«قیف»؛ ویترین شوخی‌های جنسی

کدخبر: 2380805
خبرنگار:

فیلم تازه‌اکران «قیف» با اینکه ظرفیت بسیاری برای بیان حرف‌های جدی دارد، به نظر می‌آید ترجیح داده است بیشتر وقت مخاطب را با شوخی‌های جنسی و مبتذل بگذراند.

نسیم‌آنلاین: فیلم سینمایی «قیف» نیز بالاخره اکران شد و یک اثر کمدی‌فانتزی روی پرده‌ی سینماها رفت. اثری که پر از چهره‌های آشنای سینما بود و تصویر رضا عطاران بر پوستر آن توجهات زیادی را جلب کرد.

بی‌دلیل نبود که این فیلم عنوان پرفروش‌ترین فیلم آخر هفته‌ی سینماها را نصیب خود کرد. شاید بیش از ژانر فیلم، تصویر ذهنی پیشینی مخاطب نسبت به بازیگران آن عامل اصلی کشاندن بینندگان به سینما بود.

پیش از هر چیز، «متفاوت» بودن این اثر قابل توجه است. محسن امیریوسفی که پیش از این اثر «آشغال‌های دوست‌داشتنی» را روی پرده برده بود این بار با اثری کاملا متفاوت یا حتی نامأنوس به سینماها برگشت.

البته در اثر حاضر نیز امیریوسفی سعی کرده است رگه‌هایی از ویژگی‌های خاص فیلمسازی خود را نگه دارد. از جمله‌ی این ویژگی‌ها اشاراتی به موضوعات اجتماعی است.

در فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» نیز شاهد اثری کاملا اجتماعی بودیم و در فیلم حاضر نیز با اینکه با فیلم اجتماعی روبرو نیستیم اما اشاره به موضوعات اجتماعی کمابیش وجود دارد.

این اشارات اجتماعی البته در حد همان اشاره باقی مانده‌اند و به نظر می‌آید هیچکدام از آنها کامل از آب در نیامده‌اند.

داستان فیلم البته ظرفیت بیان حرف‌های اجتماعی بیشتری را داشت اما به هر دلیل سازندگان فیلم تصمیم گرفته بودند که بیشتر روی جنبه کمدی اثر تمرکز داشته باشند.

سکانس حضور نقش اصلی فیلم با بازی رضا عطاران با کلاه قاجاری در حمام که وجنات او بی‌اختیار مخاطب را به یاد داستان قتل امیرکبیر می‌انداخت، اشاره به لزوم پوشاندن سر برای مردان در یک سیاره ناشناخته و تعریضاتی از این دست نشان از رگه‌های اجتماعی فیلم داشت که البته به شکل تمام و کمال از آنها استفاده نشده بود.

بازی‌ها

رضا عطاران همان بازیگر همیشگی است؛ با این تفاوت که مایه‌های فانتزی فیلم را نیز اجرا می‌کند. جنس شوخی‌های او نیز تغییری نکرده و تنها با موضوعات فانتزی گره خورده است.

همین امر در مورد دو بازیگر دیگر یعنی «گیتی معینی» و «فریده سپاه‌منصور» نیز صادق است و جنس بازی‌ها همان است که بود.

اما درمورد «صدف اسپهبدی» قضیه کمی فرق می‌کند. اسپهبدی این بار در نقشی متفاوت ظاهر شده و همانطور که انتظار می‌رفت از پس نقش نیز برآمده است.

«عباس جمشیدی‌فر» نیز که در نقش «رمال» در فیلم حضور دارد صحنه‌های طنز را به خوبی ایفا کرده اما بازی او به سمت نقش‌های پیشینش گرایش دارد.

گرچه ایفای نقش شخصیت «رمال» اقتضائات خود را دارد اما جمشیدی‌فر در این مورد شباهتی با این افراد ندارد و انگار متمایل به نقش‌های قبلی خود است.

شوخی‌ها

حضور متراکم شوخی‌های جنسی در روند فیلم به میزانی است که از حد گذشته و در بخش‌هایی مخاطب را پس می‌زند.

البته قصه‌ی شوخی‌های جنسی در سینمای ایران سر درازی دارد. نقدهای بسیاری به این موضوع در سینمای ایران شده است و همچنان می‌شود.

علی ملاقلی‌پور، کارگردان سینما در این باره گفته است: «سینمایی که به سمت شوخی‌های جنسی می‌رود سینما نیست بلکه در حال از بین بردن فرهنگ جامعه است. این قبیل فیلم‌ها البته از جنبه صنعتی توجیه اقتصادی دارند اما مساله اینجاست که آیا تقاضای جامعه چنین فیلم‌هایی است؟»(منبع)

البته توجیه اقتصادی این آثار همیشه تضمین شده نیست. شاید این امر درمورد «قیف» صدق کند. تراکم این نوع شوخی‌ها به حدی است که شاید بیشتر محتوای کمدی آن را در بر بگیرد و مخاطب را پس بزند.

صادق فرامرزی، منتقد سینما نیز در این باره توضیح می‌دهد: « سینمایی که برپایه کلیشه‌های جنسی استوار است در واقع یک بخشی را که دیده می‌تواند با آن مخاطبان را همراه کند آنقدر بال و پر می‌دهد که اصالت فیلم به مسایل و شوخی‌های جنسی داخل فیلم برمی‌گردد.»

اوضاع وقتی بدتر می‌شود که رده‌بندی سنی نیز برای این آثار در نظر گرفته نمی‌شود و حتی فضای فانتزی فیلم ممکن است برای کودکان جذابیت داشته باشد و آنان را پای فیلم بکشاند.

در این شرایط رده‌های سنی پایین نیز ممکن است مخاطب فیلم باشند و با شوخی‌هایی مواجه شوند که مناسب سن آنها نیست و حتی بزرگسالان را نیز مشمئز می‌کند.

انتقاد از شوخی‌های جنسی تنها به قبح اخلاقی آن برنمی‌گردد؛ بلکه از نظر کیفیت فیلم نیز آن را از محتوای مناسب خالی می‌کند.

شاید آسان‌ترین راه برای خنداندن مخاطب همین گونه شوخی‌ها باشد. به وسیله چنین طنزی، سازندگان اثر بدون کنکاش و تلاش قابل‌توجهی و با چند اشاره‌ی دوپهلو می‌توانند مخاطب را بخندانند.

یکی از تفاوت‌های طنز فاخر و سخیف همین است که سازنده‌ی اثر برای ایجاد موقعیت‌های طنز به سطحی‌ترین امور توسل جوید و یا اینکه موقعیت‌های طنز حاصل کنکاش و تلاش یا نبوغ او باشند و یا حرف‌های مهمی برای گفتن داشته باشند. مسلم است که شوخی‌های تعبیه‌ شده در داستان این فیلم، این ویژگی‌ را ندارند.

کاظم راست‌گفتار، کارگردان سینما نیز در این مورد گفته است: «فرمولی در سینمای ایران برای ساخت فیلم کمدی باب شده است. سینمای کمدی با این فرمول میتواند خیالش راحت باشد که سرمایه اش با درصدی سود برگشت داشته باشد. اصلی ترین عنصر این فرمول عبور از خط قرمز  های وزارت ارشاد و اخلاقیات جامعه است. اساسا ملاک و معیار موفقیت و فروش یک فیلم، نه مسایل هنری بلکه بازیگری در خط قرمز است.»(منبع) این «بازیگری در خط قرمز» شاید ویژگی اصلی «قیف» باشد.

مجموعا «قیف» اثری است که وجهه‌ی کمدی آن بیشتر بر اساس شوخی‌های مبتذل استوار است. کمدی جدی‌ترین ژانر سینماست؛ اگر به درستی از آن استفاده شود.

با توجه به ظرفیتی که داستان فیلم داشت شاید می‌شد حرف‌های جدی‌تری در آن زد. چند اشاره‌ی اجتماعی ناتمام نمی‌تواند رسالت اجتماعی کمدی را ایفا کند.

«قیف» می‌توانست با بهره‌ بردن از ظرفیت کمدی و فانتزی، حرف‌های مهم‌تری بزند اما عمده‌ی محتوای آن را موضوعات سطحی و حتی گاهی سخیف تشکیل می‌دهند و گاهی اوقات نیز در شکل دادن همان کمدی سطحی در بخش‌هایی لنگ می‌زند.

شاید  همان «بازیگری در خط قرمز» که راست‌گفتار بکار برده است بهترین توصیفی باشد که بتوان درمورد این فیلم به کار برد.

ارسال نظر: