تاملی بر نسبت ترس از رسانه و اقداماتِ مسئولین؛ در حاشیه ماجرای ازدواج دختر ۹ ساله بهمئی
فیلمی از عقدِ دختر 9 ساله با جوانی 22 ساله منتشر می شود، در کمترین زمان ممکن مرزهای فضای مجازی را در می نوردد، کار به معاونت زنان ریاست جمهوری و توئیت و توئیت بازی می رسد، رسانه های آنور آب هم که طبق معمول پاچه ورکشیده از آب ها عبور می کنند و وسط معرکه ظاهر می شوند.
نسیم آنلاین ؛ سحر دانشور: فیلمی از عقدِ دختر 9 ساله با جوانی 22 ساله منتشر می شود، در کمترین زمان ممکن مرزهای فضای مجازی را در می نوردد، کار به معاونت زنان ریاست جمهوری و توئیت و توئیت بازی می رسد، رسانه های آنور آب هم که طبق معمول پاچه ورکشیده از آب ها عبور می کنند و وسط معرکه ظاهر می شوند، دادگستری استان با هول و ولا ورود می کند و اعلام می کند جوان باقی مانده مدتِ عقد را بذل کرد و دختر مهریه را بخشید و عوامل تنبیه قضایی می شوند و خیالتان راحت، صبح روز بعد خبر وسط برخی روزنامه ها نشسته و پیشانیِ برخیشان را نیز به نام خود زده و تیتر یک شده، «مصی علینژاد» هم که مثل همیشه میاندار است! خوراکِ فضای مجازی بازها هم که برای چند روز جور است، جوک ها هم که به راهند.
بیشتر بخوانید: ۱۰ نکته درباره فیلم جنجالی ازدواج دختر ۹ ساله کهکیلویه و بویراحمدی
چه خبر است؟! خوب که نگاه می کنم، می بینم عجب صحنه شلوغ، پرهیجان، آشفته، درهم و عجیبی است. من اما در این سطور با یک بخش از این صحنه درهم و شلوغ، یک تکه از این پازل خاص و البته تکراری کار دارم: «واکنشِ دادگستریِ استان.» دادگستریِ استان در کمترین زمان ممکن به ماجرا ورود و مسئله را حل و فصل می کند. خبرنگاران استانی و کسانی که پیگیرِ ماجرایند، از بذل مدت عقد و به نتیجه رسیدنِ مطالبه عمومی مردم سخن می گویند. اینجا دقیقا نقطه مدنظر من است: «مطالبه عمومی». سوال اساسی این است: آیا ما با کل جامعه طرفیم؟ چرا دادگستری اینگونه سریع به ماجرا ورود می کند؟! او از افکار عمومی ترسیده است و یا از موجی رسانه ای که به تعبیر رسانه ها و مسئولین استان، می تواند آبروی استان را خدشه دار کند؟!
واقعیت این است: ما با اقلیتی مشخص طرفیم که با بازی های رسانه ای حساب شده، سعی در مطالبه آفرینی دارند. گاه مطالبات مقعطی و ضربتی مانند بازی های رسانه ای در خصوص کودک همسری که پشت صحنه برنامه ریزی های کلان اند و گاه مطالباتی که در بسترِ زمان طولانی شکل می گیرند. این اقلیت با به خط کردنِ ارتش رسانه ای و مجازیِ خود قادر است فضای فکری جامعه را ملتهب نشان داده و زمینه ساز برنامه ریزی و اقداماتِ جدی قانونی و سیاسی در سطوح کلان شود. چرا چنین می شود؟ چون آن اقلیت واقعیت مهمی را دریافته است، آنها به خوبی فهمیده اند نیروهای حامی انقلاب اسلامی، مسئولین و دغدغه مندان از «رسانه» و بالاخص «فضای مجازی» می هراسند. امواجِ مختلف، کوچک و بزرگِ رسانه ای قادر است آنها را به واکنش و اقدام و عمل وادار کند. در حوزه رسانه ای به مواجهه منفعلانه با این امواج می پردازند و در حوزه عملی و مدیریتی گاه متاثر از این امواج دست به اقدام و عمل می زنند. به همین دلیل این اقلیت، در هر بزنگاهی با به خط کردنِ ارتش خود، و ساخت بحران های جعلی و تنش هایی در ابعاد مختلف در پی کسبِ نتیجه های مطلوبِ خود برمی آید. نشان به نشان واکنش های مختلفی که در سطوح و ابعادِ متفاوت به نقش آفرینیِ رسانه ای، عنصری به نام مصی علینژاد می بینیم! او در حال حاضر محور بسیاری از اقداماتِ رسانه ای مختلف در بیرون و داخل کشور در حزوه زنان، دختران، حجاب و.. است. تک و پاتک های مختلفی با محوریت مصی علینژاد در حال وقوع است و گویا قرار نیست، مواجهه با او به مدل دیگری بدل شود. واقعیت این است که اکثر مواجهات ریشه در ترس از کنش های مصی دارد.
رکن اول در مواجهه با کنش های رسانه ایِ ساماندهی شده، نترسیدن از رسانه و امواجِ ساماندهی شده است؛ وقتی ترس از رسانه کنار گذاشته شود، می توان به مدیریتِ صحیحِ فضا امیدوار بود. اولین اثرِ نترسیدن از فضایی که گویا جز رعب در پی ندارد، تعویضِ زمین بازی است! یک رسانه اگر همیشه در شرایطِ پاسخگویی و توضیح قرار داشته باشد، حتی در بهترین حالت هم یک رسانه منفعل است که در زمینِ بازیِ رقیب در حال نقش آفرینی است. اما خلق زمین بازیِ جدید، رسانه را از انفعال خارج کرده و نوع مواجهه با مسائل را عوض می کند. با عوض شدنِ فضای شکل گرفته و تعویض زمین بازی، بدیهی است که به تدریجِ ترسِ از رسانه و امواجِ ساماندهی شده، در مسئولین، مدیران و دغدغه مندان نیز کاهش می یابد، آنوقت می توان به کمرنگ شدنِ امواجی چون کودک همسری در بزنگاههای خاص امیدوار بود، بزنگاههایی که می توانند مجلس و مسئولین را در تصویبِ قوانینِ مختلف تحت تاثیر قرار دهند.
ورودِ هیجان زده دادگستریِ استان و بذل مدت باقیمانده عقد توسط مردِ جوان و پیگیری ابعادِ قانونی ماجرا، تنها بخشی کوچک از نتیجه ای است که مدنظرِ عواملِ پشت صحنه بوده است؛ باید نگرانِ اقداماتِ دیگری بود که ممکن است تحت تاثیر چنین امواجی و در نتیجه ترس از ارتشِ پنهانِ مجازی نشسته در قالبِ افکار عمومی و مردم صورت بگیرند.