مجلس دهم؛ تجربهی شکست خوردهی ائتلاف اصلاحطلبان
اصلاحطلبان با ائتلافی که به لیست امید معروف شد، برندهی انتخابات مجلس دهم شدند اما آیا توانستند با این ائتلاف ایدهی سیاسی خود را محقق کنند؟
نسیمآنلاین: هفتم اسفند سال 1394 دورۀ اول انتخابات مجلس دهم برگزار شد. این انتخابات با ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان حامی دولت وقت همراه بود. این دو گروه سیاسی تحت عنوان لیست امید ائتلاف کردند و در نهایت توانستند اکثریت مطلق کرسیهای مجلس دهم را بدست آورند.
ائتلاف فراگیر اصلاحطلبان: گام دوم؛ با نام لیست امید موفق به ارائۀ لیستی واحد در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری شد. از افراد مشهور این لیست میتوان به محمدرضا عارف، مسعود پزشکیان، علیرضا محجوب، مصطفی کواکبیان، الیاس حضرتی، غلامرضا تاجگردون، علی مطهری و کاظم جلالی اشاره کرد. رهبری این لیست در مجلس شورای اسلامی بر عهدۀ محمدرضا عارف و در مجلس خبرگان رهبری، بر عهدۀ حسن روحانی و اکبر هاشمی رفسنجانی بود.
مشهورترین حمایتی که از این لیست صورت گرفت توسط سید محمد خاتمی انجام پذیرفت. خاتمی در یک پیام ویدئویی با اعلام حمایت از هر دو لیست انتخاباتی جملۀ مشهور "تکرار میکنم" را بر زبان آورد و حمایت رسمی خود از این دو لیست را اعلام کرد. بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند حمایت خاتمی و کمپین "تکرار میکنم" او در پیروزی این لیست نقش مهمی ایفا کرده است.
از جمله گروههای سیاسیای که از لیست امید حمایت کردند میتوان به شورای هماهنگی جبهۀ اصلاحات، مجمع مدرسین و محققین حوزۀ علمیۀ قم، مجمع روحانیون مبارز، حزب اتحاد ملت، حزب اعتماد ملی و حزب اعتدال و توسعه اشاره کرد. شخصیتهای مشهور سیاسی از جمله میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سعید حجاریان، غلامحسین کرباسچی و ابراهیم یزدی نیز حمایت خود از لیست امید را اعلام کردند.
این لیست همچنین از حمایت هنرمندان و چهرههای مشهوری چون اصغر فرهادی، نیکی کریمی، کیومرث پوراحمد، مهتاب کرامتی، شهاب حسینی، ترانه علیدوستی، بهرام رادان، فاطمه معتمد آریا، امیر جعفری، ریما رامینفر، حمید فرخنژاد و مهناز افشار برخوردار بود.
میان شخصیتهای سیاسی لیست امید حضور علی مطهری و کاظم جلالی بحث برانگیز بود. این دو فرد که سابقۀ حضور در لیست اصولگرایان را داشتند توانستند جای پایی برای خود در لیست امید پیدا کنند. البته علی مطهری در لیست مستقلی به نام صدای ملت نیز حضور داشت که در آنجا خود سرلیست آن بود. لیست صدای ملت اشتراکات زیادی با لیست امید داشت. افرادی چون علیرضا محجوب، الیاس حضرتی و مصطفی کواکبیان بین دو لیست صدای ملت و لیست امید مشترک بودند.
در مقابل لیست امید، ائتلاف بزرگ اصولگرایان قرار داشت. این لیست به سرلیستی غلامعلی حداد عادل به مردم معرفی شد. از افراد مشهور حاضر در این لیست میتوان به مرتضی آقاتهرانی، احمد توکلی، مهرداد بذرپاش، الیاس نادران، احمد علیرضابیگی، علیرضا زاکانی، حمیدرضا حاجی بابایی و امیرحسین قاضیزادۀ هاشمی اشاره کرد. گروههای سیاسیای که از این لیست حمایت کردند شامل جامعتین، حزب مؤتلفه، جبهۀ پایداری، جمعیت رهپویان و جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی میشدند.
مرحلۀ اول انتخابات در تاریخ هفتم اسفند ماه 1394 و مرحلۀ دوم انتخابات در تاریخ دهم اردیبهشت 1395 برگزار شد. لیست امید توانست 122 کرسی از مجلس را از آن خود کند. ائتلاف بزرگ اصولگرایان 81 کرسی، حزب اعتدال و توسعه، صدای ملت، جبهۀ تدبیر و توسعه، جبهۀ اعتدال، جبهۀ اعتدالگرایان مجموعاً 44 کرسی، اقلیتهای مذهبی 37 کرسی، 2 کرسی مشترک بین اصولگرایان و اصلاحطلبان و 4 کرسی نیز به صورت میاندورهای تقسیم شدند. نمایندگان مجلس در این دوره 290 نفر بودند.
