پروژهی سیاسی کمیتهی حقیقتیاب
با وجود نمونه موفق پیگیری پروندهی زاهدان، سیاسیون به دنبال جا انداختن ایدهی ناکارآمد خود برای تشکیل کمیته حقیقت یاب هستند
نسیم آنلاین؛ علیرضا مهری: یکی از مهمترین روزهای ناآرامیهای 1401، هشتم مهرماه رقم خورد. اخبار اولیه حکایت از حمله افراد مسلح به کلانتری نزدیک محل نمازجمعه در زاهدان میکرد. حمله به کلانتری و تیراندازی برای دفاع از کلانتری به عنوان یک پایگاه نظامی امنیتی روزها روایت اصلی رسانههای رسمی داخلی از این اتفاقات بود. بخش دیگر روایت غالب در این اتفاق که از سوی رسانههای ضدانقلاب ارائه می شد، سعی در ربط دادن این اعتراض به اعتراضات در شهرهای دیگر داشت. اینطور روایت میشد که مردم زاهدان هم در امتداد اعتراضات در شهرهای مختلف راهپیمایی کردند و توسط نیروهای انتظامی سرکوب شدند.
واقعیت ماجرا اما چیز دیگری بود. واقعیتی که با پیگیری از مسیر سازوکارهای موجود در کشور روشن شد. در بیانیهی شورای تامین اعلام عمومی شد و با اعزام هیاتی به استان سیستان و بلوچستان بر پیگیری پرونده تاکید شد.
ماجرای خشم مردم بعد از نمازجمعه به خاطر پروندهی تعرض فرمانده انتظامی چابهار به یک دختر بلوچ بود. درگیری بین نیروهای انتظامی و نمازگزاران هم با حمله به کلانتری آغاز نشده بود. مقصر در این حادثه مامور نیروی انتظامی بود که اقدام به تیراندازی کرده بود و بخش عمدهی کشتهها در این اتفاق نمازگزاران بیگناهی بودند که در محوطه نمازجمعه حضور داشتند.
با روشن شدن ابعاد پرونده، اراده برای برخورد با عوامل این حادثه و دلجویی از آسیب دیدگان شکل گرفت. فرمانده انتظامی زاهدان و فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان عزل شدند و رسیدگی به پرونده در دستگاه قضایی آغاز شد.
این پیگیری در شرایطی به ثمر رسید که بخش عمدهی نیروهای ارشد سیاسی در استان با انتشار اخبار خلاف واقع به دنبال سرپوش گذاشتن بر عملکرد خود بودند. کارویژه اصلی کمیتهی حقیقتیاب که در روزهای گذشته مورد توجه رسانهها قرار گرفته است، در واقع تکرار آن چیزی است که در قائلهی سیستان و بلوچستان صورت گرفت.
با وجود این نمونهی موفق، آنچه سیاسیون از کمیته حقیقتیاب در ذهن دارند و در رسانهها تکرار می کنند با آنچه در زاهدان صورت گرفت تفاوت جدی دارد.
هاشمی طبا فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگو با ایلنا درباره تشکیل کمیته حقیقتیاب درباره حوادث اخیر از سوی وزارت کشور و اینکه در این کمیته چه احزاب، گروهها و افرادی باید حضور داشته باشند، گفت: هر طور که باشد هنگامی که رئیس این کمیته وزارت کشور باشد نتیجهاش به نفع وزارت کشور میشود و هیچ فرقی ندارد.
ایزدخواه نماینده تهران در گفتوگو با ایلنا در رابطه با «مطالبه حضور نمایندگان معترضان و یا گروههای سیاسی» تاکید کرد: بله حتما باید حضور داشته باشند و نیاز است از آنهایی که معترض و گلهمند هستند برای عضویت در کمیته حقیقتیاب دعوت شوند. این قطعا به نفع کشور است و مانع از تشدید خشونت و عصبیت در کف خیابان میشود.
روزنامهی سازندگی، ارگان رسمی کارگزاران سازندگی ایران با انتشار پاسخهای وزیر کشور به سوال خبرنگاران با تیتر یک «کمیته حقیقت یاب بدون نماینده احزاب و معترضان» ایدهی سیاسی خود در مورد کمیته حقیقت یاب را مطرح کرد. ایدهای که در شماره 16 آذر خود در قالب مطلبی با تیتر «کمیته مستقل» که گفتاری از عمادالدین باقی در این موضوع بود، پیگیری شد. در بخشی از این متن آمده است: در ایران کمیته حقیقت یاب در حد نیم بند پیشینه دارد.
از قضا بررسی تاریخی نمونههای شکلگیری کمیته حقیقتیاب نشان میدهد که ما با دو ایده برای کمیته حقیقت یاب طرف هستیم. ایدهی اول آن چیزی است که در موضوع زاهدان پیگیری شد و گامهای محکمی برای احقاق حقوق و شفاف کردن حقیقت برداشته شد. تلاش برای جمع آوری اطلاعات و بررسی کارشناسی جوانب موضوع و رسیدن به جمع بندی و انتشار عمومی. طبیعتا در این فرآیند آنچه به کار میآید نمایندهی احزاب سیاسی و نمایندهای از معترضان و حضور سلبریتیها به عنوان چهرههای مقبول نیست. حضور کارشناسان حقوقی، دسترسی به همه اطلاعات موجود در خصوص سوژهها و شنیدن نظرات کارشناسی بررسی صحنه جرم از جمله ملزومات پیگیری پرونده هاست.
و ایدهی دوم همان چیزی است که این روزها از سوی برخی از سیاسیون دنبال میشود. مسئلهی ایدهی دوم بیش از آنکه یافتن حقیقت باشد، آوردن طرفهای موضوع پای میز مذاکره است. تاکید بر حضور احزاب سیاسی در کنار نمایندهی معترضان در این کمیته جز این قابل تفسیر نیست.در واقع ایدهی دوم هرچند در ظاهر زیباست، هم امکان اجرایی شدن ندارد و هم کمکی به حل موضوع نمی کند. در مواردی هم که اجرا شده است، کارایی لازم برای حل مسئله را نداشته است.
در موضوع سیستان و بلوچستان، تماس تلفنی دبیرکل حزب اتحاد ملت با مولوی عبدالحمید در پازل پیگیری ایدهی دوم بود. این تماس و ورود حزبی به مسئله زاهدان کمکی به حل مسئله کرد؟
وزیر کشور در مصاحبهی خود در واقع این تصویر چشم نواز از ایدهی دوم را زیر سوال برد. درگیر بودن احزاب در کمیته، حضور نمایندگان معترضان در کمیته و مواردی از این دست کمکی به کشف حقیقت و پیگیری موضوع نخواهد کرد.
به نظر می رسد با توجه به کارآمدی نسبی ایدهی کمیتهی حقیقت یاب مشابه آنچه در زاهدان اتفاق افتاد، باید به کمیته حقیقت یاب وزارت کشور اعتماد کرد و به این کمیته برای اجرای درست این ایده کمک داد. اقداماتی همچون ارائه اطلاعات و شواهد دقیق در مورد حوادث یکی از راههای کمک به حل مسئله از مسیر کمیته حقیقت یاب است. جریانهای سیاسی هم می توانند پروژهی سیاسی گفتوگو و امتیازگیری از حاکمیت را از مسیرهای دیگری دنبال کنند؛ برای ارائه مستنداتشان هم می توانند از فرصت جلسه با دبیر شورای عالی امنیت ملی استفاده کنند.