توپخانههای رسانهای لندن چگونه کار میکند؟
اعتراضات آبانماه ایران که با دخالت آشوبگران به انحراف رفت یک نکته ویژه داشت و آن تمرکز ویژه سه رسانه فارسی زبان مستقر در لندن بود. این رسانهها گویا خود را آماده این شرایط کرده بودند. بهنحوی که با آغاز سهمیهبندی بنزین و شروع برخی اعتراضات در شهرها حرکت هماهنگ این سه رسانه که دو مورد آن تحت کنترل انگلیس و دیگری تحت حمایت سعودی است شروع شد و خط آشوب و تخریب گسترده اموال عمومی از سوی این رسانه پررنگ شد. در این گزارش به حرکت مشترک این شبکهها خواهیم پرداخت.
اعتراضات آبانماه ایران که با دخالت آشوبگران به انحراف رفت یک نکته ویژه داشت و آن تمرکز ویژه سه رسانه فارسی زبان مستقر در لندن بود. این رسانهها گویا خود را آماده این شرایط کرده بودند. بهنحوی که با آغاز سهمیهبندی بنزین و شروع برخی اعتراضات در شهرها حرکت هماهنگ این سه رسانه که دو مورد آن تحت کنترل انگلیس و دیگری تحت حمایت سعودی است شروع شد و خط آشوب و تخریب گسترده اموال عمومی از سوی این رسانه پررنگ شد. در این گزارش به حرکت مشترک این شبکهها خواهیم پرداخت.
«بیبیسی» فارسی؛ کنار رفتن حرفهایگری ادعایی
«بیبیسی» فارسی به تبع شبکه جهانی «بیبیسی» خود را شبکهای حرفهای میداند که انتشار هر خبری درآن با چندمنبع کنترل میشود تا در صورت صحت و راستیآزمایی روی خروجی منتشر شود اگرچه شاید این ادعا در بخشهایی از این رسانه درست باشد اما عملکرد «بیبیسی» فارسی نشان میدهد که از این ادعا فقط نشانی مانده است. سابقه این شبکه در فتنه88 نشان میدهد که این شعار فقط یک شعار است نه چیزی که باید به آن عمل کرد.
در روزهایی که ایران بهدلیل دخالت اغتشاشگران در تظاهرات مسالمتآمیز به آشوب کشیده شد این رسانه سعی میکرد با انتشار فیلمهایی که هیچ منبع قابل اتکا جز صدای روی فیلم نداشت که بر آتش این اغتشاش بدمد. البته برای ظاهرسازی هم که شده مسوولان «بیبیسی» سعی میکردند با برگزاری میزهای تحلیلی وانمود کنند با مسائل داخل ایران کارشناسی شده برخورد میکنند اما حضور افراد تکراری و البته معاند با نظام ایران نشان میداد که این شبکه برنامههای به اصطلاح تحلیلیاش فقط روکشی برای پمپاژ آشوب به داخل ایران است.
موید این مطلب هم انتشار پستهای متعدد از درگیری در ایران در صفحات اجتماعی این رسانه بود بهنحوی که اینستاگرام و توییتر «بیبیسی» در مدت کوتاهی مملو از این مدل فیلمهایی که «بیبیسی» برای رفع مسوولیت تنها جملهای کلیشهای «بیبیسی از صحت این فیلم مطمئن» نیست را درج میکرد اما بمباران خبری را براساس منابع غیرموثق و حتی دروغ ادامه میداد. آخرین دروغ این شبکه دستگیری تعدادی از بسیجیان به جرم سرکوب مردم بود که توسط مراجع امنیتی هم تکذیب شد اما این شبکه از ادعای خود دست برنداشت. «بیبیسی» فارسی در مرکز لندن و در مرکز رسانهای در خانه رسانه (en) در لندن مستقر است که عموماً مرکز تجمعات ضددولتی است.
در اطراف این شبکه عموماً کارتن خوابها و بیخانمانها هم مستقر هستند اما هیچیک از کارمندان ایرانی «بیبیسی» فارسی هیچگاه تصویری از این مسائل که در اطراف محل کارشان رخ میدهد منتشر نمیکنند و بالطبع در خروجی این رسانهها هم چنین مسائلی مشاهده نمیشود البته این شبکه در هماهنگی کامل با نظام رسانهای انگلیس اعتراضات گروهی از مردم در اعتراض به دولت را آشوب خواند و برخورد خشن پلیس با آنها را قانونی جلوه داد.
«بیبیسی» فارسی طبق اسناد منتشرشده در سایت این شبکه از طریق شبکههای داخلی (حق اشتراک شهروندان انگلیسی) و بخش جهانی (وزارت امور خارجه بریتانیا) تأمین میشود. در سالهای اخیر برخی مجریان و برنامهسازان این شبکه جهت تقویت دیگر رسانه فارسیزبان به این شبکه کوچ کردند.
منوتو؛ سرگرمی با کمی خشونت!
یک سال بعد از تأسیس «بیبیسی» فارسی رسانهای در انگلیس متولد شد به نام منوتو. مالکیت این شبکه در اختیار کیوان و مرجان عباسی بود که اصولاً تصویری از آنها در این شبکه نبود و کسی هم سابقهای از آنها نداشت. رویکرد این شبکه در همان ابتدا بحث سبک زندگی بود و برنامههای پخش شده هم در همان راستا بود. آکادمی و بفرمایید شام دو برنامه اصلی این شبکه بود و سایر برنامهها هم در راستای عرفی کردن زندگی مسلمان ایرانی و تلاش برای خالی کردن هر نوع دینمداری از زندگی آنها بود. این مدل به صورت خیلی نامحسوس در برنامههای این شبکه اجرا میشد. این شبکه علاوه بر مسائل فرهنگی سعی کرد با پخش مستندهایی درباره حکومت پهلوی اذهان مردم را هم نسبت به آن کانالیزه کند و پخش مستندهایی متعدد درباره سران این رژیم در این راستا بود.
منوتو تا سالها سعی میکرد به صورت مستقیم از ورود به مسائل سیاسی ایران پرهیز کند اما بالاخره طاقت نیاورد و با راهاندازی اتاق خبر بخت خود در این حوزه را آزمایش کرد. هرچند برخی روزنامهنگاران شاغل در ایران به این شبکه کمک میکردند ولی خروجی نهایی این بخش خیلی ناشیانه و غیرحرفهای بود بهنحوی که اصولاً خیلی جدی تلقی نمیشد. رویکرد منوتو در ماجرای اعتراضات آبانماه اما متفاوت از این مسأله بود. دیگر آن پردهپوشی کنار گذاشته شده بود و تمام رویکرد این شبکه تشویق و تبلیغ تخریب و خرابکاری بود.
در همان روزهای ابتدایی آنچه در این شبکه و صفحات اجتماعیاش منعکس میشد صدای آشوب و اغتشاش بود و آنچه مفقود بود صدای واقعی مردم معترض ایران. شبکه منوتو در سال1393 با هماهنگی دولت با این کشور این شبکه به ساختمان کانال پنج شبکه دولتی انگلیس نقل مکان کرد که محل ساخت سریالها و فیلمهای هالیوودی بوده است. حمید بعیدینژاد، سفیر ایران در لندن در 28آبان امسال در صفحه توییتر خود نوشت: «تراز مالی شبکه منوتو» نشان میدهد که از نظر اقتصادی شرکتی کاملاً ورشکسته است. از 95میلیون پوند سرمایه، این شبکه فقط 3میلیون درآمد داشته و بقیه ضرر بوده است. این شبکه که از طریق تزریق پول و اموال به غارت رفته ملت ایران توسط خانواده پهلوی اداره میشود به دستگاه تبلیغاتی پهلوی مبدل شده است.
حرفهای فارسی از گلوی سعودی
چند هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال96 یک رسانه فارسی زبان دیگر متولد شد. اسمش را «ایران اینترنشنال» گذاشته بودند. عواملش هم از کارمندان سابق «بیبیسی فارسی»، «صدای آمریکا»، «منوتو» و «یورونیوز» استخدام شده بودند تا بتواند شبکهای قوی بسازند هر چند نتیجه کار چیزی میان «بیبیسی فارسی» و «صدای آمریکا» بود با شکل و شمایل «صدای آمریکا». «ایران اینترنشنال» اما نتوانست آنچنان که باید در تضعیف رسانهای ایران مؤثر باشد بنابرایران سعی کرد راهی را امتحان کند که صدایش شنیده شود.
این امکان را تروریستهای مسلح حملهکننده به رژه نیروهای مسلح ایران در اختیار آنها گذاشتند و این شبکه شد تریبون اختصاصی این گروه ترویست و ایران اینترنشنال شد شبکه حامی تروریستها. از اینجا به بعد دیگر همه این شبکه را با این سابقه سیاه میشناختند اما یک مسأله مهم دیگر هم بود و آن وابستگی این شبکه به دلارهای سعودی بود. هرچند هرازگاهی مطالبی درباره وابستگی مالکیت این شبکه به سعودیها مطرح بود اما مطالب افشاگرانه خبرنگار گاردین پس از قتل روزنامهنگار سعودی دیگر پرده لاپوشانی را انداخت. این بدنامی وابستگی به سعودی باعث شد تعدادی از کارمندانش شبکه را ترک کنند هر چند برخی مثل «مزدک میرزایی» به آن پیوستند.
آشوبهای اخیر به مثابه فرصتی استثنایی برای گردانندگان این شبکه بود تا کامشان شیرین شود و اینچنین شد که رسانهای خبری برای دلخوشی مالکان سعودیاش شد شبکه جنگی و حتی در روزهایی که اینترنت در ایران به دلایل امنیتی قطع شده بود سعی میکرد با خبرسازیهای ظاهری تنور آشوب را گرم نگه دارد حداقل برای دل اپوزیسیون خارجنشین. ایران اینترنشنال در حوزه رسانهای ایران شبکه مهمی محسوب نمیشود بلکه اهمیت آن بهدلیل حضور سعودیها در پشتپرده شبکه است.
نگار مرتضوی، از کارمندان سابق این شبکه گفته بود «عربستان سعودی بهصورت نظاممند و بسیار مجدانه در راستایی جدید در فضای رسانهای تلاش میکند، چون دنبال نفوذ و اعتبار است و حاضر است پول زیادی هم بابتش بپردازد.»
«روزنامه صبح نو»