به لحاظ گرایش سیاسی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان با 136 کرسی اکثریت نسبی را از آن خود کردند و اصولگرایان نیز توانستند 120 کرسی را کسب کنند. 30 کرسی نیز نصیب طیف مستقل شد. نمایندگان میاندورهای نیز همانطور که گفته شد 4 کرسی را از آن خود کردند.
هشتم خرداد سال 1395 مجلس دهم کار خود را آغاز میکند. سه فراکسیون سیاسی اصلی در این مجلس تشکیل میشود. فراکسیون امید، فراکسیون ولایت و فراکسیون مستقلان ولایی. فراکسیون امید برآمده از لیست امید اصلاحطلبان بود. فراکسیون ولایت نیز از لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان تشکیل شده بود.
پس از تشکیل اولین جلسۀ فراکسیون امید، محمدرضا تابش نائب رئیس اول این فراکسیون اعلام کرد که 158 نفر از نمایندگان مجلس میثاقنامۀ این فراکسیون را امضا کردهاند. ریاست این فراکسیون را محمدرضا عارف سرلیست اصلاحطلبان عهدهدار بود. آن طرف ماجرا فراکسیون ولایت بود که این فراکسیون نیز 118 نفر عضو داشت. ریاست این فراکسیون را حمیدرضا حاجی بابایی برعهده داشت. امیرحسین قاضیزادۀ هاشمی نیز یکی از دبیران این فراکسیون بود. یکی از اعضا که نقش کلیدی در فراکسیون ایفا میکرد نیز علی لاریجانی بود که حضورش در فراکسیون ولایت به رغم عدم حضورش در لیست اصولگرایان جنجالی شده بود.
سومین فراکسیون مجلس فراکسیون اعتدال بود که بعدها به نام فراکسیون مستقلان ولایی تغییر نام یافت. کاظم جلالی ریاست این فراکسیون را عهدهدار بود. فراکسیونی که مورد حمایت علی لاریجانی بود و نقش مهمی در انتخابهای کلیدی مجلس ایفا میکرد. از علی مطهری و کاظم جلالی به عنوان دو چهرۀ نزدیک به علی لاریجانی یاد میشد که اولی در فراکسیون امید حضور داشت و دومی نیز ریاست فراکسیون مستقلان ولایی را بر عهده داشت.
تا اینجا ترکیب مجلس به لحاظ فراکسیونی مشخص شده است. اما آیا ائتلاف اصلاحطلبان توانست به مقاصد خود برسد؟ آیا تصمیمگیری برای اصلاحطلبان راحتتر شد و آنها توانستند ایدۀ سیاسی خود را در مسیر سهلتری محقق کنند؟ برای پاسخ به این سؤال باید به اتفاقات مهم مجلس دهم رجوع کنیم.
اولین میدان معارضۀ اصلاح طلبان- به عنوان طیفی که اکثریت مجلس را در اختیار داشت- با اصولگرایان، اولین انتخابات هیئت رئیسۀ مجلس است. نُه خرداد 1395 انتخابات هیئت رئیسۀ موقت مجلس برگزار میگردد. رقابت بین علی لاریجانی از فراکسیون ولایت و محمدرضا عارف از فراکسیون امید است. در این انتخابات علی لاریجانی با 173 در مقابل عارف با 103 رأی پیروز میشود.
سه روز بعد یعنی در تاریخ یازدهم خرداد، انتخابات هیئت رئیسۀ دائم برگزار میشود. محمدرضا عارف از انتخابات کنارهگیری میکند و علی لاریجانی با 237 رأی برندۀ انتخابات میشود. تنها رقیب علی لاریجانی، مصطفی کواکبیان بود که با 11 رأی نفر دوم شد. در این انتخابات همچنین مسعود پزشکیان و علی مطهری به عنوان نایب رئیس اول و دوم انتخاب شدند. به عبارت دیگر در این انتخابات با اینکه دست بالا با اصلاحطلبان بود، نتوانستند مهمترین کرسی مجلس را از آن خود کنند.
در انتخابات دوم و سوم هیئت رئیسۀ مجلس نیز که در خرداد سالهای 96 و 97 برگزار شدند همین اتفاق افتاد و اعضای هیئت رئیسۀ مجلس تغییری نکردند. اما در چهارمین انتخابات هیئت رئیسۀ مجلس در خرداد 98 اصلاحطلبان تصمیم متفاوتی گرفتند. آنها تصمیم داشتند لیستی مستقل برای هیئت رئیسه ارائه کنند که به طور خالص اصلاحطلب باشد.
