"معمای تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای"
براتی کارشناس اقتصاد سیاسی در یادداشتی با بیان اینکه تحریم بانک مرکزی ایران ارتباط مستقیم با موضوع هستهای ندارد نوشت: برای ارتباط این دو موضوع به هم لازم است در توافق آینده، قید شود تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا لغو خواهد شد
به گزارش «نسیم»، متن دو یادداشت هسته ای مسعود براتی کارشناس اقتصاد سیاسی در خصوص بیانیه لوزان بدین شرح است:
مفهوم تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای از توافق ژنو وارد شد. در این توافق و در بخش مربوط به توافق نهایی گفته شد که در گام نهایی تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای برداشته خواهد شد. این مفهوم از همان ابتدا با ابهاماتی همراه بوده است که تاکنون از سوی هیچ یک از طرفین مذاکرات برطرف نشده است. مهمترین ابهام این است که کدام تحریمها مرتبط با موضوع هستهای است؟
در بیانیه مشترک لوزان سوییس و در بخش تحریمها دوباره این مفهوم مطرح شد. در این بیانیه آمده است:
«اتحادیه اروپایی، اعمال تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هستهای خود را خاتمه خواهد داد و ایالاتمتحده نیز اجرای تحریمهای مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هستهای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هستهای ایران بهنحویکه توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.
یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامههای قبلی مرتبط با موضوع هستهای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی موردتوافق، لحاظ خواهد کرد.»
نه از سوی طرف ایرانی تابهحال تبیین و توضیحی درباره چیستی تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای ارائهشده است و نه از سوی طرف مقابل یعنی ۵+۱ این اقدام صورت گرفته است. آنچه از بررسی صحبتهای طرفین به دست میآید این است که در نگاه طرف ایرانی تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای یعنی تمامی تحریمهای اقتصادی اعمالشده علیه ایران و در نگاه طرف آمریکایی مذاکرات، تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای بخشی از کل تحریمهاست و بخشهای دیگر تحریمها عبارتاند از تحریمهای مرتبط با مباحث حقوق بشر، حمایت از تروریسم و فعالیتهای موشکی ایران.
شاید کسانی که با قوانین تحریم آشنایی نداشته باشند فکر کنند وقتی صحبت از تحریمهای مرتبط با هستهای میشود مشخص است که از چه تحریمهایی صحبت میشود. این وضعیت طبیعی است چراکه بیشتر تحریمهای مهم که علیه ایران اعمالشده است در سالهای اخیر و بعد از تشدید شدن پرونده هستهای ایران بوده است. درنتیجه بهطور طبیعی این تصور میشود که تحریمهای مهم سالهای اخیر تماماً با موضوع هستهای مرتبط بوده است.
اما اگر از منظر حقوقی این موضوع را بررسی کنیم، به دریافتی متفاوت از دریافت موجود در سطح عموم جامعه خواهیم رسید. برای بررسی این موضوع نیاز به یک چارچوب است تا بر اساس آن بررسی شود که چه تحریمهایی مرتبط با موضوع هستهای است و چه تحریمهایی نیست.
به نظر موارد بیانشده در متنی که قبل از مذاکرات از سوی طرف ایرانی بهعنوان راهحلهای تفاهم شده منتشر شد و در رسانههای داخلی از آن بهعنوان فکت شیت ایرانی یاد میکنند، و مواردی که آقای دکتر عراقچی در گفتگوی ویژه خبری بیان کردند، بتواند چارچوب اولیه را برای بررسی به ما بدهد. از طرف دیگر به نظر میرسد این تبیین از تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای از سوی طرف ایرانی صورت گرفته است و درنتیجه نشاندهنده این است که در ذهن طرف ایرانی چه تحریمهایی مرتبط با موضوع هستهای است.
در این متن درباره تحریمها آمده است:
«بر اساس راهحلهای بهدستآمده، پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک، تمامی قطعنامههای شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریمهای اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یکجانبه امریکا ازجمله تحریمهای مالی، بانکی، بیمه، سرمایهگذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزههای مختلف ازجمله نفت، گاز، پتروشیمی وخودور سازی فورا لغو خواهند شد. همچنین تحریمها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمانها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریمهای مرتبط هستهای ایران ازجمله؛ بانک مرکزی، سایر موسسات مالی و بانکی، سوئیفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی، کشتیرانی نفت بهطور همهجانبه فورا برداشته خواهند شد. همچنین کشورهای عضو گروه (۱+۵) متعهد هستند از وضع تحریمهای جدید در موضوع هستهای خودداری نمایند.»
آقای عراقچی نیز در گفتگوی ویژه خبری اینگونه موارد مرتبط با تحریمها را بیان میکند:« تمامی تحریمهای مالی و اقتصادی در روز اول توافق لغو خواهد شد. تمامی قطعنامههای شورای امنیت در روز اول توافق لغو (terminate) خواهد شد. در قبال اقدامات اعتمادسازی که ایران انجام میدهد تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی که شامل تحریمهای بانکی، تحریمهای مربوط به انتقال پول، بحث سوئیفت، تحریمهای نفتی، گازی، فروش نفت، سرمایهگذاری در صنعت نفت، داراییهای ایران که در خارج از کشور است، بحث کشتیرانی، بیمه، حمل و نقل و تمامی مباحثی که به خاطر برنامه هستهای ایران اعمال شده، تمامی اینها در مرحله اول لغو خواهد شد.»
در متن و صحبت فوق به این تحریمها اشاره شده است: تحریم بانک مرکزی، تحریم سوئیفت، تحریم نفتی، تحریمهای بانکهای عامل، تحریم کشتیرانی، تحریم هواپیمایی، تحریم شرکت ملی نفتکش و چند قلم دیگر که نسبت به این موارد از درجه اهمیت کمتری برخوردار هستند.
