آیا می‌توان جلوی ریزش متروپل‌ها را گرفت؟

کدخبر: 2375182

روایتی از وقوع متروپل های خاموش در کشور و روش جلوگیری از وقوع آنها

نسیم‌آنلاین؛ علیرضا مهری: در روزهای بعد از فروریختن متروپل در آبادان، همه به دنبال مقصر این اتفاق بودند. بنابر گزارش‌های منتشر شده یازده نفر از افرادی که ظن موثر بودن تصمیماتشان در این فاجعه می‌رفت دستگیر شدند. از جمله مسئولان شهرداری آبادان. اما سوال اینجاست که برای پیشگیری وقوع این حوادث چه باید کرد؟

برای پاسخ به این سوال باید فرآیندی که سازندگان متروپل از ابتدای ساخت تا روز حادثه طی کردند بررسی شود. از مجوزهایی که دریافت شد و دریافت نشد تا شراکت با شهرداری، رایزنی با برخی مسئولان غیرمرتبط اما صاحب اختیار و قدرت برای پیش بردن غیرقانونی پروژه و موارد دیگری که نیاز به بررسی جدی مدارک و مستندات در شهرداری و سازمان‌های مسئول دارد.

اما یک نقطه‌ی امیدبخش از ابتدای انتشار خبر این حادثه در این فرآیند مشاهده شد. تذکرات متعدد نظام مهندسی و برخی از دلسوزان و مسئولان نسبت به تخلفات این ساختمان. نظام مهندسی به عنوان یک نهاد کارشناسی توانسته بود ایرادات این ساختمان را شناسایی کند و به نهادهای مسئول گزارش دهد. اقدامی که نشان می‌دهد اگر نظر نهاد کارشناسی جدی گرفته می‌شد یا اینکه این نهاد کارشناسی قدرت لازم برای برخورد را داشت، امروز شاهد این فاجعه نبودیم.

فجایعی بزرگ‌تر از ریزش ساختمانی ده طبقه متروپل در آبادان هر روز در دل جامعه ایران در حال وقوع است. اما چون ساختمان نیست و فرو ریختنش ماهیت فیزیکی ندارد، نه سروصدا ایجاد می‌کند و نه حساسیت‌ها را برمی‌انگیزد. از ساختارها و مناسبات اجتماعی تا فرآیندها و سازوکارهای قانونی کشور.

بخشی از بحرانی که امروز با آن مواجه هستیم محصول ریزش‌های پی در پی اما خاموش این ساختارها و سازوکارهاست. ریزش‌های که باعث محبوس شدن بخش عمده‌ای از جامعه ایران در زیر آوار شده اما تلاشی برای آواربرداری در جریان نیست. تلاشی برای زدن کانال از مسیرهای مختلف برای نجات مردم، تلاشی برای بار برداری، تلاشی برای مشارکت جویی از مردمی که می‌توانند کمک کنند در جریان نیست.

اتفاقا وقتی فرآیند این شکست‌ها و تخریب‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد، آنجا هم نظرات کارشناسی خوبی وجود داشته اما به آن بی‌توجهی شده است. 

سازمان بازرسی کل کشور یکی از این نهادهای کارشناسی است. از قضا ابراهیم رئیسی یکی از افرادی است که طعم تلخ این بی‌توجهی را چشیده است. مسئولیت ده ساله‌ی او در سازمان بازرسی همراه بوده با بی‌توجهی نهادها و سازمان‌های دولتی و حتی دستگاه قضا نسبت به گزارشات کارشناسی این سازمان درخصوص تخلفات و مفاسدی که عین موریانه پایه‌های ساختمان اداره‌ی کشور را میخوردند.

مرکز پژوهش‌های مجلس یکی دیگر از این نهادهاست. خاندوزی، وزیر اقتصاد کشور یکی دیگر از افرادی است که طعم تلخ این بی توجهی را چشیده است. حضور چند ساله در مرکز پژوهش های مجلس همراه بوده به بی توجهی نمایندگان مجلس به تذکرات و گزارشات متعدد درخصوص چالش‌های اقتصاد ایران.

و لیست افرادی که از روی صندلی نهادهای کارشناسی، روی صندلی تصمیم‌گیری نشسته‌اند کم نیست. اما مظلومیت نهاد کارشناسی در تصمیمات کشور همچنان باقی است. 

در همه‌ی این سال‌ها افراد توانمندی در این نهادها به امید ایجاد تغییر تلاش کردند و نتیجه کار آنها موجود است، اما به خاطر بی‌توجهی به نظر کارشناسی در مدیریت کشور بعد از مدتی ناامید شدند.

حالا نهادهای کارشناسی هم در حال خالی شدن از نیروهای متخصص و کارشناس است و این تنها نور امیدبخش در مدیریت کشور هم در حال خاموش شدن است.

 

 

ارسال نظر: