محمدمحسن فایضی
۳ نکته درباره پاسخ ایران به ترور شهید سپهبد سلیمانی
پاسخ ایران به جنایت آمریکاییها ضمن هوشمندی، مستمر بودن در کنار تداوم روند مقاومت منطقهای ایران و دستاوردهایش در منطقه، باید یک پاسخ انتقام جویانه صریح باشد تا ضمن اقناع افکار عمومی، بازدارندگی لازم برای تکرار نشدن این اقدامات از سوی آمریکاییها و اسرائیل در منطقه را با خود همراه داشته باشد.
محمدمحسن فایضی: روز جمعه 13 آبان 98 در تاریخ ایران و جبهه مقاومت رنگ سیاه گرفت؛ خبر شهادت سردار سلیمانی با شلیک مستقیم پهپادهای آمریکایی در فرودگاه بغداد شوکی بود که بر همه مردم مدافع منطقه وارد شد. پس از اعلام خبر شهادت حاج قاسم و اعلام رسمی ترامپ در برعهده گرفتن این اقدام تحلیلهای گوناگونی در خصوص چگونگی و چیستی و بایدهای کنش و واکنشهای ایران در قبال این اقدام شرورانه و عجیب ترامپ علیه یکی از بالاترین مسئولین جمهوری اسلامی و همچنین رهبر حشدالشعبی در فضای مجازی منتشرشده است. این اقدام آمریکاییها در وهله نخست نگاهها را بهسوی نوع واکنش ایران سوق داد. بهگونهای که بسیاری در نخستین ساعات بیانیههایی در خصوص لزوم واکنش یا دعوت به خویشتنداری منتشر کردند. چیزی که نشان میدهد حتی برخی حامیان مقاومت هم از چیزی در آینده این تحولات نگراناند. بهطور نمونه آیتالله سیستانی پس از محکوم کردن حملات در بیانیه خود آوردهاند: «این اتفاقات و حوادث مشابه، هشدار میدهد که کشور در شرایطی بسیار سخت به سر میبرد و همچنان که طرفهای ذیربط را به خویشتنداری و رفتار خردمندانه دعوت میکنیم، دست خود را برای دعا بهسوی پروردگار بلند مرتبه و قادر بلند میکنیم تا شر اشرار و حیله فُجّار را از عراق و مردمش دور گرداند» همچنین روایت سردار فدوی (جانشین فرمانده کل سپاه) از پیام آمریکا به ایران پس از شهادت سردار سلیمانی نشان میدهد که دغدغه نخست آمریکاییها هم واکنش ایران است: «آمریکاییها صبح جمعه به روش دیپلماسی و غیره متوسل شدند و حتی گفتند اگر میخواهید انتقام بگیرد، متناسب با کاری که ما کردیم، انتقام بگیرید؛ در حالی که آنها نمیتوانند چیزی را تعیین کنند». نگرانی آمریکاییها حتی به خارج از سیاست هم کشیده شده است. بهگونهای که تیم ملی آمریکا از ترس اردویش در قطر را لغو کرد. سایت فدراسیون فوتبال آمریکا اعلام کرد برخلاف برنامه قبلی اردوی تیم ملی این کشور در قطر به خاطر بالا گرفتن تنشها پس از ترور سردار ایرانی لغو شده است. ۱- پیگیری حقوقی و دیپلماسی؛ حداقل خواسته مردمی
حداقل خواستهای که در جواب به اقدام آمریکاییها انتظار میرود پیگیری حقوقی و دیپلماسی شهادت سردار مقاومت در مجامع بینالمللی است. اقدامی که با نامه ایران به شورای امنیت هم آغاز شده است. سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل طی نامهای به رئیس این شورا آورده است: «اقدام آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی و همراهان وی با هر معیاری، یک اقدام تروریستی جنایتکارانه بوده و موجب مسئولیت بینالمللی دولت آمریکا است. این اقدام غیرقانونی و در عین حال ماجراجویانه آمریکا توخالی