نگاهی به راهبردهای ضد ایرانی کاخ سفید
چرا انتقام سخت؟
انتقام سخت باید هوشمندانه، قاطع، متناسب و گسترده و البته نامتقارن باشد و میدان بازی را تغییر دهد. این انتقام سخت در روابط بین الملل بهترین و کارآمدترین ابزار برای جلوگیری از ایجاد جنگ و ایجاد بازدارندگی برای امنیت منطقه ای خواهد بود. در این شراط پاسخ قاطع نظامی امنیت آفرین و مانع از جنگ خواهد شد.
نسیم آنلاین ؛ علیرضا فقیهی راد: پس از شهادت فرمانده دلاور جبهه بین المللی مقاومت و محبوب قلوب سپهبد شهید قاسم سلیمانی و پیام رهبرمعظم انقلاب و اشاره به «انتقام سخت» از نیروهای تروریست آمریکایی شاهد موج عزت و حماسه مردمی برای اجرای فوری انتقامی سخت به آمریکا بودیم. اما چرا ایران باید پاسخی قاطع، هوشمند و گسترده به این اقدام تروریستی آمریکا بدهد؟
دولت آمریکا در دوره ترامپ با اتخاذ راهبرد فشار حداکثری یک جنگ تمام عیار ترکیبی در حوزه های اقتصادی، سایبری، عملیات روانی و نیمه سخت با استفاده از گروهک های اپوزیسیون علیه ایران به راه انداخته است تا ایران را مجبور به تغییر رفتار و نهایتا تغییر رژیم کند. در همین راستا آمریکا در 16 اوت 2018 گروه ویژه اقدام علیه ایران را به ریاست برایان هوک تشکیل داد، که در زمان اعلام این گروه ویژه، برایان هوک آن را برای پیگیری و اجرایی کردن راهبرد فشار حداکثری آمریکا خواند و گفت: «راهبرد جدید ما تمام مصادیق تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران را پوشش میدهد و گروه جدید اقدام ایران نیز روی اجرای این راهبرد تمرکز میکند.» در ادامه در 8 آوریل 2019 سپاه را در لیست گروه های تروریستی قرار داد، حملات سایبری علیه زیرساخت های ایران را در دستور کار قرار داد و ایجاد فضای شبحِ جنگ با مانورهای عملیات روانی مانند اعزام ناوهواپیمابر آبراهام لینکلن، تحریم های نهادها و افراد منتسب به مقام معظم رهبری، تحریم پتروشیمی، تحریم مجدد بانک مرکزی با برچسب تروریسم، ایجاد خرابکاری های امنیتی و ترور در ایران، هماهنگی و فشار به انگلیس جهت توقیف نفتکش ایران در جبل الطارق، تحریم وزیر امور خارجه ایران و اعمال محدودیت در آمریکا، فشار به کشورهای دیگر جهت همراهی با تحریم های آمریکا و نهایتا تلاش برای شورش های داخلی در کشور به وسیله گروهک های ورشکسته ضدانقلاب و ایجاد حوادثی چون اغتشاشات آبان ماه همگی بخش هایی از پازل آمریکا ذیل راهبرد فشار حداکثری است.
ترامپ که تاکنون نتوانسته است دستاوردی از این اقدامات ذیل راهبردفشار حداکثری برای انتخابات ریاست جمهوری خود کسب کند، پس از ایجاد فتنه و آشوب در محور مقاومت در لبنان و عراق، اکنون به دلایلی با به شهادت رساندن فرمانده ارشد سپاه قدس شهید سلیمانی، سطح درگیری را بالاتر آورده و از جنگ نیابتی که سال ها در برابر ایران در سوریه و لبنان و عراق و یمن شکست خورده حالا عملا وارد فاز درگیری مستقیم شده است.
آنچه می تواند از زمینه های اتخاذ این تصمیم احمقانه ترامپ باشد، آن است که اولا پس از هدف قراردادن پهباد آمریکایی توسط ایران و عدم واکنش آمریکا موجبات شکست بزرگ و تحقیر ترامپ و ایالات متحده آمریکا شده بود و متحدان آمریکا نیز اعتماد خود را به حمایت آمریکا از دست دادند. لذا ترامپ در آستانه انتخابات و جهت اعاده حیثیت آمریکا به دنبال یک برگ برنده بود دوما برآورد آمریکایی ها این بوده که در شرایط فعلی ایران درگیر مسائل داخلی و وقایع آبان ماه است و توان و قدرت اعمال نفوذ در منطقه را از دست داده است سوما آمریکا فرصت آشوب های اخیر در عراق و لبنان و ایجاد اختلاف بین مردم این کشورها زمان مناسبی برای اقدام در این سطح برای قدرت نمایی و امتیازگیری از جمهوری اسلامی فرض کرده است.
آمریکا به نتیجه رسیده که فشار اقتصادی به تنهایی جوابگو نیست، و ذیل راهبرد فشارحداکثری اقدامات منطقه ای ضد ایرانی و ورود به فاز امنیتی_نظامی را نیز در دستور کار قرار داده است. هدف آمریکا در مرحله اول تغییر رفتار و عقب راندن ایران به محیط داخلی و تغییر نظم منطقه ای ضد ایران است.
در چنین شرایطی تنها اقدام ضروری و فوری پاسخ نظامی قاطع، هوشمند، متناسب و بازدارنده است که آمریکا را از تداوم مسیر فعلی پشیمان خواهد کرد و موجبات بازدارندگی فعال ایران خواهد شد. همچنان که پس از زدن پهباد گلوبال هوک آمریکایی، ایران با نمایش عملی بازدارندگی کارآمدترین ابزار حفظ صلح و جلوگیری از جنگ را به کار برد و موجبات عقب نشینی آمریکا را در پی داشت.
اگر آمریکا و ترامپ همانند برجام اطمینان حاصل کنند که هر اقدامی از سوی آنها هیچگونه واکنشی از جانب ایران به همراه نخواهد داشت، برای فشار بیشتر و البته امتیاز برای انتخابات آینده ریاست جمهوری قطعا در تکرار این رفتارها تعلل نخواهد کرد. لذا انتقام سخت باید به گونه ای باشد تا این پیام را به آمریکا مخابره کند که تداوم این روند امنیت تمامی سربازانش در تمامی دنیا را به خطر خواهد انداخت و تبعات آن فراتر از انتظار و کاملا غیرقابل پیش بینی است. سطح پاسخ باید زمین جدید بازی آمریکا را با سرعت و قاطعیت تغییر دهد و موازنه قدرت را که دستخوش تغییرات شده است را به نقطه تعادل برساند.
از طرفی آنچه در راهبرد بازدارندگی به عنوان یکی از شروط مطرح است اصل معتبرسازی تهدیدات است. اگر تهدید ایران به انتقام سخت عملی نشود یا در سطحی پایین باشد قطعا این بازدارندگی حاصل نخواهد شد و به دلیل اینکه سیستم بازدارندگی در لبه آشوب حرکت می کند، کوچکترین تخطی از این اصول سیستم را به جنگ می کشد.
بنابراین انتقام سخت باید هوشمندانه، قاطع، متناسب و گسترده و البته نامتقارن باشد و میدان بازی را تغییر دهد. این انتقام سخت در روابط بین الملل بهترین و کارآمدترین ابزار برای جلوگیری از ایجاد جنگ و ایجاد بازدارندگی برای امنیت منطقه ای خواهد بود. در این شراط پاسخ قاطع نظامی امنیت آفرین و مانع از جنگ خواهد شد.