شورای سلاخی فیلمنامه
«میوه ممنوعه»، «صاحبدلان»، «دوران سرکشی»، «مرگ تدریجی یک رویا»، «در چشم باد»، بسیاری از سریالهای کمدی و حتی آثاری مانند «مدار صفر درجه» اگر در دهه 80 ساخته نمیشدند و فیلمنامه آنها در سالهای اخیر به تلویزیون ارائه میشد یا کلا رد میشدند یا نمونهای بسیار بیخاصیت از آنها به آنتن میرسید.
امیر ابیلی: در روزهای اخیر دو موضوع از صداوسیمای جدید بحثهای زیادی به راه انداخته است. اول بحثهایی که از تغییرات در ساختار سریالسازی جریان دارد و دوم تحول مثبتی که در رویکرد خبری رسانهی ملی ایجاد شده است. تحولی که نشان میدهد صداوسیما دیگر نمیخواهد چالشهای روز را با رویکردی محافظهکارانه نادیده بگیرد.
فارغ از درستی یا غلطی خبرهای منتشرشده، اینطور به نظر میرسد که ظاهرا اکثر تحلیلها و مشورتها و تصمیمهای درون سازمان این است که برای تحول در «کیفیت» تولیدات نمایشی باید «کمیت» را کاهش داد. «کمیت»ِ بالا و ساخت بیش از 3 قسمت سریال جدید برای هرشب در کل سال، قطعا به کیفیت لطمه زده است، اما تبدیل کردن آن به عامل اصلی خود یکی از خطرات در تصمیمات است. آیا صرفا با کم کردن تعداد تولید باز هم مانند یک دهه قبل سریالهایی مطلوب ساخته خواهد شد؟ قطعا خیر. مسئله این است «محافظهکاری» همطراز «کمیت» و یا بالاتر از آن، مانند معاونت سیاسی، تولیدات نمایشی سازمان را هم زمین زده است. یعنی با سیستم مدیریت قبلی، اگر سالانه کلا 10 سریال هم ساخته شود کیفیت بالاتر از این نخواهد بود.
ساختار نمایشی فعلی تلویزیون متشکل از چندین شوراست که عملا وظیفهای جز اخته و بیخاصیت کردن طرحها و فیلمنامهها ندارند. در چند سال اخیر دهها طرح و فیلمنامهی جذاب، حتی با محتوای همسو با اولویتهای مضمونی کشور، خواندهام که پس از عبور از فرایند پیچیدهی تصویب در شوراها، تبدیل به متنهایی بیخاصیت شدهاند که حتی نویسندهش دیگر دوست ندارد آن را بخواند.
به این دقت کنید که اکثر سریالهای موفق این سالها؛ «نون خ»، «پایتخت»، «زیرخاکی» و ... یا آثاری بودند که با اعتماد مدیران ارشد روند مرسوم شوراهای فیلمنامه را طی نکردند، یا مانند «گاندو» اساسا خارج سازمان به تولید رسیدند و به هر حال خیلی از خط قرمزهای مرسوم تلویزیون را رعایت نکردند.
تحول در معاونت سیاسی و اعتقاد به این موضوع که اتفاقا پرداخت صریح چالشهای روز جامعه درنهایت به سود سیستم است، میتواند الگویی برای بخشهای نمایشی و تحول در آن بخش نیز باشد. اینکه لزوما سریال مطلوب، سریالی خنثی نیست که به هیچ گروه و طیف و صنف و حزب و جناح برنخورد و بحثی را ایجاد نکند.