بودن ادعای این کشور مبنی بر مبارزهاش با تروریسم را آشکار میسازد. در واقع، آمریکا در حال جنگ با کسانی است که با تروریستها مبارزه میکنند. در عین حال، شورای امنیت باید به مسئولیت خود عمل کرده و با توجه به پیامدهای وخیم این ماجراجویی نظامی و خطرناک آمریکا بر صلح و امنیت بینالمللی، این اقدام جنایتکارانه غیرقانونی را محکوم کند. جمهوری اسلامی ایران تمام حقوق خود تحت حقوق بینالملل را برای اتخاذ اقدامات لازم در استیفای حق ذاتی دفاع مشروع، محفوظ میدارد». پاسخ به پیامهای ارسال شده از سوی سفیر سوئیس و احضار دوباره حافظ منافع آمریکا در تهران بخشی از این پاسخ و روند است. صبح روز شنبه هم در اخبار آمد کهوزیر خارجه قطر به ایران سفر کرده است، یعنی آمریکاییها در تلاش برای رساندن پیغام به ایران و کنترل پاسخ تهران به هر روشی هستند. اما در تداوم مسیر پاسخ دیپلماسی تا زمانی مشخص باید تمام این پیغامهای ارسالی رد و با شدت کامل پاسخ داده شود. این را هم باید دانست که آمریکاییها از منظر حقوقی استدلالی برای دفاع از خود ندارند. رضا نصری حقوقدان بینالمللی و کارشناس سیاست خارجه به خبرنگار «تابناک» در این خصوص گفته است: «آمریکا یک مقام عالیرتبه نظامی ایران را - در یک عملیات نظامی - در یک کشور ثالث، بدون اجازه آن دولت، به قتل رسانده است. در توجیه این جنایت، وزارت دفاع آمریکا بیانیه ضعیفی - با استدلالهای بیاساس و آشفتهای - منتشر کرده که در آن تلاش شده با خلط چند مقوله حقوقی و توسل به «مبهمنویسی» به اقدام غیرقانونی خود جلوه قانونی ببخشد. در واقع، در این بیانیه هم به مقوله «حق دفاع مشروع» اشاره شده، هم بحث «بازدارندگی» عنوان شده، هم «سوابق» شهید سلیمانی مطرح شده و هم به اینکه سپاه پاسداران در لیست «سازمانهای تروریستی خارجی» وزارت امور خارجه آمریکا قرار دارد اشاره شده است؛ به عبارت دیگر، وزارت دفاع آمریکا - و همچنین شخص پومپئو در مصاحبات تلویزیونی و ترامپ در توئیتهای خود- تلاش کردهاند با خلط این چهار مبحث مخاطب را سردرگم کرده و یک توجیه «حقوقی» برای این جنایت بتراشند. حال اینکه حتی ملقمه این توجیهات ذرهای مشروعیت قانونی به این اقدام جنایتکارانه نمیبخشد». این حقوقدان بینالمللی درباره دلایل خود در رد ادعاهای حقوقی مقامات آمریکایی گفت: «اولاً ایران و آمریکا در حالت جنگ (نزاع مسلحانه) با یکدیگر قرار ندارند تا میان آنها قوانین جنگی -که در برخی شرایط هدفگیری نظامیان طرف مقابل را موجه میداند- حاکم باشد. از جانب ایران نیز حمله مسلحانهای که توجیهگر توسل به اصل ۵۱ منشور سازمان ملل بوده باشد صورت نگرفته است».
۲- مقدمه سازی خروج آمریکا از عراق
یکی از پاسخهایی که باید با هوشمندی دنبال شود، مقدمه سازی برای خروج آمریکاییها از عراق باشد. بخشی از جریانهای عراقی حتی پیش از اتفاقات روز جمعه تصویب قانون خروج آمریکا از عراق را دنبال میکردند؛ اما باید این را هم در ملاحظات قرارداد که متأسفانه بهواسطه ضعف دولت داخلی عراق و نفوذ کاخ سفید طی دهه گذشته بر بخشهای مختلف امنیتی و سیاسی عراق این اتفاق بهسادگی رخ نخواهد داد.
