توضیحات سیدمهدی شجاعی درباره پویش «کتاب محبوب من»
سیدمهدی شجاعی در آخرین جلسه «کوتاه با داستان» سال ۹۷ به ارائه توضیحاتی درباره پویش «کتاب محبوب من » پرداخت.
- اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، هشتمین جلسه از «کوتاه با داستان» با حضور نویسندگان، سیدمهدی شجاعی، نصرالله قادری و مریم راهی و تعداد زیادی از علاقه مندان به ادبیات، عصر روز یک شنبه 5 اسفند ماه به میزبانی فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. این نشست که با مشارکت انتشارات نیستان و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار می شود، آخرین جلسه خود در سال 1397 را پشت سر گذاشت.
مریم راهی، نویسنده جوان کشور، اولین مهمان این برنامه بود که برای خواندن داستان کوتاهش به روی صحنه آمد. این نویسنده که سابقه نگارش رمان های «یوما» و «برپا» را در کارنامه کاری خود دارد، پس از پخش کلیپ معرفی، صحبت کرد و گفت: من جزو کوچک ترین عضو نویسندگان به شمار می روم اما خداوند یار من بود و کمک کرد که داستان هایم توسط سید مهدی شجاعی چاپ شود. چنین فرصتی بسیار کم پیش می آید؛ به همین دلیل باید از او تشکر کنم و بگویم که بسیار ممنون هستم که به من کمک کردید تا نویسنده شوم.
شجاعی: آکادمی داستان نویسی مجازی راه اندازی می شود
شجاعی خبر داد: راه اندازی آکادمی داستان نویسی در انتشارات نیستان/ ثبت نام از هفته آینده
سیدمهدی شجاعی نیز در ادامه ضمن اشاره به مریم راهی به عنوان یکی از نویسندگان خوب کشور گفت: وی کارهای مختلفی را نوشته است، اما می خواهم به همه توصیه کنم که رمان «فردا مسافرم» خانم راهی را حتماً بخوانند. این رمان، بسیار شیرین، جذاب و تأثیرگذار است. تأثیر این رمان بر هر خواننده ای این قدر زیاد است که پس از خواندن آن، فریاد «یا لیتنا کنا معک» را برای امام حسین علیه السلام سر خواهد داد. بعد از این کتاب، دیگر اثر ایشان به نام «یوما» را نیز بسیار دوست داشتم که درباره شخصیت محوری حضرت خدیجه سلام الله علیها نوشته شده بود. پشتکار، اعتقادات قوی و قلم خوب از او یک نویسنده تمام عیار ساخته است.
در بخش بعدی این جلسه، سیدمهدی شجاعی توضیحاتی را درباره کمپین «کتاب محبوب من» داد و گفت: کسانی که در جلسات قبلی کوتاه با داستان حضور داشتند، اطلاع دارند که از چند ماه، پویش «کتاب محبوب من» را در فضای اینستاگرام به راه انداختیم و از علاقه مندان خواستیم تا موثرترین و بهترین کتابی را که تاکنون خوانده اند، اعلام کنند. هم چنین اعلام کردیم که هر شخص، می تواند بیش از یک کتاب را به عنوان کتاب محبوب خود معرفی کند. از آن جا که این کمپین در صفحه شخصی خود بنده اعلام شده بود، احساس کردیم که این نظرسنجی، جامع نیست و به همین دلیل از دوستان مختلف با گرایشات مختلف تقاضا کردیم که این نظرسنجی را در صفحات شخصی خود به اشتراک بگذارند.
وی ادامه داد: حجم بالایی از آرا به دست مان رسید اما با توجه به مشورت هایی که با دوستان مختلف داشتیم، متوجه شدیم که فضای اینستاگرام، فضای محدودی است و همه کسانی که دوست دارند در این زمینه اظهارنظر کنند، در این نرم افزار عضو نیستند؛ بنابراین تصمیم گرفتیم که فضا را بازتر کنیم و در تلگرام نیز اعلام عمومی کردیم. هم چنین خبرگزاری هایی که علاقه مند به فرهنگ و ادبیات بودند، وارد کار شدند و در نتیجه این پویش، روز به روز گسترده تر شد. بر همین اساس، علی رغم این که بنا داشتیم محصول نهایی را در این جلسه ارائه کنیم، احساس کردیم با توجه به این که فرآیند دریافت آرا به صورت روزانه ادامه دارد، بهتر است که اعلام نتایج را کمی به عقب بیندازیم تا نتایج بهتر و جامعه آماری بهتری داشته باشیم. با توجه به این که در فروردین ماه نشست کوتاه با داستان نخواهیم داشت، پیش بینی من این است که جلسه مستقلی به عنوان جشن کتاب یا جشنواره کتاب با همین محوریت و به منظور اعلام آرا و آمار برگزار خواهد شد. زمان برگزاری این جلسه حتما به علاقه مندان اطلاع رسانی می شود.
