اتحادیه اروپا، نمایشگاه عهدشکنی علیه ایران است
اتحادیه اروپا طی سالیان گذشته، همواره نشان داده است که اعتقادی به اصول اولیه مذاکره، یعنی عمل به تعهدات خود ندارد.
هنگامی که آمریکا از برجام در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ خارج شد، ایران به هیچ یک از منافعی که در چارچوب برجام پیشبینی میشد، نرسیده بود. ترامپ برخلاف رئیسجمهور قبلی آمریکا، حتی حاضر نشد در ظاهر هم به این توافق پایبند باشد و در ادامه ایران را تحت سایر تحریمهای ظالمانه هم قرار داد. وقتی که ایران تنها از برجام «عمل به تعهدات» نصیبش شده بود و طرف غربی حاضر نبود به وعدههای خود در قبال ایران تن دهد، ایران خطاب به اروپا تاکید کرد که دیگر باقی ماندن در این توافق معنا و مفهومی برای جمهوری اسلامی ندارد و در صورت عدم اتخاذ گام معناداری از سوی اروپا، تهران به صورت تدریجی، تعهدات خود را کاهش خواهد داد. پس از این هشدار صریح تهران، اروپا به تکاپو افتاد تا بتواند به نحوی ایران را در برجام باقی نگه دارد و محدودیتهای هستهای بر ایران اعمال گردد.
SPV وعدهای که محقق نشد
اتحادیه اروپا از همان لحظه اعلام کرد که به دنبال سازوکاری است تا یک حساب ویژه مالی افتتاح کند تا از آن طریق، مراودات تجاری ایران و اروپا انجام پذیرد و تهران کمی از فواید برجام نصیبش شود، موجی از تحلیلها در رسانهها بهراه افتاد که معتقد بود کانال مالی اسپی وی (SPV)، یک چتر حمایتی علیه تحریمهای آمریکا برای ایران ایجاد میکند و اینکه ایران و اروپا میتوانند بدون در نظر گرفتن دلار، ارتباطات تجاری خود را حفظ کنند. طبق آنچه اروپا براساس این طرح پیشنهاد داده بود، یک شرکت اروپایی که از ایران نفت میخرد، به جای آنکه مستقیما با ایران تسویه کند، مبلغ حاصل از فروش نفت را به شرکتی که کالا یا خدماتی را به ایران عرضه میکند، پرداخت خواهد کرد. بدین معنا که ایران نمیتواند برای پول خود تعیین و تکلیف کند و بهنحوی مبادله نفت با کالا و خدمات مطرح شده بود. در این مکانیزم همچنین قرار بود تا مبادلات بر حسب یورو انجام شود، تا نیازی به افتتاح حساب سوئیفت نباشد. ابعاد این توافق بسیاری را به یاد طرحی که اروپا برای اتحاد جماهیر شوروی در نظر گرفته بود، میانداخت.
حتی همین طرح که ابهامات فراوانی در زمینه برآورده کردن منافع ایران داشت پس از ماهها وقت کشی، به ثمر نرسید و اروپاییها اعلام کردند که نمیتوانند این طرح را عملی کنند. ظاهرا فشارهای بیامان آمریکا و تهدیدات این کشور در حوزه جنگ تعرفهها، اروپا را از این اقدام منصرف کرد. اما اروپا که همچنان تمایل داشت تا محدودیتهای برجامی علیه ایران حفظ شود، بازهم تقاضای فرصت کرد تا یک کانال مالی دیگر، با سازوکاری متفاوتتر را بررسی کند.
INSTEX، مبادله نفت در برابر دارو و غذا
ماهها تلاش به ظاهر سخت اروپا که در ابتدا قرار بود در قالب اسپیوی رونمایی شود، پس از کشوقوسهای فراوان به اینستکس که بسیار محدودتر از وعده اروپا بنظر میرسید، رونمایی شد. اینستکس که نه یک بانک بلکه مرکزی برای «تسویه حساب» بود، پول حاصل از فروش نفت را به ایران باز نمیگرداند، بلکه اروپا تامین مالی سایر شرکتها را برای صادرات اقلام به ایران، انجام میدهد. از همان لحظه نخست ابهامات فراوانی متوجه این سازوکار شد. ابتدا اینکه در ابتدا این کانال ویژه مالی، بر تبادل غذا و دارو متمرکز شده بود، حال آنکه پیش از گشایش این کانال اصلا مشکلی در این زمینه وجود نداشت. دومین چالش پیشرو محدودیت این طرح تنها به سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه بود و سایر کشورهای اروپایی قادر نبودند تا از این طرح بهرهمند شوند؛ بنابراین اینستکس برخلاف تبلیغات فراوان اروپا، تنها یک کانال تهاتری کالا بود و باز هم اصلا نمیتوانست انتظارات ایران را برآورده کند.
بازه زمانی خروج آمریکا از برجام تا تشکیل کانال مالی اینستکس، و انتظار برای برداشته شدن یک گام معنادار از سوی اروپا، به نوعی ظرفیت کشورمان را به اقدام اروپا دلخوش کرد. غافل از آنکه این وعده اروپا همانند برخی دیگر از اقداماتشان در قبال ایران، فاقد هرگونه تضمین اجرایی است و قرار نیست به نحو شایستهای اجرا شود.
