چارهای جز تخریب گسترده بافت اطراف حرم امام رضا(ع) نبود؟
جمعی از متولیان طرح توسعه بافت اطراف حرم امام رضا(ع) در مشهد و کارشناسان حوزه شهرسازی به بررسی چالشهای این طرح در سالهای گذشته پرداختند.
نسیمآنلاین: طرح بهسازی و نوسازی اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) که از دهه 1370 شروع شد، در اواسط دهه 1390 به دلیل انتقادات شدید از سوی متخصصان و جامعه محلی متوقف شده و طرح دیگری برای این محدوده تهیه شد. با این وجود، مدیران شهری وقت و دست اندرکاران طرح بهسازی و نوسازی(طاش) با تأکید بر معضلات کالبدی، عملکردی و اجتماعی بافت اطراف حرم پیش از تهیه این طرح، دستاوردهای این طرح را هم در حوزه عمل و هم تولید ادبیات تخصصی نوسازی مثبت و حائز ارزش تلقی میکنند. این در حالی است که در این مدت کمتر از 50 درصد طرح مذکور محقق شده و با تخلفات رخ داده و انحرافات طرح از اهداف خود، شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در سال 1396 دستور به ابطال و توقف اجرای طرح و تهیه طرح جایگزین داده است. در همین راستا، طرح حریم رضوی در اسفندماه سال 1399 تهیه و در سال 1400 به دستگاههای مربوطه ابلاغ شد. دوشنبه، دوم بهمن ماه 1402، نشستی با همت سیتیگپ، در دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران برگزار شد. در این جلسه با محوریت بررسی چالشهای موجود در مسیر تهیه و اجرای طرح حریم رضوی، دکتر نعیمه رضایی(استاد شهرسازی دانشگاه تهران)، مهندس بهاره اللهدادی(کارشناس دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری)، دکتر محمد پژمان(شهردار اسبق مشهد)، دکتر جواد خدایی(معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری خراسان رضوی) و دکتر صالح شریفی(مدیر دفتر طرح حریم رضوی) به بیان دیدگاهها و نظرات خود پرداختند.
در ابتدای نشست، دکتر محمد پژمان، به شرح وضع موجود شهر مشهد و به طور خاص، بافت پیرامون حرم مطهر امام هشتم(ع) در زمان شهرداری خود پرداخت. وی با اشاره به اینکه 60 تا 70 درصد طرح پیشین(طاش) اجرایی شده گفت: «در خصوص اینکه طرح جدید چقدر فرصت اجرا پیدا میکند، جسته و گریخته شنیدم که تا به امروز هیچ استقبالی از این اتفاق نیفتاده و حتی یک دانه پروانه هم برای این مبنا صادر نشده است.» او همچنین با نقد به نظام تهیه طرحها و برنامههای شهری گفت: «متأسفانه در نظام طرحریزی، ما عمدتاً گرفتار طراحی صِرف کالبد هستیم. یک شبکهای میگذاریم، یک پهنهبندی انجام میدهیم و کابریهایی را تعیین میکنیم، بدون توجه به اینکه اصلاً بنیاد این طرحها باید براساس مطالعات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شکل بگیرد. که به اعتقاد من تمام اثرگذاری این طرحها بر کالبد شهر، باید محصول همین مطالعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد.» پژمان مدعی است که تهیهکنندگان این طرح، هیچ توجهی به پیشینه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی و خدماتی این بافت نداشتهاند. او میگوید: «طرح جامع قدیم، این محدوده را غیر قابل اصلاًح میداند، دورش را خط میکشد و دستور میدهد که محدوده نیازمند طرح ویژهای است و اصلاً در قالب طرحهای متداول نظیر طرح تفصیلی یا طرح روانسازی و بهسازی امکان اصلاح آن وجود ندارد.» شهردار اسبق مشهد ادعا میکند که تهیه طرح طاش موجب متولد شدن معانی و مفاهیم متعددی در ادبیات مهندسی کشور شد. او اذعان داشت: «اصلاً کسی در کشور، از نوسازی خبر نداشت. از بازسازی، بهسازی و بازآفرینی خبر نداشت. شما اگر برگردید به 30 سال قبل، حتی در این کشور رشته شهرسازی هم وجود نداشت. اصلاً این عبارات در ادبیات روزمره جامعه ما نبود. همه اینها از دل همین طرح ایجاد شدهاند. فرزندانی به دنیا آمدند که مادرشان همین طرح است. به عنوان مثال شرکت عمران و بهسازی که امروزه با نام شرکت بازآفرینی فعالیت