جای خالی بحث با رادیکالها در صداوسیما
عطاءالله بیگدلی، مجری کارشناس برنامه شیوه در گفتوگو با فرهیختگان از تجربه خود در این برنامه گفت
برنامه شیوه این روزها بسیار دیده شده و بازخوردهای متفاوتی داشته است. چه زمانی پیشنهاد اجرای این برنامه با شما مطرح شد؟ آیا قبلا ذهنیتی از برنامه داشتید یا انتخاب شما یکباره بود؟
قرار بود شبکه چهار بهصورت روزانه، یک برنامه تخصصی با موضوعات متنوع داشته باشد. حوزه حقوق و علوم سیاسی در روز شنبه، حوزه تاریخ یکشنبهها، دوشنبهها فلسفه، سهشنبهها دینپژوهی و سوره و چهارشنبهها برنامه زاویه باشد. برنامه اصلی که مدیر شبکه پیشنهاد داشت این بود و شیوه هم یک جلسه قبل از اربعین روی آنتن رفت و بقیه برنامهها هم یکی، دو جلسه قبل از اربعین پخش شدند. ادامه برنامهها به اتفاقات اخیر خورد و پیشنهاد شد چند جلسه در شیوه، مدل اجرا را عوض کنیم و حالت مناظرهتر برویم. ابتدا ذهنیتی برای ماحصل کار نداشتیم اما مناظره اول که برگزار و استقبال شد دوستان گفتند ادامه دهید.
با توجه به نمونههای متاخری که از این جنس برنامهها در خاطر داریم، اجرای برنامههای اینچنینی ریسک بالایی دارد. معمولا مدیران و تهیهکنندگان این برنامهها برای پرهیز از حواشی بعدی و با توجیه هدایت برنامه، از پشت میکروفن، نکاتی را به مجری میگویند. به نظر شما این مدل، مانع از جدی شدن مباحث در مناظره نمیشود؟
به نظرم اگر مجری خودش باشد و دوستان شبکه و مدیران برنامه بپذیرند که یک مجری-کارشناس مناسب برای برنامهشان انتخاب کردند و به او اعتماد کنند و برنامه را به دستش بدهند، نتایج خوبی به دست میآید. با این حال در این برنامه، دوستان بهندرت پشت میکروفن چیزی به ما میگویند، در حد اینکه نکتهای طرح کنند یا نکته فنی منتقل شود.
با این حال فکر نمیکنید نبودن این میکروفن کار را راحتتر کند؟
اینکه شما با مسئول شبکه و تولیدکنندگان برنامه در ارتباط باشید و نکاتی را منتقل کنند، خوب است. درمجموع نکاتی بیان میشود که در هنگام اجرا دقت ندارید یا برخی مواقع نکات فنی پیش میآید.
تصور این است که بهسمت مهندسی کردن مناظره میرود. این اتفاقات نمیافتاد؟
مجری باید این توان را داشته باشد. اگر کسی در خودش این را میبیند که میتواند از پشتصحنه برنامه را مدیریت و مهندسی کند باید اجرا هم بکند. درمجموع موافق هستم که میکروفن کاربرد خیلی مثبتی ندارد و موافق حذف گوشی هستم. بهتر است که صفحهای روبرویتان باشد و نکات را روی صفحه بنویسند.
