راوی جلسه محرمانه ۶ فروردین ۶۸
آیت الله امینی یکی از حاضرین و راویان جلسه مهم شامگاه شش فروردین شصت و هشت است. یعنی دیدار آقایان خامنهای و هاشمی، آیتالله امینی و آیتالله مشکینی با امام با هدف منصرف کردن ایشان از دستور خواندن نامه عزل آقای منتظری در اخبار.
نسیم آنلاین : امین فرجالهی روزنامهنگار در کانال تلگرامی خود به مناسبت درگذشت ایت الله امینی نوشت:
آیتالله امینی یکی از شخصیتهای مهم ولی کم سر و صدای تاریخ انقلاب امشب در سن نود و چهار پنج سالگی فوت کرد.
او یکی از حاضرین و راویان جلسه مهم شامگاه شش فروردین شصت و هشت است. یعنی دیدار آقایان خامنهای و هاشمی، آیتالله امینی و آیتالله مشکینی با امام با هدف منصرف کردن ایشان از دستور خواندن نامه عزل آقای منتظری در اخبار.
ایشان در کتاب خاطراتش این جلسه را اینگونه نقل میکند: حدود ساعت 9.30 بود که خدمت امام مشرف شدیم. درابتدا آقای هاشمی سخن را آغاز کرد، با لحن ملتمسانه ای گفت: ما همیشه به هنگام بروز مشکلات و معضلات خدمت شما شرفیاب میشدیم و در حل آن از جنابعالی کمک میگرفتیم، اکنون در رابطه با نامه ای که برای آقای منتظری نوشته اید و امکان دارد برای نظام مشکلاتی به وجود بیاورد، شرفیاب شده ایم. تقاضای ما این است که در پخش آن عجله نکنید، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. در تشکیل مجلس خبرگان هم تعجیل نفرمایید، اجازه بدهد اطراف و جوانب کار را خوب بررسی کنیم و خدمت شما عرضه بداریم آنگاه هرچه بفرماییدعمل میکنیم. بعد از آن آقای خامنه ای سپس آقای مشکینی درباره همین مطلب سخنانی را عرضه داشتند. امام که آثار اندوه بر چهره ربانی اش آشکار بود فرمود: من در اطراف و جوانب این کار خوب فکر کردهام و تصمیم گرفتهام. دیگر حرف ندارد. من از اول با انتخاب ایشان مخالف بودم؛ ولی نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. من گفته بودم نامه را در اخبار بخوانند ولی در این باره کوتاهی شد. اگر اصرار کنید میگویم همین حالا بخوانند. من گفتهام عکس او را از ادارات پایین بیاورند. تشکیل مجلس خبرگان هم ضرورتی ندارد من خودم او را خلع میکنم. چون اگر خبرگان او را خلع کنند معنایش این است که انتخاب سابق آنها کار درستی بوده در صورتی که من از اول مخالف این کار بودم. آنگاه به آقایان خامنه ای و هاشمی فرمودند: شما هم لازم نیست نامه را برای ایشان به قم ببرید، آن را به وسیله شخص دیگری میفرستم. شماهم دیگر برای دیدار ایشان به قم رفت و آمد نکنید. در همین جلسه آقای هاشمی از امام در خواست کرد لحن نامه طوری باشد که به جنبه حوزوی آقای منتظری لطمه ای وارد نشود. امام در جواب سخنان تندی فرمودند که با توجه به برخی مصالح و ملاحظات از ذکر آنها معذورم."
پ. ن یک: در بخشی از متن مکتوبی که آقای مشکینی هم از شرح این جلسه نوشتهاند آمده است" اگر کسی در آن حال سخنان ایشان را درباره آقای منتظری می شنید نه فقط یقین می کرد که نامه، نامه ایشان است بلکه یقین می کرد که ایشان در نوشتن نامه ارفاق نموده و رعایت برخی از مصالح را کرده است.
روحالله حسینیان در سخنرانی سال هفتاد و یک خود درباره سخنان قاطع امام در این دیدار میگوید: "حضرت امام در آن جلسه جملهای را به آقایان فرمودند من این را با شاهد عادلی که آنجا بود نقل میکنم، شما میتوانید از این افراد سؤال کنید. امام(ره) فرمودند: البته اینکه من نامه را پس بگیرم ، نه اینکه پشیمان شدم و نه اینکه اصرار شما مرا وادار کرد که من این نامه را پس بگیرم، فقط ترسیدم که با پخش این نامه ، خون مردم به جوش آید و بریزند آقای منتظری را بکشند که آقای منتظری یک شیخ فضلالله نوری برای انقلاب بشود. من از این ترسیدم و آقای منتظری هم خودش فاسد است و هم شاگردی که تربیت کند فاسد تربیت میکند این عین جملات مبارک حضرت امام(ره) هست.
در کتاب "از جدایی تا رویارویی" که نمایندگی ولی فقیه در سپاه پس از سخنرانی سیزده رجب آیتالله منتظری منتشر کرد نیز آمده است "البته اینکه من نامه 6/1/68 را پس گرفتم، نه اینکه پشیمان شدم و نه اینکه اصرار شما مرا وادار کرد که این نامه را پس بگیرم، فقط ترسیدم که با پخش این نامه، خون مردم به جوش بیاید و بریزند و آقای منتظری را بکشند.
پ. ن دو: آیتالله امینی همین خاطره را در مصاحبه تفصیلی خود با نشریه پاسدار اسلام آذر نود و شش تعریف کرده است.