جوانان اتاق ۱۵۰۲ وزارت نفت
حلقه معروف به شاگردان زنگنه شامل ۶ فرد اصلی است. افرادی که اگرچه زنگنه به آنان اعتماد کامل دارد اما در عملکرد تمامی آنان حرف و حدیث بسیار است. اما قطعا بررسی تخلفات آنان با توجه به حمایت یک جانبه زنگنه در این روزها تحقق نخواهد یافت و باید منتظر پاسخگویی آنان با پایان دولت روحانی باشیم.
حلقه معروف به شاگردان زنگنه شامل ۶ فرد اصلی است. افرادی که اگرچه زنگنه به آنان اعتماد کامل دارد اما در عملکرد تمامی آنان حرف و حدیث بسیار است. اما قطعا بررسی تخلفات آنان با توجه به حمایت یک جانبه زنگنه در این روزها تحقق نخواهد یافت و باید منتظر پاسخگویی آنان با پایان دولت روحانی باشیم. پاسخگویی که به اذعان بسیاری از کارشناسان احتمالا به بازداشت برخی از این مدیران ختم خواهد شد. با اینحال شاید بد نباشد نگاهی اجمالی داشته باشیم که به عملکرد این حلقه و البته شایعاتی که حول و محور نحوه مدیریت آنان میگردد. اگرچه این شایعات هیچیک تا کنون تایید و یا تکذیب نگردیده اما مخالفان زنگنه بر صحت این شایعات اصرار دارند واما همچنان زنگنه از جنگ داخلی و سنگ اندازی دشمنان داخلی بر سر راه وزارتش میگوید و مشخص نیست واقعیت کجای این ماجرا گم شده است!
جوان شماره یک: جویای نامی از دانشگاه خواجه نصیر
علیرضا صادق آبادی که دانشجوی زنگنه در دانشگاه خواجه نصیر بود و بلافاصله از این دانشگاه به نفت آمد. به اذعان بسیاری از کارشناسان در ۴ سال اول وزارت زنگنه در دولت روحانی تنها کاری که این دانشجوی جویای نام زنگنه کرد تعریف کردن پروژه سیراف بود. پروژه ای که بسیاری از کارشناسان علی رغم تمام تعریف و تمجیدهای زنگنه از شاگرد خود بابت این پروژه هنوز هم بعد از گذشت ۷ سال ازتعریف آن تا کنون حتی یک درصد نیز پیشرفت نداشته است. با اینحال جایزه صادق آبادی پس از ۴ سال اول وزارت زنگنه رسیدن به پست معاونت وزیری بود.دراین بین در بخش واگذاری خریدهای خارجی و کاتالیست و فلزات این شرکت از زمان ورود صادق آبادی به این مجموعه حرف و حدیث بسیار است و در نهایت باید نهادهای نظارتی پاسخگوی این ابهامات باشند.
ضمن آنکه شایعاتی در خصوص نحوه تعاملات تاجران افغان با این شرکت وجود دارد و برخی از سودهای قابل تاملی در ازای فروس گازوئیل و بنزین به این تجار خبر میدهند. از سویی دیگر بسیاری از کارشناسان نسبت به عملکرد این شاگرد زنگنه با ابهاماتی مواجهند مو معتقدند حکم معاونت برای این یار جوان زنگنه بسیار زود بوده است.
هر چند که تا کنون اتهامات وارد شده به این مدیر جوان زنگنه در حد شایعه باقی مانده و هنوز هم هیچیک از این اظهارات به حقیقت بدل نشده است اما باید گفت دانشجوی زنگنه این روزها بار شایعاتی را به دوش میکشد که در صورت صحت هر یک از آنان باید فاتحه پالایش و پخش فرآورده های نفتی را خواند. با اینحال نباید از اظهارات زنگنه گذشت که هنوز هم معتقد است جنگ داخلی به قوت خود باقی است و این شایعات شاید به نظر وی ارزش پیگیری هم نداشته باشد.
