یادداشت/ عبدالله عبداللهی
مصوبه سنا و مسئله برجام
سنای آمریکا در مصوبه جدید خود تداوم اجرای این فرمان را مورد تاکید قرار میدهد؛ تاکیدی که به منزله گذراندن یک "قانون" جدید تحریمی در حوزه هستهای و تبدیل فرمان اجرایی به مصوبه قانونی است و با بند ۲۶ برجام تناقض دارد.
به گزارش « نسیم آنلاین »، عبدالله عبداللهی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشته است: سنای آمریکا طرح تحریمهای جدید ایران، موسوم به S.722 را با اکثریت مطلق آرا(98 رای مثبت در مقابل 2 رای منفی) تصویب کرد و احتمالا طی دو سه ماه آینده راه سختی برای تصویب در مجلس نمایندگان آمریکا و نهایتاً تایید توسط ترامپ برای اجرایی شدن نخواهد داشت.
درباره جزئیات، آثار و بویژه اهداف این مصوبه که رژیم تحریمهای گستردهای علیه ایران تحمیل میکند، نکات فراوانی میتوان ذکر کرد که در متن پیشرو فعلا به بخشهایی از آن اشاره میشود.
1- این مصوبه علاوه بر اینکه روح برجام را -اگر واقعاً روحی هم داشته باشد- منتفی میکند، آشکارا بندهای 26 و 29 برجام را نیز نقض کرده است. بند 29 برجام "هرگونه مصوبه یا اقدام اتحادیه اروپا و کشورهای عضو و همچنین ایالات متحده آمریکا که میتواند تاثیرگذاری منفی و مستقیم بر عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران داشته و در اجرای موفقیتآمیز برجام خلل ایجاد کند" را منع میکند. بنابراین تصویب این طرح که عملاً روابط اقتصادی را به طور موثری مختل خواهد کرد، نقض آشکار این بند است. البته این بند از برجام پیش از این نیز بارها توسط آمریکا نقض شده است.
اما این مصوبه علاوه بر بند 29، بند 26 برجام را هم نقض میکند. نقض بند 26 علاوه بر اهمیت بالذات آن، موضوعیت مضاعفی نیز دارد و آن اینکه اثبات میکند برخلاف برخی ادعاها مبنی بر اینکه این تحریم، یک تحریم غیرهستهای و صرفاً ناظر به فعالیتهای موشکی و مسائل از این دست است، مصوبه S.722 در برخی موارد "هستهای" است.
در بند 26 برجام آمده است که "دولت ایالات متحده، در چارچوب اختیارات قانونی رئیس جمهور و کنگره، از اعمال تحریمهای جدید مرتبط با هستهای خودداری خواهد کرد."
همچنین در ادامه بند 26 تاکید شده است که "اﯾﺮان اﻋﻼم ﮐﺮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﯾﺎ ﺑﺎزﮔﺮداﻧﺪن ﺗﺤﺮﯾﻢﻫﺎی ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪه در ﭘﯿﻮﺳﺖ دو ﯾﺎ وﺿﻊ ﺗﺤﺮﯾﻤﻬﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﻫﺴﺘﻪ ای را ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪ ﻣﺒﻨﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺗﻮﻗﻒ کلی ﯾﺎ ﺟﺰﯾﯽ اﺟﺮای ﺗﻌﻬﺪات ﺧﻮد وﻓﻖ اﯾﻦ ﺑﺮﺟﺎم، تلقی ﺧﻮاﻫﺪ ﻧﻤﻮد."
اما، به عنوان نمونه، در چند بخش از مصوبه موسوم به S.722 سنای آمریکا آمده است که: وزارت خزانهداری و وزارت خارجه آمریکا باید اجرای فرمان اجرایی 13382 را ادامه دهد. (the Secretary of the Treasury and the Secretary of State should continue to implement Executive Order 13382). فرمان اجرایی 13382 یکی از فرامین اجرایی پیشین رئیسجمهور آمریکا برای تحریم افراد و نهادهای مختلف در جمهوری اسلامی ایران است که به عنوان یک تحریم مربوط به فعالیت اشاعهای(Proliferation) و مرتبط با موضوع هستهای ایران صادر شده بود. سنای آمریکا در مصوبه جدید خود تداوم اجرای این فرمان را مورد تاکید قرار میدهد؛ تاکیدی که به منزله گذراندن یک "قانون" جدید تحریمی در حوزه هستهای و تبدیل فرمان اجرایی به مصوبه قانونی است و با بند 26 برجام تناقض دارد. به موجب مصوبه سنا، متوقف شدن برخی تحریمهای هستهای که قرار بود پیرو اجرای برجام انجام شود، منتفی میشود.
این تحریم علاوه بر نقض آشکار برجام، قطعنامه 2231 که برای پشتیبانی از اجرای برجام و تبدیل آن به یک الزام بینالمللی در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده بود را نیز آشکارا نقض و در برخی امور به طور کامل از حیّز انتفاع ساقط میکند. مثلاً بند 3 پیوست B قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، تحریمهای موشکی ایران را تا هشت سال و بند 5 آن تحریمهای تسلیحاتی ایران را تا 5 سال از روز اجرای برجام قید کرده و بعد از آن بنا بود این تحریمها به طور کامل برداشته شود؛ با این حال مصوبه S.722 سنای آمریکا این تحریمها را ابدی و قطعنامه 2231 را کانلمیکن میکند.