میکند.» وی با برشمردن عوامل فرسودگی بافت یعنی ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، عنوان کرد: «در محدودهای که بالغ بر 50 درصد واحدهای مسکونیاش ریزدانه و 70 درصد شبکه معابرش زیر 6 متر و بن بست بوده است به طوری که در زمان شروع کار وقتی بنده سانتیمتر به سانتیمتر کوچهها را میدیدم، حتی یک برانکارد را نمیتوانستند داخل این کوچهها بپیچانند تا یک مریض را از خانهاش خارج کنند. عرض کوچهها عمدتاً در حد یک متر بود؛ به این صورت که بنده به خاطر دارم وقتی گاز به مشهد رسید و گازکشی شروع شد، شرکت گاز این منطقه را به عنوان یک منطقه پر خطر اعلام کرد و گفت این محدوده قابلیت گازکشی ندارد.» دکتر پژمان ادامه داد: «آتشنشانی نمیتوانست خدمترسانی کند و اورژانس قادر نبود وارد بافت شود؛ اصلاً مردم زندگی نداشتند.» او با اشاره به وقوع جرم و جنایتهای متعدد در پیرامون حرم رضوی بیان کرد: «رئیس وقت دستگاه قضایی استان، اشاره میکند که 70 درصد جرم و جنایاتی که در مشهد مقدس اتفاق میافتد فقط مختص همین محدوده پیرامون حرم امام رضا(ع) است. بدون استثناء، تمام موارد جرم و جنایت در داخل این محدوده از بافت شناسایی شده است.» پژمان ادامه داد: «زائران امام رضا(ع)، بندگان خدایی که بضاعت مالی نداشتند به دلیل ارزانی اجاره، خانههایی را کرایه میکردند که اصلاً آنجا حتی حیوان را نمیتوانستند نگهداری کنند.» او ادامه داد: «چقدر در این محدوده به نوامیس مردم بیاحترامی شد؛ چقدر آنها دچار تعدی و تجاوز شدند! اینجا جایی بود که حتی پلیس در آن رفت و آمد نمیکرد.» محمد پژمان همچنین در خصوص رانده شدن مردم توسط مدیریت شهری و مجریان طرح طاش از محدوده پیرامون حرم مطهر چنین گفت: «برخی ادعا میکنند که مردم از اینجا کوچانده شدهاند. چه کسی میگوید مردم را کوچاندند؟ مگر شوخیست؟ تا روزی که من آنجا بودم بالغ بر 8500 قطعه مسکونی واحد تجاری ما خریداری کردیم از مردم. همین آقایی که اینجا با یک شکل و شمایل خاصی حرف میزند(اشاره به مستند-فیلم «نسیان») خودش یکی از همین کسایی بود که اینجا خانه داشت. خانهاش را خودش فروخته، پول اضافی هم گرفته، دوباره هم گرفته و سه باره هم گرفته؛ بعد میآید طرفداری و جانبداری مردم را میکند. کدام مردم؟ شما سئوال کنید ببینید چند تا را ما به زور بیرون کردیم؟ در محضر شما قسم میخورم، اگر یک نفر پیدا شد که کمتر از یک و نیم تا دو برابر حقوقش را در آن روزی که معامله کرده، کمتر گرفته باشد، ما مدیون دنیا و آخرتش هستیم.» وی ادامه داد: «این بافت هیچ منزلت اجتماعی غیر از همجواری با حرم مطهر رضوی ندارد. هیچ زیرساختی و خدماتی ندارد؛ نه آب دارد و نه برق. این محدوده 360 هکتاری، 7/0 متر مربع سرانه فضای سبز دارد. اگر یک زلزله این جا بیاید همه این آدمهایی که اینقدر برایشان دل میسوزانید همهشان زیر این آوار میمانند و کسی نمیتواند اینها را نجات دهد.» در نهایت، دکتر محمد پژمان با انتقاد از برخی فعالان شهری که بر حفظ هویت تاریخی و زندگی سنتی تأکید دارند گفت: «برخی دوستان هم خیلی خیلی آرمانگرا هستند. اصلاً راضی به کوچکترین تغییرات هم نیستند. فکر میکنند عالم باید منجمد شود که چرا که آقایان دوستدار تاریخ و دوستدار سنت هستند. اینها هویت بشری را در 4 تا خشت و کاهگل موجود در کالبد میبینند. نه به فرهنگ کار دارند و نه به موضوعات اجتماعی. نه به مسائل اقتصادی توجه میکنند و نه به موضوعات بهداشتی و زیست محیطی اهمیت میدهند. شما میدانید تمام اقلام و اجناس تاریخ مصرف گذشته از سراسر استان و استانهای دیگر جمعآوری میشد و در همین محدوده پیرامون حرم مطهر حضرت رضا(ع) به خورد این زائر بدبخت داده میشد. چند ده خانه اطراف حرم طویله نگهداری حیوانات بود. دیوار به دیوار حرم مطهر کشتارگاه بود که حتی خونابه و بوی گند تعفن اینها انسان را متأثر میکرد. هیچکس به چنین مواردی اشاره نمیکند.»
