آیا مجلس انقلابی بازی برجام را تمام خواهد کرد؟!
به رغم آن که برجام نتوانست تحریمها را از بین برده و پرونده هستهای ایران را مختومه کند، اما باز هم دولتمردان به امید انتخابات آتی آمریکا به دنبال حفظ برجام هستند. اما آیا توجیهی برای باقی ماندن در برجام باقی مانده است؟
نسیم آنلاین : مهدی مظهر: دولت تدبیر و امید با شعار مذاکره و رفع تحریم پیروز انتخابات 92 شد و پس از حدود 2 سال رفت و آمد سیاسی، بالاخره در تیرماه 94 توافقی بین ایران و کشورهای 5 + 1 به امضا رسید که هدف اولیه آن رفع تحریم و عادی شدن وضعیت ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. اکنون که بیش از 5 سال از امضای این توافق میگذرد، باید دید تا چه میزان به اهداف برجام دست یافتهایم؟!
رفع تحریمها؛ از شعار تا واقعیت
دولتمردان بارها در اظهارات خود تصریح کرده بودند که هدف برجام، رفع تحریمهای ظالمانه علیه ایران است. به عنوان نمونه روحانی در 23 تیر 94 و پس از امضای توافق برجام و ادعای لغو (و نه تعلیق) همه تحریمهای تسلیحاتی، موشکی و اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها به صراحت گفته بود: «هدف در برجام این بود که تحریمهای غلط و ظالمانه و ضدانسانی را لغو کنیم» اما به زودی مشخص شد که این ادعای رئیسجمهور، خلاف واقع است؛ زیرا:
اولاً بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت، تحریمهای تسلیحاتی و موشکی ایران 5 و 8 سال پس از اجرای برجام تمام میشد و نه از روز اجرای برجام؛ ثانیاً تحریمها «لغو» نشده بود بلکه «تعلیق» شده بود. این بدین معنا بود که تمدید معافیتهای تحریمی ایران نیازمند تأیید رئیسجمهور آمریکا بود که هر چهار ماه یک بار این کار انجام میشد و این چنین شد که اقتصاد ایران به امضای رئیسجمهور آمریکا گره خورد! اگرچه در زمان اوباما نیز آمریکا تحریمهای جدیدی را علیه ایران وضع کرد که دولتمردان ایران تنها توجیهکننده عملکرد آمریکا بودند اما با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت 97، همه تحریمهای آمریکا از جمله تحریمهای بانکی و نفتی، در یک بازه 90 و 180 روزه بازگردانده شد. اگرچه برخی حامیان برجام هنوز هم اصرار دارند وانمود کنند که تحریمهای فعلی علیه ایران، تحریمهای یک کشور (یعنی آمریکا) است و نه تحریمهای بینالمللی، اما به دلیل سازوکار تحریمهای ثانویه، این تحریمها جنبه بینالمللی به خود گرفته است و عملاً راه را برای تعاملات ایران با سایر کشورها نیز بسته است تا آن جا که به اعتراف نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، ایران حتی دارو نیز نمیتواند وارد کند.
پرونده هستهای ایران؛ نگرانیهایی که هیچ گاه رفع نمیشود!
هدف دیگری که برای برجام برشمرده میشد، پایان دادن به مناقشه هستهای ایران بود. «ابعاد احتمالی نظامی هستهای» یا همان PMD پرونده 12 سالهای بود که از سال 82 تا 94 مفتوح بود و ادعا میشد پس از برجام مختومه شده و دیگر باز نخواهد شد. این موضوع نیز به قدری قطعی قلمداد میشد که ظریف در این باره مدعی شده بود شک درباره مختومه شدن PMD مانند شک بین رکعت سوم نماز اول و رکعت ششم نماز دوم است!
با این حال گذر زمان نشان داد این ادعا نیز واقعیت ندارد و آژانس انرژی اتمی همچنان به استناد اتهامات واهی خواستار بازرسی از مراکز هستهای و نظامی ایران است. مثلاً علیرغم مخالفت مقامات ایرانی، بازرسان آژانس از سایت نظامی پارچین، بازدید کردند. همچنین پس از ادعای نتانیاهو مبنی بر فعالیت پنهانی ایران در سایت تورقوزآباد، آژانس خواستار بازرسی از این سایت نظامی شد که در نهایت با موافقت مقامات ایرانی این بازرسی انجام شد. سفر اخیر دبیر کل آژانس انرژی اتمی نیز به منظور رایزنی جهت ایجاد دسترسی برای بازرسی از دو سایت هستهای بود که این بار هم دسترسیهای مورد درخواست آژانس داده شد!
