نگاهی به انتصابات پرحاشیه وزیر نفت
منظور زنگنه از جوانگرایی چیست؟
وزیر نفت در مصاحبه اخیر خود پرده جدیدی از انتصابات در وزارت نفت را با «روتوش جوانگرایی» تشریح کرد. او که در انتصابات خود مانند وزرای پیشین عمل کرده در این مصاحبه ادعای سنتشکنی و جوانگرایی دارد...
نسیمآنلاین: هفته گذشته بیژن زنگنه وزیر نفت طی مصاحبه مفصلی با خانه ملت خبرگزاری وابسته به مجلس پس از مدتها تلاش کرد برخی از ابهامات پیرامون عملکرد خود را پاسخ دهد. اگرچه که او با قرار دادن «بابک زنجانی» به عنوان دشمنی فرضی هر انتقاد صواب و ناصوابی را با عنوان توطئهای علیه خود قلمداد کرده و از پاسخ دادن به برخی موارد امتناع کرد اما در برخی دیگر به وضوح رویکرد خود را تشریح کرد.
باسابقهترین وزیر دولت میگوید اهل جوانگرایی است و اعتقاد دارد که باید جوانان وارد عرصههای مدیریتی شوند. زنگنه اذعان کرد اهل باندبازی و رفیقبازی نیست و به دنبال کسانی است که در این شرایط توانمند بوده و اهل ریسکپذیری هستند. زنگنه به درستی اشاره میکند که نمیتوان فردی را خارج از وزارت نفت آورد؛ چرا که تا وارد شود و کار را یاد بگیرد، دوره کاری تمام میشود و ما فرصت نداریم! او گفت که باید کسی بیاید که تا پشت ماشین مینشیند بتواند تریلی را راه ببرد و نه اینکه ماشین را چند بار به گارد ریل بزند و یا در جوی آب بی اندازد».
جوانهای سفارشی در صنعت نفت!
به همین مناسبت بر آن شدیم سوابق و فعالیتهای برخی از جوانانی که بهتازگی شیخ الوزرا آنان را بدون تجربه و سابقه اجرایی در مسئولیتهای مهم بکار گرفته است را، مرور کنیم:
علیاکبر پور ابراهیم مدیرعامل شرکت بازرگانی نفت ایران؛ متولد سال 66 و از فعالان ستادهای انتخاباتی اصلاحطلب و اعتدال است. با پیروزی دولت مدتی در وزارت راه مشغول به کار شد و اندکی بعد به وزارت نفت رفت و به سرعت به یکی از مهمترین و کلیدیترین پستهای شرکت ملی نفت دست یافت. او اکنون مدیرعامل شرکت بازرگانی نفت ایران یا «نیکو» بوده که در اصل بازوی شرکت ملی نفت در فروش نفت است و شرکتهایی همچون پتروپارس و پتروایران، دو شرکت مهم بزرگ پیمانکار در عسلویه، ذیل آن فعالیت میکنند. شرکتی که در دوران تحریم مهمترین وظیفه را در شرکت ملی نفت دارد و لازم است افراد کارکشته عهدهدار مسئولیت آن باشند.
محمد مصطفوی مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری صنعت نفت؛ جوانی دهه شصتی و دارای نسبت فامیلی با خاندان امام (ره) که مانند پورابراهیم در ستادهای انتخاباتی همسو با وزیر نفت در سالهای 88 و 92 فعال بوده و پس از فعالیتهای دانشجویی و بدون سابقه حضور در صنعت نفت، با آغاز دولت یازدهم پستهای متعددی را در کنار زنگنه تجربه میکند. مصطفوی ابتدا مسئول فروش گازهای همراه شرکت نفت شده ولی به سرعت مدیریت سرمایهگذاری و کسبوکار شرکت ملی نفت را بر عهده میگیرد. جایی که قرار است به طور مداوم با طرفهای خارجی برای سرمایهگذاری در ایران مذاکره کند و بستههای پیشنهادی سرمایهگذاری را طراحی کند. این فعال سابق دانشجویی بعد از استعفا از این سمت به دلیل سوء عملکرد، عضو هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری صنعت نفت میشود که شرکتهای متعددی ذیل آن فعالیت میکنند.
