مجلس برای خروج از برجام اقدام نماید
مجلس یازدهم و منافع زیر صفر برجام
با توجه به انفعال اروپا در جبران اثرات تحریمهای آمریکا و بازگشت احتمالی قطعنامههای تحریمی، منافع برجام به زیر صفر میرسد و لازم است مجلس شورای اسلامی برای توقف تعهدات ایران در برجام اقدام نماید.
نسیم آنلاین : روحانی، رئیسجمهور ایران بعد از خروج آمریکا از برجام اعلام کرد که برجام را با طرفهای اروپایی ادامه میدهد به امید اینکه اروپاییها بتوانند خروج آمریکا را جبران نمایند. قرار بر این شد کشورهای اروپایی پیشنهادهایی در رابطه با عادیسازی روابط تجاری ایران با اروپا و همچنین جبران آثار منفی تحریمهای آمریکا بدهند.
وقتکشی با اروپاپیشنهاد اروپا ابتدا راهاندازی یک کانال مالی برای تسویه تراکنشهای نفتی و تجارت دوجانبه بود. این کانال مالی بعد از یک سال وقتکشی، در نهایت تبدیل به یک سازوکار تسویه پایاپای واردات اقلام دارویی و غذایی از اروپا با استفاده از داراییهای مالی و بانکی ایران شد. که البته این سازوکار هم با تحریم بانک مرکزی ذیل دستور اجرایی 13224 در شهریورماه 98 با شکست مواجه شد. این دستور اجرایی موجب میشد که بانک مرکزی نتواند در تسهیل تراکنشهای بشردوستانه شرکت داشته باشد. وزارت خزانهداری آمریکا طی یک ابلاغیه در 8 اسفندماه 98 مجوز استفاده از داراییهای بانک مرکزی ایران را جهت تسهیل تراکنشهای بشردوستانه صادر نمود. در همین تاریخ «سرگئی ریابکوف»، معاون وزیر خارجه روسیه اظهار کرد کانال مالی مشترک ایران و اروپا موسوم به «اینستکس» اجرایی و عملیاتی شده و در فروردینماه 98 اعلام شد اولین تراکنش از طریق اینستکس صورت گرفته است. اما به سبب اینکه آمریکا تصمیم گرفت از فرصت ویروس کرونا استفاده نماید و فشار بیشتری به ایران وارد کند، تراکنش دیگری از طریق اینستکس صورت نگرفت.
به غیر از حوزهی مالی، در حوزهی تجاری مشاهده میشود که اکثریت شرکتهای اروپایی از ایران خارج شدند. کشورهای اروپایی که قرار بود روزانه 800 هزار بشکه نفت از ایران وارد کنند، قبل از پایان معافیتهای تحریمی آمریکا در ماه می 2019، واردات نفت از ایران را به صفر رساندند. حجم تجارت ایران با اروپا در شش ماه نخست سال 2018 که به میزان 10.67 میلیارد دلار بود، طبق گزارش مرکز آمار اتحادیه اروپا در شش ماه نخست 2020 به 2.240 میلیارد یورو رسیده است . این در حالی است که در شش ماه نخست 2013 که هم تحریمهای آمریکا، اروپا و هم تحریمهای سازمان ملل علیه ایران اعمال میشد، حجم تجارت ایران با اروپا به میزان 6.107 میلیارد یورو ثبت شده است . میتوان مشاهده نمود که نه تجارت ایران با اروپا عادیسازی شده است و نه اروپا اقدامی در جهت جبران آثار منفی تحریمهای آمریکا کرده است.
تلاش آمریکا برای بازگشت قطعنامههای تحریمیبا توجه به اینکه آمریکا این روزها در صدد است قطعنامههای تحریمی تعلیق شده در قطعنامهی 2231 شورای امنیت سازمان ملل را بازگرداند، این اتفاق منافع ایران از برجام را به صفر میرساند. بنابراین لازم است مجلس مواضع دولت را با تکیه به تجربهی خروج آمریکا از برجام و ناتوانی دولت در پیشبینی این موضوع، نادیده بگیرد و در جهت خروج از برجام به طور جدی ورود نماید. نشانههایی وجود دارد که فرایند بازگشت قطعنامهها در بندهای 11 تا 13 قطعنامههای 2231 در حال طی شدن است.