در ادامه مهندس بهاره اللهدادی به شرح سیر اتفاقات بافت پیرامون حرم مطهر رضوی از ابتدای شروع تغییرات و تهیه طرحها در خصوص این محدوده پرداخت. او گفت: «بسیار اهمیت دارد که بدانیم زمانی که طرح داشت آغاز میشد، اساساً بر چه مداری و بر چه مبنایی درخواست شد. نامهای که مرحوم سراجالدین کازرونی، وزیر وقت مسکن و شهرسازی، در سال 1371 خدمت مقام معظم رهبری ارسال کردند، گویای دغدغههایی حول بافت پیرامون حرم است. محورهای اصلی نامه وزیر شامل موارد زیر است:
- کمبود خدمات در اطراف حرم مطهر در تمامی ابعاد (اسکان، بهداشت و...)
- ضرورت تجدیدنظر در کاربریها و فعالیتهای بافت اطراف حرم مطهر
- ضرورت ایجاد تناسب بین فعالیتهای بافت اطراف و حرم مطهر
- محترم شمردن مالکیت و حقوق افراد و لزوم تراضی صاحبان حق
- پیشقدم شدن وزارت مسکن و شهرسازی با مشارکت آستان قدس رضوی و شهرداری مشهد جهت ایجاد شرکتی با محوریت اجرایی وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداری مشهد
که رهبری در پاسخ به دکتر کازرونی بر دو موضوع تأکید کردند:
- ضرورت تأمین رفاه و آسایش زوار و میهمانان آستان قدس رضوی
- ملاک عمل قرار دادن نظر تولیت در مسائل مربوط به منضمات و اماکن مربوط با آستان قدس رضوی و محوریت تلاشها بر اقدامات آستان قدس»
اللهدادی ادامه داد: «طرحی که ملاک عمل قرار داده شد، طرح مصوب سال 1387 بود که در اتاق همه مدیران حوزه شهرسازی و شهرداری مشهد وجود دارد و اگر طرحش پاک شده، ذهنیت آن همچنان برقرار است. طرحی که در کمسیون ماده (5) تصویب شد اما تأییدیه شورای عالی را نداشت.» وی ادامه داد: «ایده حاکم، یک 8 ضلعی به نشانه امام هشتم و 12 مسیری بود(نشانه 12 امام) که از میانه بافت به این 8 ضلعی منتهی میشد.
در این سالها تغییراتی در طرح صورت پذیرفت و آن را به طرح ملاک عمل تبدیل کرد که عمدتاً بر مبنای این بود که چگونه بازده اقتصادی پروژهها بالاتر برود.» او اذعان داشت: «در اینطور مواقع، ضابطهها به نحوی تغییر میکنند که طرح برای سرمایهگذاران دولتی یا شبهدولتی و حاکمیتی جذابیت داشته باشد و این ابرپروژهها که طبیعتاً نوسازی آنها از دست مردم بر نمیآید، از طریق آنها اجرا شود.» کارشناس دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری در خصوص محتوای ابلاغیههای بین سازمانی گفت: «میخواهم توجه شما را به گزارههای خوبی که ما همیشه آنها را در مکاتباتمان مینویسیم و بعد متوجه میشویم که در عمل و اجرا، این گزارههای خوب و مثبت تبدیل به چه اتفاقاتی میشود جلب کنم. در ابلاغیه ضوابط و مقررات طرح نوسازی و بازسازی بافت پیرامون اطراف حرم مطهر حضرت رضا(ع) چنین آمده است:
- حفظ و احیای بافت تاریخی
- مقرون به صرفه اقتصادی بودن
- ارتقا کیفی محیط شهری
- نگرش به نقش ملی و فراملی منطقه مورد نظر
- ایجاد انسجام کالبدی
- اولویت حرکت پیاده بر سواره
- ایجاد تغییرات تدریجی و هدایتی و خودداری از اقدامات دفعی و متمرکز
- رعایت اصول و ارزشهای معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی
میتوان پرسید که با این ساختاری که بر طرح حاکم است، چگونه حفظ و احیای بافت تاریخی میتواند حاصل شود؟ یا به طور مثال، چگونه ما ایجاد تغییرات تدریجی را میخواهیم مد نظر قرار بدهیم زمانی که طرحی اساسش بر خیابانکشی و ایجاد پروژههای مداخله مستفیم است؟» بهاره اللهدادی با اشاره به تغییرات کالبدی رخ داده منتج از اجرای طرح گفت: «بحث ما در خصوص جریان زندگی اجتماعی است که در این بافت وجود داشت و اینکه چطور یک تصمیم میتواند بر چنین جریانی اثر سوء بگذارد. فرض کنید یک رهباغ با عرض 100 متر بخواهد در جایی که مملو از زندگی و حرکت فعال اجتماعی است ایجاد شود. ما با یک بافت متروک مثل خیلی از بافتهای تاریخیمان مواجه نیستیم. بافت پیرامون حرم رضوی بسیار سرزنده و فعال است. ما این خیابانها و رهباغها را میکشیم و بعد ادعا میکنیم که تغییراتمان