نظر می‌آید از دستیابی به اهدافی که فلسفه‌ی وجودی آن را تشکیل می‌دهند باز مانده است. حجت‌الاسلام ایمانی‌پور، رئیس این سازمان در گفتگوی سال گذشته‌ی خود با خبرگزاری تسنیم گفت: «فلسفه‌ی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی انسجام فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران بود. در این خصوص تلاش‌هایی شد ولی ظاهرا نظر حضرت آقا تامین نشده است.»

بر اساس اظهارات ایمانی‌پور، قرار بوده با گفتگویی که با شورای سیاستگذاری بین‌الملل دفتر رهبری شده یک بار دیگر موضوع انسجام فعالیت‌های فرهنگی برون‌مرزی تحت پوشش «شورای هماهنگی فعالیت‌های بین‌المللی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» به شکل جدیدی انجام شود. اما از سال پیش تا کنون خبری از تشکیل این ساختار جدید نیست.

گرچه معلوم نیست چرا قرار بوده است برای هدفی که فلسفه‌ی وجودی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است، ساختار جدیدی تعریف شود اما این موضوع لااقل نشان‌دهنده‌ی این است که سازمان نتوانسته به اهدافی که اساسا برای آن به وجود آمده است دست یابد. این ناکارآمدی در سایه‌ی مصونیت سازمان از پاسخگویی به مجلس شورای اسلامی رخ می‌دهد.

ایمانی‌پور سال 1400 یعنی زمانی که معاونت همکاری‌های علمی و فرهنگی سازمان را به‌عهده داشت نیز اشاره کرده بود که قرار بوده که این سازمان قرارگاه مشترک فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی کشور باشد اما «لوازم این امر مهیا نشد.» او با اشاره به لزوم وجود سندی در این مورد گفت: «سندی تحت عنوان "سند توسعه روابط فرهنگی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران" در این سازمان تهیه و برای تصویب به هیئت دولت ارائه شد اما راه به جایی نبرد.»

ده سال پیش از این نیز بر اساس مصوبه مجلس، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف شده بود که سند ملی توسعه روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سطح بین‌الملل را تا پایان سال اول برنامه پنجم (یعنی سال 1390) تهیه کند که راه به جایی نبرده بود.

نگاهی به فعالیت‌های این سازمان نشان می‌دهد نه تنها وظیفه‌ی هماهنگی فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی را به درستی انجام نداده، بلکه بر خلاف توصیه‌ی رهبر انقلاب به شکل موازی با دیگر سازمان‌ها فعالیت‌های فرهنگی گوناگونی را در خارج از کشور پیش برده است که این امر می‌تواند سال‌به‌سال هزینه‌های بسیاری روی دست کشور بگذارد.

مردودی سازمان

ما برای واکاوی بیشتر این امر به سراغ یکی از فعالان دیپلماسی فرهنگی هم رفتیم. «علیرضا کمیلی» معتقد است سازمان تا نمره‌ی قبولی فاصله‌ی بسیاری دارد. او در این باره می‌گوید:

«اگر نسبت به فضای مورد انتظار نگاه کنیم نمره‌شان قطعا مردود است و نمره‌ی قبولی نمی‌گیرند. البته اگر محدودیت‌ها و ضعف‌ها و مشکلات را هم ببینیم بالاخره شاید بتوانیم نمره 10 به آنها بدهیم اما فاصله‌اش تا 20 خیلی زیاد است.»

عکس4

کمیلی درمورد مشکل اصلی این نهاد می‌گوید: «مهمترین مشکل سازمان این است که هنوز خودش را آپدیت نکرده است یعنی امروز دنیا به سمت فضای نرم، هوشمند و امثالهم رفته اما اینها هنوز خود را آپدیت نکرده و دارند به همان سبک سنتی، مناسبت‌زده، همایش‌زده و این تیپ مدل‌ها کار می‌کنند.»

او در پاسخ به سوال ما مبنی بر اینه کار هوشمند اساسا به چه معناست می‌گوید: «کار هوشمند یعنی اینکه شما متناسب با تغییرات و تحولات، شأن و کارکرد و ابزارهای خودتان را بازخوانی کنید. یعنی مثلا نباید بروید در کشوری بنشینید و در سالن خودتان یک همایش بگیرید و بگویید این 22 بهمن، 14 خرداد، روزقدس و فلان. باید بروید کف میدان و NGO ها و بدنه‌ها مردمی را درگیر کنید، آنها که می‌دانید با شما سمپاتی دارند و حس دارند. خب خیلی‌ها این کار را نکردند. در حوزه‌ی نرم و مجازی باید کار می‌کردند اما نکردند. لذا ما مسئله‌ی جدی‌ای که داریم این است که تناسب ابزار با نیازهای روز در سازمان فرهنگ و ارتباطات وجود ندارد.»