اما اوضاع همچنان برخلاف میل اصلاحطلبان پیش رفت و باز هم در انتخابات هیئت رئیسه شکست خوردند. این تصمیم برای اصلاحطلبان گران تمام شد. چون آنها نه تنها نتوانستند در انتخابات برنده شوند بلکه آنها علی مطهری را به عنوان نایب رئیس دوم نیز از دست دادند. به جای علی مطهری، عبدالرضا مصری نمایندۀ نزدیک به جبهۀ پایداری به عنوان نایب رئیس دوم انتخاب شد.
این شکست اصلاحطلبان در حالی اتفاق افتاد که فراکسیون ولایت از هیچ فردی به عنوان رئیس و نایب رئیس حمایت نکرده بود و صرفاً چهار کاندیدای دبیری و یک کاندیدای کارپردازی مجلس را معرفی کرده بود. فراکسیون مستقلان ولایی نیز فقط بر ریاست علی لاریجانی در مجلس تأکید کرد و در مورد سایر کاندیدهای هیئت رئیسه سکوت کرده بود. نتیجۀ انتخابات اما از ائتلاف نانوشتۀ بین فراکسیون ولایت و فراکسیون مستقلان ولایی خبر میداد.
محمدرضا عارف "رفقای نیمه راه" را مقصر این شکست معرفی کرده بود. او در یازدهمین نشست شورای عالی اصلاحطلبان گفت: «در انتخابات مجلس یازدهم باید راه خود را از افراد فرصتطلب و کسانی که میخواهند از اعتبار جریان اصلاحطلب سؤاستفاده کنند جدا کنیم.» عارف معتقد بود که بیش از 150 نمایندۀ مجلس با اعتبار لیست امید توانستند نمایندۀ مجلس شوند در حالی که فراکسیون امید تنها با 123 رأی تشکیل شده است. یعنی افراد پس از رأی آوردن، جریانی که به واسطۀ آن وارد مجلس شدهاند را فراموش کردهاند.
غلامحسین کرباسچی دبیرکل وقت حزب کارگزاران سازندگی در واکنش به اقدامات عارف در چهارمین انتخابات هیئت رئیسۀ مجلس نوشت: «به همت آقای عارف و دوستانشان آقای مطهری از نایب رئیسی مجلس حذف شد.» کاظم جلالی نیز در گفتگو با دیدبان ایران اظهار داشت: «اصرار فراکسیون امید بر ارائۀ لیست مستقل منجر به رأی نیاوردن علی مطهری شده است.»
این اظهار نظرها نشاندهندۀ این است که علی لاریجانی از موقعیت خاص اصلاحطلبان در مجلس دهم استفاده کرده است و شرط حضور اصلاحطلبان در هیئت رئیسۀ مجلس را کاندید نشدن عارف و عدم ارائۀ لیست مستقل تعیین کرده است و عدم پایبندی اصلاحطلبان به این شرط در سال 98 باعث شد اصلاحطلبان یکی از کرسیهای هیئت رئیسه را از دست بدهند.
مصطفی کواکبیان نیز در گفتگو با نسیم آنلاین یکی از دلایل عدم موفقیت اصلاحطلبان در مجلس دهم را عدم پایبندی اعضای لیست امید به گفتمان حزبی اصلاحطلبان معرفی کرده بود. این اظهار نظرهای کواکبیان و عارف نشان دهندۀ این است که اصلاحطلبان نیز همانند اصولگرایان در مجلس یازدهم با مشکل عدم پایبندی به قواعد حزبی در بدنۀ خود مواجه هستند.
این مسئله فقط به حزب سیاسی و شخصیتهای حامی آن ضربه نمیزند. آسیب اصلی آن مربوط به اعتماد مردم نسبت به مجلس است. وقتی از افراد دربارۀ چرایی عدم مشارکتشان در انتخابات سؤال میشود، استدلال میکنند که آنها با یک امید و انتظاری به نمایندگان مطلوب خود رأی دادهاند که آن انتظار در مجلس محقق نشده است. به عبارت دیگر افراد اعتماد خود را نسبت به نمایندگان مورد پذیرش خود از دست دادهاند چون آنها به آنچه پیش از انتخابات بهوسیلۀ آن رأی آوردهاند، پایبند نبودهاند.
بنابراین یکی از دلایل کاهش مشارکت در انتخابات عدم پایبندی به قواعد کار حزبی است. در مثالی که ذکر کردیم لیست امید با یک ایدۀ سیاسی مشخص وارد مجلس شد و افرادی که به این لیست رأی داده بودند به امید تحقق آن ایدۀ سیاسی دست به چنین کاری زدند ولی عدم پایبندی افراد حاضر در لیست به تصمیمات فراکسیون و عدم صداقت طراحان لیست امید با طرفداران خود، باعث شد خاطرۀ تلخی از این ائتلاف در ذهن طرفداران باقی بماند و آنها در نهایت نسبت به مجلس و شرکت در انتخابات ناامید شوند.