دفعی نیست و تدریجی است و حتی قرار است بافت تاریخی را احیا کنیم!» اللهدادی همچنین اشاره داشت: «بحث دیگر در خصوص نوع ضوابط و مقرراتی بود که برای این طرح وضع شده بود. باید دقت داشته باشیم که طبیعتاً بین آن چیزی که به عنوان ضابطه و مقررات وضع میکنیم با اتفاقاتی که در حوزه اجتماعی میافتد نسبت مستقیم برقرار است. به عنوان مثال، ضوابط این طرح موجب تجمیع اراضی و افزایش بسیار زیاد تراکم ساختمانی-تقریباً 2.7 برابر- شد. همچنین سطح زیربنای ساختمانی بسیار افزایش پیدا کرد، سهم شبکه معابر افزایش حدود دو برابری در پی داشت و سهم کاربری مسکونی-اقامتی بسیار کاهش پیدا کرد. وقتی اندازه قطعات به حدی میرسد که هیچ نسبتی با اندازه قطعات وضع موجود ندارد، طبیعتاً خود مردم دیگر نمیتوانند متولی نوسازی بشوند و این منجر به جابهجایی جمعیت از آن بافت میشود. اینها همه تأثیرات نوع ضابطهگذاری ما بر طبقات اجتماعی است.» کارشناس دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری در خصوص حافظان اصلی بافت پیرامون حرم گفت: «کسی که در واقع باید حافظ حریم حرم باشد، همان کسانی هستند که در آن محل سکونت دارند و سالها در آنجا زندگی کردند. آن مردم بهتر از هرکسی میدانند که چطور باید حرمت آنجا را کرد. این در حالی است که جمعیت بومی ساکن این بافت از 57 هزاری که سال 1370 در آن ساکن بودند، به حدود 30 هزار نفر در سال 1390 و در نهایت در حال حاضر به حدود 13هزار نفر رسیده است. پیام آشکار این آمار، رانده شدن بخش عمدهای از ساکنین و شاغلان بومی و همینطور زائران کم درآمد از بافت پیرامون حرم رضوی بود.» وی در خصوص بازدهی اقتصادی طرح پیشین نیز بیان کرد: «زمانی که شورای عالی در سال 93-94، به موضوع این طرح وارد شد، تراز مالی آن منفی بود. دیگر برای آن همه واحد تجاری که ساخته شده بود تقضایی وجود نداشت. اگر تقاضایی وجود نداشته باشد، پولی هم نیست که بتوان به پشتوانهاش، ادامه طرح را به پیش برد. این در حالی است که پروژهها آن قدر بزرگ تعریف شده بودند که عملاً سرمایهگذاریهای خرد نیز از محدوده حذف شده بود.» او ادامه داد: «بودجههای چنین نهادهایی هم یک وقتی هست، یک وقت نیست. وقتی تحقق یک طرح را به بودجههایی که بود و نبودشان چندان قابل بررسی نیست، گره میزنیم عملاً این بافت تا سالها به صورت یک کارگاه بزرگ ساختمانی باقی میماند در حالی که بناهای ثبتی تاریخی و میراثی موجود در محدوده تخریب شدند.» اللهدادی همچنین در خصوص میزان تحقق اهداف طرح اضافه کرد: «بر اساس مطالعاتی که در سال 94 انجام شد، تحقق این طرح پس از گذشت حدود 10 تا 15 سال، یشتر 39 درصد بود. این در حالی است که گاهی بسیاری از مدیران شهری وقت، به ما میگویند که شما قصد دارید طرحی که 80 درصد از آن انجام شده را تغییر دهید! حتی رهباغهایی که آن قدر در طرح مهم انگاشته شده بودند، فقط 1.7 درصدشان اجرا شده بودند. خب این نشان از اشکال طرح دارد.»
اما نکتهای که بسیار مهم و قابل توجه است، نامه مقام معظم رهبری در خصوص اجرای این طرح در بافت پیرامون حرم مطهر امام هشتم(ع) است. نامهای که به گفته کارشناسان، کسی چندان از کم و کیف آن خبری ندارد در حالی که به زعم بهاره اللهدادی، شاید این نامه، مؤثرترین مورد در توقف طرح طاش شناخته شود. او در این باره گفت: «یکی از موارد بسیار مهمی که وجود داشت، تذکرات مقام معظم رهبری در سال 86 بود. این نامه طی فرایندهایی و به اتفاق، عمومی شد و بسیاری از دغدغهمندان و مردم از آن مطلع شدند. من ندیدهام یا حداقل کمتر پیش میآید که در بالاترین سطح حاکمیتی به یک طرح شهری پرداخته شود و نامهای در خصوص آن نوشته شود. این حاکی از اهمیت اتفاقاتی است که در آن سالها در بافت پیرامون حرم رخ داده بود.» اللهدادی ادامه داد: «نامه رهبری ، مفاد بسیار روشنی دارد:
- تملک املاک مردم با هدف ایجاد گذرها و شوارع و سایر طرحهای مصوب، صرفاً در حد ضرورت باشد.