رئیس شورای امنیت سازمان ملل، در واکنش به «اعلانیه» آمریکا مبنی بر نقض فاحش برجام، اعلام نمود که شورای امنیت اقدام بیشتر در این رابطه انجام نخواهد داد. واکنش رئیس شورای امنیت در رسانههای کشور اینطور تفسیر شد که شورای امنیت درخواست آمریکا برای بازگشت قطعنامهها را رد نمود. اما توجه دقیقتر به اظهارنظر رئیس شورای امنیت نشان میدهد که وی گفته است اقدام بیشتری انجام نمیدهد، نه اینکه اقدامی انجام نمیدهد. و این گفته به این معناست که قبلا اقدامی صورت گرفته و احتمالا این اقدام دریافت اعلانیه از سوی آمریکا بوده است. بر این اساس عدم اقدام بیشتر به معنای این است که رئیس شورای امنیت، قطعنامهای در جهت ادامهی تعلیق قطعنامههای قبلی ارائه نخواهد داد. بر اساس مادهی 11 قطعنامهی 2231 رئیس شورای امنیت بایستی ظرف 30 روز برای ادامه تعلیق قطعنامههای قبلی، قطعنامه جدید ارائه بدهد؛ و از آنجا که در صورت ارائه این قطعنامه، آمریکا آن را وتو میکند و قطعنامهها باز میگردند، رئیس شورای امنیت تصمیم گرفته است که اقدامی انجام ندهد. اما این باز هم پایان ماجرا نیست، طبق ماده 12 قطعنامهی 2231 چنانچه شورای امنیت قطعنامهای در راستای ادامهی تعلیق قطعنامههای قبلی تصویب نکند، قطعنامهها باز میگردد. توجه به موضع جدید روسیه نیز قابل تامل است؛ روسیه در کنار دیگر اعضای شورای امنیت تاکید میکند که آمریکا نمیتواند به لحاظ حقوقی قطعنامهها را بازگرداند؛ اما وزیر امور خارجه روسیه در 11 شهریورماه اعلام نمود[5]: « ما آماده مذاکره با هر دو طرف برای فراهم کردن زمینه گفت وگوهای مستقیم(بین تهران و واشنگتن) هستم، اما در صورتی که هر دو طرف علاقهمند باشند. به اعتقاد ما مطرح کردن اختلاف ها و مسائل به صورت مستقیم و دریافت پاسخها بدون واسطه از هر چیز دیگری بهتر است». احتمالا این پیشنهاد بر این مبناست که آمریکا در تضاد با نظر دیگر اعضای شورا، به هیچ وجه از بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت کوتاه نمیآید و این تلاش آمریکا ممکن است ساختار شورای امنیت را متزلزل نماید. در این حالت نیاز است راه میانهای در نظر گرفته شود که نه ساختار شورای امنیت ضربه ببیند و نه آمریکا ضایع شود. این راه میانه میتواند مذاکره بین ایران و آمریکا باشد. روسیه قبلا مشابه چنین پیشنهادی را مطرح کرده بود؛ رئیس جمهور روسیه پیشنهاد کرده بود نشست ویدئویی با آمریکا و اعضای باقیمانده توافق هستهای ۲۰۱۵ برگزار شود. هدف وی از این نشست، تلاش برای خودداری از افزایش «رویارویی و تشدید تنش» بر سر ایران در سازمان ملل بود که ترامپ این پیشنهاد را رد کرد . شایان ذکر است یک دیپلمات اروپایی در رابطه با مذاکرات انگلیس، آلمان و فرانسه با آمریکا گفته است: « مقامهای آمریکایی ظاهراً هیچ اهمیتی برای حالتی که ایران به محدودیتهای هستهای پایبند نباشد قائل نیستند. ما به آنها میگوییم اینکه شما در اسنپبک (بازگرداندن تحریمها علیه ایران) موفق شوید هیچ اهمیتی نخواهد داشت چون روسیه و چین آن را نادیده خواهند گرفت و شما در نهایت با وضعیت فروش سلاح به ایران از یک طرف و گامهای هستهای این کشور از طرف دیگر مواجه میشوید».
بازگشت قطعنامهها اثر اقتصادی قابل توجهی نداردحتی اگر آمریکا نتواند قطعنامههای تعلیق شده شورای امنیت را بازگرداند که به احتمال زیاد میتواند، باز هم ماندن در برجام با این شرایط توجیهی ندارد. چرا که به لحاظ سطح تعامل اقتصادی اکنون تقریبا در حداقلیترین حالت ممکن قرار داریم؛ نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه اخیرا گفته است: «سال پایانی دولت هم زمان شد با اتفاقاتی نظیر تحریم که بی سابقه و کم نظیر بود. تفاوت تحریمهای گذشته با این تحریم موضوع نفت در برابر غذا بود. اما در تحریمهای جدید حتی اجازه فروش نفت برای تهیه غذا هم برای ما امکان پذیر نبود. حال با این فشار به ورود ویروس کرونا هم برخوردیم ». به اذعان نوبخت، اکنون کشور در شرایطی قرار دارد که به واسطه فشارهای آمریکا حتی از شرایط نفت در برابر غذا نیز عبور کردهایم و آمریکا تلاش میکند نیازهای درمانی ایرانی برای مقابله با کرونا را گروگان بگیرد.