در برنامههای اینچنینی دو مدل اجرا را میبینیم: مجری یا مجری کارشناس داریم. مجری کارشناس شبیه شما هدایت میکند یا شاید برخی مواقع مسیر را به سمت دیگری ببرد. مساله این است مجری کارشناس هم نظراتی دارد که له یا علیه موضوع است. مرز اینکه شما نظرات خود را بیان کنید، چیست؟
ما ابتدای کار توافقی با دوستان شبکه چهار کردیم که به نظر من خیلی توافق راهگشایی بود. من گفتم مهمترین آسیبی که بحث اجرا را در صداوسیما محدود کرده و مجریهای خوبی در سالیان گذشته نداشتیم بهخاطر این بوده که مجری را جای سخنگوی رسمی نظام نشاندهاید و از او توقع داشتید مواضع رسمی نظام را بگوید. درحالیکه مجری یا مجری کارشناس نماینده نظام نیست. او کارشناس است و کمک میکند نظرات طرفین مناظره خوب تحلیل و بیان شود. زمانی است که یک مهمان، خلاف اخلاقی انجام میدهد یا توهینی به چهارچوبهای اصلی دین و شریعت میکند و تعرضی میکند؛ آنجا نه از باب اینکه من سخنگوی نظام هستم یا مجری شبکه چهار هستم، بلکه بهعنوان یک مسلمان و معتقد جلوگیری میکنم و میگویم روش و شیوه ارائه بحث درست نیست یا مثلا نکتهای بیان میشود که جای بحث ندارد یا خلاف اخلاق حرفهای بحث میکند و اینجاست که مجری هم جلوی این را میگیرد اما جاهای دیگر که مجری-کارشناس نظر مخالفی دارد بهتر است با سوال بپرسد. شیوه خودم به همین شکل است و بهصورت سوالی طرح بحث میکنم یا مثلا نکات خیلی کوتاه میگویم. چون ادب بحث اقتضای میکند و من هم بهعنوان کارشناس دعوت نشدم که در آن حوزه حرف بزنم.
مثلا از میهمان میپرسید: «اینجوری باشد بهتر نیست، اینطور بهتر نیست؟»
بله، میگویم: «آیا این امکان دارد، آیا این نظر قابل دفاع است، آیا اینطور بیان شود بهتر نیست». سوال استفهامی میپرسم و سعی میکنم نشان دهم به این نظر انتقاد دارم.
سخت میشود که در اجرای این برنامهها بیطرفی داشت و حتما یکسری تفکرات شما به یک گروهها و آدمهایی نزدیکتر و یا دورتر است. اساسا قائل به این هستید که باید بیطرف باشید؟ این را چطور رعایت میکنید؟
نکته همین است که مجری قاضی نیست. قاضی باید بیطرف باشد. مجری کارشناس، کارشناس است و سه نفر با هم درباره موضوعی صحبت میکنند.
با محوریت مجری؟
نه! با محوریت موضوع. به نظرم در برنامههای گفتوگومحور موضوع، محور است و سه نفر درباره موضوع صحبت میکنند و مجری کمک میکند خط اصلی بحث گم نشود. در مباحثههای طلبگی و دانشگاهی هم این اتفاق میافتد که سه نفر استاد صحبت میکنند و دو نفر طرفین میشوند و یک نفر بحث را چهارچوببندی میکند. بحث خیلی ساده است. پرسیدن از اینها تا بحث را مهم جلوه کند، اجرا را خراب میکند و مجریها را در شرایطی قرار میدهد که نگران وضعیتی شوند که اصلا نباید نگرانش باشند. مجری کارشناسی است که باید راحت صحبت کند و نباید به حواشی فکر کند. لازم نیست جلوهگری کند، خیلی عادی باید گفتوگو را پیش ببرد و نظرات طرفین را بشنود، آنجا که انتقاد دارد در قالب سوال مطرح کند و اینگونه است که بحث خوب شکل میگیرد.
در اجرای مناظرات سال 88 صرفا کار مجری محدود به مدیریت زمان مناظره بود اما الان با این شکل اجرا، مجری فراتر میرود و وارد بحث میشود. جاهایی وقتی حس میکنید برنامه به بیراهه میرود جلوی آن را میگیرید. بازخوردهای اینچنینی داشتید که بعد از برنامه دلخوری پیش بیاید که مثلا روبهروی من ایستادید؟
خیلی کم بود. خیلی اینطور نبوده، چون بحث صمیمی پیشمیرفت این اتفاق نیفتاده است.
