ریشه ترور!

نسیم آنلاین ؛ علیرضا فقیهی راد: یکی از مهمترین اصول در روابط بین الملل برای جلوگیری از جنگ و تجاوز ایجاد بازدارندگی و حفظ موازنه قدرت است. در صورت به هم خوردن موازنه موجبات تجاوز از سوی قدرت برتر فراهم می شود. تجربه سال های گذشته کشور نیز ثابت کرده است، هرگاه ایران به دلایلی در موضع ضعف قرارگرفته یا در هرصورتی پالس ضعف و انفعال از سوی ایران صادر شده زمینه تحریک طرف های مقابل برای تشدید فشارها، خرابکاری، ترور و حتی جنگ های محدود فراهم شده است.

فتنه سال 88 بهترین زمینه را مهیا کرد تا پس از آن آمریکا در دوران اوباما تحریم های فلج کننده را علیه ایران اعمال کند. اوباما در کتاب خاطراتش با عنوان «سرزمین موعود» می نویسد: «(بعداز دیدن اعتراضات در ایران) از مذاکره با ایران به سمت بسیج جامعه جهانی برای اعمال تحریم های سخت و چند جانبه اقتصادی تغییر مسیر دادیم.»

در سال 96 نیز به واسطه بی کفایتی مسئولین و فشار اقتصادی بر مردم و نهایتا اغتشاش های دی ماه آن سال بستری برای اعمال راهبرد فشارحداکثری آمریکا شد و چندی بعد نیز وقتی آمریکایی ها مطمئن شدند در صورت خروج از برجام ایران اقدام متقابلی نخواهد کرد، رسما و بدون هزینه از برجام نیز خارج شدند. در همین رابطه نیکی هیلی نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل چند روز قبل خروج آمریکا از برجام رسما گفت: «اگر ما از برجام خارج شویم، ایران در برجام خواهد ماند.»

از سویی با اتخاذ استراتژی «صبر استراتژیک» از سوی دولت و از سوی دیگر در سال 98 پس از تصمیم بی خردانه مقامات دولتی در افزایش ناگهانی نرخ بنزین اغتشاش های آبان ماه و شکاف اجتماعی پس از آن موجب تغییر برآورد آمریکایی ها از وضعیت ایران شد و جرات و جسارت پیدا کردند تا سردار سلیمانی را ترور کنند.

امسال نیز باوجود آنکه از برجام چیزی جز یک جسد متعفن باقی نمانده بود، اما مقامات دولتی کماکان با راهبرد صبر و انتظار برجام را حفظ کرده و به امید امتیازهای خیالی ماندند. همین امر بود که باربارا اسلاوین، مسئول میز ایران در شورای آتلانتیک، هفت روز قبل از اعلان آمریکا به شورای امنیت برای فعال کردن مکانیزم ماشه گفت: «من فکر می‌کنم آنها (ایران) جیغ و داد کنند و بگویند که اینکار غیرقانونی است اما آنها هنوز هم می‌خواهند در توافق بمانند.» لذا در این مساله نیز آمریکایی مطمئن بودند ایران واکنشی نشان نخواهد داد، پروژه فشارحداکثری خود را با استفاده از تمامی ابزارها و فعال سازی مکانیسم ماشه پیش بردند.

در ادامه نیز این انفعال و بی عملی تداوم یافت تا ادراک دشمن بر ضعف و عقب نشینی جمهوری اسلامی تصویرسازی شود. پس از آن شاهد خرابکاری در سایت هسته ای نطنز بودیم، اما این تجاوز و اقدام خرابکارانه آشکار نیز با اعلام عباس عراقچی که نباید بهانه به دست آمریکا بدهیم ادراک آمریکایی ها را تثبیت و آنها را از عدم واکنش جدی از سوی ایران مطمئن کرد.

نهایتا صبر استراتژیک که چیزی جز انفعال و وادادگی معنا نمی یابد موجب شد تا دشمن دامنه اقدامات خود را گسترش دهد و دست به ترور دانشمند برجسته هسته ای ایران شهید محسن فخری زاده بزند. اساس ریشه اصلی ترور شهید فخری زاده نیز همچون اتفاقات گذشته در ارسال پالس ضعف و عدم اقدام متقابل و بهم خوردن موازنه قدرت است. آنچنان که تایمز اسرائیل 6 روز قبل از ترور شهید فخری زاده در گزارشی می نویسد: «اسرائیل و ایالات متحده در حال برنامه ریزی برای افزایش فشار بر ایران با عملیات پنهان و تحریم های اقتصادی در هفته های آخر ریاست جمهوری دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده هستند. در این گزارش آمده است که ارزیابی آنها این است که تهران قبل از پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ پاسخی نظامی نخواهد داد.»

لذا آنچنان که روشن است دشمن امروز این ادراک را دارد که هر اقدامی از سوی آنها هیچگونه واکنشی از جانب ایران به همراه نخواهد داشت و در صورت تداوم این روند باید شاهد افزایش کمی و کیفی فشارها علیه ایران باشیم. این واکنش های منفعلانه اخیر مقامات دولتی نیز در ادامه همان خطاهای گذشته است که می تواند در آینده خطرات بیشتری برای کشور ایجاد کند.