ما در مجموعهای از یادداشتهای تحلیلی تلاش خواهیم کرد تا این تحریمها را بررسی کرده تا بتوانیم تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای را مشخص کنیم.
متن یادداشت دوم این کارشناس اقتصاد سیاسی هستهای بدین شرح است:
در یادداشت قبلی اشاره شد که بر اساس چارچوبی که از متن فکت شیت ایرانی و صحبتهای آقای عراقچی به دست آمده است به بررسی تحریمهای اعمال شده علیه ایران و بررسی این مساله که آیا این تحریمها را میتوان مرتبط با موضوع هستهای دانست یا نه؛ پرداخته میشود .
تحریم بانک مرکزی
تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا صورت گرفته است. در نتیجه این تحریم حسابهای دلاری و یورویی بانک مرکزی مسدود و این بانک توانایی انجام تراکنشهای دلاری و یورویی ندارد. البته در اعمال تحریمها اتحادیه اروپا بیشتر بر محدوده خود تمرکز دارد و نسبت به تراکنشهایی که در خارج از اتحادیه اروپا صورت میگیرد کمتر توجه میکند، اما دولت آمریکا نسبت به کل جهان حساس است و اجازه انجام هیچ تراکنشی را نمیدهد .
در دسامبر ۲۰۱۱ و در آخرین روز سال میلادی، اوباما که در تعطیلات به سر میبرد، قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا برای سال مالی ۲۰۱۲ را امضا کرد. در این قانون بود که بانک مرکزی ایران تحریم شد. اصلیترین دلیلی که برای این اقدام بیان شده است، پولشویی است. یعنی بانک مرکزی ایران از سوی نهادهای نظارتی آمریکا به عنوان یک نهادی که در امر پولشویی فعال است شناخته شده و در نتیجه از سوی دولت آمریکا مورد تحریم قرار گرفته است. به عبارت دیگر تحریم بانک مرکزی ایران ارتباط مستقیم با موضوع هستهای ندارد. هرچند به صورت غیر مستقیم ارتباط دارد. توضیح اینکه بعد از تحریم بانکهای عامل ایرانی که از بانک سپه شروع شد و در مدت کمتراز ۵ سال تمامی بانکهای عامل دولتی و بانکهای مهم بخش خصوصی را در برگرفت، بانک مرکزی ایران به کمک بانکهای عامل ایرانی رفت و بخشی از فعالیتهای آنها را که در انجام آن دچار مشکل شده بودند، به عهده گرفت. این اقدامات از سوی نهادهای نظارتی دولت آمریکا به عنوان تخلف محسوب و نوعی پولشویی تلقی شد. در نتیجه از سوی نهادی با نام فین سن (FINCEN) بانک مرکزی ایران به عنوان یک نهاد فعال در امر پولشویی تشخیص داده شد .
در نهایت و در قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا بانک مرکزی ایران تحریم شد. در این قانون دلایل زیر برای تحریم بانک مرکزی ایران بیان شده است :
1- اعلام وزارت خزانهداری آمریکا مبنی بر اینکه ایران را به عنوان نگرانی در امر پولشویی شناسایی کرده است.
2- اعلام شبکه جرایم مالی[۳] وزارت خزانهداری مبنی بر فعالیت بانک مرکزی ایران در نقل و انتقال میلیونها دلار برای بانکهای تحریم شده توسط آمریکا مانند بانک صادرات، ملی، ملت و …
3- اعلام دیوید کوهن مبنی بر اینکه وزارت خزانهداری شبکه مالی ایران و بانک مرکزی ایران را به عنوان تامینکننده مالی فعالیتهای تروریستی، فعالیتهای اشاعه هستهای، و خطری برای شبکه مالی جهانی در امر پولشویی معرفی کرده است.
در این سه دلیل که برای تحریم بانک مرکزی در قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا (NDAA) بیان شده است، تاکید بیشتر بر امر پولشویی و بعد تامین مالی فعالیتهای تروریستی و همچنین مباحث مربوط به عدم اشاعه است. لذا نسبت دادن این تحریم به مباحث هستهای از منظر حقوقی کار سادهای نیست. شاید بتوان از منظر سیاسی به راحتی این تحریم را به موضوع هستهای نسبت داد، اما تنها در صورتی این کار مفید خواهد بود که در توافقی که قرار است انجام شود، به صورت مشخص قید شود که تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا لغو خواهد شد. در غیراینصورت نمیتوان انتظار زیادی داشت. چرا که ارادههای سیاسی تا زمان نوشتن توافقنامه موثر هستند و بعد از آنکه توافق نوشته و مکتوب شد، صحبت از مباحث حقوقی خواهد بود. در آن زمان نمیتوان گفت که منظور ما از تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای شامل تحریم بانک مرکزی هم بوده است .
درباره تحریم بانک مرکزی ایران توسط اتحادیه اروپا نیز دلیل تحریم بیان شده است. در این مصوبه که توسط کمیته اجرایی اتحادیه اروپا صورت گرفته دلیل تحریم بانک مرکزی ایران «درگیر بودن در فعالیتهای مرتبط با دور زدن تحریمها» بیان شده است .
دور زدن تحریمها یک جرم تلقی شده است و به دلیل آن بانک مرکزی ایران تحریم شده است. سوال مهم این است که آیا این تحریم مرتبط با موضوع هستهای است؟ به نظر نمیتوان این تحریم را مستقیم مرتبط با موضوع هستهای دانست، بلکه دلیل اعمال آن تخلف از قوانین تحریم است. اما به طور غیرمستقیم مرتبط است. بسته به اینکه قوانین تحریمی که توسط بانک مرکزی ایران دور زده شده است، تحریمهای مرتبط با هستهای است یا مرتبط با غیر هستهای است .