حال چه باید کرد؟
اعتراضات «بنزینی»؛ سردرگمیها و بایدها
اصلاح طلبان به دنبال تکرار تجربه شان در تقابل با هاشمی از ۷۴ تا ۷۹ در مورد دولت فعلی هستند و می خواهند با آن مرزبندی کنند، انتقاد از دولت، استعفا در مجلس و... برای این مرزبندی و ایجاد محبوبیت مردمی در شرایطی است که انها در کشتی دولت مورد حمایتشان در حال سقوطند. اصولگرایان دو دسته شده اند توجیه گران وضع موجود و کسانی که صرفا به دنبال استفاده برای تقابل با دولتند.
نسیم آنلاین : محمدصادق شهبازی:
سهمیه بندی بنزین کاری ضروری و درست بود و قیمت بنزین باید اصلاح می شد، زیرا:-فاصله قیمت با خارج بالا رفته بود و قاچاق گسترش پیدا کرده بود.
-مصرف بنزین داخلی زیاد شده بود.
-کسری بودجه وجود داشت.
-به علت تدابیر غلط دولت مدیریت مصرف بنزین مسئله جدی شده بود.
ولی اقدام غیرکارشناسی و بدون تدبیر کافی بود:
-در زمان بدی صورت گرفت.
-یک دفعه میزان بالا بردن قیمت بنزین آزاد زیاد بود.
-دولت با شوک درمانی و بدون توجیه مردم کار را جلو برد و مردم را لاجرم معترض کرده و نیروهای نظامی و انتظامی را در برابر آنها قرار داد.
-راهکارهای اصلاحی دیگری وجود داشت نظیر دادن بنزین به هر فرد و ایجاد کردن بازاری برای خرید و فروش اتوماتیک بنزین که هم فروشنده و هم خریدار سود می کردند یا افزایش تدریجی قیمت یا زیاد کردن سهمیه خانوارها و...
-دولت راهکارهای جبرانی مثل افزایش یارانه یا سبد حمایتی را نه درست طراحی کرده نه درست اجرا در صورتی که در دهه هشتاد نظام تدابیر درستی اندیشید و ضمن توجیه مردم ابتدا ان اقدامات صورت گرفت.
-دولت در یک استراتژی خاص سکوت کرد و هزینه تصمیم خود را به گردن نظام و در نهایت رهبری انداخت. جوری که فضای مجازی و رسانه ها و حتی در هواپیماها هم صوت حمایت رهبری از سهمیه بندی بنزین در دهه هشتاد پخش شد و سکوت دولت فضا را ملتهب کرد و نظام را مسئول تصمیم غلط دولت کرد.
-نظریه پردازان نولیبرال حامی دولت از دهه هفتاد تا کنون به تبع برنامه های اجماع واشنگتن و توصیه صندوق بین المللی پول و بانک جهانی به دنبال قطع یارانه بدون اقدام جبرانی بودند.
-فشار روی مردم بالاست، مردم از بی تدبیری و تبعیض ناراضی هستند و از شهرهای مختلف گزارش می رسد مردم به ویژه بخشی از مستضعفین در کف خیابان هستند و این فرصت بیشتری برای گروه های معارض نظام برای تخریب و فراهم کرده است.
موضع رهبری چرا حمایت بود؟
رهبری در تصمیمی درست و براساس مردمسالاری دینی و طبق رویه پیشین خود و امام راحل، تصمیمات اکثریت سران نظام که از قضا در این مورد انتخابی ها بودند را تایید کردند تا:
-نظام دوپارچه نشده و درگیر درگیری درونی نشود.
-در شرایط بحران داخلی و دومینوی ناارامی کشورهای همجوار اعتراضاتِ بحق به سمت سرنگونی دولت نرود و خلا قدرت در درون به وجود نیاید و زمینه بی ثباتی دولت های آتی با این تجربه فراهم نشود.
-دولت مجبور شود به پشتوانه حمایت نظام با تدبیر بیشتر فرایند را اصلاح کند و بهانه نمی گذارند کار کنیم و چه کسی مملکت را تعطیل کرده ازآانان گرفته شود.
-توده های مردم، متدینین و وفاداران نظام از سردرگمی خارج شوند و با وجود نارضایتی شدید از دولت، مقابل نقشه سوریه سازی ایران بایستند.
-رهبری نشان داده رهبرِ مسئول است و مسئولیت اقدامات نظام را هرچند مثل ماجرای جمعیت خود مخالف آن باشد، می پذیرد.
سازوکار جلسه سران قوا قانونی است:
-بر اساس حکم حکومتی شکل گرفته است و در حکم قانون است.
