جبههی اصولگرا، اتحاد یا افتراق؟
فلسفۀ لیستدهی برای انتخابات اساساً حضور افراد با ایده و تحلیل یکسان از شرایط کشور در یک فهرست است و مادامی که اختلاف تحلیل میان گروههای مختلف وجود دارد حضور این گروهها در یک لیست مشترک خلاف قاعدۀ لیستبندی است.
نسیمآنلاین: باتوجه به شکافی که میان اصلاحطلبان بر سر حضور در انتخابات مجلس دوازدهم شکل گرفته است به احتمال زیاد این جبهه در قامت یک رقیب جدی برای جریانات مختلف اصولگرا در این انتخابات حاضر نخواهد شد و شاید تنها در بعضی حوزههای محدود بتواند جریان اصولگرایی را به چالش بکشد. همین تضعیف جبهۀ مقابل اصولگرایی موجب شده است دستفرمان جریان اصولگرا کمی با دورههای گذشته متفاوت باشد. چرا که در دورههای گذشته وجود رقیبی جدی برای کسب کرسیهای مجلس موجب آن میشد که گروههای مختلف اصولگرا با یکدیگر متحد شده و اختلافات تحلیلی خود را در لیست انتخاباتیشان نشان ندهند. موضوعی که در این انتخابات حداقل تا به الآن کمتر به چشم میخورد. از طرفی تجربۀ مجلس یازدهم نیز نشان داد که بیرون آمدن لیست انتخاباتی مشترک با وجود اختلاف تحلیل میان گروههای مختلف حاضر در لیست و فقط برای پیروزی در انتخابات، رویۀ درستی نخواهد بود چراکه این اتحادِ انتخاباتی، لزوماً تضمینکنندۀ عدم افتراق در تصمیمگیریهای آینده نخواهد بود.
موارد فوق در کنار هم باعث شده است که امسال شاهد رقابت جدی میان گروههای مختلف اصولگرایی در انتخابات مجلس باشیم. اتفاقی که شروع آن با موضعگیریهای چهرههای شاخص این جریان رقم خورده است و جریانات مختلف اصولگرا مثل جبهۀ پایداری، شورای وحدت، شریان، نواصولگرایان و شورای ائتلاف بصورت جدی وارد فاز انتخاباتی شدهاند.
جبهۀ پایداری
این جبهه از ابتدای تأسیس جهت فکری خود را نزدیک به آیت الله مصباح یزدی میدانست و اغلب فعالان سیاسی مشهوری که منتسب به این جریان هستند یا جزو شاگردان آیت الله مصباح بودند یا به نوعی از حلقههای دوم و سوم موسسۀ امام خمینی(ره) بودند که ریاست آن را آیت الله مصباح به عهده داشته و پس از ایشان نیز حجت الاسلام والمسلمین محمود رجبی این مسئولیت را به عهده گرفتند.
جبهۀ پایداری به جهت همین انتساب به آیت الله مصباح همواره مورد توجه بوده و در انتخاباتهای مختلف هم تلاش کرده از جمله احزاب فعال باشد. این جبهه در آخرین کنش سیاسی خود در انتخابات با لیست مشترک شورای ائتلاف نیروهای انقلاب حضور پیدا کرد که به واسطۀ پیروزی کامل این لیست انتخاباتی نمایندگان این جبهه نیز در مجلس حضور پیدا کردند.
در آخرین انتخابات مجمع عمومی این جبهه بار دیگر صادق محصولی به عنوان دبیرکل جبهۀ پایداری انتخاب شد. صادق محصولی وزیر کشور دولت نهم و وزیر رفاه دولت دهم احمدی نژاد بوده است. وی اخیراً در رابطه با استراتژی جبهۀ پایداری برای انتخابات آیندۀ مجلس و اینکه آیا ممکن است با دیگر گروههای اصولگرا به وحدت برسند یا خیر، اعلام کرد: «ما به شدت معتقدیم اگر بتوانیم به وحدت برسیم، باید این کار را انجام بدهیم. این مسئله برمیگردد به اینکه دوستان اصولگرا آیا از آن تذکراتی که میدادیم در رابطه با نمایندههایی که فاقد صلاحیتهای اولیه هستند، درس گرفتهاند یا نه؟ اگر گرفته باشند که حتماً تحقق پیدا خواهد کرد و خوشحال هم میشویم و به دنبال آن هم هستیم. ما الان برای همه سناریوها آماده هستیم چون ما نمیدانیم که دوستان تصمیم و تکلیفشان چیست.»
