حزب الله معادلات مربوط به سوریه را تغییر داد
ورود حزب الله لبنان به نبرد سوریه موجب شد خواستهها از کنار رفتن اسد به باقی ماندن او در قدرت و ضرورت تعامل با دولت سوریه تغییر کند.
حزب الله لبنان با حضور در جنگ سوریه و تحقق دستاوردها، جدول مذاکرات درباره بحران سوریه را تغییر داد و باعث شد خواستهها از درخواست برای کنار رفتن اسد از قدرت به بقای او و ضرورت تعامل با دولت سوریه تغییر کند.
روزنامه الاخبار چاپ بیروت در تحلیلی به قلم علی ابراهیم مطر، درباره پیروزی بر تروریسم در لبنان نوشت: در مورد پیروزی ماه اوت در برابر تروریسم میطلبد علاوه بر نقش بارز حزب الله در حمایت از سوریه که کشوری اصلی در محور مقاومت به شمار میرود، از نقش مقاومت در مبارزه با گروههای تروریستی، حفظ مرزها با سوریه و به تبع آن حمایت از عمق لبنان صحبت شود آنهم بعد از اینکه آمریکا، غرب و برخی کشورهای خلیج فارس قصد داشتند سوریه را سرنگون و آن را از جمله کشورهای وابسته به آمریکا قرار دهند.
در آغاز باید به صورت خلاصه از طرحهای گروههای تروریستی در لبنان صحبت کرد. عامل جغرافیایی در فرصت دادن به گروههای تروریستی برای ورود به لبنان نقشی اصلی ایفا کرد؛ زیرا این کشور همسایه سوریه است و مرزهایی که با این کشور دارد به تروریستها اجازه داد وارد لبنان شوند و بر بخش گستردهای از خاک لبنان در بخش شرقی جرود عرسال سیطره یابند. بر اساس نظریه ژئوپلتیک، ارتباط بین لبنان و سوریه یکی از مهمترین اهداف گروههای تروریستی به شمار میرفت به همین دلیل تامین امنیت خطوط کمک رسانی به آنها از لبنان به سوریه ضروری بود.
ورود گروههای تروریستی به لبنان برای قدرتهای اصلی در این کشور و در رأس آنها حزب الله، خط قرمز بود؛ زیرا حزب الله برای دفاع از مناطق مرزی با سوریه تلاش میکرد و تصادفی نبود که اولین مناطقی که گروههای تروریستی برای اشغال آنها تلاش کردند مناطق مرزی لبنان و سوریه بود. در نتیجه کنترل حمص، القصیر، زبدانی و مناطق دیگری را در دست گرفتند که لبنانیها ساکن آنجا بودند مانند زیتا، السماقیات، جرماش و ربله. این اقدامات تروریستها برای باز کردن گذرگاههای اصلی کمک رسانی از شمال لبنان و ساحل سوریه و لبنان بود که همین مسئله خطری راهبردی برای دمشق به شمار میرفت.
حزب الله یکی از مهمترین حامیان جنگ با تروریسم در لبنان، سوریه و عراق به شمار میرود و با تمام قوا در کنار رئیس جمهور سوریه ایستاد. در ابتدای سال ۲۰۱۳ و با افزایش قدرت مخالفان مسلح در سوریه، حزب الله بعد از سخنرانی سید حسن نصرالله که گفت: نظام سوریه سقوط نخواهد کرد، اعلام موضع آشکار خود را آغاز کرد و به تبع آن در آوریل ۲۰۱۳ رسما اعلام کرد در نبرد القصیر مشارکت خواهد کرد. این حضور چند دلیل داشت از جمله اینکه حزب الله اینگونه به سوریه نگاه میکند که تنها کشور عربی حامی آرمان فلسطین و جنبشهای مقاومت در برابر دشمن اسرائیلی است و در برابر یک چالش وجودی قرار داشت و سقوط آن خطرناکترین تهدید برای مقاومت بود. در نتیجه حزب الله باید در کنار سوریه میایستاد. این جنبش همچنین میخواست با ورود به سوریه از عمق راهبردی خود دفاع کند.