الان برای مراقبت از برند شیوه چه کار باید کرد یا شاید بهتر باشد بپرسم که مدیران شبکه چه کار نباید بکنند که این برنامه همینطور موفق جلو برود؟
ما بین رفقا درباره این موضوع زیاد صحبت میکنیم که چه باید کرد. نکته همین است که برنامه قوت طبیعی و واقعی خودش را دارد. این موضوع نباید شما را گول بزند و دچار این فریب شوید که همیشه چنین اتفاقی میافتد. اجازه دهید تا زمانی که برنامه قوت دارد، بهصورت طبیعی پیش برود و خودش هم بهطور طبیعی افول میکند. هر برنامهای یک تولد، یکفراز و یکفرودی دارد. هیچ برنامهای درطول تاریخ رسانهای برای مدت طولانی در اوج نبوده و این طبیعی است، حتی در رسانههای جدید اینچنین است. منتها موقعی که برنامهای شروع به افول میکند، اگر بخواهید بهزور آن را نگه دارید خراب میشود. باید با همان افول برنامه مدارا و صبوری کرد.
یعنی برنامه را تعطیل نکرد و مخاطب هم افول برنامه را بپذیرد؟
بله.
مثل مغازه است که زمانی فروش خوب دارید و زمانی فروش بد دارید و بهخاطر فروش کم مغازه را تعطیل نمیکنید.
درست است. مغازه را تعطیل نمیکنید و جنس بنجل هم نمیفروشید. فروش کم میشود و صبوری میکنید.
یکی از نقدهایی که مطرح میشود این است که «شیوه» بیش از اینکه موضوع محور باشد، میهمانمحور است یعنی میزان بینندههای این برنامه نشان میدهد کدام برنامه بهواسطه کدام میهمانها بیشتر دیده شده است. این را ویژگی منفی میدانید یا طبیعی است؟
برای شبکه چهار این درمجموع منفی است. منتها برخی مواقع پیش میآید و باید بین دو وضعیت تعادل ایجاد کنید؛ یکی وضعیتی که برنامه خیلی فاخر و علمی و موضوعمحور است و دیگری برنامهای که ژورنال اندیشه است و یک حالت دوگانهای دارد. برخی مواقع برنامه، ژورنال میشود و برخی مواقع هم خیلی فکری میشود باید سعی کرد که میانه را نگه داشت تا برنامه پیش برود. در دو هفته اول اجرای شیوه، یعنی 13 برنامه اول آن نقطه تعادل حفظ شد و در سه، چهار برنامه اخیر بهسمت این رفت که شبکه چهاری شویم یعنی بهنظر میرسد بهتدریج بینندهها را از دست دادیم. این هم ایرادی ندارد و برنامه موضوع محورتر، شبکه چهاری و نخبگانی میشود و از ژورنالی طور فاصله میگیرد و طبع برنامه همین است. صداوسیما باید به فکر این باشد که برنامههای ژورنال سیاسی مناظره بسازد. این جنس برنامهها برای شبکه چهار نیست و به نظرم شبکه خبر و شبکه سه و شبکههایی که عمومیتر هستند میتوانند برنامههای مناظره سیاسی ژورنال داغی داشته باشند و اینکه چرا این کار را نمیکنند، اطلاع ندارم.
امیدواریم این برنامهها زیادتر شود و اتفاق بهتری بیفتد.
همیشه فکر میکردم شبکه افق یک روزی این راه را برای جمهوری اسلامی باز کند و فضایی باشد که رادیکالترین ضدانقلابهای خارج نشین هم با مدافعترین مدافعان جمهوری اسلامی بحث سیاسی کنند. اما نمیدانم چرا شبکه افق این کار را نکرد و نمیکند. شبکهای که میتواند این کار را در حوزه اندیشه انجام دهد، شبکه چهار است. شبکه چهار میتواند مخالفترین افراد در اندیشه جمهوری اسلامی و اسلام و تدین و ایران را بیاورد و با هم بحث کنند. مانند مباحثههای طلبگی اهل فکر بحث کنند یعنی جایی باشد که گفتوگوهای داغ و جدی اتفاق بیفتد. شبکه چهار محل گفتوگوهایی در حوزه دین و جمهوری اسلامی و... باشد و شبکه افق فضای سیاسی را پوشش دهد. اما متاسفانه هیچکدام از این کارها را نکردیم.