2- در یک تحلیل کلان، مصوبه سنا(که به احتمال بسیار فراوان توسط مجلس نمایندگان تصویب و از سوی ترامپ اجرایی خواهد شد) در حقیقت پایان کار رسمی برجام برای آمریکاست. دولت ایالات متحده از ابتدای اجرای برجام تاکنون نیز شیوه برخورد خود با این توافق را به نوعی ساماندهی کرده بود که عملاً بهرهمندی ایران از هرگونه آورده اقتصادی به موجب برجام را «تقریباً هیچ» میساخت. موضعگیری مقامات دولت آمریکا و چندین بار تحریم هدفمند ایران پس از برجام و تهدید پشت پرده بانکها و شرکتهای بزرگ و همچنین فضای مملو از تردید و بلاتکلیفی، شرایطی فراهم کرده بود که عملاً هیچ اتفاق مهمی در زمینه اقتصادی رخ نمیداد و هیچگونه افق روشنی نیز در این باره وجود نداشت. با این همه آمریکا تاکنون از اعلام رسمی بیاعتنایی خود به برجام خودداری و معمولاً تلاش میکرد اقداماتش را در چارچوب حفظ ظاهری برجام و در عین حال مقابله با ایران در حوزههای دیگر و از طریق شیوههای دیگر صورتبندی کند. اما S.722 به گونهای سندنویسی شده است که هیچگونه ابهامی برای زیرپاگذاشتن برجام و نیز قطعنامه 2231 توسط آمریکا به جا نمیگذارد.
بنابراین با اجرای مصوبه S.722، آنچه از برجام به جای میماند، تنها تعهدات بسیاری است که دولت ایران در همان ابتدای کار و پیش از هرگونه اجرای تعهد طرف مقابل عملیاتی کرد، سانتریفیوژها را برچید، فردو را تقریباً تعطیل کرد، در قلب رآکتور آبسنگین اراک بتن ریخت و...؛ و این در حالی است که از همان ابتدا به دولت هشدار داده میشد که اجرای تعهدات در ایران باید همگام و متناظر با اجرای تعهدات طرف مقابل باشد تا به روزگار اینچنینی -که ما همه تعهداتمان را عملیاتی کرده باشیم و طرف مقابل تمام وظایفش را نقض کند- دچار نشویم.
3- شیوه پاسخ به زیرپاگذاشتن برجام توسط آمریکا از جمله مواردی است که معمولاً پس از رخداد چنین مواردی درباره آن بحث میشود. به طور معمول، برخی مقامات دولتی از بند 36 و 37 برجام و پیگیری احتمالی آن برای شکایت به کمیسیون مشترک برجام سخن میگویند؛ اما مسئله آن است که منحصر کردن اقدام در این چارچوب با توجه به مکانیزم شگفتانگیزی که بویژه در بند 37(در صورت کشیده شدن کار به شورای امنیت سازمان ملل) برای پیگیری شکایتها در نظر گرفته شده، نهایتاً منجر به بازگشت کامل تحریمهای خود ایران خواهد شد!
با این حال، حداقل دولت ایران در شرایط فعلی میتواند با مد نظر قرار دادن بند 36 برجام و با توجه به آشکار و اساسی بودن عدم پایبندی طرف مقابل به تعهداتش، اجرای جزء یا تمام تعهداتش را متوقف کند. در بخشی از بند 36 برجام آمده است: " چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضایت طرف شاکی فیصله نیافته باشد، و چنانچه طرف شاکی معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پایبندی اساسی» میباشد، آنگاه آن طرف میتواند موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنای توقف کلی و یا جزئی اجرای تعهدات اش وفق برجام قلمداد کرده و/یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ نماید که معتقد است موضوع مصداق «عدم پایبندی اساسی» بشمار میآید."
اما به موجب بند 3 قانون مصوب مجلس برای اجرای برجام، یعنی همان قانونی که دولت به موجب آن مجوز اجرای برجام را از پارلمان اخذ کرد، در چنین مواردی که این توافقنامه به صورت روشن توسط طرف مقابل نقض شده: "دولت ایران باید همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد بهطوریکه ظرف مدت دو سال ظرفیت غنیسازی کشور به یکصد و نودهزار سو افزایش یابد."
صرفنظر از تکلیفی که مصوبه مجلس بر دوش دولت میگذارد و حتی صرفنظر از شروط 9 گانه رهبر معظم انقلاب، خود دولت ایران نیز به موجب بند 26 برجام رسماً اعلام کرده است که "ﺗﺤﻤﯿﻞ ﯾﺎ ﺑﺎزﮔﺮداﻧﺪن ﺗﺤﺮﯾﻢﻫﺎی ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪه در ﭘﯿﻮﺳﺖ دو ﯾﺎ وﺿﻊ ﺗﺤﺮﯾﻤﻬﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﻫﺴﺘﻪ ای را ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻟﻪ ﻣﺒﻨﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺗﻮﻗﻒ کلی ﯾﺎ ﺟﺰﯾﯽ اﺟﺮای ﺗﻌﻬﺪات ﺧﻮد وﻓﻖ اﯾﻦ ﺑﺮﺟﺎم، تلقی ﺧﻮاﻫﺪ ﻧﻤﻮد" بنابراین پرسش پیشروی امروز آن است که آیا در صورت اجرایی شدن این مصوبه، دولت ایران به تاکید خود در برجام نیز بیاعتنایی خواهد کرد یا خیر؟