جوان شماره ۲: از چاپ کتاب تا مرد سایه پتروشیمی
آیدین ختلان که قبل از آمدن به نفت شرکت خصوصی داشت و در کار برگزاری گردهمائی، جلسات و چاپ کتاب فعالیت داشت به واسطه تصمیم زنگنه مبنی بر برگزاری باشگاهی تحت عنوان نفت و نیرو آشنا شد. آیدین با ایده برگزاری این مراسم و چاپ بنر به زنگنه نزدیک شد. به نحویکه بسیاری از کارشناسان معتقدند این فرد تاثیرگذار امروز تا پیش از آشنائی با زنگنه مهمترین فعالیت حرفه ای که در کارنامه خود به ثبت رسانده فرستادن دعوتنامه به باشگاه آنزمان ناشناخته نفت و نیرو بوده است. به نحویکه بسیاری از کارشناسان تاکید دارند: قطعا آنزمان که صادق آبادی در دفتر لاهیجانیان برای زنگنه پاورپوینت کلاسهای او را درست میکرده است و ختلان دعوتنامههای باشگاه نفت و نیرو را پرینت میگرفته شاید کمتر شخصی فکر میکرد که روزی عنان کل صنعت پالایش و پتروشیمی کشور به این ۲ واگذار شود.
به هرحال در زمان روی کار آمدن زنگنه بر راس نفت دولت یازدهم آیدین ختلان در ابتدای ورود به نفت کارهای منابع انسانی را برعهده گرفت. به نوعی از وی در آنزمان به عنوان مسوول پاکسازی نفت از نفتیها یاد میشد. چراکه به اذعان برخی از کارشناسان آنزمان این جمله بسیار از زنگنه شنیده شد که وی تاکید میکرد برخی از قدیمیها فقط به دنبال فساد هستند! یا شاید باید به اظهارات تلخ نقل شده از ختلان در برخی از جلسات اشاره کرد که در صورت صحت آن بسیار ناراحت کننده است. اظهاراتی چون اشاره به ضرب المثل اسب که میمیرد برایش گریه نمیکنند و گاری را به اسب دیگر میبندند! اگرچه این اظهارات از سوی "نفتیها" تنها به نقل از مخالفان زنگنه نقل میگردد و صحت و سقم آن به تایید این پایگاه خبری نرسیده است.
به هرحال پس از آشنائی زنگنه و ختلان و حرف شنوی بیش از حد این فرد از این وزیر کهنه کار بالاخره چندین بار وی گزینه انتصاب در جایگاه معاونت وزیر در امور پتروشیمی شد. که این امر با هوشیاری نهادهای نظارتی محقق نشد و در نهایت ختلان به مرد اول پشت پرده هلدینگ خلیج فارس بدل شد.
جوان شماره سه: مین گذار زنگنه در پتروشیمی
به موازات این ۲ جوان در زمانی که لازم بود دفاعیه پرونده معروف و پر حاشیه کرسنت آماده شود، مسوولیت کار به حسینی جوان و دانش آموخته انگلستان داده شد.در آنزمان ادعا میشد وی متخصص امور اقتصاد نفت و البته از نزدیکان لاهیجانیان است. به گفته یاران زنگنه، وی در سالهای ۹۰-۱۳۸۹به عنوان جوانترین استاد نفت کشور انگلستان شناخته شده و دکترای نفت خود را ظاهرا از امپریال کالج لندن دریافت کرده است. شاید به همین دلیل این فرد توسط لاهیجانیان به عنوان یک نخبه نفتی به زنگنه معرفی میشود و مهمترین هدف زنگنه یعنی فروپاشی قدرت بازرگانی پتروشیمی را محقق میکند. براساس این گزارش حسینی در روزهای ابتدائی ورودش به نفت یعنی پس از رای اعتماد زنگنه از مجلس در سال ۱۳۹۲ فعالیت خود را با مسوولیت پرونده کرسنت آغاز میکند و۲ سال نیز بر این سمت جا خوش میکند. اما دراین بین هیچگاه این سوال مطرح نشد که حسینی از انگلستان برگشته چرا باید مسوول پرونده مهمی چون کرسنت شود
تا آنکه به اذعان کارشناسان در زمان دعواهای سیاسی زنگنه مسوولیت جنگ با PCC و از بین بردن این شرکت را عهده دار میشود تا جاییکه از وی به عنوان یک نقش اساسی در دادگاهی شدن پرونده PCC یاد میشود. وی تجارت صنعت پر حاشیه امروز را تاسیس میکند و بنا بر عقیده بسیاری از کارشناسان در ۲ سال اول تاسیس این شرکت پرچمدار فروش کل محصولات پتروشیمی کشور میشود!
