واکاوی شلوغیهای عراق؛ آشوب یا مطالبات حقیقی
ماهیت و زمان آغاز اعتراضها در چند شهر عراق از جمله پایتخت، نشان دهنده آن است که مقدمات ایجاد وضعی متلاطم در عراق در آستانه اربعین و یکساله شدن دولت فعلی، از پیش تعیین شده است.
دور جدید نا آرامی در عراق در حالی شدت گرفته که بتازگی عادل عبدالمهدی نخستوزیر عراق، رسماً رژیم صهیونیستی را مسئول حمله به پایگاههای الحشد الشعبی معرفی کرد.
پس از چند دور اعتراض فارغ التحصیلان بیکار در بغداد، اکنون دامنه اعتراضات به مناطق دیگر نظیر ذیقار، نجف، تا حدودی بصره و کربلا هم رسیده است. تعداد شرکت کنندگان در این دوره از اعتراضات بغداد، نسبت به نمونه های پیشین قابل توجه است. آخرین بار که این تعداد جمعیت به خیابان آمد، مربوط به تحصن جریان صدر بود و حالا پس از گذشت چندین سال، دوباره دُمل چرکین سر باز کرده است. باز هم اعتراضات با سطحی از خشونت که سابقه نداشته به جریان افتاده و این بار، اشغال منطقه سبز بغداد نیز جزو برنامه های معترضان اعلام شده که خیز بلندی است.
ماهیت این دور از اعتراضاتاین دور از نا آرامی با تجمعات فارغ التحصیلان بیکار آغاز شد. بنابراین باز هم بیکاری عاملی برای فوران خشم جوانان شده. همچنین در این دور، چهرههای جوانتر حضور فعالی دارند. نسلی که حکومت بعث را اصلا درک نکرده و بیشتر در دوره اشغال و پس از آن قد کشیده است. نظر به گرایش جوانان به شبکه های اجتماعی، آتش این نا آرامی با تهییج این شبکه های اجتماعی بالا گرفته است. تا جایی که دولت تصمیم گرفت، اینترنت را قطع کند. پر واضح است فساد اداری و اقتصادی، کمبود خدمات عمومی و بسیاری عوامل دیگر هم خود به خود به تورم جریان کمک کرده است. نکته جدیدتر در ماهیت این آشوب هم این است که هیچ یک از احزاب و گروه های سیاسی آن را کلید نزدند. عمار الحکیم که خواسته از آب گل آلود ماهی بگیرد، تقریبا خود را در میان معترضان جا زده در حالیکه جریان حکمت چندی پیش فراخوان عمومی برای اعتراضات داد و با هیچ استقبالی مواجه نشد. برخی معترضان نجف به سوی دفتر حکمت هم هجوم آوردند. حتی مقتدی صدر که خود همواره آغازگر تحرکات اعتراضات اجتماعی بوده، در واکنشی دیرهنگام موضعی دو پهلو گرفت.
برخلاف تبلیغات رسانه ای ضد محور مقاومت، ماهیت این جریان، ضد ایرانی نیست. پیدا کردن ۱۰ نفر که ضد ایران باشند، در میان جمعیتی هزاران نفری، کار سختی نیست. این رسانهها همواره به صحنه هایی استناد میکنند که برآمده از یک عظیم مردمی نیست بلکه انگشت شماری افراد هم می توانند آن را خلق کنند. در حمله به مقر حزب الدعوه در نجف، که جریان های ضد مقاومت خواستند آن را علم ضد ایرانی بودن اعتراضات کنند، به شهادت منابع امنیتی عراقی متصل به بغداد الیوم (رسانه ای که تقریبا ضد ایران است)، تنها "ده ها تن" حضور داشتند. در تمامی تصاویر مربوط به شعار علیه ایران یا حمله به نمادهایی که نزدیک به ایران هستند هم، تعداد شرکت کنندگان کم است.
نکات مشکوک در این دوره از اعتراضاتجامعه عراق تاکنون تجربه راه افتادن جریان اعتراضی به این شکل، بدون هیچ رهبری و تنها از سوی شبکه های اجتماعی را نداشته است. هرچند می توان گفت به هر حال بسیاری از تجربه های زندگی انسان، یک "برای اولین بار" اتفاق می افتد اما همزمانی این اولین تجربه، با تحرکات نسبتا بزرگ سیاسی و اجتماعی جدید در دولت عراق، بعید است اتفاقی بوده باشد. همزمانی این اعتراضات خشن با تحولات جدیدی که عبدالمهدی رقم زده، شک بر انگیز است. مسئله اربعین هم در میان است که چند روز دیگر ایرانی ها را به عراق می کشاند.
سفر عبدالمهدی به چین؛ نخست وزیر عراق به تازگی عازم پکن شده و قراردادهای کلانی با شرکت های چینی بسته و عملا فضای سودبری اقتصادی آمریکا در خاک عراق را تنگ کرده است. مسلما چنین وضعی به مزاج دولت ترامپ که بسیار برای قرار دادهای جنرال الکتریک و اکسون فشار آورده بود، خوش نمی آید.
معرفی رژیم صهیونیستی به عنوان عامل حمله به حشدالشعبی: با وجود آن که در کمتر از یک روز پس از حملات به پایگاه ها و انبار مهمات های حشدالشعبی مشخص بود، کار کار اسرائیلی هاست و ابومهدی المهندس هم علنا آن را بیان کرد، دولت اصرار داشت که هنوز نتیجه تحقیقات مشخص نشده است. امتناع دولت از نام بردن رژیم صهیونیستی قابل درک بود. بایستی شرایط به گونه ای فراهم می شد تا در صورت معرفی تل آویو به عنوان عامل حمله، اقدامات تلافی جویانه در دستور کار قرار گیرد. عادل عبدالمهدی تنها دو روز پیش از آغاز اعتراضات، در مصاحبه با الجزیره رسما اعلام کرد اسرائیل پشت حمله بوده است. این یعنی احتمالا عراق آماده عملیات تلافی جویانه شده است.
