باب تروری که آمریکا باز کرد گریبان خودش را می‌گیرد

کدخبر: 2343750

وزیر امور خارجه کشورمان گفت:آمریکا با این ترور، باب روش‌هایی را باز کرده است که دیر یا زود گریبان خودش را از شرق تا غرب عالم خواهد گرفت.

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در نشست افتتاحیه «مجمع گفت‌وگوی تهران؛ بیست و سومین کنفرانس بین‌المللی خلیج فارس» که در مرکز مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت امور خارجه خاطرنشان کرد:آمریکا با این ترور، باب روش‌هایی را باز کرده است که دیر یا زود گریبان خودش را از شرق تا غرب عالم خواهد گرفت. اما در یک جمله، پایان حضور شرور آمریکا در منطقه غرب آسیا آغاز شده است.

متن کامل سخنرانی وزیر خارجه کشورمان در این مجمع بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیکم و رحمه الله

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

من المؤمنین رجال صدقوا، ما عاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر

و ما بدلوا تبدیلا

صدق الله العلی العظیم

جناب آقای بن علوی؛ جناب آقای کرزای.

عالیجنابان و سفرای مقیم.

میهمانان محترم.

خانم­ها و آقایان.

ابتدا مایلم حضور شما را در تهران و در ساختمانی که از امروز به نام شهید سرافراز سردار سپهبد قاسم سلیمانی شناخته خواهد شد خوش آمد گویم. از برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در «مجمع گفت‌وگوی تهران» که در حساس‌ترین شرایط منطقه ما و به منظور هم اندیشی برای خروج از پارادایم خطرناک تجاوز، افراط و خشونت، تشکیل شده است سپاسگزارم و مایلم چند نکته را با شما اندیشمندان و صلح طلبان در میان بگذارم.

امروز در حالی در میان شما هستم که به واسطه جنایت و تروریسم دولتی ایالات متحده آمریکا یکی از دوستان شجاع، با تدبیر، خردورز، و آرمان خواهم، سپهبد شهید قاسم سلیمانی عزیز را از دست داده­ام. بزرگ مردی که عمری مجاهدت کرد تا همه ما در دنیایی بهتر و امن­تر زندگی کنیم، امروز به دست شقی­ترین آحاد بشر به ملکوت اعلی پر کشیده است. مردم ایران و تمامی استقلال­طلبان و استعمار­ستیزان منطقه، سوگوار این ضایعه سترگ هستند. آمریکا با ترور یکی از مقامات ارشد نظامی ایران، باب روش­هایی را باز کرده است که دیر یا زود گریبان خودش را از شرق تا غرب عالم خواهد گرفت.

ایالات متحده آمریکا بار دیگر به همگان ثابت کرد که هیچ تعهد و احترامی به قواعد و قوانین آمره بین‌­المللی ندارد. این همان رویکرد روان پریشانه و ضد حقوق بین الملل است که وقیحانه تهدید به حمله به میراث فرهنگی ایران که میراث مشترک تمدن و فرهنگ بشری است می‌نماید.

سپهبد شهید، قاسم سلیمانی "ندای" استقلال­‌طلبی منطقه­‌ای بود که دهه­‌هاست به واسطه شهوت­ بی­‌پایان اربابان زر و زور بین­‌المللی و متحدین نادان و فرصت­‌طلب شان در منطقه به شرایط ناگواری از تجمیع مشکلات و گرفتاری­های چندلایه دچار شده است. آن چه که در آغازین ساعات روز جمعه ۱۳ دی ماه اتفاق افتاد، نه تنها حمله به حاکمیت ملی عراق و ترور وحشیانه و بزدلانه سردار سرافراز ایران بود، بلکه هدف قرار دادن یکی از ارکان "تأمین­‌کننده امنیت" در داخل این جغرافیای دستخوش توطئه­‌های گوناگون، از القاعده گرفته تا داعش و جبهه النصره بود. گرو­هک‌هایی که دست پرورده ایالات متحده آمریکا و مستخدمین منطقه­‌ای‌اش ­می­‌باشند و بزرگترین دشمن خود را سردارانی، چون قاسم سلیمانی می­‌دانند.