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که ملاک جبهۀ پایداری برای وحدت چیست اعلام کرد: «به طور مشخص ملاکهای ما چهار مرحله دارد. مرحلۀ اول این است که ما یکدیگر را تخریب نکنیم .مرحلۀ دوم این است که ما بیاییم شاخصها را تعریف کنیم .شاخصها چیست؟ شاخصها را مطرح بکنیم و به توافق برسیم برای ارزیابی کسی که میخواهد به مجلس برود این شاخصها را داشته باشد. یعنی نه تنها در جمع خودمان مطرح کنیم بلکه با نیروهای انقلابی دیگر هم به توافق برسیم و در صورت لزوم ضریب بدهیم مانند اینکه یک درس ضریبش دو واحد است یا چهار واحد است .مرحلۀ سوم این است که بر مبنای اینها بیاییم ببینیم که حداکثر چند نامزد مشترک میتوانیم داشته باشیم. مرحلۀ چهارم هم این است که تلاش کنیم به لیست واحد برسیم که ایدهآل ما است.»
نواصولگرایان
این جریان به دنبال تحولی در طیف اصولگرایی بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 با کمک محمدباقر قالیباف شکل گرفت. این جریان خودرا عرفیتر شدۀ طیف اصولگرایان میداند. احمد توکلی از چهرههای شناخته شده اصولگرایان، بعد از طرح مسئلۀ نواصولگرایی در رابطۀ با آن مینویسد: «قالیباف فهمیده است که نمیتوان نیاز طبقۀ متوسط امروز را نادیده گرفت و همزمان ارزشهای انقلاب اسلامی را نیز حفظ کرد. از این رو لُبّ پیام نواصولگرایی را میتوان در بازتعریف سازمان رأی اصولگرایی تحلیل کرد. همان گرهی که تجزیه و تحلیل آن میتواند ریشۀ ناکامیهای اخیر اصولگرایان را درمان کند.»
این گروه در انتخابات سال 1398 مجلس شورای اسلامی نیز حضور فعالی داشت و درنهایت نیز توانست بهوسیلۀ لیستی مشترک با دیگر گروههای اصولگرا به مجلس راه پیدا کند. اما در همان زمان نیز علیرغم قرار گرفتن در لیستی مشترک این گروه اختلافاتی با جبهۀ پایداری داشت که البته در نهایت با وساطت ریش سفیدان اصولگرا این اختلافات حداقل تا موعد انتخابات مجلس یازدهم حل شد. اما بعد از انتخابات و در مجلس یازدهم دوباره این اختلافات به طرق مختلف خود را نشان داد.
اینطور که از شواهد مشخص است جریان نواصولگرا برای مشارکت در انتخابات پیشرو نیز عزمی راسخ دارد. از همین رو این جریان با تشکیل تشکلی انتخاباتی به نام مبنا از قصد خود برای حضور فعال در انتخابات اطلاع داد. مبنا مخفف «مجمع بیداری نیروهای انقلاب» است که البته این اسم خود گویای آن است که نواصولگرایان جریان اصولگرایی را مستلزم یک بیداری میداند.
اما همانطور که از پیش نیز میشد حدس زد، در همان همایش ابتدایی تشکل مبنا بعضی از چهرههای شاخص جریان اصولگرا باحضور نیافتن در این همایش از اختلافات میان این جریان پرده برداشتند. اما این تنها حاشیۀ این همایش نبود به نحوی که پس از اتمام آن نیز در روزنامههای مختلف اصولگرا ادعاهای مختلفی بر سر تعداد شرکتکنندگان در این همایش شکل گرفت که بازتاب زیادی نیز داشت و واکنش برخی شخصیتهای اصولگرا را هم در پی داشت. ارقامی که حاضران در این همایش را از 4000 نفر تا 8000 نفر نیز اعلام میکرد. اما اگر از این حواشی بگذریم بنا به نوشتۀ روزنامۀ صبحنو، حدود 120 نمایندۀ فعلی مجلس در این همایش شرکت کرده بودند. به عبارت دیگر، حدود 170 نمایندۀ مجلس در این گردهمایی غایب بودند. این تعداد گویای آن است که جریان نزدیک به قالیباف، رئیس فعلی مجلس، خیلی هم مورد استقبال مجلس حاضر قرار نگرفته است.