آیدین ختلان؛ دستیار ویژه زنگنه که به قول وزیر، در سال 92 با خودش به وزارت نفت آورده و دستیار ویژه او شده است. ختلان با مدرک مهندسی معدن تا پیش از ورود به نفت در شرکتی انتشاراتی فعالیت میکرده که کار آن انتشار کتابهایی در حوزه تونل و سد و نیز برگزاری کنفرانسهایی در همین موضوعات بوده است. او پس از فعالیت در کانون فارغالتحصیلان دانشکده فنی دانشگاه تهران و نیز باشگاه نفت و نیرو و سروکار داشتن با چهرههای پرنفوذ دولتی و خصوصی در این دو نهاد، دستیار ویژه زنگنه میشود. آیدین ختلان هم اکنون عضو هیئت مدیره شرکت خصولتی صنایع پتروشیمی خلیجفارس (بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور) است؛ شرکتی که اخیرا آمریکا آن را همراه تمامی شرکتهای تابعهاش تحریم کرد. رسانهها از عدم تایید صلاحیت وی توسط نهادهای نظارتی برای مسئولیتهایی کلیدی در صنعت نفت خبر میدهند که زنگنه برای ختلان در نظر گرفته بود. وزیر در مصاحبه اخیر خود اعلام کرد که او در برخی مسائل مهم نیروی انسانی به وی مشورت میدهد.
یاسر میرزایی مدیرکل بودجه، منابع و ارزیابی طرحهای وزارت نفت؛ او نیز مانند دوستان جوان دیگر خود با ورود زنگنه به نفت در دولت یازدهم با مدرک مهندسی مواد راهی نفت شد . او تا پیشازاین، جز فعالیتهای دانشجویی و مطبوعاتی سوابق درخوری ندارد. وی نیز بعد از اخذ مسئولیتهایی نظیر کارشناس اقتصادی دفتر وزارتی نفت، کارشناس ارشد سرمایهگذاری در مدیریت سرمایهگذاری شرکت ملی نفت و مشاوری معاون وزیر نفت در برنامهریزی در امور تنظیم مقررات نفت، گاز و پتروشیمی، درنهایت به مدیریت کل بودجه، منابع و ارزیابی طرحها در وزارت نفت میرسد.
قبیلهگرایی یا جوانگرایی؟
پرسش اینجاست که با چنین نیروهایی که بدون سابقه فعالیت در صنعت نفت به صورت آسانسوری پست میگیرند، زنگنه چگونه میخواهد وزارتش را در این شرایط پیچیده مدیریت کند؟ در کنار انتصابات نمایندگان مجلس و نورچشمیها توسط ایشان در صنعت نفت که زنگنه هم ابایی از بیان آن ندارد، باید بهکارگیری چهرههای جوان سفارش شده و فعال در ستادهای انتخاباتی را هم به کارنامه وزیر اضافه کرد؛ اما بهراستی مسئولیت کمکاریها و تصمیمات غلط و غیر کارشناسی این قبیله گرایان سیاسی را چه کسی در صنعت استراتژیک نفت و گاز کشور بر عهده میگیرد؟
صندلی های مدیریت صنعت نفت از آن کیست؟
زنگنه همواره در مصاحبههای خود از عدم تربیت مدیر و کمبود نیروی تکنسین و فنی در صنعت نفت گله میکند. در عین حال مهم ترین چالش صنعت نفت را نبود پیمانکار عمومی بزرگ میداند. کیست که نداند برای حل چالش یادشده در این صنعت راهبردی و نیز تربیت نیروی انسانی کارآمد برای آن، باید زیرساخت مناسب ایجاد کرد؟ هر مدیری که تجربهای بهمراتب کمتر از تجربه و سابقه سیساله وزارت ایشان را در کارنامه خود داشته باشد قطعاً برای امر خطیر تربیت نیروی انسانی برنامهریزی ویژهای میکند. از سوی دیگر، هیچ صنعتی در کشور بهاندازه صنعت صدساله نفت زیرساخت تربیت نیرو را نداشته است. نهاد مدیریت نفت در تاریخ خود مجموعههای متعددی در حوزه تربیت نیروی انسانی کارآمد ایجاد کرده بود. آموزشگاه فنی و حرفهای شرکت نفت در آبادان و دیگر نقاط کشور، دانشکده پرستاری، دانشکده نفت آبادان و شعبههای دیگر آن در اهواز و تهران که بعد از انقلاب با عنوان دانشگاه «صنعت نفت» تجمیع شدند، همگی از زیرساختهایی بود که وظیفه تربیت نیروی انسانی تکنسین، آکادمیک و حتی کادر درمانی صنعت نفت را بر عهده داشتند.
اما بیژن زنگنه نه تنها از این فرصت استفاده نکرد بلکه آموزشگاههای فنی را تعطیل کرد و جایگاه دانشگاه صنعت نفت را تضعیف نمود. اما امروز طلبکار است که کمبود نیروی فنی دارد یا مدیر نفتی تربیتنشده است. همان طور که صندلیهای مهم صنعت نفت را به جوانان سفازشی فعال ستادهای انتخاباتی خاص سپرده اما ادعای جوانگرایی میکند!