-این ساختار مثل نهادهای بالادست سیاست گذاری کشور است و هرچند ناکارامد باشد تصمیمات غلط بگیرد برای خروج از بن بست شکل داده شده است.
-مجلس می تواند در مواردی که این سازوکار تصمیم گیری کرده با قانونگذاری مستقل، چارچوب قانونی درست کند. در این مورد مثلا برای اصلاح ادامه فرایند ریل گذاری کند.
-ناقض ادعای دولت در بسته بودن دست او و نداشتن اختیارات است.
اصلاح طلبان به دنبال تکرار تجربه شان در تقابل با هاشمی از ۷۴ تا ۷۹ در مورد دولت فعلی هستند و می خواهند با آن مرزبندی کنند، انتقاد از دولت، استعفا در مجلس و... برای این مرزبندی و ایجاد محبوبیت مردمی در شرایطی است که انها در کشتی دولت مورد حمایتشان در حال سقوطند. اصولگرایان دو دسته شده اند توجیه گران وضع موجود و کسانی که صرفا به دنبال استفاده برای تقابل با دولتند. بهاری ها هم به دنبال اپوزیسیون نمایی و بهره برداری هستند. بعضی بزرگان و مجموعه های اتقلابی هم بدون اطلاع از ضرورت ماجرا در حال مطالبه توقف فرایندند که در صورت تحقق این مطالبه غلط گذشته از بحران اقتصادی، تصمیمات اینده نطام و دولتها را نیز متزلزل خواهد کرد.
حال چه باید کرد؟
-از اصل سهمیه بندی دفاع کرد و حتی باید دولت را مورد سوال قرار داد با چه عقلانیتی با حذف کارت سوخت در ابتدای دولت یازدهم، برنداشتن فازهای بعدی هدفمندی یارانه ها و تعطیلی تولید بنزین در پتروشیمی ها کشور را دچار بحران کرد؟
-باید مطالبه کرد تا فرایند اصلاح شود، بسته های حمایتی و جبرانی مثل افزایش یارانه تسریع شود. دولت و مجلس اینجا نوک پیکان مطالبه هستند. مجلس می تواند به صورت قانونی چارچوب درستی ایجاد کند.
-در فضای کنونی اعتراض میدانی برنامه ناآرام سازی دشمن را تداوم می دهد، باید تلاش کرد هم با مردم مذاکره کرد و در قالب هسته های کوچک خیابانی با مردم صحبت کرد و هم با شکل دادن اعتراضات در مکانهای سالنی و مسجدی و... مردم معترض را از کف خیابان خارج کرد. باید مطالبه مداوم باشد و مثل ۹۶ فورا رها نشود.
-مطالباتی مثل استعفای دولت، قطع سهمیه بندی و افزایش قیمت سوخت اشتباه و موجب تزلزل نظام است و اساسا غلط هم هست و دولت هم نشان داده از ان استقبال می کند تا ادعا کند نمی گذارند کار کنیم. بجای ذن مطالبه اصلاح فرآیند از طریق مجلس و پاسخ خواهی از دولت ضروری است.
-دولت حسن روحانی اختیاراتی دارد که جز بنی صدر کسی در جمهوری اسلامی نداشته است، باید از دولت مطالبه کرد با این حجم اختیارات چه کرده است؟
-مطالبه از صداوسیما برای نشر درست انتقادات از این ماجرا و خارج شدن از رویه غیرعاقلانه طی شده در مواردی مثل برجام ضروری است. بیانیه و طومار اعتراضی خطاب به صداوسیما ضروری است.
-باید نشان داد با تدبیر درست می توان این مسئله را اجرا کرد. بازخوانی نحوه مدیریت سهمیه بندی و هدفمندی در نظام در دهه هشتاد یکی از راهکارهاست.
-باید سوال کرد چرا اصلاح تنها متوقف بر مواردی است که زندگی مردم از انها مستقیما تاثیر می پذیرد. چرا مواردی مثل اصلاح نظام مالیاتی و فرار مالیاتی، مالیات بر درامد و ثروت، مالیات بر دلالی (عایدی سرمایه)، مالیات از پزشکان و تجار، معوقات بانکی و...، اصلاح نطام بانکی، اصلاح رویه خصوصی سازی مورد توجه قرار نمی گیرد. هم با کار رسانه ای و همایش های اعتراضی و موضع گیری و کار نمادین باید بر این مورد تمرکز کرد.
-باید به صورت جدی مطالبه کرد درآمد حاصل از اصلاح قیمت بنزین شفاف شده در مسیرهای درست مثل حمایت از تولید و مستضعفین هزینه شود.