- اکتفا به حداقل(سطح) مورد نیاز برای باز کردن خیابانهای جدید و تعریض گذرهای موجود(تا مردم دچار زحمت نشوند).
- اجتناب از هرگونه تملک صرفاً با هدف انتفاع و تأمین نیازهای مالی شهرداری و یا ایجاد پاساژ و فعالیتهای تجاری
- اجتناب جدی از هرگونه اقدام با رویکرد انتفاعی که موجب زحمت اهالی شود و خلاف رضایت آنان باشد...
- مالکینی که آمادگی مشارکت در پروژههای مصوب شهری را ندارند، تملک مستغلات آنان مطابق ضوابط صورت گرفته و با قیمتگذاری معقول و رعایت جوانب شرعی و قانونی، وجه متعلقه به آنان پرداخت شود و یا معوض ملک به ایشان داده شود و رضایت افراد جلب شود.»
وی گفت: «این نامه سند بسیار مهمی برای شورای عالی شهرسازی معماری به شمار میرفت؛ زمانی که بالاترین شخص مملکت این حرف را میزند ما وظیفه داریم نحوه نحقق آن تذکرات را در طرح کنترل کنیم. بسیار مشخص است که هیچ کدام از این تذکرات رعایت نشده بود.»
مهندس بهاره اللهدادی همچنین با اشاره به نامه 300 نفر از علما، نخبگان و برخی نمایندگان مجلس در سال 1395 خطاب به سران سه قوه، خاطر نشان کرد: «در مکاتبه با سران سه قوه، نگارندگان اعلام نگرانی عمیقی کردند از دگرگونیهایی که در بافت مشهد در حال رخ دادن است. در آن نامه بیان شده بود که 40 درصد از بافت تاریخی مشهد در این طرح تخریب شده است. همچنین ذکر شده بود؛ شهری که مزار یک ولیالله در مرکزش قرار دارد با شهرهایی مثل والاستریت و نیویورک تفاوت دارد.» او ادامه داد: «اتفاقاً سیاستهای کلی نظام در حوزه شهرسازی هم بر حفظ هویت تاریخی-معنوی قم و مشهد تأکید دارد. اما وقتی قرار باشد طرحی خودش تأمین کننده هزینهاش باشد، طبیعتاً دیگر نمیتوان انتظار داشت که معیارهای فرهنگی را نیز لحاظ کرده و رعایت کند. در چنین شرایطی فقط سودآوری و ملاحظات اقتصادی در طرحها مطرح میشود و اولویت دارد.» اللهدادی با بیان اینکه در بررسیهای انجام شده در سال 94، مشخص شد که از 900 مجوز صادره در خصوص طرح پیشین(طاش)، 600 مجوز، دارای تخلف بودند، گفت: «در آن زمان تصمیم گرفته شد که از طرحی که به میدان جنگ تشبیه میشد، گذر کرده و به یک طرح واسط مثل یک مفصل در دوره گذار دست پیدا کرد. بنابراین شورای عالی ابتدا طرحی راهبردی را مصوب کرد تا بتواند به تدریج تغییر دیدگاه را بین مردم و دستگاه مدیریت شهری ایجاد کند. در این مرحله نیز استان قدس رضوی بسیار با ما همراه بود و پیشنهادات خود را نیز برای صیانت از حقوق خود و حرم رضوی مطرح کرد.» او ادامه داد: «شورای عالی تأکید کرد که حتماً کارکرد سکونتی بافت حفظ شود و شرایطی در نظر گرفته شود تا همه اقشار-از زائرین و مجاورین- بتوانند در آن محل ساکن شوند و بافت پیرامون حرم فقط منحصر به دهکهای درآمدی بالا نشود.» اللهدادی در خصوص راهکار شورای عالی در جهت حفظ حقوق مکتسبه و عدم تخطی از ضوابط گفت: «از آنجایی که حقوق مکتسبه از طرف مراجع مختلف ذیربط، تعریف یکسان و واحدی ندارد، این عامل به حربهای در دست بسیاری از نهادهای اجرایی تبدیل شده در جهت اینکه تمام تعهداتی که خودشان ایجاد کردهاند را به پای حقوق مکتسبه بگذارند و از اجرای آنها شانه خالی کنند. بنابراین شورای عالی طبق فرایندی، با استناد به تعاریف حقوفی موجود اعلام کرد که هر اقدامی که باعث تخلف شده باشد، جزو حقوق مکتسبه به شمار نمیرود.»
