۴ نکته در باب اظهارات حجت الاسلام پناهیان
در زمانه ای که به گواه تمامی آمارها و شواهد عینی در یکی از بدترین زمان های شکاف طبقاتی، فقر و بی عدالتی هستیم و رهبرمعظم انقلاب بابت عملکرد مجموعه نظام در حوزه عدالت عذرخواهی می کنند و در بیانیه گام دوم نیز به این عقب ماندگی اشاره می کنند و بارها جوانان و دانشجویان را به مداقه نظری در حوزه عدالت و همچنین عدالتخواهی در حوزه عمل توصیه می کنند چگونه ایشان از پایان دوره عدالتخواهی سخن می گویند؟
نسیم آنلاین ؛ حسین رضایی: اخیرا کلیپی از سخنرانی حجه السلام پناهیان از اساتید حوزه و منبری های مشهور در کشور در هیئت دانشگاه امام صادق (ع) منتشر شده است، که ایشان در این سخنرانی می گویند: دوران عدالتخواهی گذشته است، عدالتخواهی معطوف به امری است که می گویند کسی دزدی نکند که در این حوزه قوه قضائیه فعال شده و با دزدی ها برخورد می کند، ما با یک امتحان بالاتر یعنی مواسات روبرو هستیم.
این اظهارات با واکنش های متعددی در فضای مجازی روبرو شد که بعضی اساسا در تخریب شخصیت ایشان برآمدند و نقدی به محتوای سخنان نداشتند و عده ای نیز از آن سوی ماجرا بدون توجه به عمق محتوا و نسبت به اصول برآمده از بیانات امامین انقلاب صرفا در دفاع از حجتالسلام پناهیان وارد شدند. در این میان معدود افرادی بودند که نسبت به محتوای موضوع بدون در نظرگرفتن سلایق سیاسی ابراز نظر کردند. لذا پیرامون صحبت های ایشان که از اساتید انقلابی و روزآمد جامعه هستند، نکاتی به نظر می رسد:
بیشتر بخوانید: پناهیان درباره عدالت چه میگوید؟
۱. استاد پناهیان می فرمایند «دوران عدالتخواهی گذشته است.» به راستی در زمانه ای که به گواه تمامی آمارها و شواهد عینی در یکی از بدترین زمان های شکاف طبقاتی، فقر و بی عدالتی هستیم و رهبرمعظم انقلاب بابت عملکرد مجموعه نظام در حوزه عدالت عذرخواهی می کنند و در بیانیه گام دوم نیز به این عقب ماندگی اشاره می کنند و بارها جوانان و دانشجویان را به مداقه نظری در حوزه عدالت و همچنین عدالتخواهی در حوزه عمل توصیه می کنند چگونه ایشان از پایان دوره عدالتخواهی سخن می گویند؟ این روزها که با موج بیکاری و کارخانه های ورشکسته ناشی از خصوصی سازی های افسارگسیخته و از طرفی با مدیران دولتی هزارمیلیاردی بی توجه به درد مردم و لواسان نشینان مواجه ایم چگونه می گوییم دوره عدالتخواهی گذشته است؟ مگر همین چندماه پیش نبود که رهبرانقلاب از دانشجویان عدالتخواه بابت مطالبه حقوق پایمال شده کارگران در هفت تپه و هپکو تشکر کردند و آنها را به ادامه راه تشویق کردند؟ این روزها که اتفاقا کشور به جریان انقلابی و عدالتخواه بیش از گذشته نیازمند است چگونه از پایان عدالتخواهی سخن می گوییم؟
۲. اما ظلم بزرگی که به مفهوم والای عدالت و عدالتخواهی در اظهارات ایشان وجود دارد، آن است که عدالتخواهی را به مبارزه با دزدها تقلیل می دهند. عدالت نه فقط مبارزه با دزدها، بلکه در توزیع عادلانه منابع و امکانات، امکان تحقق و به فعلیت رسیدن استعدادها، توزیع عادلانه مناصب و مسئولیت، امکان عادلانه مردم در نقش آفرینی در کشور و... نیز می باشد. عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی، عدالت اقتصادی، عدالت قضایی، عدالت سیاسی همگی شئونی از مساله عدالت هستند و فروکاستن آن به صرف مبارزه با دزدی که یک امر پسینی است سطحی دیدن موضوع است.
۳ مساله دیگر که ایشان در ادامه بیان می کنند، موکول کردن مبارزه با بی عدالتی ها به قوه قضائیه است و آیت الله رئیسی است. اساسا قوه قضائیه وظیفه پسینی در تحقق عدالت و برخورد با متخلف را دارد وگرنه آیا قوه قضائیه در حوزه عدالت آموزشی و مدارس غیرانتفاعی و از سوی دیگر کپرنشینی مدارس سیستان و بلوچستان هم ورود خواهد کرد؟ در توزیع عادلانه منابع و امکانات در کشور قوه قضائیه چه نقشی خواهد داشت آیا در تخصیص بودجه که می تواند منشا بی عدالتی های گسترده شود قوه قضائیه امکان نقش آفرینی دارد؟ در مبارزه با اشرافیت و شکاف طبقاتی که ناشی از سبک زندگی مدیران و عملکرد دولت است قوه قضائیه می تواند برخورد قضائی داشته باشد؟ و حتی اگر جواب همه این سئوالات مثبت باشد، آیا نباید بر عملکرد قوه قضائیه نظارت داشت و بصورت مستمر پیگیر تحقق عدالت را از آیت الله رئیسی داشت؟ آیا دستگاه قضایی در دوره ایشان بی عیب و نقص است و ایشان قرار است جور تمام عدالتخواهان را بکشند و لذا دوره عدالتخواهی تمامی شده است؟!
۴. حجت الاسلام پناهیان در ادامه مبحث مهم و کاملا درستی را بیان می کنند که ما باید وارد یک سطح بالاتر بشویم و آن مواسات در جامعه دینی است. اما معلوم نیست ایشان چرا برای اثبات یک ارزش و امر درست، باید آن را در برابر عدالت قرار بدهند! اساسا چرا مانند گذشته که دوگانه ولایت-عدالت را طرح کردند، اکنون با نفی عدالتخواهی درصدد اثبات مواسات هستند. اساسا این دو مفهوم روبروی دیگر قرار ندارند. در معنایی حقیقتا تلاش برای اصلاح ساختارهای مود تبعیض و بی عدالتی خود می تواند در معنای مواسات و انفاق باشد. چرا که تبعا موجب فقرزدایی خواهد شد وگرنه معنای مواسات در مفهوم خیریه ای چیزی جز فقیرزدایی در جامعه نخواهد بود.