با اینحال با اضافه شدن حسینی به این تیم پای جوانان دیگری نیز به نفت باز شد که اصلی ترین آنها علی پورابراهیم دانش آموخته مهندسی عمران، محمد مصطفوی لیسانس مهندسی شیمی ومسعود جعفری لیسانس مهندسی برق بودند که البته همگی بی ارتباط با حسینی و زمان تحصیلش در دانشگاه شریف نبودند.
این تیم چهار نفره در نفت معروف به تیم ۱۵۰۲ بودند چراکه اتاقی به همین شماره در کنار اتاق وزیر به آنها رسیده بود.این تیم چهارنفره به اذعان کارشناسان بر خلاف ختلان و صادق آبادی از توان انجام حداقل های لازم برای انجام کارهای فنی برخوردار بودند و خیلی سریع در وزارت نفت مشغول اساسی ترین کارها شدند.
جوان شماره ۴: از حرف آخر به خارجیها تا خداحافظی یکباره
مصطفوی مدیر سرمایه گذاری شرکت نفت شد و مسوول مذاکرات با توتال و تمام شرکتهای خارجی که در غالب IPC پس از تحریمها به ایران آمده بودند، شد. هر چند که حرف و حدیث ها در خصوص عملکرد وی نیز بسیار است.
جوان شماره پنج: از یارانه بده تا بدل شدن به تاریخی ترین فرد بورس
مسعود جعفری مسوول بودجه شرکت نفت و جمع آوری و پرداخت بخشی از یارانه کشور شد که هنوز هم این وظیفه برعهده اوست و در طول مدت فعالیتش در نفت با قیمت گذاری خوراک مایع و گاز به عنوان تاریخی ترین فرد در سقوط بی سابقه بورس تهران در سنوات گذشته شناخته شد.
چوان شماره۶: جوان ترین فروشنده تاریخ نفت
علی پورابراهیم در اتفاقی نادر با سنی زیر ۳۰ سال در شرایط خطیر کنونی مسوولیت فروش نفت کشور را عهده دار شد و در چشم بهم زنی بالاتر از تمام مسوولان بین الملل نفت قرار گرفت و فروشنده نفت و میعانات گازی کشور شد.
حسینی نیز به هلدینگ خلیج فارس بازگشت و مسوول از بین بردن PCC با چند دهه سابقه شد و شرکت تجارت صنعت را تاسیس کرد. اگرچه در حال حاضر از هلدینگ خلیج فارس ظاهرا فاصله گرفته اما به اذعان برخی از کارشناسان، خانمی از دانشجویان خود را به عضویت شرکت تجارت صنعت درآورده و کماکان از نفوذ خود استفاده میکند.
با اینحال گفته میشود این تیم چهار نفره به رهبری حسینی خیلی زود متوجه وضعیت نگران کننده نفت شدند و البته حداقل به صورت ظاهری از زنگنه فاصله گرفتند. مصطفوی به یکباره از مدیریت سرمایه گذاری شرکت نفت استعفا کرد و مدیرعامل یک شرکت خصوصی شد. جعفری نیز عطای مدیرکل بودجه وزارت نفت را به لقایش بخشید و درحال حاضر ظاهرا رئیس هیات مدیره یک شرکت خصوصی است. حسینی نیز که پس از اتمام موفقیت آمیز ویرانی PCC در هلدینگ به عنوان معاونت تولید و برنامه ریزی و توسعه منصوب شده بود به عنوان ماشین امضای ربیعی و ختلان فعالیت میکرد که به یکباره با استعفا از تمام سمتهای خود استعفا میکند و مدیرعامل شرکتی ایرانی - ایتالیائی میشود.
درنهایت با جدا شدن این افراد از حلقه نزدیک وزیر، دستیار ویژه (آیدین ختلان) قدرت بیشتری پیدا میکند و مشخصا مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مدیرعامل مناطق نفت خیز جنوب، معاونت منابع انسانی وزارت نفت و مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس را منصوب میکند تا به نوعی به قدرتمندترین فرد نفت بدل شود.
«پایگاه خبری نفتیها»
عیب های بزرگ و کلان وزارت نفت منحصر به چند ایراد ی که در نشریات می چرخد نیست ، عیب های کلان را از کارکنان با تجربه وزارت نفت بپرسید .