جای تعجب نیست که رئیس جمهور بی ادب و گستاخ آمریکا با ارتکاب خطایی راهبردی برخاسته از حماقت و تکبر، بزرگترین فاتح نبرد بر علیه تروریسم و افراط­‌گرایی و "صلح­‌سازترین ژنرال" منطقه در چند دهه اخیر را ترور می­کند، و البته این بار قمار بزرگی کرده است و بداند وعده الهی تخلف ناپذیر است که حق پیروز است "والله غالب علی امره"

خانم­ها و آقایان

یکی از مهم­ترین مشکلاتی که منطقه پیرامونی ما گرفتار آن است برداشت­های غلط و سوء محاسباتی است که عمیقاً بر معادلات این منطقه تأثیر گذاشته و می­گذارد. اینجانب بار‌ها بر این نکته تأکید کرده­ام که این اختلال شناختی و سوء محاسبات برخاسته از آن، یکی از مزمن­‌ترین ریشه­‌های بحران فعلی منطقه است.

ایالات متحده برای چندمین بار نشان داد که چگونه می­تواند با سوء محاسبات و برداشت­های غلط از اوضاع داخلی ایران و منطقه، گام­های خطرناکی را در نا امن کردن جهان و البته و مألا کشور خود بردارد. عمق­ حزن و اندوه ملل منطقه و جهان اسلام و به ویژه تشییع مردمی و بی­‌سابقه­‌ای که ملت­های ایران و عراق از پیکر‌های مطهر سردار شهید سلیمانی و همرزمان جاودانه­‌اش از جمله شهید ابومهدی المهندس انجام دادند، مهم­ترین نشانه خطای عمیق برداشت­ها و محاسبات واشنگتن نسبت به ایران و منطقه است. تنها به این آمار توجه کنید که هزینه سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه غرب آسیا در دوران رئیس جمهور فعلی آمریکا با افزایش یک تریلیون دلاری به ۸ تریلیون دلار رسیده است. این جدا از خون­ها و جان­های معصوم بی­شماری است که با این سوء محاسبات ریخته و از دست رفته­‌اند.

بعید می­دانم بر کسی پوشیده باشد که بسیاری از رؤسای جمهور ایالات متحده آمریکا و این بار ترامپ، برای اهداف کوته­بینانه سیاست داخلی خود، یک منطقه و حتی جهان را به آتش و خون کشیده‌­اند. متأسفانه امروز با بزرگترین دروغ تاریخی روبرو هستیم، که ایالات متحده آمریکا با این همه کشتار وخونریزی، به دنبال خیر و صلاح جمعی و صلح و امنیت در جهان و منطقه است.

منطقه ما به دلیل تجاوز‌های بی­پایان ایالات متحده آمریکا و درگیری­های چند سال اخیر دچار وضعیت جنگ بی پایان­، افراطی­گری و خشونت شده است. به دلیل نگرش و رفتار ایالات متحده آمریکا و دنباله روان آن، جنگ که به عنوان یک استثناء در روابط بین الملل شناخته شده، متأسفانه به یک هنجار و قاعده در منطقه تبدیل شده است. این حلقه معیوبی است که باید توسط کنش­گران منطقه، و تمامی آن‌هایی که متعهد به صلح و آرامش هستند شکسته شود.

متأسفانه این اختلال شناختی و سوء محاسبات صرفاً به ایالات متحده منحصر نمی­‌باشد و برخی متحدین و همفکران منطقه­‌ای آن نیز به دلیل وابستگی مطلق به بیگانگان و خرید مشروعیت و امنیت از خارج، همین مسیر غلط و فاجعه بار را در پیش گرفته­اند، مسیری که به شکاف­ها و نبرد‌هایی انجامیده است که امروز بیش از هر زمان دیگری قابل مشاهده است: از نبرد هنجار‌ها گرفته تا برخورد راهبرد‌ها.

تأسف بارتر آن که این شکاف و نبرد‌های در جریان منطقه­ای، فضای تنفس را برای نیرو‌های شر در داخل و خارج منطقه فراهم آورده است که با سوءاستفاده از این شرایط و از طریق برساختن تهدید‌های جعلی و ناامن سازی­های مصنوعی به گسترش حضور نامشروع و غیرقانونی نظامی خود در منطقه بپردازند، که مهم­ترین بروز آن در درد و رنج بی پایانی است که ملت­های مظلوم منطقه از افغانستان تا عراق و سوریه و یمن و لیبی تحمل می­کنند. وجه دیگر این سیاست­های مخرب و آتش افروزانه، فروش صد‌ها میلیارد دلار سلاح­های ویرانگر به منطقه­ است که معادل یک چهارم کل فروش سلاح در جهان است.

حضار محترم

اختلالات و کمبود‌هایی که امروزه در منطقه شاهد آن هستیم، از قحطی "گفت‌وگوی میان منطقه­‌ای" گرفته تا فقدان تعاملات ساختاری و نهادینه شده، همه نشانه­‌های بارزی از این واقعیت است که شرایط منطقه رو به بهبود نیست. این تجمیع و تعمیق بحران­ها شاید برای برخی بدین معنی باشد که منطقه در یک بن بست مفهومی و عملی قرار گرفته است.

به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران عمیقاً معتقدم که اگرچه راه حل بحران­های کنونی به ظاهر دور به نظر می­رسد، اما در واقع "نزدیک و در دسترس" اند.

برای این که این "دور" را "نزدیک" کنیم علاوه بر اراده سیاسی و تجمیع توانایی­های منطقه ای، نیازمند یک تغییر پارادایمی هستیم. تغییری که علاوه بر شجاعت، یک تلاش دسته جمعی را لازم دارد.

پارادایمی که امروز بر منطقه ما تحمیل شده و دانسته یا ندانسته، توسط برخی در منطقه باز تولید می­شود، بر این اصل قرار گرفته است که سلاح آمریکایی و جنگ، امنیت می­آورد. به باور من آنچه که در پهنه جغرافیایی غرب آسیا و خلیج فارس امنیت آورده و صلح پایدار تولید می­کند، ارتقاء همبستگی درون منطقه‌­ای، تفاهم مشترک و روابط مبتنی بر همکاری است.

سنگ بنای هر حرکت معناداری در این منطقه از فهم متقابل آغاز می­‌شود و مفاهمه نیز نیازمند گفتگو است. آنچه که امروز منطقه بیش از هر زمان دیگری به آن نیازمند است، یک گفتگوی فراگیر و جامع درون منطقه­ای است. این بنای طرحی است که ایران سال‌ها در چارچوب سازمان ملل متحد به دنبال آن بوده است. طرحی که امروز با ابتکار رئیس جمهوری محترم ایران به عنوان پویش صلح هرمز شناخته می­شود.

این ابتکار با در نظر گرفتن واقعیت­های منطقه و با باور قطعی بر اینکه یک معماری جدید و فراگیر به دور از زبان تجاوز و تهدیدی که میراث استعماری برای این منطقه بوده است، نه تنها "ممکن"، بلکه "ضروری­ترین" امری است که همگان می­بایست در این منطقه به دنبال آن باشیم. این همان منطق و زبانی است که اربابان زر و زور که منافع خود را در جنگ و شکاف می­‌بینند از آن بیزارند و با تمام وجود حتی با ترور به دنبال جلوگیری از آن هستند.

خانم­ها و آقایان

مسیری که آمریکا برای خود و منطقه در پیش گرفته است مسیر ناامنی، جنگ و خونریزی است. اما ایران به عنوان صدای واحدی که از قلب تک تک فرزندان این مرز و بوم کهن و پرغرور بر می­خیزد ندای صلح و آرامش برای منطقه است.

اخراج ایالات متحده آمریکا از منطقه غرب آسیا، سرنوشت محتوم استفاده افسارگسیخته واشنگتن از ابزار‌های جنگ، تحریم و ترور است. ایالات متحده آمریکا جواب قاطع و حتمی گستاخی خود را در زمان و مکانی که حداکثر درد را احساس کند خواهد گرفت، اما در این جا مایلم به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران این پیام را به منطقه ارسال کنم که تهران همچنان لنگر صلح و امنیت و محور توسعه منطقه­ای خواهد ماند. جمهوری اسلامی ایران راه حل گراست و کلیه کشور‌های منطقه باید محور راه حل در پرونده‌های متعدد منطقه‌ای باشند.

البته روشن است در این مسیر همراهی همه همسایگان و گام­های روشن از سوی همگان ضروری است. امنیت با سنگ­‌اندازی در حریم همسایه حاصل نمی­‌شود. باور ما، امنیت برای همه است.

این نقطه مهمی در تاریخ منطقه و جهان است تا ما کشور‌های پیرامون تنگه هرمز، با کنارگذاشتن پارادایم حذف و دشمن تراشی بر اساس توهم خرید امنیت و توسعه از خارج-که حاصلی جز جنگ و نابسامانی برای منطقه ما و جهان نداشته است-و با پذیرش پارادایم فراگیری و هم‌افزایی منطقه‌ای- که تنها روش واقع بینانه خروج از تسلسل بحرانی کنونی است-به سوی آینده­ای سعادتمند و شکوفا با چشم اندازی روشن برای نسل­های آتی برویم؛ و این تحقق بزرگترین آرزوی برادر شهیدم سردار قاسم سلیمانی است.

از توجه شما سپاسگزارم.

«باشگاه خبرنگاران جوان»

ارسال نظر: