خوشا به حالت سردار!
تشییع پیکر سردار حاج قاسم سلیمانی دیروز در تهران با سیل عظیم و انبوهی از عاشقان سردار آرامش و امنیت برگزار شد در این گزارش به حال و هوای بدرقه این شهیدان پرداخته ایم.
صبح روز دوشنبه میدان آزادی حال و هوای دیگری داشت؛ میدانی که همیشه پر از صدای بوق و تردد انواع ماشین بود و همیشه درون آن پر از جمعیتی بود که با یکی از نمادهای تهران عکس یادگاری میگرفتند حالا نه از اتوبوسها و صدای بوق ماشینها خبری بود و نه از افرادی که عکس یادگاری بگیرند؛ در عوض پر بود از مردمانی که از تهران و یا شهرهای اطراف آن خود را برای بدرقه سردار آرامش و امنیت، شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش خود را به آنجا رسانده بودند، جمعیتی عظیم و میلیونی که نظیرش را در هیچیک از راهپیماییها و یا اجتماعات انسانی نخواهید دید. سوز سرمای هوا همه را در شال و کلاه پیچانده بود اما آن هم باعث نشده بود که افراد برای بدرقه سردار قلبها و جنگها نیایند، زنان در چادرهای سیاه خود فرو رفته بودند و مردانی که گرد سپیدی از سر و رویشان میریخت ایستاده چشم به راه رسیدن پیکر سردارشان بودند.
از میدان آزادی هرچه به سمت خیابان انقلاب و دانشگاه تهران میرفتید به سیل عاشق سردار افزوده میشد، جمعیتی که همگان آن را با خردادماه سال ۶۸ و تشییع پیکر امام (ره) مقایسه میکردند، کاسبان هم به احترام تشییع پیکر سردار و یارانش مغازهها را تعطیل کردهاند اما از پارچههای سیاه عزاداری خبری نیست، هرچه هست پرچمهای قرمز رنگی مزین به نام «سیدالشهدا» و «یالثارات الحسین» است در کنار آنها شعارهایی مانند «نه سازش نه تسلیم نبرد با آمریکا» و «زین پس اگر کسی از مذاکره بگوید دهانش را خواهیم بست» و از همه مهمتر «انتقام سخت» بود که در دست عاشقان خودنمایی میکرد.
در میان جمعیت عکس حاج قاسم در دست همگان بود و آن را به سینه میفشردند، صدای بلندگوهای عزاداری با نوحههایی انقلابی میآمد. جمعیت «حیدر حیدر» گویان به شیون میپرداختند اغراق نکردهام؛ اگر بگویم صدایشان تا کاخ سفید هم رسیده است. گاهی صدای نوحهها بلندتر میشد و شوری حسینی به جمعیت داده میشد؛ همه فریاد زنان «مرگ بر آمریکا» میگفتند و به سردار دلها اطمینان میدادند که «راهت ادامه» دارد لحظه لحظه به فشار جمعیت اضافه میشد و از صدای بلندگوها مشخص بود که هنوز نماز را نخواندهاند. همه چشم به راه سردار بودند در کنار پیاده روها دستهای از جوانان نوحه «اهل حرم میر و علمدار نیامد» را به شکل «ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد» میخواندند و عزاداری میکردند مردم نیز با آنها همراه شده بودند به اعتقاد آنها فقط جسم سردار سلیمانی از آنها گرفته شده بود اما روحش هزاران سردار سلیمانی را به وجود آورده بود که همیشه در قلب آنها زنده بود.
خوش به حالت سردار!
در کنار خیابان خانواده سه نفره با بچه کوچکی در کالسکه منتظر رسیدن پیکر پاک سردار و یارانش بودند که با عزاداری جوانان آرام آرام اشک میریختند. وقتی که کمی خلوت تر شد از خانم درباره حس و حالش پرسیدم وی گفت: «زمانی که این خبر را شنیدیم هر لحظه منتظر تکذیب آن بودیم و باور از دست دادن سردار برای ما سخت بود اما پس از آنکه با تشییع پیکر سردار در شهرهای مختلف مواجهه شدیم دنیا بر سرمان آوار شد.» آن طرف تر دو پسر از همان نسل سومیهای انقلاب به دنبال جایی هستند که بتوانند دید بهتری داشته و با سردار قلبها و جنگها خداحافظی شایسته ای کنند آنها میگویند: «خوش به حالت سردار خداوند چه عزتی به تو و یارانت داده است که این چنین محبوب قلبهایی.»
مدیون حاج قاسم هستیم!
ساعت نزدیکی ۱۰:۳۰ صبح است نماز را خواندهاند و بغض رهبرمان از غم از دست ندادن سردار حاج قاسم سلیمانی شکسته است؛ حالا دیگر مردم نه تنها غم از دست دادن سردار را به دوش می کشند بلکه غم اشکهای رهبرشان را نیز به همراه دارند خانوادهای را در آن نزدیکی می بی نم. پدر و مادر به همراه دختر و پسرشان با عکسهایی از حاج قاسم منتظر رسیدن پیکرها هستند آقا رضا پدر خانواده میگفت پس از خواندن نماز صبح از ورامین برای بدرقه حاج قاسم و یارانش به تهران آمدهاند. او میگوید: «حاج قاسم منت زیادی بر گردن همه مردم ایران دارد.» به عقیده آقا رضا و خانواده اش حاج قاسم و یارانش بودند که امنیت و آرامش را برای ایران و مردمش فراهم کردند و خود را مدیون حاج قاسم و یارانش میدانند.
ساعت ۱۱ بود که پیکرهای پاک سردار حاج قاسم سلیمانی و یارانش به نزدیکیهای خیابان توحید رسیدند فشار و ازدحام جمعیت هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد، پیکرها بر بالای ماشینی قرار گرفته بودند در میان هزاران شاخه گل مانند بهشت و اشک و نوحه مردم سردار دلها و یارانش تشییع شدند و به سمت میدان آزادی در حرکت بودند. سیل جمعیت به دنبال ماشینها بود و هرکس شال یا چفیه ای را برای تبرک به دست سربازان میداد تا عطر حاج قاسم و یارانش را با خود به خانه برد، فشار جمعیت به نردههای خط ویژه اتوبوسها هم رحم نکرد و آنها را شکست؛ گویی هیچ سدی نمیتوانست این دریا را متوقف کند.
تشییع پیکر سردار حاج قاسم سلیمانی و یارانش ۷ ساعت طول کشید هرکسی از هر طیف و با هر نگرشی در این مراسم حضور داشت؛ مردمی که همگی یک وجه مشترک داشتند و عاشقان سردار بودند، مردمی که شاید در روزهای عادی بر سر موضوعات گوناگونی اختلاف نظر داشته باشند اما دیروز هرچه بود سراسر اتحاد، وحدت و همدلی بود؛ وحدتی که ابتدای راهی بزرگ بود و اولین قدم برای انتقامی سخت.
«خبرگزاری مهر»