سایت ایران هستهای نوشت: متن کامل این مقاله که به قلم "دیویل مک مانوس" نوشته شده و در تاریخ 2 تیر 1392 منتشر شده، به سبب اهمیت آن در ادامه می آید: به سختی می توان فهمید که حسن روحانی، رئیس جمهور منتخب ایران تا چه حد میانه رو خواهد بود، اما راه هایی برای آمریکا وجود دارد که به او (روحانی) کمک کند به پیمانی هستهای دست یابد. حسن روحانی قول داده مناسبات و پیوندهای ایران با جهان را بهبود بخشد و هدف خود را تلاش برای کاهش تحریمهای غرب علیه ایران در رابطه با برنامه هستهایِ مورد اختلاف این کشور، اعلام کرده است. ما هنوز نمی دانیم حسن روحانی، پیروزِ غیرمنتظره انتخابات ریاست جمهوری ایران، شخصیتی اصلاحطلب، یا صرفاً نماینده دیگری برای دستگاه روحانیون ایران خواهد بود. روحانی حتی تا 4 اوت (13 مرداد 92) سوگند نخواهد خورد و کار رسمی دولتش آغاز نخواهد شد. روحانی در کنفرانس خبریش که پس از اعلام نتایج انتخابات ایران و قطعی شدن پیروزیش در هفته گذشته برگزار کرد، تمام چیزهای صحیح را گفت. وی گفت، ایران به اعتدال و نه افراط، نیاز دارد. روحانی افزود، زمان «درمان زخم» سوابق تلخ تاریخی میان ایران و آمریکا فرارسیده است. وی همچنین
تأکید کرد، ایران آماده و متمایل است که برنامه هستهای خود را از آنچه امروز است «شفافتر» کند. باید در نظر داشت که روحانی یک «دمکرات» نیست. او چندین دهه مستقیماً برای رهبر معظمِ سازشناپذیر و مصمم ایران، یعنی آیتالله علی خامنهای، کار کرده است؛ و اگر قرار است پیمان هسته ای امضا شود، (آیتالله) خامنهای اهمیت دارد، نه روحانی. با این وجود، به نفع آمریکا و همه کشورهای دیگر است که به روحانی فرصت کافی داده شود. این احتمال وجود دارد که پس از سالها تحریم های اقتصادیِ هرچه خشن تر، حتی (آیتالله) خامنهای آماده فکر کردن به مصالحه باشد. در هر صورت روحانی در تبلیغات انتخاباتیاش به همین نوع مصالحه یا سازش هستهای اشاره میکرد، و با این وجود، آیتالله خامنهای با نامزدی وی در انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی نهاییاش، مخالفت نکرد. حال که چنین است، من پنج پیشنهاد برای باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، مطرح می کنم که اگر به آنها عمل کند، معامله (با آمریکا) را برای روحانی آسانتر خواهد کرد: 1- تحریم هایی که هم اکنون علیه ایران برقرار است را نگه دارد، اما مانع تصویب تحریم های جدید علیه ایران توسط کنگره آمریکا بشود. اوباما و
دستیارانش بر این عقیده اند که تحریم ها به روحانی کمک کرد در انتخابات ایران پیروز شود. با این وجود، مجلس نمایندگان آمریکا در حال بررسی لایحه تحریم های جدید علیه ایران است که اگر به تصویب برسد، عملاً مابقی صادرات نفتی ایران را نیز بلوکه خواهد کرد. اگر چنین شود، بسیاری در ایران تصور خواهند کرد که آمریکا در صدد تضعیف روحانی برآمده است. این مسئله حتی ممکن است سایر کشورهایی را که تاکنون از تحریمهای ایران حمایت می کرده اند (از آمریکا) بیگانه و ناخشنود کند. چارلز کاپچان، مقام سابق دولت بیل کلینتون که اکنون عضو شورای روابط خارجی آمریکا است، درباره تصویب تحریم های جدید علیه ایران در کنگره آمریکا گفت، این «برهم زننده معامله (با ایران) تلقی خواهد شد.» 2- دولت اوباما باید در رابطه با اِعمال تحریمهای جدید که قرار است از اول ژوئیه به اجرا گذاشته شود و شامل تحریم تجیهزات و قطعات برای صنعت خودروسازی ایران است، به کندی عمل کند و هیچ تعجیلی در این زمینه نداشته باشد. توماس پیکرینگ، نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل در این رابطه گفت: «اگر بتوان گفتگوها (با ایران) را از سر گرفت، ما باید آن ها (تحریم های) جدید را مدتی به تعویق