در ادامه نشست، دکتر صالح شریفی به شرح تفصیلی طرح جایگزین(حریم رضوی) پرداخت. وی ابتدا با بیان اینکه تجربه مشهد، میتواند برای شهرهای دیگری از جمله شیراز و مسئله بافت تاریخی آن عبرتآموز باشد، گفت: «بارها گفتیم عزیران، بزرگواران، مدیران شیرازی، دانشگاهیان شیرازی و شهروندان شیرازی، ما در مشهد سه دهه این کار را کردیم؛ بعد از 3 دهه تجربه ما را دیدن، وقت این نیست که شما دوباره همان کارهایی که ما کردیم را عین به عین تکرار کنید.» شریفی سپس با انتقاد از موضعگیری دکتر محمد پژمان در خصوص طرح حریم رضوی اذعان داشت: «برای منِ مشهدی زشت است که مدیر شهرم بگوید(این بافت) یک جایی بود که حیوان را نمیشد در آن نگهداری کنی. من ساکن همانجا بودم، همانجا هم بزرگ شدم. 30 سال است که میگویند. آنجا، جایی بود که به نوامیس مردم تجاوز میشد. نمیشود که بگوییم همه دچار تجاوز بودند. در هر بافت شهری، ناکارآمدیها و ناهنجاریهایی وجود دارد. کجای شهر این اتفاقات رخ نمیدهد؟ کجای شهر مواد فروش نیست؟ کجای شهر سرقت نیست؟ بله در محله ما هم موادفروش بود. مواد فروش محل را ما خودمان میشناختیم. آن قدر اشراف بود که همه میدانستند چه کسی مواد میفروشد. کنترل موادفروشی که اهل محل میشناسندش بسیار راحتتر است. آن دوره ما در کوچه خودمان یک اصغر آقا داشتیم. این اصغر آقا یک صندلی داشت، میگذاشت جلوی در خانه خودش و مینشست. هرکس رد میشد میگفت با کی کار دارید. از کجا آمدید یا خانه کی میروید. فقط جین جیکوبز نگفته که چشمهای خیابان برای آمریکا باشد. نه این اصغر آقا چشمهای خیابان بود. این اصغر آقا نمیگذاشت این اتفاقات بیفتد. وقتی شما اصغر آقا را بیرون کنید، اکبر آقا را هم بیندازید بیرون، دیگر کسی نیست نظارت بکند. پس هر اتفاقی ممکن است در این بافت بیفتد.» او ادامه داد: «اینکه میگویند اجناس تاریخ گذشته و وسایل غیر بهداشتی میآوردند و به زائر حضرت رضا میدادند را نمیدانم طبق چه چیزی میگویند! در خانه مادربزرگ خودم یک درخت انجیر داشتیم و در تابستان که این انجیرها میرسید، میچیدیمشان و در یک سینی خیلی بزرگ آماده میکردیم و پدربزرگ من در مغازهاش آنها را به زائرین میداد. رسم بر این بود؛ نه این چیزهایی که میگویند. ما که نباید به خانوادههای خودمان توهین کنیم.» صالح شریفی همچنین در پاسخ به ادعای پژمان مبنی بر عدم پیشرفت علم شهرسازی و برنامهریزی شهری در زمان تهیه طرح طاش گفت: «همیشه میگویند که آن زمان، علم پیشرفت نکرده بود و ادبیات امروز شهرسازی وجود نداشت. دروغ محض است! طاش با پول مشهدیها رم و سیهنا را دیده، خوبیهای آن بافت تاریخی را دیده و در گزارشش نوشته؛ کوچههای پیچ در پیچی داشت با مناظر منحصر به فرد! یعنی میدانسته که اصول درست کار چیست و راه حفاظت و طرحدادن برای بافت چیست اما در طرح پیرامون حرم میآید و آن خطوط را میکشد(منظور خطکش انداختن روی نقشه و تصمیمگیری بدون شناخت کافی از بافت مورد نظر است) و این مشکلات را پدید میآورد.» صالح شریفی همچنین در خصوص صدور پروانههای ساختمانی مربوط به طرح حریم رضوی گفت: «برخلاف طرح قبل که در آن، بازار پروانه فروشی داشتیم و پروانه خرید و فروش میشد، برای طرح حریم رضوی پروانه ساخت هم صادر میشود. اتفاقاً الآن آن پروانهها ساخته میشوند. مثل قبل نیستند که پروانه صادر میشد، گود برداری انجام میشد اما چیزی ساخته نمیشد. دلیل این موضوع را هم که جویا میشدیم، متوجه میشدیم که مالک منتظر است قیمت زمینش بالاتر برود تا آن را به کس دیگری بفروشد!» او اذعان داشت: «مبانی نظری طرح حریم رضوی مبتنی بر طرحی به نام ژنوم شهر بود. در دانشگاه به کرات شنیدهایم که شهر موجودی زنده است پس باید با آن به عنوان یک