لذا باید طی یک راهبرد هوشمندانه مسیری توأم از تصویب قانونی در کنار هزینهتراشی نظامی و آبرویی برای آمریکایی در عراق مقدمه خروج نیروهای آمریکایی از این کشور ایجاد شود. ضمن آنکه باید توجه داشت در این راهبرد نباید بهگونهای عمل شود که فرصت به رسانههای غربگرای منطقهای داده شود که به مخاطبان عراقی این گزاره القا شود که کشور آنان به محل هزینه پردازی نزاع ایران-آمریکا تبدیل شده است. شهادت «ابومهدی المهندس» و تصمیمات و بیانیههای منتشرشده از سوی شخصیتهای عراقی از جمله مقتدی صدر نشان میدهد اخراج آمریکاییها از عراق ممکن است. هزینه سازی نظامی و هدف قرار گرفتن پایگاههای آمریکایی در عراق میتواند مستمر و در زمانهای مختلف طی چند ماه رخ دهد تا بهمرور و بدون تنش مقطعی پرفشار و غیرقابل کنترل رخ دهد. ۳- پاسخ داده نشود؛ شرارتها تکرار میشود
اما مهمترین بخش از واکنش ایران به جنایت آمریکاییها، پاسخ سخت و کوبندهای است که از نوع یک انتقام است؛ زیرا شواهد نشان میدهد آنچه آمریکاییها و ترامپ را به این تحلیل رسانده که به این اقدام دست بزنند عدم واکنش شدید از سوی تهران است. میتوان اینگونه فرض گرفت که با تحولات رخداده در آبان ماه پس از سهمیهبندی شدن بنزین و وضعیت اقتصادی ایران اکنون ترامپ و تیمش به این نتیجه رسیده باشند که وضعیت کنونی فرصت مناسبی برای آغاز مرحله جدیدی از فشار حداکثری علیه تهران با زمینه سازی پرونده منطقهای و محور مقاومت است. این سناریو با سخنان روزهای اخیر مسئولین آمریکایی به نظر میرسد به واقعیت نزدیکتر باشد. ضمن آنکه نباید فراموش کرد ممکن است نوع کنش دولت در ماه اخیر در قبال موضوعات داخلی و چالش داخلی و ارز، دولت ترامپ را در رسیدن به این تحلیل کمک کرده باشد. لذا باید پاسخی به آمریکاییها داد که گمان نکنند جمهوری اسلامی در نقطهضعف قرار دارد و تکرار این سناریو ممکن است. حسین شریعتمداری در سرمقاله روز شنبه خود در روزنامه کیهان به خوبی به این مسئله اشاره میکند: «امریکا و متحدان منطقهای آن در اتاق شیشهای نشستهاند و از همه سو آسیبپذیرند. از این روی به جرأت و با اطمینان میتوان گفت که تمامی مقدمات و زمینهها برای انتقام سخت از آمریکای تروریست آماده است و تأخیر در انتقام میتواند به انتظار مردم خدشه وارد کند. احضار سفیر سوئیس و اعتراض به جنایت آمریکا، اگرچه در عرف دیپلماتیک، اقدامی بایسته و شایسته است ولی سخنگوی محترم وزارت خارجه از دو بار احضار سفیر سوئیس خبر میدهد که بار دوم برای پاسخ به پیام آمریکا بوده است! این رفت و آمدها و پیام دادن و پیام گرفتنها نگرانکننده است و میتواند ترفند آمریکا برای به سردی کشاندن ماجرا و رهایی از انتقام سخت باشد! در بیانیه شورای عالی امنیت ملی نیز عبارت «این جنایتکاران با انتقام سخت منتقمین خون سردار سلیمانی در زمان و مکان مناسب روبهرو خواهند شد»! میتوانست نباشد چرا که جمله «زمان و مکان مناسب» در عرف دیپلماتیک رنگ و بوی قاطعیت ندارد!» جمعبندی پاسخ ایران به جنایت آمریکاییها باید ضمن هوشمندی، مستمر بودن در کنار تداوم روند مقاومت منطقهای ایران و دستاوردهایش در منطقه، باید یک پاسخ انتقامجویانه صریح هم به همراه داشته باشد تا ضمن اقناع افکار عمومی، بازدارندگی لازم برای تکرار نشدن این اقدامات از سوی آمریکاییها و اسرائیل در منطقه را با خود همراه داشته باشد. ذکر این نکته ضروری است که نزدیک بودن انتخابات آمریکا که در تابستان آینده برگزار میشود برگ برندهای برای ایران در شیوه پاسخدهی است؛ زیرا ترامپ قطعاً به جنگ و تنش غیرقابل کنترل فکر نخواهد کرد. بسیاری از تحلیل گران معتقد بودند با در پیش بودن انتخابات آمریکا در تابستان آینده و شروع شدن فرآیند رسمی تبلیغات انتخابات 2020 در ماههای پیشرو ترامپ به دنبال تنش در منطقه نخواهد بود؛ زیرا این تنش هم با شعارهای 4 سال گذشتهاش در تضاد خواهد بود و هر تنشی میتواند بر قیمت انرژی که یکی از اصلیترین مؤلفههای انتخاباتی است تأثیر بگذارد و آرا را علیه وی تقویت کند.
«راسخون»