از مازیار ابراهیمی تا شلیک به هواپیمای اوکراینی؛ بررسی دو پرونده ی مهم امنیتی سال ۹۸
جمهوری اسلامی؛ جمهوری متقین
آنچه میتوانست در رخدادهای رسانهای چون ماجرا ترور دانشمندان هسته ای و سقوط هواپیمای مسافربی با جهتگیری صحیح روایی به اعتباری برای نظام تبدیل شود با مواجهه اشتباه، تبدیل به تکانهای شدید به اعتماد مردم شده است.
نسیم آنلاین ؛ محمد حسین عظیمی: امسال، در میان اخبار منتشر شده در رسانهها، دو خبر بود که آسیب جدی به اعتماد عمومی جامعه وارد کرد. اولین خبر که در مرداد ماه منتشر شد، مربوط به آزادی یکی از متهمان به قتل شهدای هستهای بود که توسط بیبیسی فارسی منتشر شد. دومین خبر هم مربوط به خطای رخ داده در جریان سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی است. متاسفانه مواجههی رسانهها با این خبرها به درستی انجام نگرفت. درحالی که اگر این به خبرها با زاویهی روایت صحیح پرداخته می شد، افکار عمومی اعتماد بیشتری به نظام اسلامی پیدا میکرد.
قرآن کریم در آیه ۲ سوره مبارکهی طلاق میفرماید: «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لایحْتَسِبُ». رهبر انقلاب این آیه را اینگونه تفسیر میکنند: «تقوا موجب میشود که در همهی بن بست ها - بخصوص بنبستهای اجتماعی - شما راه نجات پیدا کنید. در بن بست های بزرگ، تقوای مسؤولان، برای آنها راه نجات پدید خواهد آورد: و یرزقه من حیث لا یحتسب. این محاسبههای ما و شما که همیشه محاسبههای تمام نیست. اصل قضیه تقواست. به مشکلات مردم باید براساس همین روحیهی تقوا برسید.»
۱۲ مرداد ماه۹۸ بود که بیبیسی فارسی در گزارشی با «عنوان آزادی متهمان به قتل دانشمندان هستهای، معجزه یا بیگناهی؟» به ارائهی روایتی از آزادی یکی از متهمان به قتل دانشمندان هستهای میپردازد.
مازیار ابراهیمی فردی بود که در این گزارش به او پرداخته شده بود. فردی که با اتهام قتل دانشمندان هستهای توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شده و پس از سالها تحمل زندان و با وجود داشتن حکم اعدام، با پیگیریهای نهادهای امنیتی تبرئه میشود، از زندان آزاد شده و به آلمان میرود و با خبرنگار بیبیسی فارسی مصاحبه میکند. او در مصاحبهی خود با خبرنگار بیبیسی ماجرای آزادی خود را این گونه شرح میدهد : «مامور سپاه گفت همه متهمان بیگناهند و قول آزادی ما را داد. پس از آن ملاقات، شکنجه ما متوقف شد. هیئتهایی از دفتر رهبری و مقامات وزارت اطلاعات برای دلجویی به ملاقات ما آمدند. نماینده رهبری در وزارت اطلاعات به ما گفت به لطف شما و آقا امام زمان یک توطئه دولتی کشف و خنثی شد.»
بازخورد رسانهای این گزارش در میان عامهی مردم بسیار زیاد بود و توانست در مدت کمی، ضریب نفوذ بالایی در میان جامعه پیدا کرده و باعث سرخوردگی و از بین رفتن اعتماد عمومی نسبت به نهادهای امنیتی شود. روزهای بعد از پخش این گزارش بسیاری از مقامات دولتی و امنیتی به آن واکنش نشان دادند. سیدمحمود علوی (وزیر اطلاعات) در واکنش به این گزارش گفت : «پس از احراز بیگناهی آنها ۴میلیارد تومان بابت جبران خسارت به آنها پرداخت شده است. همچینین مبلغ ۱۳۰میلیون تومان بابت جبران خسارت به آقای مازیار ابراهیمی پرداخت شده است.»
سوالی که اکنون پیش میآید این است که نوع پرداختن صحیح رسانهها به این موضوع، چطور میتوانست باشد؟ آیا برخورد انفعالی یا بایکوت این خبر در رسانهها میتواند از نظر رسانهای درست باشد؟
جواب را میتوان در همان مفهوم کلیدی تقوا در میان مسئولین ارشد جمهوری اسلامی جستجو کرد. پرداخت روایی درست به این ماجرا میتوانست نه تنها نقشهی رسانهای بنگاه خبرپراکنی بیبیسی را از بین ببرد که حتی باعث ایجاد سرمایهی اجتماعی برای نهادهای امنیتی نظام شود: «فردی به ناحق توسط دستگاههای امنیتی دستگیر شده و متهم به قتل دانشمندان هستهای میشود. در دادگاه هم بنا به اعترافات او که زیر شکنجه حاصل شده بود، به اعدام محکوم میشود ولی بعد از تحقیقات سایر دستگاههای امنیتی و در زمانی که مردم از وضعیت آنها آگاهی ندارند و افکار عمومی به واسطهی پخش مستند کلوپ ترور اقناع شدهاند که آنها مجرم بوده و میبایست اعدام شوند، تبرئه شده و از آنها دلجویی میشود، اجازهی آزادی آنها صادر میشود و بعد از آزادی از زندان برای دلجویی و جبران مدتی که به ناحق در زندان بودهاند، به او ۱۳۰ملیون تومان پرداخت شده و اجازهی خروج آنها از کشور هم صادر میشود.»
یعنی با وجودی که دستگاههای امنیتی میدانستند آزادی و خروج مازیار ابراهیمی از کشور میتواند برای آنها رسوایی به بار آورد ولی ادامهی روند اشتباه قبلی را نمیپذیرند و قبول میکنند با رفع ظلم از فرد و افراد دخیل در این پرونده، آبروی آنها برود ولی سر بیگناهی بالای دار نرود. درحالیکه اگر در خفا، همین فرد اعدام میشد یا سالهای سال در زندان نگهداری میشد، هیچوقت در سطح رسانهای این هجمهی بزرگ به نظام اسلامی وارد نمیآمد ولی مسئولین ارشد نظام این تقوای بزرگ را از خود به خرج دادند و پذیرفتند که ولو آبروی آنها برود ولی به فرد یا افرادی ظلم نشود.
در پروندهی سانحهی هوایی هم دوباره همان مفهوم تقوا نمود دارد. درحالیکه اکثر کارشناسان هوانوردی داخلی اذعان کرده بودند که سانحهی پیش آمده برای هواپیما طبیعی بوده و شلیک پدافند نقشی در آن نداشته و حتی وزیر خارجه دولت غربگرای اوکراین نیز اعلام کرده بود : «در قطعات بوئینگ سانحه دیده در ایران، علائمی از سقوط غیرطبیعی یا حمله تروریستی وجود ندارد.» و حتی در شرایطی که اگر قرار بود جعبه سیاه هواپیما به کشور دیگری برای رمزگشایی برود و طرفهای خارجی هم در بررسی پرونده حاضر شوند، فرآیند انتقال و رمزگشایی ماهها طول کشیده و التهابات داخلی فرو مینشست، نیروهای مسلح ایران مسئولیت این حادثه را برعهده گرفته و آن را به اطلاع عموم مردم رساندند.
مطلبی که در سخنان فرمانده سپاه در مجلس نیز نمود داشت: «فرضیه اصابت موشک به هواپیما را خود ما مطرح کردیم وگرنه هیچکس متوجه نمیشد.. در حوادث مشابه در دنیا تحقیق کنید. هفته ها ماه ها و سالها و بعضا تا ابد نتایج اعلام نمی شود.»
با توجه به مباحث بیان شده می توان نتیجه گرفت که آنچه میتوانست در رخدادهای رسانهای با جهتگیری صحیح روایی به اعتباری برای نظام تبدیل شود با مواجهه اشتباه، تبدیل به تکانهای شدید به اعتماد مردم شده است.