کمیلی البته اشکال مهم دیگری هم مطرح می‌کند. او در این باره می‌گوید: «طرح اصلاحی برای سازمان نوشته شده اما اجرایی نمی‌شود. بیشتر نهاد بالادستی سازمان باید پاسخگو باشد که چرا طرح تحول آنها را پیگیری نمی‌کند.»

تغییر اساسنامه

تحت تأثیر این ناکامی، در سال 1394 شورای عالی این سازمان که مرکب از وزیر فرهنگ، رئیس سازمان، وزیر امور خارجه، رئیس سازمان صداوسیما و... است، اساسنامه‌ی آن را تغییر داد. در اساسنامه‌ی جدید دیگر خبری از «ایجاد تمرکز در فعالیت‌های فرهنگی خارج از کشور» و «ادغام دیگر سازمان‌ها در این سازمان» نبود. یعنی این موارد در اساسنامه‌ی جدید حذف و عملا این سازمان به نهادی موازی با چندده نهاد فرهنگی دیگر در حوزه‌ی دیپلماسی فرهنگی تبدیل شد. همان چیزی که رهبر انقلاب در بدو تاسیس سازمان به پرهیز از آن تاکید داشت.

ابهام حقوقی سازمان

مرکز پژوهش‌های مجلس نیز سالهای گذشته در این باره گزارش‌هایی منتشر کرده و به آسیب‌ها و چالش‌های این سازمان پرداخته است. بر این اساس، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی دارای آسیب‌های «حقوقی» بسیاری نیز است.

این سازمان از نظر دولتی یا غیردولتی بودن تکلیف مشخصی ندارد. بر اساس ماده 3 قانون مدیریت خدمات کشوری مؤسسه یا نهاد عمومی غیردولتی «واحد سازمانی مشخصی است که دارای استقلال حقوقی است و با تصویب مجلس شورای اسلامی ایجاد شده یا می‌شود و بیش از پنجاه درصد (50%) بودجه سالانه آن از محل منابع غیردولتی تامین گردد و عهده‌دار وظایف و خدماتی است که جنبه عمومی دارد.» اما سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بر اساس مصوبه‌ی مجلس تشکیل نشده است بنابراین شامل این قانون نمی‌شود. بر این اساس از پاسخگویی به مجلس شورای اسلامی نیز مصون است.

همچنین بر اساس تبصره‌ی ماده5 قانون محاسبات عمومی کشور، فهرست موسسات عمومی غیردولتی با توجه به قوانین و مقررات مربوط از طرف دولت پیشنهاد و به تصویب مجلس شورای اسلامی می‌رسد. اما این سازمان از شمول این ماده نیز خارج است و وضعیت حقوقی مبهمی دارد.

در مجموع به نظر می‌آید در عمر 28 ساله‌ی این سازمان، بجز پیچیده‌تر کردن بروکراسی و اضافه کردن ساختاری بر ساختارهای موازی دیگر نقش دیگری نداشته است. بر خلاف مأموریت و ایده‌ی اولیه‌ی تشکیل سازمان، بجای هماهنگی بین فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران خود امور اجرایی را در کنار دیگر نهادها به عهده گرفته و از هماهنگ کردن دیگر نهادها باز مانده است. این وضعیت در سایه‌ی مصونیت از نظارت مجلس رخ می‌دهد.

این یعنی بودجه‌ی هنگفت این سازمان بجای صرف در حوزه‌ی وظیفه‌ی اصلی آن در حوزه‌ای صرف می‌شود که ده‌ها نهاد فرهنگی دیگر عهده‌دار آن‌اند. تغییر اساسنامه‌ی سازمان در سال 1394 نیز ضربه‌ی آخر به فلسفه‌ی وجودی آن بود که به جدایی از ایده‌ی اصلی و مرکزی تشکیل آن منجر شد.

1- بیانات مقام معظم رهبری شش ماه بعد از تشکیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در پاسخ به نامه‌ی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی؛ نقل در: گزارش مرکز پژوهشها درباره وضعیت دیپلماسی فرهنگی در خارج کشور (خردادماه 1390)

 

ارسال نظر: