از آذر منصوری تا نازنین بنیادی
ماجرای مسمومیت دختران دانشآموز چیست؟
طرح ادعای عاملیت نظام در مسمومیت دانشآموزان از طرف رسانههای بیگانه و عاملیت گروههای مذهبی از طرف برخی رسانهها و شخصیتها در داخل ایران با چه هدفی صورت گرفت؟
نسیم آنلاین؛ روح الله اکبری: مسمومیتهای دختران دانشآموز ایرانی، چهارشنبهی این هفته در پارلمان اروپا به بحث گذاشته میشود. این خبری است که نمایندهی دولت آلمان در این پارلمان آن را اعلام کرد. «هانا نیومن» نمایندهی آلمان در پارلمان اروپا، این جلسه را «فرصت مهم دیگری برای افزایش آگاهی دربارهی سرکوب در ایران و مخالفان شجاع در مقابل آن» خواند. چند روز پیش از اعلام این خبر نیز سخنگوی وزارت خارجهی امریکا و سخنگوی کاخ سفید در مواضعی جداگانه، تلویحاً این مسمومیتها را واکنش نظام به اغتشاشات ماههای اخیر در ایران دانسته بودند.
نازنین بنیادی در نشستی بهمناسبت روز جهانی زن، بدون توضیح اضافی، مسمومیت دانشآموزان را حملهی جمهوری اسلامی به آنها و مسموم کردنشان با سلاح شیمیایی خواند. از طرف دیگر، در داخل نیز روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب واکنشهای عجیبی به مسمومیتها نشان دادند. روزنامهی «هممیهن» این اتفاقات را که همزمان با «حرکت سراسری با محوریت گسترش آزادیها و حقوق و نقش اجتماعی- سیاسی زنان در ایران» رخ داده بود، نشاندهندهی خیز بلند «متعصبان واپسگرا برای تداوم سلطه و گسترش حضور خود به هر قیمت در صحنهی قدرت» دانست. منظور از «متعصبان واپسگرا» در این متن، گروهی موسوم به «هزارهگرایان» است که مشخص نیست چگونه و تا چه حد و تحت مدیریت چه کسانی در ایران فعال هستند. عباس عبدی نیز در یادداشتی در روزنامهی «اعتماد» تلویحاً بیان کرد که هدف مسمومیتها تشدید بحران سیاسی در ایران نبود، چرا که اگر اینچنین بود، مسمومیتها از قم شروع نمیشد و از همان ابتدا نیز حاد میشد. «محمدعلی ابطحی»، «یاشار سلطانی»، «آذر منصوری»، «معصومه ابتکار» و «عبدالله رمضانزاده» نیز مسئولیت مسمومیتها را به گردن «گروههای واپسگرا»، «افراطی» و «آتش به اختیار» انداختند. «مولوی عبدالحمید» نیز در اظهارنظری مشابه، احتمال داد که عوامل مسمومیتها در «درون سیستم» باشند. با وجود اینکه هیچ مدرک قابل استنادی مبنی بر عاملیت جمهوری اسلامی یا گروههای مذهبی افراطی در مسمومیتهای مدارس منتشر و مطرح نشده است؛ پرسش اینجاست که دلیل طرح ادعای عاملیت نظام در مسمومیت دانشآموزان از طرف رسانههای بیگانه و عاملیت گروههای مذهبی از طرف برخی رسانهها و شخصیتها در داخل ایران چیست؟
برای پاسخ به سؤال مطرح شده، باید کمی به عقب بازگردیم؛ بیش از سه ماه پیش، در 26 آبانماه، اکانتی توییتری متعلق به یکی از طرفداران حزب «کومله» ادعا کرد که جمهوری اسلامی، آب آشامیدنی مهاباد و بوکان را مسموم کرده است و بیش از یک هفته است که مردم در این دو شهر روانهی بیمارستان میشوند. چند اکانت دیگر نیز در توییتر این ادعا را تکرار کردند.
در همین روز، چند اکانت دیگر ادعا کردند که ممکن است بازداشتشدگان اغتشاشات در زندانها مسموم شده باشند تا پس از آزادی کشته شوند. این ادعا تا مدتها توسط برخی اکانتها در توییتر تکرار میشد.
دو روز بعد و در 28 آبان ماه «فریبرز کریمی زند»، یکی از اصلیترین لیدرهای رسانهای اغتشاشات که ظاهراً پیش از این افسران نیروی انتظامی بوده و بعد از سال 96 از کشور فرار کرده است از احتمال ایجاد مسمومیت در بین سربازان و کارکنان ارتش بهخاطر وجود جو انقلابی (همراهی با اغتشاشات) در میان آنها توسط جمهوری اسلامی خبر داد. او از خانوادهی سربازان ارتش خواست که «فرزندان خود را به خانه فراخوانند.» چند اکانت دیگر نیز در توییتر با این ادعا همراهی کردند.
در روز 30 آبان اما ادعایی دیگر با همین مضمون، مورد استقبال گستردهی افراد و رسانههای فعال در ساماندهی اغتشاشات قرار گرفت. استفاده از گاز اعصاب برای سرکوب اعتراضات در شهر جوانرود. این ادعا تقریباً توسط تمامی رسانهها و اکانتهای توییتری فعال در اغتشاشات پوشش داده شد؛ از اکانت «فکتنامه» تا «ایراناینترنشنال» و «العربیه». توییت زیر متعلق به یکی از خبرنگاران «ایراناینترنشنال» است.
بعد از آن و در روز 3 آذرماه نیز خبر دیگری مبنی بر بارش باران شیمیایی در شهرهای کردنشین جهت سرکوب اعتراضات در این شهرها منتشر شد.
هفتههای اول آذر و رسیدن به ایام روز دانشجو که با فراخوانهای متعدد برخی گروههای دانشجویی برای همراهی با اغتشاشات همراه شد، فرصت خوبی برای طرح سناریوی مسمومیت در دانشگاهها بود. چهارشنبه 2 آذر، برخی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان مسموم شدند. 5 آذرماه، خودداری دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان از مصرف غذای دانشگاه به دلیل مسمومیت برخی دانشجویان در روزهای قبل از آن، توسط «رادیو فردا»، «اتاق خبر منوتو» و «ایندیپندنت فارسی» پوشش داده شد.
روز قبل از آن نیز «ایراناینترنشنال» روایتی منتسب به یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان دربارهی مسمومیت دانشجویان این دانشگاه را با توضیح «خبر فوری؛ خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی» منتشر کرد.
همان روز نیز اکانتی جعلی، با انتشار این گزارش، مسمومیت دانشجویان اصفهانی را «طریقهی از کار انداختن خیزش سراسری» خواند و آن را عمدی دانست. چند اکانت دیگر نیز در توییتر این ادعا را تکرار کردند.
دهم آذرماه، خبر مسمومیت دانشجویان دانشگاه خوارزمی کرج و دانشگاه صنعتی اراک منتشر شد. 12 آذر، برخی دانشجویان دانشگاه خوارزمی کرج در اعتراض به این اتفاق دست به اعتراض زدند و غذای سلف دانشگاه را مصرف نکردند. این اقدام با پوشش رسانهی سازمان مجاهدین نیز خلق همراه شد.
در واکنش به مسمومیت برخی دانشجویان در چند دانشگاه، «مارشا بلکبرن»، سناتور جمهوریخواه امریکایی در روز 16 آذر در اظهارنظری توییتری نوشت: «بیش از 1000 دانشجوی ایرانی علائمی مرتبط با مسمومیت دارند. آیا این اقدامی عمدی از سوی رژیم است؟»
در همین روزها، مسمومیت دختران دانشآموز در قم نیز آغاز شد. 9 آذر، اولین مورد مسمومیت در یک دبیرستان دخترانه در قم گزارش شد. ساعت 11 شب همین روز، یکی از لیدرهای رسانهای اغتشاشات با 56 هزار دنبالکننده در توییتر، نظام را عامل مسمومیت دانشآموزان این مدارس دانست.
کمکم و با ادامه یافتن مسمومیتها در مدارس دخترانه، در روزهای بعدی دیگر رهبران اغتشاشات نیز مسئولیت مسمومیت در مدارس دخترانه را برعهدهی نظام دانستند. مسیح علینژاد در روز 22 آذر، پس از مسمومیت برخی دانشآموزان در یک هنرستان در شهر قم، با انتشار خبر این اتفاق گفت که دانشآموزان این مدارس به «جنبش زن، زندگی، آزادی» پیوسته بودند.