نویسنده با اشاره به اینکه هدف از جنگی که علیه سوریه راه افتاد فراتر از سوریه بود، نوشت: هدف از این جنگ از بین بردن محور مقاومت، فروپاشی ارتشهای کشورهای منطقه بود تا تقسیم کشورها یا دستکم سوریه و عراق به ولایتهای مذهبی و نژادی آسان باشد و حزب الله لبنان هم در برابر تهدیدی که مقاومت را نشانه گرفته بود و وضعیت فاجعه باری که به دنبال سقوط سوریه رخ میداد، باید در درجه اول به دفاع از خود و سپس مشارکت برای ناکام گذاشتن این طرح اقدام میکرد. مقاومت به این نتیجه رسید که گروههای مسلح، لبنان را وارد درگیری میکنند در نتیجه تصمیم گرفت با این گروهها مقابله کند و اجازه ندهد لبنان به یک کانون برای هدف قرار دادن سوریه تبدیل شود.
نقش مهم دیگری که حزب الله در سوریه ایفا کرد دفاع از اقلیتهای دینی بود که داعش و دیگر گروههای تروریستی برای هدف قرار دادن آنها تلاش میکردند.
در ادامه این تحلیل با اشاره به توسعه نقش حزب الله در سوریه از فعالیتهای دفاعی در مرزها به مشارکت میدانی در کنار ارتش سوریه آمده است: یک واقعیت غیرقابل انکار وجود دارد اینکه پیروزیهایی که حزب الله در سوریه محقق کرد باعث شد نقشی منطقهای و فراتر از لبنان ایفا کند و آن را به تکیه گاهی اساسی برای دفاع از محور مقاومت و تحقق دستاوردهایی تبدیل کرد که معادله نظامی را کاملا تغییر داد و در شکست دادن طرح خاورمیانه جدید سهیم بود.
واقعیت دیگری که دشمن اسرائیلی از آن میترسید، اما محقق شد این بود که حزب الله توانست تواناییهای نظامی خود را بنا به شرایط و ساختار جغرافیایی هر جنگی توسعه دهد و به همین منظور امنیت خطوط راهبردی حمایتی را برای وارد کردن سلاح برای خود از طریق سوریه تامین کرد و به سبب مقابله با گروههای تروریستی توانست محبوبیت خود را در لبنان افزایش دهد. اما در سطح منطقهای باید اشاره کرد با وجود اینکه حزب الله توانست جایی برای خود در منطقه باز کند,، اما برخی کشورهای عربی هستند که از یک سو با این جنبش دشمنی دارند و از سوی دیگر از آن میترسند به همین سبب شب و روز با آمریکا و اسرائیل تلاش میکنند آن را تحت فشار و محاصره قرار دهند.
اما در سطح بین المللی، ورود حزب الله به نبرد سوریه و کسب دستاوردها، معادلاتی را تغییر داد که به نوبه خود به تغییر جدول مذاکرات درباره بحران سوریه منجر شد و باعث شد خواستهها از کنار رفتن اسد به باقی ماندن او در قدرت و ضرورت تعامل با دولت سوریه تغییر کند.
در نتیجه حزب الله یک قدرت اصلی حاضر در مبارزه با گروههای ترویستی و حمایت از عمق سوریه تبدیل شد به خصوص اینکه صدها نفر از بهترین مبارزان و فرماندهان خود را برای حضور مستقیم در میدان سوریه به این کشور اعزام کرد. علاوه بر این نیروهای حزب الله، که در جنگ سوریه مهارتهای جدیدی کسب کردند، با تقویت معادله جدید بازدارندگی به تهدیدی راهبردی برای اسرائیل تبدیل شد.
در پایان این یادداشت آمده است: حزب الله توانست به سلاح سنگین بیشتری دست یابد و راه انتقال این سلاح را امن کند. سرنگون نشدن نظام سوریه به مثابه یک پیروزی راهبردی برای حزب الله بود که سقوط نظام سوریه را شکست بزرگ محور مقاومت میدانست. این محور در پی جنگ با تروریسم قوی شد و توسعه یافت و توانست طرح آمریکا را مبنی بر تحریک گروههای تروریستی به منظور شکست دادن این محور و بنا نهادن طرح خاورمیانه بزرگ، ناکام بگذارد.
خبرگزاری صدا و سیما