موجود زنده برخود کنیم. هر موجود زنده، یک کد ژنتیکی مشخص دارد. هر مداخلهای که قرار است در شهر صورت گیرد باید منطبق با این کد ژنتیکی باشد. اگر طبق این کد مداخلات را تنظیم کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که طرحها و برنامههای ما در شهر جواب دهند. اما اگر خلاف این ژنوم عمل کنیم، میتوانیم مطمئن باشیم که طرحها شکست میخورند.» صالح شریفی ادامه داد: «ژنوم شهر چیزی نیست که جایی نوشته شده باشد. ژن هر شهر در دل شهروندانش نهفته است. ما باید بدانیم که زائر چه کار میکرده، ساکن چه کار میکرده و این دو با یکدیگر چگونه تعامل داشتند. همچنین اینکه نسبت حرم با اینها چه بوده است. با استخراج این کد ژنتیکی، در طرح حریم رضوی به یک الگوی کاربری فضایی رسیدیم به نام الگوی تار و پود. شهر مشهد هم مثل بسیاری از شهرهای زیارتی دیگر، الگوی تار و پود دارد.» وی گفت: «تارها آن شعاعهای متحدالمرکز منتهی به حرم بوده و همگی گذر تشرف هستند. حلقههای متحدالمرکزی که در فواصل مشخص این تارها را به هم میدوختند نیز پود نام دارند که این شبکه را کامل کرده و ژنوم شهر را تشکیل میدهند. در بقیه شهرهای مذهبی هم این الگو تکرار شده و وجود دارد. . این طور نیست که مشهد خودش یک سبک منحصر به فرد داشته باشد.» مدیر دفتر طرح حریم رضوی در خصوص عملکرد این الگو گفت: «تارها-گذرهای تشرف- بیشتر به زائر خدمت میرسانند. به این معنی که اگر کاربری تجاری روی تار داریم، سوغات میفروشد؛ مهر و تسبیح، عطر، زعفران، زرشک و نبات میفروشد. پودها به ساکنین بومی خدمت میرساندند. مثل کاربریهایی نظیر نانوایی، خشک شویی، قصابی، سوپر مارکت، آرایشگاه و تمام چیزهایی که مایحتاج زندگی مردم است. این کاربریها نیز نسبی هستند. یعنی اینطور نیست که تارها مطلقاً به زائر و پودها فقط به ساکن خدمات بدهند. باز من به عنوان ساکن دهه شصت، هفتاد، هشتاد مشهد دارم میگویم که اینها بود. این موارد چیز جدیدی نیست، از قبل در این بافت وجود داشت. من در همین بافت آرایشگاه رفتم و موهای خودم را کوتاه کردم. شب هم رفتم، روز هم رفتم؛ الحمدلله تا الان از تجاوز و اینها مصون ماندم.» وی در ادامه با توضیح چگونگی مطالعات انجام شده در طرح جایگزین(حرم رضوی)، به بیان تفاوت پارادایم طرح موجود با طرح پیشین پرداخت. شریفی گفت: «من در جلسه دفاع از طرح قبل حضور داشتم. در صفحه اول فایل ارائه آن نوشته شده بود؛ بسم الله الرحمن الرحیم. ما در پیرامون حرم دو موضوع داریم: امر قدسی زیارت و امر عرفی سکونت. به صفتها دقت کنید! در ادامه آورده بودند؛ ما ناچار بودیم بین امر عرفی سکونت، و امر قدسی زیارت یکی را انتخاب کنیم. حال شما بگویید کدام را باید انتخاب بکنیم؟ خب مگر کسی جرئت داشت بگوید امر قدسی را رها کنیم و امر عرفی را انتخاب کنیم؟» او ادامه داد: «این در حالی است که ما در طرح حریم رضوی سه حلقه(یا شار) را پیرامون حرم مطهر تعریف کردیم. در شار اول، شار رضوی، زیارت امر غالب است. در شار دوم که زیارت-مجاورت است، هنوز امر زیارت بر سکونت غلبه دارد. اما در شار سوم، که مجاورت-زیارت نام دارد، امر سکونت بیشتر از زیارت به چشم میخورد.» صالح شریفی گفت: «ساکن مجاور حرم امام رضا بود، زائر حرم امام رضا(ع) هم بود. اینها داشتند باهم زندگی میکردند. زائری که این سالها به مشهد میآید، گوشه خیابان چادر میزند. در حالی که آن سالها، در خانه ما را میزد و ما یک اتاق به او میدادیم. پول هم نمیگرفتیم، کاسبی ما این نبود. زائری که جایی را نداشت، یک اتاق به ایشان میدادیم. اینگونه بود. نه ما در خانه خود طویله داشتیم، نه همسایه ما طویله داشت، نه در کل کوچه من به خاطر دارم که طویله داشته باشیم.»