شروع مسمومیتهای مدارس دخترانه از اوایل آذرماه و پس از مسمومیت در برخی دانشگاهها و شایعات مطرح شده درخصوص مسمومیت شهرهای کردنشین، استفاده از گاز اعصاب علیه اغتشاشات در این شهرها و احتمال مسمومیت نیروهای ارتشی و افراد بازداشتشده در اغتشاشات، تقویتکنندهی احتمال وجود طرح «خرابکاری شرافتمندانه» علیه جمهوری اسلامی ایران در این اتفاقات است. فارغ از اینکه در واقعیت چند درصد از اخبار منتشر شده مربوط به مسمومیت دانشآموزان در هفتههای گذشته مربوط به عامل تحریککننده یا اضطراب یا مواردی دیگر مانند «هیستیری جمعی» است، آنچه تکمیلکنندهی این «خرابکاری شرافتمندانه» است، واکنش رسانهای و روایت ساخته شده درخصوص این اتفاقات است.
موج شایعات و اخبار درخصوص مسمومیتها از هفتهی پایانی آبان آغاز شد و نهایتاً به مسمومیت برخی دانشگاهها در آستانهی روز دانشجو و مسمومیت مدارس دخترانه انجامید. توجه به این روند و نوع واکنش رهبران رسانهای اغتشاشات به مسمومیت مدارس از اولین مورد وقوع آن، خلاف آنچه عباس عبدی ادعا کرده است، تشدیدکنندهی «بحران سیاسی» در جامعهی ایران است. شدت گرفتن واکنشهای رسانههای بیگانه نسبت به این مسأله و پررنگ شدن عاملیت نظام در ایجاد مسمومیتها در هفتههای گذشته نیز برای دنبال کردن دو هدف مشخص است.
هدف کوتاهمدت، ملتهب کردن دوبارهی فضای جامعه در آستانهی روز جهانی زن و چهارشنبهسوری بود. در واقع متهم کردن نظام به مسموم کردن دختران دانشآموز، میتوانست محرکی قوی برای روشن شدن دوبارهی آتش اغتشاشات که از ابتدای دیماه خاموش شده بود باشد. رهبران اغتشاشات نمیخواستند فرصت روز جهانی زن و چهارشنبهسوری را در هفتههای پایانی اسفندماه از دست بدهند. البته حالا با شکست فراخوان روز جهانی زن، چهارشنبهسوری بهترین و تنها فرصت برای عرض اندام دوبارهی اغتشاشگران در سطح کشور است.
اما این طراحی رسانهای صرفاً با هدف عرضاندام مجدد اغتشاشگران صورت نگرفته است. هدف اصلی و بلندمدت، احتمالاً به پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران مربوط میشود. روز جمعه، «جاوید رحمان» گزارشگر ویژهی حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، در گزارش جدید خود ضمن متهم کردن ایران به جنایت علیه حقوق بشر بهخاطر مواجهه با اغتشاشات اخیر، به مقامات جمهوری اسلامی توصیه کرد که قانون اساسی را اصلاح کنند و از جامعهی بینالمللی خواست که تحریمهای هدفمند خود را علیه «ناقضان حقوق بشر» ادامه دهند. گزارش اخیر جاوید رحمان و تلاش برای حفظ و تشدید فشارهای بینالمللی روی ایران نتیجهی پروندهسازیهای قبلی علیه ایران در چند ماه گذشته است. یکی از این تلاشها برای پروندهسازی علیه ایران که در گزارش رحمان نیز مورد استفاده قرار گرفته، تجاوز جنسی به زندانیان و بازداشتشدگان اغتشاشات اخیر بود که در گزارش «آرمیتا عباسی و جنایت رسانهای علیه بشریت» در نسیمآنلاین به آن پرداخته شد. بهنظر میرسد متهم کردن نظام به مسموم کردن دختران دانشآموز نیز در آینده به برگی دیگر از پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران تبدیل خواهد شد که میتواند از تشدید تحریمها تا قرار گرفتن ایران ذیل بند هفتم «منشور ملل متحد» با اتهام «جنایت علیه بشریت» و تشدید خطر تهاجم نظامی علیه ایران را در پی داشته باشد. اتهامی که در سالهای گذشته بارها و بهانههای مختلف علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است.