بیاندازیم، زیرا ما بعداً (در صورت شکست گفتگوها) هر موقع که بخواهیم می توانیم این تحریم ها را به موقع اجرا بگذاریم. یکی از مقامات ارشد آمریکایی که خواست نامش فاش نشود نیز گفت، این تاکتیک (تعویق اِعمال تحریم های جدید) در دست بررسی است. وی افزود: «ما به حرکات ایران نگاه میکنیم و سپس براساس آن عمل می کنیم.» 3- آمریکا باید پیمان موقتی را که روی میز گذاشته (برای ایران) شیرینتر کند. در ماه فوریه، آمریکا و متحدانش پیشنهاد دادند، اگر ایران غنی سازی اورانیوم تا سطح بیست درصد را متوقف کند، معدودی از تحریم های فرعی و جزیی را لغو خواهد کرد. از سوی دیگر، ایرانیان گفتند ما فقط موقعی تعلیق غنی سازی را بررسی خواهیم کرد که تمامی تحریمها ملغی شود. شاید حد وسطی برای این معامله وجود داشته باشد. همان مقام ارشد آمریکایی که نامش را نیاورده ایم گفت: «اگر ایران بیاید و بگوید، ما تمایل داریم فلان کار را در ازای بهمان کار (امتیاز) انجام دهیم، آنگاه ما (آمریکا) نیز آماده گفتگو خواهیم بود.» 4- آمریکا بهتر است معامله ای فراگیرتر و بزرگتر که ورای پیمان موقت هسته ای که اکنون روی میز است، ارائه کند. دنیس راس، دستیار سابق اوباما گفت، مشکلی
که با رویکرد تدریجی، برای هر دو طرف، وجود دارد این است که آنچه که ما از آنان می خواهیم انجام دهند، برطرف کننده نگرانی های اصولی آنان نیست. آنچه ما (آمریکا) از پیمان موقتی به دست میآوریم هرگز برای ما کافی نیست و هرگز برای آنان نیز کافی نخواهد بود. از همین رو دنیس راس پیشنهاد داده که باراک اوباما پیش نویس توافقنامهای جامع (اعم از موضوع هستهای و غیره) را به مقامات ایرانی بفرستد و از آنان دعوت کند درباره این توافقنامهی فراگیر (با آمریکا) مذاکره کنند و آن را مبداء گفتگوها قرار دهند. 5- آمریکا باید پیشنهاد مذاکرات مستقیمِ رو در رو با ایران را بار دیگر مطرح کند. حتی اگر ایرانیان مصر باشند که این مذاکرات به صورت مخفیانه انجام شود، آمریکا باید آن را بپذیرد. گری سیمور، یکی دیگر از دستیاران سابق اوباما گفت: «هر معامله حقیقی باید (مستقیماً) میان آمریکا و ایران منعقد شود.» وی افزود، بهترین راه برای آزمایش این مطلب که آیا روحانی واقعاً مسیر متفاوتی را در پیش خواهد گرفت این است که از وی برای گفتگوهای دو جانبه دعوت کنیم. ایرانیان (مقامات ایرانی) این نوع گفتگوها (ی رو در رو با آمریکا) را تاکنون همواره رد کرده اند.
اوباما و دستیارانش گفته اند هیچ امتیاز پیشدستانه ای به ایران برای بازگرداندن آن به پای میز مذاکرات اعطا نخواهند کرد. یکی از مقامات دولت آمریکا گفت: «ما به اعمال (نه صرفاً گفتار) ایران توجه داریم، اما هنوز هیچ حرکتی از سوی ایران مشاهده نکرده ایم.» وی افزود، ایران هنوز هیچ کاری غیر از برگذاری انتخابات انجام نداده است. در عین حال اوباما اشاره کرده که می خواهد روحانی را هرچه زودتر مورد آزمایش قرار دهد. مذاکره کنندگان هسته ایِ آمریکا، روسیه، چین و اتحادیه اروپا قرار است در ماه ژوئیه در بروکسل گردهم آیند و ایران را، بلافاصله پس از آغاز بکار دولت روحانی، برای یک دور دیگر از مذاکرات دعوت کنند. یکی از نشانه هایی که کشورهای مذاکره کننده با ایران به دنبال آن هستند این است که آیا روحانی مذاکره کننده ارشد هسته ای کنونی ایران، یعنی سعید جلیلی را که در انتخابات ریاست جمهوری از وی شکست خورد، جایگزین خواهد کرد یا نه؟ یکی از قول های انتخاباتی روحانی این بوده که برای برطرف کردن بن بست هسته ای با غرب تلاش کند. روحانی، به عنوان یکی از اعضای مؤسسِ تشکیلات حکومتی روحانیان در ایران، قادر است خود را به عنوان شخصیتی عملگرا یا مصلحت
گرا معرفی کند که برای استحکام بخشیدن به رژیم (نظام) اسلامی در ایران تلاش می کند و هدف او ساقط کردن نظام نیست. جالب اینجا است که اگر وی چنین کند، احتمال موفقیت او از یک شخصیت اصیل اصلاحطلب در ایران، به مراتب بیشتر خواهد بود (زیرا در این صورت، روحانی با نظام حکومتیِ ایران، سازگارتر از اصلاحطلبان خواهد بود). اگر دولت اوباما میخواهد به روحانی شانسی برای موفقیت دهد، لزومی ندارد به صورت شتابزده تحریم ها را لغو کند یا تمام فروشگاه را در اختیار او بگذارد (امتیازات فراوانی به او بدهد)، بلکه دولت آمریکا نیاز دارد هدف خود را نتیجه «برد-برد» قرار دهد. در عین حال با توجه به چندین دهه سوء ظن و نبود اعتماد میان طرفین، قانع کردن سیاستمداران در واشنگتن (به تعامل با ایران) به همان میزانِ قانع کردن سیاستمداران در تهران، دشوار خواهد بود.