شریان
شبکهی راهبردی یاران انقلاب اسلامی یا همان شریان تشکلی سیاسی- انتخاباتی و اصولگرا است که به رهبری مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی دولت فعلی تشکیل شد. پیشتر در گزارش «سهم خواهی با فشار حداکثری، شریان هزینه زایی کشور» توضیحاتی را در رابطه با این گروه نوشتیم. گروهی که برای مطرح شدن کم حاشیهساز نبوده است. این گروه که پرچمدار لیستهای مختلف انتخاباتی مربوط به دولت است روز پنجشنبه یازدهم اسفند سال گذشته در سالن همایشهای مسجدالنبی(ص) واقع در منطقه ولنجک تهران با حضور امیرحسین قاضی زاده هاشمی معاون رئیسجمهور، مهرداد بذرپاش وزیر راه وشهرسازی و جمعی از نمایندگان مجلس و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی نخستین مجمع عمومی خود را برگزار کرد که در این نشست ۳۱ عضو شورای مرکزی این شبکه انتخاب شدند و اخیراً نیز کمیسیون مادۀ ده احزاب با فعالیتهای انتخاباتی آن موافقت کرد.
این گروه به لحاظ فکری به جریان پایداری نزدیک بوده و اختلافات بسیاری با جریان نواصولگرا دارد، به نحوی که جنجالهای زیادی بین این دو گروه در فضاهای مختلف به پا شده است. مثلاً در رابطه با اتفاقات اخیر فلسطین شریان اقدام به برگزاری نشستی کرد که به لحاظ جمعیتی خیلی از آن استقبال نشد و این اتفاق موجب آن شد که این نشست با همایش مبنا که پیشتر برگزار شده بود به لحاظ شرکت کننده مورد قیاس قرار گیرد که موجب ردوبدل شدن طعنههای زیادی بین این دو گروه شد. به صورتی که حامیان مبنا از تعداد بالای شرکتکنندگان خود در مقابل نشست شریان گفتند و این موضوع را باعث برتری خود بر شریان دانستند. از طرف دیگر حامیان شریان نیز هزینههای هنگفت صورت گرفته در نشست مبنا را عامل شرکتکنندگان بیشتر آن دانستند و شبهاتی را نیز نسبت به منابع مالی برای برگزاری چنین مراسماتی وارد کردند. در همین رابطه خضریان یکی از نمایندگان فعلی وابسته به جبهۀ پایداری در مجلس، اخیراً در مصاحبهای اعلام کرد: «متأسفانه برخی گروههای سیاسی امروز در تهران مانور افراد بیشتر در گروههای سیاسی خودشان را محل قدرتنمایی و کنار گذاشتن ایدههای حکمرانی قرار دادهاند، کاری که در گذشته بیشتر در شهرستانها باب بود و به جای تغییر آن در آن شهرستانها، گریبانگیر شهرهای بزرگی چون تهران نیز شده است. این امر منجر به افزایش هزینههای چند میلیاردی برای انتخابات و به تبع آن با توجه به محدودیت منابع مالی گروههای سیاسی، زمینهساز سوءاستفاده از منابع مالی نامشروع خواهد شد.»
موارد فوق به خوبی نشان میدهد حداقل در فضای فعلی اختلافات میان نواصولگرایان و پایداری و به تبع آن گروه شریان به حدی زیاد است که امکان ارائۀ لیست مشترک را از طرفین سلب میکند.
شورای ائتلاف نیروهای انقلاب
این شورا نیز به ریاست غلامعلی حدادعادل از دیگر گروهای اصولگرایی است که به دنبال حضور فعال در انتخابات پیش روی مجلس خواهد بود. حضور حدادعادل در نشست مبنا و همچنین برگزاری نشست آشنایی شورای ائتلاف از دستاوردهای مجلس یازدهم، نشان میدهد این شورا با جریان نواصولگرای نزدیک به قالیباف ارتباط نزدیکی داشته و احتمالاً در انتخابات پیش رو نیز شاهد نزدیکتر شدن این دو گروه باشیم.
ریاست این شورا در مصاحبهای با بیان اینکه سه اصل عقلانیت، معنویت و عدالت سرلوحه و اصل فعالیت شورای ائتلاف است، گفت: «ما نباید اسیر بداخلاقیهای سیاسی برخی شویم و نوع عمل و عکسالعمل ما بهگونهای باشد که نیروهای انقلابی دلسرد و تضعیف شوند.»