نزدیک شدن به موعد پیاده روی اربعین: دو روز پیش، اولین کاروان های پیاده روی اربعین از استان بصره راه افتادند. طبیعتا طبق روال، زائران ایرانی هم به مرور فوج فوج راهی کربلا می شوند. پیاده روی اربعین بی شک مانور قدرت تشیع در جهان است. اوضاع نا آرام کنونی مسلما پیاده روی اربعین را تحت تاثیر قرار خواهد داد به ویژه که کربلا و نجف هم شاهد راهپیمایی بوده است. حتی مرز خسروی (که به تازگی بازگشایی شده بود) و چذابه به دلایل نگرانی های امنیتی بسته شده است.
گردهمایی در اربیل: اکنون جریان هایی در اقلیم، خواستار تجمع در اربیل برای حمایت از اعتراضات شده اند. این در حالیست که فساد اداری و اقتصادی، بیکاری و سایر شاخص های اقلیم، چندان با آن چیزی که تظاهراتکنندگان در بغداد و سایر استانهای عراق به آن معترض هستند، تفاوتی ندارد. شایسته است اگر کسی میخواهد از معترضان به فساد در جایی دیگر حمایت کند، ابتدا فساد را در زادگاه خود ریشه کن کند. سرکوت شمس، نماینده کرد در پارلمان عراق، عضو جنبش گوران پیرامون این تحرک اربیل به نگارنده گفت: «جالب است اربیلی که اجازه برگزاری تجمعات علیه فساد خاندان بارزانی را نمیدهد، اکنون دلسوز معترضان بغداد شده است». این که اقلیم تلویحا پشت این دور از اعترضات در آمده اتفاقی نیست.
پخش مستند جنجالی الحره: شبکه الحره چندی پیش مستندی منتشر کرد که در آن نهادهای دینی نظیر تولیت های آستان امام حسین و امیرالمونین را متهم به فساد می کرد. دولت عراق در واکنش به این اتهامات که غیر مستقیم شخص آیت الله سیستانی را هم زیر سوال می برد، دفتر الحره را در کربلا بست و فعالیت هایش را برای سه ماه به تعلیق در آورد. حالا اغتشاشات کنونی، برای اولین بار شاهد سخنانی ضد مرجعیت است. این نیز نمی تواند اتفاقی باشد.
حمایت اِدی کوهن صهیونیست و رغد صدام: دختر صدام و ایدی کوهن (مامور توئیتری اسرائیل برای جلب افکار عمومی عربی) هر دو تمام قد از اعتراضات حمایت کرده اند. این که اعتراضات کنونی چطور همسو با منافع چنین طیف هایی در آمده است، نمی تواند اتفاقی باشد. کوهن معترضان را "انقلابیون علیه فارسها" خوانده و رغد صدام، از آن ها چهره شهدای قهرمان ارائه داده است.
آینده در انتظار این دور از نا آرامیهابه رغم این که خشونت ها در این دور زیاد است، اما نباید چنین نا آرامی را کاملا بیسابقه دانست. اگر اکنون اشغال استانداری بابل بسیار برجسته شده، پیش از این در تحصن های صدر در بغداد، حتی ساختمان پارلمان هم اشغال شده بود. اگر اکنون تقریبا 17 تن کشته شده اند، در راهپیمایی های سال گذشته بصره هم تعداد زیادی جان باختند. اگر اکنون در بغداد حکومت نظامی اعلام شده، پیش تر در شهری مثل کربلا هم به خاطر آشوب آفرینی الصرخی، حکومت نظامی اعلام شده بود. پس به رغم جدی بودن این دور از اعتراضات، نباید آن را بیش از حد بزرگ دید. معترضان وعده داده بودند وارد منطقه خضرا شوند ولی نتوانستند که خود توانمندی محدود آن ها را اثبات می کند.
پاشنه آشیل این دور از اعتراضات، ضدیت با نهادهای دینی است. دختری با نام احتمالا مستعار "حره" که از فعالان توئیتری آشوب هاست، به مرجعیت تاخته. چنین تاختنی پیشتر سابقه نداشته است. همین موضوع احتمالا باعث افت محبوبیت اعتراضات خواهد شد. حتی در میان معترضان پرچم های مذهبی نظیر یا حسین حمل می گردد. سرویس های خارجی احتمالا انتظار دارند که با این اعتراضات، به نهادهای دینی ضربه بزنند در حالیکه محبوبیت این نهادها همچنان نزد افکار عمومی عراق بالاست. بنابراین احتمال به درازا کشیدن این آشوب ها تا حدی که مانع پیاده روی اربعین شود، یا این که عبدالمهدی را مجبور به استعفا کند، پایین است. این واقعیتی است که حتما سفارت امریکا و صهیونیست ها هم آن را می دانند. آن ها بیشتر به این خاطر در آتش نا آرامی ها میدمند تا به دولت عراق هشدار دهند که می توانند در صورت اقدام احتمالی تلافی جویانه حشدالشعبی علیه رژیم صهیونیستی یا مواضع آمریکا، با طرح ریزی چنین آشوب هایی اوضاع عراق را به هم بریزند.
«خبرگزاری فارس»