دکتر صالح شریفی اذعان دارد که طرح حریم رضوی، طرح به نسبت تحققپذیرتری نسبت به طرح پیشین یعنی طرح طاش است. او دلیل این ادعا را انطباق طرح با وضعیت شبکه معابر، وضعیت خدمات عمومی موجود و ژنوم شهر عنوان میکند. وی با اشاره به وضع نه چندان مطلوب بافت از لحاظ شاخصهای فرسودگی در زمان تهیه طرح طاش، گفت: «ما هم دیدیم که کوچههای زیر شش متر وجود دارد. ما هم بنبستها را دیدیم. همانطور که مهندس پژمان گفتند، کوچههای بنبست باریکی وجود داشت که آمبولانس نمیتوانست وارد آن بشود. ما هم دیدیم و میدانیم گه آمبولانس باید برود، آژانس باید برود، اسنپ باید برود و آتش نشانی باید برود، اما ما نمیگوییم برای رفع این مشکلات، ابتدا همه ساکنین را بیرون کنیم چون قصد داریم کوچهای را تعریض کنیم. طرح ما فقط همان کوچه تنگ و باریک را تعریض میکند در حالی که طرح تاش، خطوطش را روی بافت محله میاندازد و به بهانه تعریض کوچه، بافت را تملک و تخرب میکند. مشکلش این است که این پلاکها اینجا هستند؛ این پلاکها نباید باشند. اصلاً مشکلش این نیست که کوچهها باریک هستند؛ کوچه را عریض میکند، کجا؟ روی پلاکهای مردم.» شریفی در خصوص صرفهجویی اقتصادی طرح حریم رضوی در هزینههای شهری چنین گفت: «شهرداری اگر همین الان بخواهد طرحها(تعریض کوچهها و ایجاد رهباغها و...) را اجرا بکند با زمینِ متری 40 میلیون تومان، چیزی در حدود 7800 میلیارد تومان پول نیاز دارد. در صورتی که در طرح حریم رضوی، 4500 میلیارد تومان پول نیاز دارد.» او همچنین در رابطه با شرایط اقتصادی شهر مشهد و به طور خاص، هتلها و مهمانپذیرهای موجود در اطراف حرم مطهر رضوی، عنوان داشت: «این آمار که خدمت شما عرض میکنم مربوط به سرشماری هزینه-درآمدهای خانوارهای شهری مرکز آمار ایران است. این آمار نشان میدهد که هر خانوار ایرانی به طور متوسط، سالیانه 137 میلیون تومان هزینه دارد. از این مقدار، هر خانواده به طور متوسط، 230 هزار و 300 تومان، برای اسکان سفر خود هزینه میکند. با این مقدار بودجه، هر خانواده(بعد خانوار 3 در نظر گرفته شده است) به طور متوسط، چند سال باید پول خود را پسانداز کرده تا بتواند در مشهد و در هتلهای اطراف حرم، اتاقی را برای خود رزرو کند؟» شریفی ادامه داد: «یک خانواده ایرانی، برای رزرو یک اتاق سه نفره در هتل قصرالضیافه با نمای ابدی رو به حرم مطهر، 84 سال باید هزینهای که صرف اسکان سفر خود میکند را پسانداز کند تا بتواند یک شب در این هتل اقامت کند. همچنین برای یک شب اقامت در هتل جهان میبایست 53 سال این بخش از پول خود را ذخیره کند!» شریفی میگوید: «76 درصد زائران حرم، از طبقه متوسط یا پایین جامعه هستند. چه چیزی برای آنها ساختیم؟ فقط 10 درصد از آن چیزی که ساختیم برای این 76 درصد بوده است.90 درصد را برای دهکهای 7، 8، 9 و 10 یا افراد و گروههای خاص ساختیم.» او با اشاره به صحبتهای پژمان در خصوص عدم توجه به ابعاد فرهنگی و الگوهای اجتماعی در نظام برنامهریزی شهری کشور، گفت: «آقای پژمان هم خوب گفتند که باید به الگوهای رفتاری و اجتماعی توجه کرد. ما دیدیم در گذشته که صاحبخانه اتاق خودش را به زائر میداد و آشپزخانهاش یا محیط رفت و آمدش مشاع میشد. استنباط ما این بود که امروزه این الگوی رفتاری قائل استمرار نیست. یعنی من در سال ۱۴۰۰ حاضر نمیشوم اتاق خودم را با کس دیگری شریک شوم. بنابراین چیزی تعریف کردیم به نام خانه مسافر با کاربری مسکونی-اقامتی. به این ترتیب که مالک میتواند در ملک خود سکونت داشته باشد و در طبقه پایین یا بالای خود، دو واحد کوچکتر بسازد و آن را در اختیار زائرین قرار دهد به صورتی که فضای مشاعی بین صاحبخانه و زائر تعریف نشود. همچنین برای نوسازی ابنیهای که فرسوده یا واجد ارزش تاریخی هستند نیز ضوابطی را با توجه به الگوی ساختوساز قدیم در نظر گرفتیم که ساکنین مجبور به ترک بافت نشده و متضرر نشوند.»
ویدئوی کامل این نشست را در صفحهی یوتیوب نسیمآنلاین مشاهده کنید.
https://youtu.be/TPf7jEsRgz0?si=_LwPV7Mq3NXNFNNE