علیرضا فقیهیراد
از نقد انقلابی تا سیاه نمایی کور؛ به بهانه حذف و محدودیت برنامه های ثریا و جهان آرا
جریان محافظه کار لانه کرده در صداوسیما و مقامات غرب گرای دولتی تبدیل به دو لبه یک قیچی شده اند تا نگذارند حرف های جریان انقلابی برای اصلاح وضع موجود و حرکت انقلاب به سمت قله های پیشرفت شنیده شود
نسیم آنلاین ؛ علیرضا فقیهی راد: با تبدیل صداوسیما به عنوان مهمترین و موثرترین رسانه جمعی به رسانهای بیخاصیت، خنثی و بیموضع که با فشار اصحاب قدرت و مقامات دولتی مدام چرخش های ۱۸۰ درجهای از خودش نشان میدهد و سربریدن معدود برنامههایی با رویکرد نقدانقلابی رو به جلو مانند ثریا و جهان آرا و از طرف دیگر با گسترش و تاثیر شبکه های اجتماعی برافکار عمومی باید شاهد حضور پُررنگ سیاه نماییهای روشنفکرانه و همچنین نق زدن های کور و بی هدف باشیم .
اصولا زمانیکه «نقدانقلابی» را ذبح کنیم و هیچ تریبونی برای اصلاح گری وضع موجود، بیان مطالبات به حق مردم و البته با نگاهی امیدوارانه بسوی آینده در بستر انقلاب اسلامی وجود نداشته باشد، طبیعتا بازار سیاه نمایی های روشنفکرانه و نق زدن های کور داغ خواهد شد و افکار عمومی را متاثر و جهت خواهد داد .
اساسا نقد انقلابی با نق زدن های کور و بی هدف تفاوت دارد. در نقد انقلابی ضمن صراحت، راهکارهای واقعی عینی برای حرکت به سمت قله ها طرح می شود و صرفا به گفتن حرفهای کلی، شعاری و انتزاعی بسنده نمیکند.
ثریا و جهان آرا نمونه خوبی از نقد انقلابی هستند، آنجایی که برخلاف محافظهکاران بدون توجیه وضع موجود، فقر و فساد و تبعیض در جامعه را شفاف به تصویر میکشند و این را نه مانند شبه روشنفکران به پای حکومت دینی بلکه ثمره عملکرد لیبرالهای مذهبی وطنی میخواند خواه از جناح چپ باشند خواه از جناح راست. نقد انقلابی خودش را در دایره تنگ سیاست چپ و راست محصور نمیکند و ورای جریانات و معطوف به آرمان های انقلاب حرف خودش را صریح و شفاف و بدون ترس از مافیای قدرت و ثروت میگوید.
ثریا نمونه یک برنامه منتقدانه عالمانه و کارشناسانه است، که ضمن نقد کارشناسی و دقیق بدون لکنت زبان گویای مردم است و از طرف دیگر امید به آینده را زنده میکند، راهکارهای عینی برای اصلاح وضع موجود میدهد، از رویش های انقلاب میگوید، از دستاوردهای انقلاب که ثمره مقاومت است از هسته ای، سلول های بنیادی، موشکی تا جشنواره عمار و صدور انقلاب میگوید.
جهان آرا هم با شکستن تابوهای خیالی سیاسیون آنها را وارد یک چالش جدی و اساسی میکند. مقامات سیاسی که سالها به واسطه رانتهای رسانهای بصورت یکطرفه خود را قهرمان عرصه سیاست میخواندند حالا در یک برنامه زنده باید به سئوالاتی پاسخ میدادند که تا پیش از این حوزه ممنوعه بود و همینجا بود که عیار واقعی آنها محک میخورد و به همین دلیل بسیاری از اصحاب سیاست و قدرت حاضر به حضور در برنامه و پاسخگویی نمیشدند.
اکنون صداوسیما، اصحاب قدرت و محافظه کاران با حذف نقدانقلابی با برچسبهای مختلف، بهترین زمینه را مهیا کردهاند تا سیاه نمایی روشنفکری و جریان ضدانقلاب آن هم در میانه جنگ رسانهای، بهتر بتوانند سنگ های خود را بر پیکره انقلاب بزنند. امروز جریان محافظهکار لانه کرده در صداوسیما و مقامات غرب گرای دولتی تبدیل به دو لبه یک قیچی شده اند تا نگذارند حرف های جریان انقلابی برای اصلاح وضع موجود و حرکت انقلاب به سمت قله های پیشرفت شنیده شود.