بازرسی از مراکز نظامی ایران به بهانه اتهامات واهی درباره فعالیتهای مشکوک هستهای، میتواند سبب افشای اطلاعات نظامی ایران شده و امنیت ملی را به خطر اندازد. از این رو همکاری با آژانس و ایجاد دسترسیهای گسترده، بازی در زمینی است که آمریکا برای ایران طراحی کرده است.
دولت با چه توجیهی در برجام مانده است؟!
اگرچه به اعتراف حامیان برجام نیز چیزی از دستاوردهای برجام باقی نمانده، اما باز هم دولتمردان به دنبال حفظ این توافقِ یکسویه هستند؛ دلیل این موضوع را میتوان در یک «ترس» و یک «امید» جستجو کرد؛ ترس از بازگشت تحریمهای شورای امنیت و امید به انتخاب نامزد دموکرات در انتخابات آبانماه آمریکا. اما این ترس و امید تا چه اندازه معقول است؟
با توجه به این که هماکنون تحریمهای ثانویه آمریکا جنبه بینالمللی به خود گرفته و حتی واردات دارو و اقلام پزشکی را نیز با مشکل مواجه کرده است، خروج ایران از برجام و بازگشت تحریمهای شورای امنیت نه تنها تغییری در وضعیت اقتصادی کشور ایجاد نمیکند بلکه فعالان اقتصادی را نیز از این بلاتکلیفی خارج خواهد کرد.
اما امیدی که دولتمردان به انتخابات آمریکا دارند همچون امید آنان به گشایشهای برجام و امید آنان به سازوکار ایسنتکس و راهحلهای اروپایی، در نهایت به ناامیدی خواهد انجامید. زیرا:
اولاً مانند 4 سال قبل که تصور نمیشد ترامپ رئیسجمهور آمریکا شود، اکنون نیز به هیچ وجه نمیتوان پیشبینی درستی نسبت به نتیجه انتخابات آمریکا ارائه داد.
ثانیاً اقدامات طرف مقابل کاملاً به شکل و شدت اقدامات ایران وابسته است. در وضعیت فعلی که ایران در مقابل نقض عهدهای پیدرپی آمریکا و اروپا واکنش جدی از خود نشان نداده و همواره از موضع ضعف با طرفهای غربی برخورد کرده است، حتی اگر رئیسجمهور دموکرات هم در آمریکا روی کار بیاید باز هم بعید است تغییری در رویکرد آمریکا نسبت به برجام رخ دهد.
تجربه این موضوع را میتوان در برخورد کشورهای اروپایی با ایران پس از خروج آمریکا از برجام مشاهده کرد. کشورهای اروپایی که در ابتدا گمان میکردند ایران پس از خروج آمریکا از برجام واکنشی جدی نشان خواهد داد، بلافاصله در بیانیهای تضمین دادند که منافع ایران از برجام محفوظ خواهد ماند اما پس از آن که برخورد ضعیف ایران را مشاهده کردند، نه تنها خروج آمریکا از برجام را جبران نکردند، بلکه از انجام تعهدات برجامی خود نیز شانه خالی کردند.
ثالثاً روی کار آمدن رئیسجمهور دموکرات یا جمهوریخواه در آمریکا تغییری در رویکرد خصمانه این کشور علیه ایران ایجاد نخواهد کرد؛ آمریکا حتی اگر در ظاهر به برجام بازگردد، همچون همتایان اروپاییاش تلاش خواهد کرد با حفظ ظاهر، ایران را ملزم به تعهدات خود کرده و بدون آن که تعهدات خود را انجام دهد، از این توافق به عنوان اهرم فشاری جهت مذاکره درباره مسائل موشکی و منطقهای ایران استفاده کند.
در این زمینه کافی است سخنان جان کری وزیر خارجه آمریکا در دولت اوباما را یادآوری شود که در نقد عملکرد ترامپ درباره برجام گفته بود: «میشد این توافق را به عنوان اهرم فشاری برای وادار کردن ایران به امتیازدهی در موضوعات دیگر از جمله مسائل موشکی و منطقهای مورد استفاده قرار داد» اساساً آمریکا تا زمانی که احساس کند سیاست فشار اقتصادی و تحریم میتواند تغییر رفتارِ مورد نظر آمریکا را در ایران ایجاد کند، از این ابزار استفاده خواهد کرد.
آیا مجلس به وظیفه انقلابی خود عمل خواهد کرد؟
بنابراین با توجه به این که چیزی از دستاوردهای برجام باقی نمانده و تعهدات ایران در این توافق به تدریج جنبههای امنیتی به خود میگیرد، به نظر میرسد مجلس انقلابی باید هر چه زودتر به این خسارت محض پایان داده و مهر بطلانی بر برجام نافرجام بزند.