دومین مهمان نشست کوتاه با داستان، نصرالله قادری بود. این هنرمند کشور که در شاخه های مختلفی نظیر تئاتر، سینما، داستان نویسی و ... سر رشته دارد، صحبت کرد و گفت: اگر یک آدم تئاتری بگوید که داستان خواندن و حضور در چنین محافلی برایش سخت است، کسی باور نمی کند اما جالب است بدانید که من حتی در مواقعی که اجرای تئاتر دارم نمی توانم روی صحنه بیایم. البته این جلسه، کمی برایم فرق داشت چرا که کسی از من درخواست کرد که به روی صحنه بیایم که واقعا نمی توانستم به او جواب منفی بدهم. من هیچ گاه نتوانستم به سید مهدی شجاعی نه بگویم و شاید کسی که باعث شد تا داستان بنویسم، ایشان باشد. من، همان طور که می نویسم، می توانم بخوانم و در روزگاری که بعضی ها تظاهر می کنند، مخاطب به راحتی می تواند بفهمد که چه کسی تظاهر می کند و چه کسی از روی احساس داستان می نویسد. علاوه بر این، معتقدم که با روح هوشیاری زنانه و با ناخودآگاه می نویسم و به همین دلیل با همین حس و حال آن را می خوانم.
پس از خواندن داستان کوتاه توسط نصرالله قادری، سیدمهدی شجاعی، متنی را که از پیش برای او آماده کرده بود، خواند. این متن چنین است: «تاریخ را حاکمان می نویسند، نه حقیقت مداران. تاریخ را همان کسانی می نویسند که آن را از مسیر اصلی خود منحرف کردند و بر آن سلطه یافتند. در این میان، چه اشتراکات و تشابهات قریبی میان امت اسلام و قوم بنی اسرائیل وجود دارد. چه اشتراکی بیش از این که هر دو امت، در غیبت پیامبرشان حقیقت و وصی حقیقی را وا نهادند و دل به شعبده سامری سپردند. بی جهت نبود که حضرت خاتم المرسلین بارها و بارها در ملأ عام به حضرت سیدالوصیین، می فرمود «أنت منی بمنزلة هارون من موسی». حضرت الوصیین، پس از رحلت پیامبر، وقتی که ریسمان سلطه جویان بر دستش نشست، همان کلامی را فرمود که هارون در پس پرستش گوساله و سلطه سامری، به موسی عرضه داشته بود. در پی رحلت پیامبر و خانه نشینی خورشید، تاریخ را همان خفاشان شب پرست نوشتند که به ظلم و غصب بر جایگاه پیامبر و وصی اش نشستند و هرگز هیچ نسبتی با نور و روشنی نداشتند. البته سنت خداوند بر این نبوده و نیست که گوهرهای ناب خلقتش را از صندوق غربت دربیاورد و در ملا عام به حراج بگذارد. این شد که قریب به 14 قرن، گوهر حقیقت از دسترس عوام دور ماند و تنها در منظر طالبان حقیقی حقیقت که همواره محدود بودند، پرده از رخسار برکشید و در این میان چه مغتنم بودند کسانی که تن به سلطه سیاهی نسپردند، دل به ظلمت ندادند و به جستجوی حقیقت رفتند. از شیخ کلینی با اصول کافی تا علامه مجلسی با بحار الانوار تا علامه امینی با الغدیر تا علامه قزوینی تا علامه عسگری و امروز نصرالله قادری با کتاب سلمانش، با کتاب ابوذر ش و با شهد شوکرانش، این امید را در دل ها تجدید می کند و این حجت را بر عقل ها تمام می کند که در این روزگار وانفسا نیز گوهرهای ناب، همچنان جستجوگران، کاشفان و مبلغان خاص خود را دارد که بی واهمه راه می پویند و بی مرکب و بدون کاروان به مقصد می رسند».
در بخش انتهایی این جلسه، سید مهدی شجاعی داستان کوتاه خود را خواند و آخرین جلسه کوتاه با داستان در سال 1397، با گرامیداشت یاد و خاطره ابوالفضل زرویی نصرآباد به پایان رسید.
منبع: تسنیم
مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاعرسانی خود را در این رابطه انجام میدهد.