تفاوت مدیر انقلابی با مدیران غربزده در چیست؟
۴ نکته درباب سقوط هواپیمای مسافربری
حاجی زاده همان راه شهید سلیمانی را ادامه می دهد اما معتقدم این کار او علاوه بر سردست گرفتن جانش که تا به امروز انجام داده، آبرویش را نیز فدای مردم و انقلاب کرد. حاجی زاده که در برابر ابرقدرت نظامی جهان آنگونه مثل شیر ظاهر می شود و به خاک سیاه می نشاند، حالا اینگونه متواضعانه در برابر مردم دست روی شاهرگ خود می گذارد و همه مسئولیت ماجرا را گردن می گیرد. سردار حاجی زاده قهرمان ملی است و او را باید قدر دانست.
نسیم آنلاین ؛ علیرضا فقیهیراد:
۱. همه مردم داغدار از دست دادن هموطنان خود در سانحه هواپیمای مسافربری اوکراینی هستند. اتفاقی که قلب هرانسان با شرفی را به درد می آورد. و برای همین هم این روزها همه مردم پیگیر علت این فاجعه بودند. اکنون بعد از سه روز بی خبری اعلام میشود به علت خطای انسانی در سیستم پدافندی کشور در شرایط جنگی بوده است.
ما نه تنها عزاداریم که سئوالهای جدی داریم، چرا مسئولین هیچ ارزشی برای افکار عمومی قائل نبودند؟ حداقل نمی شد حین بررسی های ستادکل نیروهای مسلح، اعلام میکردند در حال بررسی موضوع هستیم؟ نه اینکه با بی خبری مسئولین دیگر هم وارد ماجرا شوند و اساسا فرضیه اصابت موشک را محکم زیرسئوال ببرند و رسانهها نیز بازی این ماجرا را بخورند؟ نمی شد به بقیه دستگاهها اطلاع میدادند که حداقل تا اعلام نهایی بررسی ها کسی موضع نگیرد؟ که حالا بعد از اعلام این خبر افکار عمومی رسما ترور شود و اعتماد عمومی خدشه دار شود؟
و البته مساله دیگر اینکه اساسا با وجود اعلام سردار حاجی زاده مبنی بر تخلیه آسمان ایران از پروازها، چرا و چه ارگانی باید این دستور را صادر می کرد و نکرد؟ مسئول این سستی و کاهلی باید پاسخگو باشد نه سردار حاجی زاده؟ و مضافا اینکه باید همین خطاها نیز به صفر برسد تا دیگر شاهد چنین اتفاقات دردناکی نباشیم.
۲. بحث اصلی در این ماجرا نه اشتباه و خطای یک افسر اپراتور پدافند است که این مساله هرچند موجب فاجعه ای جبران ناپذیر شد، اما در شرایط جنگی احتمال خطا می رود. اساسا نقش آمریکا در ایجاد تنش و درگیری اگر نبود، این فاجعه هم رخ نمی داد. از طرف دیگر مساله سیاستگذاری رسانه ای نهادهای نظامی است که چه در پیروزی های بی نظیری چون حمله موشکی به مقر تروریست های آمریکایی و چه اتفاقاتی چون سقوط هواپیمای مسافربری هیچگونه پیوست رسانه ای و توجیهی برای اقناع افکار عمومی ندارند. امروز اگر به اشتباه هجمه ها به سمت آن افسر سیستم پدافند برود زین پس دستان آنها در دفاع از امنیت کشور خواهد لرزید و برای دفاع از کشور حاضر نخواهند بود به این راحتی ها دست به ماشه ببرد.
۳. اما در مورد سردار حاجی زاده که پا به پای شهید طهرانی مقدم ساختار موشکی کشور را توسعه داد، امنیت کشور را تضمین کرد. پهباد آرکیو 170 را سالم به زمین نشاند، پهباد گلوبال هوک آمریکایی در خلیج فارس زد، پایگاه داعش در دیرالزور را نابود کرد، همین چندی پیش در معرض ترور قرار گرفت و بزرگترین و بی نظیرترین عملیات طی 70 سال گذشته علیه آمریکا با حمله موشکی به عین الاسد را هدایت کرد.
او هم می توانست بیاید جلو دوربین ها با خنده بگوید من هم بی اطلاع بودم، اما با جسارت، صداقت و شجاعت تمام که اندکی از آن در وجود مدیران غرب زده کشور نیست، مسئولیت اتفاق را با اینکه نقشی در آن نداشت و همان زمان مشغول فرماندهی عملیات علیه آمریکایی ها بود را برعهده گرفت. حاجی زاده همان راه شهید سلیمانی را ادامه می دهد اما معتقدم این کار او علاوه بر سردست گرفتن جانش که تا به امروز انجام داده، آبرویش را نیز فدای مردم و انقلاب کرد. حاجی زاده که در برابر ابرقدرت نظامی جهان آنگونه مثل شیر ظاهر می شود و به خاک سیاه می نشاند، حالا اینگونه متواضعانه در برابر مردم دست روی شاهرگ خود می گذارد و همه مسئولیت ماجرا را گردن می گیرد. سردار حاجی زاده قهرمان ملی است و او را باید قدر دانست. حقیقتا تفاوت یک مدیر انقلابی با شرافت با مدیران غرب زده دقیقا در همینجاها روشن می شود.
۴. باید هوشیار باشیم، امروز حاجی زاده و این خطای فاحش افسر پدافند بهانه است، توان دفاعی و موشکی کشور نشانه است. نباید گذاشت لاشخورهای سیاسی و ضدانقلاب که این روزها چشم دیدن همبستگی و عزت مردم ایران را نداشتند از فرصت سوءاستفاده کنند و کینه های بدری و خیبری خود را بر سر انقلاب خالی کنند. در دفاع از انقلاب و قهرمانان ملی چون سردار حاجی زاده ها و توان موشکی نباید تعارف کرد. در برابر بی حیایی ضدانقلاب و التقاطی ها که به این بهانه کل حیثیت و هویت انقلاب و نظام را نشانه گرفته اند باید ایستاد. آنها که نه درد مردم را دارند، نه بوی از انسانیت و شرافت برده اند و تنها منتظر فرصتی هستند تا مشغول لاشخوری سیاسی شوند.