تنشها با هیچ روشی از بین نمیروند
تنشسازی دیگر به راهِ بقا برای آمریکا تبدیل شده است. تنها یک عامل میتواند جنگ را دور کند آنهم سنگین بودن هزینهها است که نظام در آن موفق عمل کرده است.
نسیمآنلاین؛ مجتبی دانشطلب: نخبههای بینالملل سالها حرف زدند و نظریه دادند که روابط اقتصادی جلوی جنگ و تنش را میگیرد، در اوکراین جنگ شد، تایوان هم روی لبه رفته است. حتی با اطمینان نمیشود گفت که احتمالش را کم میکند. بازدارندگی سلاح میخواهد و البته سلاح هم کارکرد قاطع ندارد. پیش کشیدن اقتصاد یا دموکراسی بیشتر به شوخی شبیه است.
اگر اقتصادِ قویتر سودش در تنش باشد گزینهای در برابرمان نیست جز مقاومت، نه مذاکره جواب میدهد نه دفاع رسانهای نه انبار سلاحهای هستهای. هیچ نوعی از روابط اقتصادی مانع نمیشود که قدرت سلطهگر در ازای ضرر زدن به خودش ما را به قعر بحران نفرستد، به خصوص اگر نماینده خشنترین شکلِ سرمایهداری باشد.
آمریکا رویِ جنگهای جهانی ابرقدرت شده است. وقتی اروپاییها همدیگر را به خاک سیاه نشاندند آمریکا توانست روی ویرانهها جایشان را بگیرد. چرا نباید از همان فرمول استفاده کند؟ آیا جنگ اوکراین برندهای جز آمریکا داشته است؟ اگر چین ناچار به اقدام نظامی در تایوان شود چه کسی از خسارت خوردن و عقب افتادنشان سود میبرد؟
تنشسازی دیگر به راهِ بقا برای آمریکا تبدیل شده است. اگر به کرهشمالی فشار نیاورد نمیتواند کرهجنوبی را مثل مِلک طلق خودش حفاظت کند، اگر تایوان در بحران نباشد نمیتواند ژاپن و فیلیپین را برده نگه دارد، اگر از ایران دیو نسازد نمیتواند عربها را بدوشد، اگر روسیه را به جنگ نکشاند نمیتواند از اروپا سواری بگیرد.
در برابر تنشسازی اَشکال متنوعی از مقاومت دیده شده است؛ از واکنش متقابل و پیشروی (مثل روسیه) تا احتیاط و محافظهکاری (مثل چین) یا مقاومتِ چند جبههای (مثل ایران). اما بدترین انتخاب، تن دادن به سازش و تلاش برای از کار انداختن اراده تنشسازی است. همین خیال خام ننگِ برجام را در تاریخ ایران نشاند.
دولت رئیسی چنان ترور شده و انگهای انتخاباتی در جانش نشسته که ظاهرا از دگرگونی در سیاست خارجی واهمه دارد. علیرغم تاکید بر مقاومت، به مذاکره امیدوار مانده و چنین برمیآید که به عادیسازی یعنی احیای روابط اقتصادی و نمایشهای سیاسی برای پیشگیری از جنگ و تنش فکر میکند.
تنها یک عامل میتواند جنگ را دور کند آنهم سنگین بودن هزینهها است که نظام در آن موفق عمل کرده اما در فهرستِ عوامل خنثیکننده تنش، هیچ گزینهای دیده نمیشود. آمریکا قرار نیست اجازه بدهد اقتصاد ایران از فشار بیرون بیاید. اروپا و نهادهای بینالمللی نیز مثلِ ابزارهای این سیاستِ کلان نقش بازی میکنند.