صوت:: مداحی فارسی- عربی میثم مطیعی برای شیعیان نیجریه
پایگاه اطلاع رسانی gomnam.ir به مناسبت شهادت مظلومانه شیعیان نیجریه مداحی میثم مطیعی را که در مراسم پنجشنبه شب این هیئت خوانده شده بود، منتشر کرد
نوحه به مناسبت کشتار شیعیان نیجریه شعر فارسی: محسن رضوانی شعر عربی: احمد حسن الحجیری از بحرین شبیه "جُوْن" میخوام که بین دستای تو جون بدم علی غرار جون أرید أن أستشهد بین یدیک غلامتم میخوام که دستامو به دستاتون بدم أنا خادمک أریدک أن تأخذ بیدی مثل بلال برای مادرت زهرا اذون بدم على غرار بلال أرید أن أرفع الأذان لوالدتک الزهراء جرم ما اینجا، عشق مولا بود جرمنا هنا کان حب الولی این نه جرم ما، جرم زهرا بود لم یکن هذا جرمنا فحسب توو کوچه زهرا، خیلی تنها بود بل جرم الزهراء أیضا التی کانت وحیدة فی الزقاق محاسنم به خون سر خضاب شه - فدا سرت لحیتی مخضّبة بدماء رأسی، فداءً لرأسک تن تموم بچههام کباب شه - فدا سرت أجساد أولادی تحتـرق، فداءً لرأسک عیال من فدایی رباب شه - فدا سرت أفدی الرباب بعیالی، فداءً لرأسک حب علی، تقاصش اینه هذا جزاء حب علی دلم خوشه، آقام میبینه وقلبی مطمئن بأن یرانی مولای بالاسرم، میاد میشینه ویزورنی عند وفاتی (نعم الامیر، حسین ثارالله) تموم عمر همه آرزوم اینه که شهید بشم أمنیتی طول عمری أن أکون شهیدًا سیاهمو میخوام آخرش پیشت روسفید بشم أرید أن أکون أبیض الوجه مرفوع الرأس لدیک شبیه جُوْن میخوام کابوس لشکر یزید بشم مثل جون أرید أن أکون کابوس جیش یزید چارتا اسماعیل، میکنم تقدیم أقدّم لک أربعة قرابین کإسماعیل میسوزم توو عشق، مثل ابراهیم واحترق بنار العشق مثل إبراهیم کاری کن آقا، نوکرت باشیم لکن اجعلنی خادمًا لک شیعه رو دارن می کُشن توو دنیا - مهدی بیا یقتلون الشیعة فی کل مکان توو یمن و شام و عراق و منا- مهدی بیا یا مهدی أدرک الیمن والشام والعراق ومنى چشمهی خون جاریه توو زاریا - مهدی بیا و عین الدم نابعة فی زاریّا ، فعجّل على الحضور مهدی بیا، زمین شد بی تاب یا مهدی أقدِمْ فقد نفد صبـر الأرض جونِ علی، به حق ارباب بحق علی، بحق المولى عاشقای حسینو دریاب أدرک عشّاق الحسین (یا حسین، غریب مادر) یا حسین، غریب الزهراء زَارِیا... لَقدْ أصبَحتِ تُشْبِهی کَرْبَلا زاریا، شبیه کربلا شدی قد سَرى... دمُ الأحرارِ فیکِ نَحْوَ العُلا خون آزادگان زاریا به سوی آسمان رفت هذه... جَثامِینُ الشُّهداءِ فی الفَلا این پیکرهای شهداست که بر زمین افتاده است "جَوْنُ" قد جاءَا ... مِن ثَرَى الطَّفِّ لِلشُّهداءِ ... جاءَ فی لَهْفِ جون، به شوق شهدای شما از کربلا آمده است یَملأُ الأرجا ... مِنهُ بالعَطفِ آمده است تا به شما اطمینان دهد و زمین را از امنیت پر کند على نَهجِ " ابنِ فُودیٍ " و " تُورِیْ" و الشُّهداء راه ابن فودی و شهید محمد توری و شهدای بیگناه زاریا ادامه دارد و"شیخُ إبراهیمَ " شُعْلَةُ العَزمِ و الفِدا شیخ ابراهیم زکزکی شعله شجاعت و فداکاری است مُنتصِرُونَ رَغمَ کَثرَةِ القَتْلِ و العِدا علی رغم فراوانی قتل و دشمنی، شما پیروزید بالوَحْدَةِ ... یُرَصُّ الصَّفُّ صفوف امت... با وحدت محکم می شود شُعوبُنَا ..للعَدلِ تَهفُوا ملتهای ما ... شیفته عدالت هستند جِهادُنا ..لِلدِّینِ وَقْفُ جهاد ما به امر دین است لقد بَدَا ... للقُدسِ الزَّحفُ حرکت به سوی قدس آغاز شده است (کربلا... قامَت هَا هُنا) اینجا کربلا به پا شده است