گروه بین المللی بحران؛ پشت پرده تصمیم سازی در وزارت خارجه ایران
چگونه تمامی محورهای دستگاه سیاست خارجی دولت از محتوای برجام، مذاکرات منطقه ای بر سر موضوع یمن، مذاکره با آمریکا برای تبادل زندانیان، پیگیری تصویب لوایح درخواستی FATF، اتخاذ راهبرد صبر و انتظار و در آخر هم عدم واکنش نسبت به فعال سازی مکانیسم ماشه و اجازه دسترسی و بازرسی به آژانس به مکان های مورد نظر همگی دقیقا منطبق بر توصیه های گروه بین المللی بحران است؟
نسیم آنلاین ؛ علیرضا فقیهی راد: مقدمه: بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران بر این باورند که سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم بسیار متاثر از توصیه های گروه بین المللی بحران است. حضور محمدجواد ظریف در جلسات گروه بحران، سفرهای مشکوک مقامات ارشد این گروه به ایران و دیدار با بعضی از مقامات و اجرای موبه موی توصیه های آنها توسط وزارت امور خارجه دولت روحانی نشانه هایی از تاثیرگذاری جدی و پررنگ آنها در تصمیم سازی دستگاه سیاست خارجی ایران است.
به راستی گروه بین المللی بحران چیست و آیا اساسا نقشی در تصمیمات سیاست خارجی ایران طی سال های گذشته داشته است؟
چیستی گروه بین المللی بحران
گروه بینالمللی بحران ICG (International Crisis Group) ، یک سازمان ظاهرا غیردولتی و غیرانتفاعی است که در سال ۱۹۹۵ با هدف فعالیت در زمینه مطالعه مناقشات خشونتبار و تدوین راه حل برای آنها تشکیل شد.
رئیس گروه بین المللی بحران ، «رابرت مالی» است ، که در دولت باراک اوباما، به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهوری و هماهنگ کننده کاخ سفید در امور خاورمیانه فعال بود. این اندیشکده نفوذ بسیار عمیقی در ساختار حکومتی آمریکا دارد و به عنوان بازوی اثرگذار وزارت خارجه آمریکا و سازمان سیا در دوران دموکرات ها شناخته می شود.
چهره اصلی و تامینکننده مالی اصلی این سازمان جورج سوروس معمار انقلاب های رنگی در دنیا است. که همراه با پسرش عضو هیئت مدیره این اندیشکده می باشد. جورج سوروس و بنیادهای وابسته به او در فتنه 88 نقش بسزایی داشتند، بهطوری که فارنپالیسی در گزارشی با اشاره به نقش بنیادهای سوروس در در فتنه 88 نوشت: «بنیادهای وابسته به جورج سوروس، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 88 در ایران، دلارهای زیادی صرف آموزش عاملان سیاسی در تکنیکهای ارتباطی و سازماندهی کردند.»
هم اکنون هم در فهرست «هیات امنای» گروه بین المللی بحران، هم نام جرج سوروس و هم نام پسر او الکساندر، دیده می شود:
اما یکی از اعضای اصلی هیئت مشاورین گروه بین المللی بحران کسی نبود جز شیمون پرز رئیس سابق رژیم صهیونیستی!
ارتباطات مشکوک گروه بین المللی بحران با مقامات وزارت خارجه و حامیان سیاسی آنها
گروه بین المللی بحران در گزارش خود در تاریخ 26دی97 به نام « On Thin Ice: The Iran Nuclear Deal at Three » افشا می کند که ظریف در اکتبر 2018 در جلسه گروه بین المللی بحران شرکت داشته است. امری که البته در همان زمان ، بدون اعلام جزئیات در رسانه های خبری رسمی از جمله خبرگزاری ایسنا با اعلام استقبال «رابرت مالی» رئیس گروه بین المللی بحران از ظریف ، منتشر می شود . که گویا مسبوق به سابقه بوده و برای نمونه خبرگزاری ایسنا مجددا بدون انتشار جزئیات ، به جلسه ظریف با این گروه در 4 مهر 96 در نیویورک اشاره می کند.
دامنه این روابط فراتر از این بوده و علی واعظ تحلیل گر ارشد گروه بین المللی بحران به همراه چند عضو دیگر این گروه، در ۲۷ اسفند سال ۹۲ یعنی در ابتدای مذاکرات هسته ای دولت روحانی به ایران سفر می کند و در سکوت خبری آخرسال به دیدار مرحوم هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام و بعضی از مسئولین وقت می رود و حتی در میانه مذاکرات هسته ای ، رسانه های داخلی مانند خبرآنلاین نیز با او مصاحبه اختصاصی می گرفتند .
علی واعظ تحلیل گر ارشد گروه بین المللی بحران در امور ایران ، خبرنگار پیشین رادیو آزادی اروپا(متعلق به سازمان سیا) ، تحلیل گر دائم بی بی سی ، رویترز و سی ان ان ، کسی که در میانه مذاکرات به عنوان تحلیل گر مستقل! محل رجوع همه طرف های مذاکرات و حتی طرف ایرانی! بوده است. کسی که 22 دور مذاکرات را در سطوح کارشناسان، مدیران سیاسی، وزیران خارجه و سازمان ملل تحت نظر گرفت و به نحو فزایندهای در آن دخیل شد.
انتشار متن برجام توسط گروه بحران، پیش از امضای برجام
اولین مساله که سئوالاتی پیرامون ارتباطات خاص این گروه و تاثیرات آنها بر سیاست خارجی ایران ایجاد می کند، انتشار متنی تحت عنوان «حلّ مکعب روبیک هسته ای» چندماه پیش از امضای توافق برجام توسط گروه بین المللی بحران بود ، که تقریبا بالای 90 درصد دقیقا همان متن برجام بود. مساله ای که بعد از انتشار متن برجام مورد تعجب کارشناسان روابط بین الملل قرار گرفت!
توصیه به برجام منطقه ای در یمن
گروه بین المللی بحران در گزارش خود با عنوان « On Thin Ice: The Iran Nuclear Deal at Three » که در دی ماه 97 منتشر کرد، ضمن توصیه به ایران برای حرکت به سمت برجام منطقه ای می نویسد : «ایران نباید مرزهای برجام را دستکاری کند یا به تنش های منطقه ای دامن بزند...می توان گفت که محتمل ترین نقطه برای شروع یمن است. جایی که مذاکرات زیر سرپرستی سازمان ملل، امیدی واقعی برای کاهش تنش ها و امکانی برای حل و فصل این درگیری چهار ساله به وجود آورده است...مذاکرات منطقه ای ایران با 4E ( 3E به علاوه ایتالیا) باید عمیق تر و گسترده تر شود تا فراتر از یمن برود و دیگر مسائل امنیتی را که در آن منافع مشترک وجود دارد در برگیرد.»
اما این توصیه نیز ، زمانی قابل تامل تر می شود که شاهد هستیم عملا برجام منطقه ای دقیقا از یمن آغاز شده ، خبری که عراقچی معاون وزیر امور خارجه در 7 خرداد 97 در برنامه گفتگوی ویژه خبری با استثنا خواندن یمن، از مذاکرات منطقه ای بر سر مسائل یمن می گوید : «مذاکرات منطقه تنها درباره یمن به دلیل مسایل انسانی و رنجی که آنها میبرند تصمیم گرفتیم با اروپاییها گفتگوهای جداگانه ای داشته باشیم. آقای جابری انصاری با تیمی از ایتالیا، فرانسه، انگلیس و فرانسه درباره یمن مذاکرات را پیش میبرد.» و جابری انصاری دستیار ارشد وزیر خارجه ایران هم ضمن تایید موضوع دقیقا توصیه های گروه بحران را تکرار می کند و از گسترده ترشدن برجام منطقه ای می گوید : «صراحتا اعلام کردهایم اگر گفتگوها با 4 کشور اروپایی درباره یمن به نتیجه برسد، گفتگو در ارتباط با مسائل دیگر را نیز مورد توجه قرار خواهیم داد. این موضع را با صدای بلند هم به اروپاییها گفتهایم.»
گروه بین المللی بحران و آزادی زندانیان!
در بخشی از همین گزارش دی ماه 97 گروه بحران آمده است : «بهترین گزینه برای ایالات متحده این است که پیشنهاد مذاکرات محرمانه و خصوصی به ایران بدهد که تمرکز آن بر رهایی شهروندان آمریکایی زندانی در ایران _ولی نه محدود به این مسئله_ باشد.»
گروه بحران در ادامه گزارش می نویسد : «گزارش هایی وجود دارد مبنی بر این که مقام های ایالات متحده با مقامهای ایران تماس گرفته اند تا درباره سرنوشت زندانیان آمریکایی در ایران مذاکره کنند.»
همچنین در یکی دیگر از بخش های این گزارش گروه بین المللی بحران آمده است : «در شرایط کنونی، ایران احتمالا مذاکرات علنی را تسلیم شدن غیرقابل قبول در برابر زورگویی آمریکا تلقی خواهد کرد؛ همچنان که در دولت اوباما اتفاق افتاد، دیپلماسی در سکوت (همراه با کاهش جنگ لفظی) بخت بیشتری برای موفقیت در ابتدای کار دارد.»
چند ماه بعد ظریف در اظهاراتی نشان داد که توصیه های گروه بین المللی بحران توسط دستگاه سیاست خارجی ایران در حال اجراست. چهارشنبه 4 اردیبهشت 98 محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در نیویورک گفت : «آنچه که من میتوانم به عنوان وزیر خارجه انجام دهم، این است که این پیشنهاد را علنا روی میز مذاکرات بگذارم. بیایید آنها را تبادل کنیم . ..ما شش ماه پیش به دولت آمریکا اطلاع دادیم که آمادگی این کار را داریم و هنوز هیچ پاسخی دریافت نکردهایم . »
بعد از اعلام علنی این موضوع توسط ظریف ، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا لیستی از جاسوسان و شاه مهره های خود را اعلام کرد و درخواست آزادی آنها را داد : «ما از ایران میخواهیم همه اشخاص آمریکایی که به طرز غیرمنصفانه بازداشت یا مفقود شدهاند از جمله ژیو وانگ، رابرت لوینسون، سیامک نمازی، نزار زاکا و دیگران را آزاد کنند.»
اما یک ماه از اظهار علنی ظریف برای تبادل زندانیان نگذشته بود که نزار زاکا جاسوس دوتابعیتی آمریکایی-لبنانی از افراد لیست اعلامی وزارت خارجه آمریکا در خردادماه ۹۸ آزاد می شود و طی بیانیه ای اعلام کرد : «آزادی من بخشی از معامله ایران با آمریکا بود.»
در ادامه حسن روحانی رئیس جمهور نیز در ۱۴ آبان ۹۸ صراحتا مذاکرات پنهانی را تایید کرد و گفت : «به تمام مذاکراتی که با برخی از کشورها در پشت پرده برای حل و فصل انجام می دهیم، متعهد هستیم و به این مذاکرات ادامه خواهیم داد و پیش خواهیم برد.»
نزدیک به یک ماه بعد مجددا خبر می رسد یکی دیگر از افراد نام برده شده در لیست جاسوس های آمریکایی به نام ژیو وانگ با واسطه سوئیس آزاد شده و مورد استقبال برایان هوک رئیس وقت گروه ویژه اقدام علیه ایران قرار می گیرد.
توصیه گروه بحران به ایران: اتخاذ راهبرد صبر و انتظار
گروه بین المللی بحران به ریاست رابرت مالی که در سوابق خود دستیاری ویژه اوباما را دارد ، در گزارش خود با عنوان « On Thin Ice: The Iran Nuclear Deal at Three » به ایران توصیه قابل تاملی می کند که تا انتهای دولت ترامپ کاملا متعهد در برجام بماند و منتظر دولت بعدی دموکرات آمریکا باشد: « اگر ایران به صبر راهبردی خود ادامه بدهد و تصمیم بگیرد تا پایان ریاست جمهوری ترامپ صبر کند، دولت آمریکا نه به توافقی بهتر که آرزویش را دارد دست می یابد، نه رفتار ایران را تغییر می دهد.» یا جای دیگر می نویسد : « در تهران اجماع گسترده این است که منتظر ماندن برای پایان دوره دولت ترامپ بهترین گزینه بر موجود برای ایران است.»
این توصیه وقتی معنادارتر می شود که علاوه بر اظهارات بعضی افراد رسانه ای منسوب به دولت مبنی بر حفظ برجام تا پایان دولت ترامپ و انفعال مقامات دولتی جهت انتظار تا نتایج انتخابات 2020 آمریکا، ماجرای دیدارهای مخفی ظریف و جان کری را که چندی پیش افشا شد را بازخوانی کنیم.
جان کری وزیر امور خارجه سابق آمریکا 21شهریور 97 در مصاحبه با یک رادیو گفت که وی طی ماه های اخیر سه یا چهار بار با محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران دیدار کرده است. دیداری که توسط سخنگوی وزارت خارجه تایید شد و رسانه ها محتوای آن را لابی دموکرات ها با ظریف، جهت حفظ برجام ذکر کردند و البته واکنش انتقادی ترامپ نیز این امر را تایید کرد. ترامپ در توئیتی نوشت : «او به آنها گفت تا منتظر پایان دولت ترامپ باشند.» و بعد از آن نیز جان کری در برنامه Real Time صراحتا گفت : «ترامپ حقیقت را گفته است.»
سرنخ اصرار مقامات دولتی بر تصویب لوایح FATF ؛ گروه بحران
در ادامه گزارش این اندیشکده پرنفوذ و موثر در آمریکا سرنخ اصرارهای مقامات دولتی و حامیان تصویب لوایح FATF در ایران را نمایان می شود و می نویسد: «اگر ایران می خواهد منافع خود را از SPV و دیگر سازوکارهای بانکی به حداکثر برساند، باید قوانین مهمی _از جمله دو لایحه الحاق ایران به کنوانسیون بین المللی منبع تأمین مالی سازمان های تروریستی و جنایات سازمان یافته فراملی_ را تصویب و اجرا کند، و به طور کامل ارزیابی بایسته، شفافیت، نظام مندی و دیگر نگرانی های ذکر شده در طرح اجرایی FATF برای ایران را پاسخ گوید.»
این جملات گزارش گروه بین المللی بحران دقیقا یادآور ادعاها و تلاش های مقامات دولتی پیرامون ضرورت تصویب لوایح درخواستی FATF است.
توصیه گروه بحران به سکوت ایران در برابر فعال سازی مکانیسم ماشه
گروه بین المللی بحران در آخرین گزارش خود در 29 مرداد امسال پیرامون فعال کردن مکانیسم ماشه توسط آمریکا، می نویسد : « دولت ترامپ علنا اعلام کرده که هر اقدامی میکند تا برجام را نابود کند. در این شرایط تنها یک واکنش هوشمندانه وجود دارد: نادیده گرفتن این اقدامات.»
در ادامه نیز به نقل از یک مقام رسمی ایرانی می نویسد : «دولت ترامپ به دنبال این است که ایران را تحریک کند تا جوری پاسخ دهد که اروپاییها از ایران رویگردان شوند و به سمت آمریکا تمایل پیدا کنند. تا کنون کشور من واکنشهای خود را به گونهای تنظیم کرده که برجام و ارتباط ایران با اروپا حفظ شود. در این مرحله هم ایران با در نظر داشتن احتمال تغییر در دولت آمریکا، واکنشی نشان نخواهد داد که بازگشت دولت بایدن به برجام را به خطر بیندازد.»
دقیقا در همین راستا دستگاه سیاست خارجی دولت ایران جز اظهارات رسانه ای هیچگونه اقدام متقابل عملی نسبت به آمریکا نشان نداد و برای نمونه سیدعباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه در این زمینه گفت : «نباید اجازه دهیم آمریکا ایران را مجدداً به یک تهدید امنیتی معرفی کند، هر حرکتی که ایران را در عرصه بینالمللی بهعنوان یک تهدید معرفی کند، بازی در زمین آمریکا است. تحولات اخیر آمریکا وضعیت ترامپ را دشوار کرده و در چنین شرایطی هر اقدامی ممکن است و بنابراین نباید بهانهای به آمریکا بدهیم که ایران را به وجهالمصالحه رقابتهای انتخاباتی آمریکا تبدیل کند.»
گروه بحران و بازرسی های آژانس
در ادامه نیز گروه بحران در گزارش خود به ایران توصیه می کند که اجازه دسترسی های نظارتی را به آژانس بدهد: «ایران باید اجازه دسترسیهای مورد درخواست آژانس را بدهد تا بحران به وجود آمده تشدید نشود. اگر ایران تصمیم بگیرد که واکنش تندی به آمریکا نشان دهد، احتمالاً اروپاییها نیز اقدامی متقابل نشان خواهند داد و همه اینها منجر به از بین رفتن بیشتر برجام و کاهش احتمال احیای آن در دولت بعدی آمریکا خواهد شد.»
در حالی که تا چندی پیش پیش مقامات دولتی و کاظم غریب آبادی نماینده دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی مکررا اعلام می کردند که اجازه بازرسی از مکان های اعلام شده توسط آژانس که به استناد اطلاعات جاسوسی رژیم صهیونیستی است را نخواهند داد اما نهایتا پس از سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران، دولت ایران اجازه دسترسی به دومکان درخواستی آژانس را داد تا در اینجا نیز دقیقا مطابق توصیه های گروه بین المللی بحران عمل کرده باشد.
نهایتا با توجه به شواهد و مستندات مذکور این سئوال مطرح است که چگونه تمامی محورهای دستگاه سیاست خارجی دولت از محتوای برجام، مذاکرات منطقه ای بر سر موضوع یمن، مذاکره با آمریکا برای تبادل زندانیان، پیگیری تصویب لوایح درخواستی FATF ، اتخاذ راهبرد صبر و انتظار و در آخر هم عدم واکنش نسبت به فعال سازی مکانیسم ماشه و اجازه دسترسی و بازرسی به آژانس به مکان های مورد نظر همگی دقیقا منطبق بر توصیه های گروه بین المللی بحران است؟ آیا این سطح از قرابت میان وزارت خارجه دولت با گروه بحران که به عنوان بازوی وزارت خارجه و سازمان سیا آمریکا در میان دموکرات ها شناخته می شود اتفاقی و طبیعی است؟