نشانهها حاکی از این است که دولت حتی با وجود بازگشت قطعنامههای تعلیق شده نیز اقدامی در جهت توقف تعهدات ایران در برجام انجام نخواهد داد. اولا دولت تعهدات نظارتی پذیرفته در برجام را به عنوان امتیازی برای ایران میداند که جلوی بهانهتراشیهای آمریکا و رژیم صهونیستی جهت امنیتیسازی پروندهی هستهای ایران را گرفته است. و بر اساس همین دیدگاه نادرست، با وجود اینکه دولت اذعان دارد درخواستهای اخیر آژانس جهت بازدید از سایتهای امنیتی ایران بر اساس اطلاعات نامعتبر و موهوی رژیم صهونیستی قرار گرفته است، اما باز هم به آژانس جهت بازدید دسترسی میدهد. علاوه بر این، تعهدات عملیاتی باقی مانده در برجام که شامل محدودیتهای مربوط به راکتور آب سنگین اراک، ممنوعیت ایران در استفاده از راکتورهای آب سنگین، توسعه وسایلی که در انفجار هسته ای کاربرد دارند و بازفراوری سوخت را همچنان مسکوت باقی گذاشته است. در بیانیهی اخیر کمیسیون مشترک برجام بر روی ادامهی این تعهدات، تحت عنوان «پروژههای ضد اشاعه» تاکید شده است.
از طرف دیگر، اظهارنظرها حاکی از آن است که دولتمردان منتظر نتیجهی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در آذرماه هستند و این مسئله باعث میشود دولت در این رابطه منفعلانه عمل نماید. به عنوان مصداقی در این راستا، عراقچی گفته است : «هر حرکتی که ایران را در عرصه بینالمللی به عنوان یک تهدید معرفی کند، بازی در زمین آمریکا است. تحولات اخیر آمریکا وضعیت ترامپ را دشوار کرده و در چنین شرایطی هر اقدامی ممکن است و بنابراین نباید بهانهای به آمریکا بدهیم که ایران را به وجهالمصالحه رقابتهای انتخاباتی آمریکا تبدیل کند».
بازگشت به برجام؛ توهم یا واقعیت؟!رویکرد انفعالی دولت در حالی است که پیروز شدن رقیب دموکرات ترامپ در انتخابات آمریکا یک احتمال است و از طرف دیگر مسئلهی ایران برای رایدهندگان آمریکا (چه مردمی و چه الکترال)، مسئلهی اولویتداری نیست و مسائل داخلی آمریکا به مراتب مهمتر از مسائل خارجی و سیاست خارجه آمریکاست. حتی اگر پیروزی بایدن به عنوان یک رویداد اجتنابناپذیر در نظر گرفته شود، باز هم بازگشت به برجام به معنای بازگشت به 18 اردیبهشت 97 و به نحوی که مدنظر جریان فکری دولت میباشد، نیست. بعد از خروج آمریکا از برجام، اتفاقات زیادی به وقوع پیوسته است که این اتفاقات شرایط جدیدی را متفاوت از شرایط سال 92 رقم زده است. به عنوان مثال، آمریکا زمانی که از برجام خارج شد، سیاست فشار حداکثری را اتخاذ نمود که تنها محدود به فشار اقتصادی نشده است؛ بلکه ابعاد سیاسی، رسانهای و حتی نظامی هم داشته و لازم است دولت بایدن برای اثبات حسن نیت خود این خسارتها را جبران نماید. با فشار اقتصادی دولت ترامپ، ایران از درآمد نفتی سالیانه به مقدار 50 میلیارد دلار محروم شده است؛ از طرف دیگر خروج شرکتها از ایران نیز به اقتصاد خسارت وارد کرده است و همچنین فشار آمریکا برای مسدودسازی تمام کانالهای مالی و بانکی ایران، هزینههای انجام تراکنش را بالا برده است و این هم خسارتی است که آمریکا زده است. آیا دولت بایدن این خسارتها را جبران میکند؟! آیا بایدن از ایران برای ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی که نقض قوانین بینالملل هم میباشد، عذرخواهی میکند و قاتلان سردار را تحویل ایران میدهد؟! بعید به نظر میرسد. هماکنون مشاوران سیاست خارجه و امنیت ملی بایدن میگویند تحریمهای آمریکا سرجای خود باقی است و تا زمانی که ایران برای شروع فوری مذاکرات بر سر موضوعات دیگر (موشکی و منطقهای) تضمین ندهد، آمریکا در تخفیفی در تحریمها ارائه نمیدهد. بنابراین بازگشت به برجام و بازگشت به نقطهی 18 اردیبهشت 97 بیشتر به یک سراب شبیه است. مجلس بایستی برای خروج از برجام اقدام محکمی اتخاذ نماید؛ اکنون نگاهها به مجلس شورای اسلامی است.