مکانیسم ماشه، ادامه خصومت اروپا با ایران
پس از آنکه اروپا تقریبا هیچ گام موثری برای حفظ برجام، برنداشت و از سوی دیگر پس از جنایت تروریستی نظامیان آمریکایی در ترور سپهبد قاسم سلیمانی، ایران تصمیم گرفت تا طی آخرین گام کاهش تعهدات خود، محدودیتهای برجامی را به حداقل میزان ممکن برساند. اکنون نیز پس از آنکه کشورمان تصمیم بر خروج از توافقی گرفته که دیگر هیچ اثری از آن متوجه ایران نمیشود، اروپا فرآیند مکانیزم ماشه را فعال کرده تا بدین ترتیب مسیر بازگشت تحریمهای پیشین شورای امنیت علیه ایران هموار شود. در صورت رای مثبت شورای امنیت به عدم پایبندی ایران به برجام، تحریمهای این نهاد که پیش از امضای برجام متوجه ایران بود، بدون نیاز به معماری مجدد، به نقطه اولیه بازخواهد گشت و ایران را مورد هدف قرار خواهد داد.
سفر بورل به تهران، تکرار وعدههای گذشته
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ضمن سفر به تهران در تلاش است تا بهزعم خود، توافق برجام را حفظ کند و ایران را در این توافق نگهدارد. حال آنکه، همچنان از یک اقدام عملی و تضمین اجرایی خبری نیست. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تنها در برابر نقض فاحش برجام بهدست آمریکا، ابراز تاسف کرده است. هرچند که غیر از این هم انتظار نمیرود، چراکه اروپا قادر به انجام اقدامی مستقل نیست و هر اقدام این اتحادیه تحت نظارت شدید آمریکا قرار دارد. برایان هوک، دستیار ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور ایران، همین چندی پیش تاکید کرده بود که اگر اتحادیه اروپا در ارتباط مالی با ایران اصرار ورزد، تحت تحریم آمریکا قرار خواهد گرفت و این یعنی به چالش کشیده شدن بخش عمدهای از اقتصاد اروپا.
مذاکرات سعدآباد، تغییر تعلیق داوطلبانه به اجباری از سوی اروپا
وعدههای غیرعملی از سوی اروپا مسبوق به سابقه است. توافق سعدآباد، که در سال ۱۳۸۲ در تهران حول همین موضوع هستهای منعقد شد، موجب شد که ایران به صورت داوطلبانه، فعالیت هستهای خود را متوقف کند و در عوض امتیازات ناچیزی را دریافت کند. در این بین اولین اقدامی که صداقت اروپا را زیر سوال برد، بیانیهای بود که از سوی تروئیکای اروپایی خوانده شد و در آن واژه داوطلبانه حذف شده بود و طوری القاء شد که ایران در نتیجه فشار و تهدید راضی به تعلیق برنامه هستهای خود شده است.
معاون وزیر خارجه وقت آمریکا، طی بیانیهای مدعی شد که وزیران امور خارجه سه کشور اروپایی در مذاکرات خود در تهران هیچ امتیازی به ایران ندادهاند. در مرداد دو سال بعد، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، طی نامهای خطاب به البرادعی، دبیرکل وقت سازمان انرژی اتمی، نوشت: «متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی در توافق سعدآباد دریافت کرده و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داده ولی تنها در برابر این اقدامات، با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر از سوی اروپا مواجه شده است».
اروپا، تحت امر کامل آمریکا
طی بیش از چهل سالی که از انقلاب اسلامی گذشته، مذاکره با اروپا بارها و بارها مورد سنجش قرار گرفته و آن ها در همه آزمونها رد شدهاند و هربار به بهانهای بدعهدیهای گذشته خود را تکرار کردند. باید توجه داشت که اختلافات امروز ایران اسلامی با اروپا چیزی فراتر از موضوع هستهای است. اختلافات هرچند که شاید در مسائلی قابل حلوفصل باشد، اما در یک نگاه کلان، تضارب آرای گستردهای بین قاره سبز و ایران دیده میشود. هرچند که این موضوع به معنای عدم دلبستگی به اقدامات آنان است، اما از سوی دیگر موجب نفی فعالیتها و تحرکات دیپلماتیک نمیشود. اروپا در مولفههای قدرت، همانند اقتصاد و مسائل نظامی، استقلالی ندارد و به طور گستردهای از حمایتهای آمریکا برخوردار است. اتکای شدید اتحادیه اروپا به آمریکا را مثلا در حوزه نظامی میتوان به طور محسوس درک کرد. آمریکا با کوچکترین تهدیدی میتواند اروپای کاملا وابسته را به چالش بکشاند و اوضاع اقتصادی این قاره را تحتالشعاع قرار دهد، بنابراین در چنین شرایطی، نمیتوان روی یک اروپای قدرتمند و مستقل در حوزه مذاکره حساب بازکرد. اروپا ثابت کرده که در قبال ایران، گوش به فرمان آمریکا و صهیونیستهاست.
«باشگاه خبرنگاران جوان»