شرط تحقق گام دوم سیاست خارجی انقلابی:
«تحرک جدید نهضت بیداریاسلامی» توام با دیپلماسیعمومی
« تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت» یکی از کلید واژه های اصلی ذکر شده در بیانیه گام دوم از سوی امام خامنه ای است؛ تحقق این امر ملتزم به وقوع و رفع کمبود اصلی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه طی ۴ دهه اخیر است و آن عبارت است از «دیپلماسی عمومی و ارتباط با افکار عمومی جهان عرب اهل سنت»
نسیم آنلاین ؛ محمدمحسن فایضی: « عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بینالمللیاند. صحنهی جهانی، امروز شاهد پدیدههایی است که تحقّق یافته یا در آستانهی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطهی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاستهای آمریکا در منطقه غرب آسیا و زمینگیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانهی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه. اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمیآمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند...»
تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت؛ رمز گام دوم سیاست خارجی انقلابیجملات بالا کلیدی ترین و اصلی ترین بخش از بیانیه گام دوم انقلاب در خصوص سیاست خارجی و روابط خارجی انقلاب اسلامی دانست. تاکید بر سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» در کنار درک، فهم، باور و اهمیت دادن به تحرک جدید نهضت بیداری اسلامی مبتنی بر الگوی مقاومت را می توان اصلی ترین کلیدواژه ها و خط مشی سیاست خارجی انقلاب اسلامی در گام دوم دانست.
سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت»، خود مبحثی مفصلی است که محل بحث نوشتار نیست؛ اما نهضت بیداری اسلامی، مفهومی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد. نهضت بیداری اسلامی را می توان نقشه راه و رمز گام دوم سیات خارجه انقلابی پس از 4 دهه از عمر انقلاب اسلامی ایران دانست.
بیداری اسلامی؛ راهبرد ثابت انقلاب اسلامی در صدور انقلابشاید بتوان دقیقترین تعریف و خواسته از صدور انقلاب را در سخنانی از امام خامنهای فهم نمود که در این خصوص میگویند : «رسانههای صهیونیستی و دستگاههای استعماری عالم، جمهوری اسلامی را به صدور انقلاب منسوب میکند. اگر صدور انقلاب به معنای صدور مواد منفجره و ایجاد جنجال و اغتشاش در میان ملتها و کشورهای دیگر باشد، این تهمت از دامان جمهوری اسلامی بهکلی دور است. صادر کردن شر و فساد، متعلق به امریکا و دستگاههای جاسوسی و مخرب نظامهای استکباری است. آنها هستند که ناراحتی و اغتشاش و ناامنی را در میان ملتها میبرند و به نا حق در کار و زندگی و امور داخلی آنها دخالت میکنند... اگر صدور انقلاب به معنای صدور فرهنگ قرآنی و انسانساز اسلام است، این درست است و به آن نیز افتخار میکنیم. ما وظیفهی خود میدانیم که با صدای بلند و توان بالا، مفاهیم و ارزشها و احکام و معارف اسلامی را که مایهی نجات ملتها و مستضعفان و مظلومان است، اشاعه دهیم. ما احساس میکنیم که اگر به این تکلیف عمل نکنیم، مقصریم.
«امید»، «باور به حکومت اسلامی» و «آزادی جوامع اسلامی» را میتوان سه مؤلفه اصلی صدور انقلاب نامید. سه مولفه ای که اصلی ترین موتور تحرک بیداری اسلامی و نهضت انقلابی الگوی مقاومت در منطقه هستند. در این مسیر محور مقاومت توانسته است با پیروزی های راهبردی و موفقیت های پی در پی که بخشی از آنان به صورت کلی در بیانیه گام دوم هم ذکر شده است، تا حدودی بخش مهمی از اهداف خود را کسب نماید و دشمن را ناکام بگذارد. پیروزی در فتنه شام، تجربه موفق آمیز در جنگ های 33، 22، 51 و در آخر 2 روزه جریان های مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی و ... بخشی از این نمونه هاست که به تعبیر امام خامنه ای بازتاب وسیعی در منطقه و فرامنطقه داشته و عرصه سیاسی هم دستاوردهای فراوانی برای انقلاب اسلامی و الگوی مقاومت داشته است.
سرمایه گذاری بر جامعه عربی اهل سنت؛ لازمه اساسی در تحقق تحرک جدید نهضت بیداری اسلامیاما علی رغم پیروزی های جبهه تفکر انقلاب اسلامی در قالب الگوی مقاومت که بخشی از آنان بالاتر اشاره شد، لازمه اصلی تحقق بیداری اسلامی و صدور این الگوی انقلابی علاوه بر کارآمدی و کسب نمونه های موفق آمیز رسوخ بر دل ها و تبیین دستاوردهایش برای افکارعمومی منطقه است.
باید گفت متاسفانه جمهوری اسلامی و محور مقاومت یا بهتر بگوییم «الگوی مقاومت» نتوانسته آنگونه که باید دستاوردها، اصول و سخن خود را با افکارعمومی منطقه ای بالاخص جامعه عربی اهل سنت در میان بگذارد. فتنه شام و تبلیغات وسیع رسانه های جبهه عربی علیه مقاومت وضعیت محور مقاومت در میان افکارعمومی را با چالش های بیشتری هم روبرو کرده است.
از آن جایی که الگوی صدور و نهضت بیداری اسلامی «انقلاب اسلامی ایران» بر بیداری امت های اسلامی استوار است، دیپلماسی عمومی قطعا الزام نخست و حیاتی این مسیر هست؛ به گونه ای که پیروزی های سیاسی یا حتی ایجاد دولت های مقاومت در بخش هایی از منطقه اسلامی بدون تحقق بیداری امت و جامعه اسلامی منطقه کمک چندانی بر تحقق الگوی مقاومت و تشکیل یک منطقه اسلامی نخواهد کرد.