حدادعادل در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به برنامههای شورای ائتلاف برای انتخابات مجلس، یادآور شد: «برگزاری همایش ۵۰۰ نفرۀ مسئولان و ارکان شورای ائتلاف، برگزاری همایش معاونت بانوان، برگزاری مجامع استانی شورا و فعالیتهایی که در قالب طرح آما در حال انجام است از جملۀ این فعالیتها هستند.»
شورای وحدت
تشکیل شورای وحدت به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ برمیگردد. در آن انتخابات بخشی از احزاب متعلق به جریان راست سنتی در عرض شورای ائتلاف اقدام به تشکیل سازوکاری جدید کردند. علت شکلگیری این شورا را شاید بتوان کمرنگ شدن طیف راست سنتی از جریان برنامهریزی انتخاباتی اصولگرایان دانست. بعد از انتخابات مجلس یازدهم در واکنش به مرجعیت شورای ائتلاف، احزاب قدیمی اصولگرا شورای وحدت را راهاندازی کردند. در نهایت نیز این شورا هم کنار سایر گروهها از ابراهیم رئیسی حمایت کرد اما در انتخابات شورای اسلامی شهر تهران، لیستی جداگانه با حضور افرادی همچون عبدالعظیم ناصحی، مرتضی طلایی، مسعود زریبافان و حسن بیادی را روانۀ کارزار انتخابات کردند که در صدر آن امضای آیتالله موحدی کرمانی رئیس جامعۀ روحانیت که ریاست شورای وحدت را بهعهده داشت، بود. این فهرست موفقیتی در انتخابات شورای شهر کسب نکرد اما سنگبنایی شد که ممکن است در انتخابات مجلس شورای اسلامی هم شاهد فهرست جداگانهای از سمت آنها باشیم. از چهرههای شاخص این جریان که برای انتخابات مجلس تاکنون ثبتنام کردهاند محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین است.
منوچهر متکی سخنگوی شورای وحدت در رابطه با دستفرمان این شورا برای انتخابات پیش رو اعلام کرد: «اگر فضای فعلی تغییر کند و رقابت جدیتر شود و سلیقههای مختلف در انتخابات حاضر شدند در این صورت از نظر شورای وحدت رسیدن به فهرست واحد در بین نیروهای ارزشی قابل توجیه و دفاع است؛ اما این نتیجهگیری نباید منحصر به شورای وحدت باشد و دیگران هم باید به این ضرورت برسند و باید خود را در این فهرست ببینند.»
همچنین وی اعلام کرد: «ما در حال حاضر برنامهریزیمان برای نامزدهای خودمان است. یعنی ما در حال حاضر در تهران نامزدهای مختلف را داریم رصد میکنیم و برخی از آنها ملاقاتهای خود را با شورای وحدت شروع کردهاند. ما با تهیۀ لیست مستقل شورای وحدت در حال کار هستیم مگر اینکه شرایط تازهای ایجاد شود.»
در کنار گروههای اسم برده چندی دیگر از تشکلهای سیاسی در جریان اصولگرا حضور دارند که شاید مستقلاً قادر به انجام کنش جدیای برای انتخابات نخواهند بود مثل گروههای جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی که تحت عنوان تحولخواهان شناخته میشوند و اخیراً نیز بعد از نشست مبنا نشستی را به همراه شورای ائتلاف با سخنرانی زاکانی برگزار کردند که این مورد گمان ائتلاف این گروه با شورای ائتلاف را در اذهان پررنگ میکند.
موارد فوق به خوبی نشان میدهد که گروههای مختلف اصولگرا علیرغم اینکه در انتخابات گذشته به اتحاد رسیده و لیستی مشترک ارائه دادند اما دارای اختلافات تحلیلی بسیاری بوده که در مجلس یازدهم خود را به خوبی در مسائل و طرحهای مختلف نشان داد. ذکر این موضوع که فلسفۀ لیست دادن اساساً حضور افراد با ایده و تحلیل یکسان از شرایط کشور در یک فهرست است، این سؤال را به وجود میآورد که این گروههای اصولگرا که هرکدام ایدههای مختلفی برای حکمرانی دارند چگونه در لیستی مشترک برای انتخابات حاضر شدند؟ آیا در انتخابات پیش رو به این نکته مهم اهمیت داده میشود؟ سؤالی که همچنان پابرجاست این است که گروهها و جبهههای متکثر اصولگرا در انتخابات پیش رو با چه ایدهای و با حضور چه افرادی میخواهند کشور را در عرصۀ سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی اداره کنند؟