رشد ۳ برابری اعضای هیات علمی زن در ۲ دهه
نهتنها جمعیت دانشجویان دختر، بلکه اعضای هیاتعلمی زن نیز از دهه 80 بهبعد با رشد چشمگیری همراه شده است، بهطوریکه امروز به گفته وزیر علوم سابق، ۵۰درصد از دانشگاهیان کشور را زنان و در میان اعضای هیاتعلمی هم 33درصدشان را زنان تشکیل میدهند.
زنان نقش مهمی در پیشبرد برنامههای مختلف جوامع دارند. با توجه به اینکه بخش جالبتوجهی از جمعیت هر کشوری را زنان تشکیل میدهند، میزان حضور آنها در عرصههای مختلف نقش تعیینکنندهای در توسعهیافتگی آن کشور دارد، اما آنچه قبل از ورود این قشر به انجام هر نوع فعالیتی در سطح کشوری نیاز است، تخصص آنها برای انجام وظایف محولشده خواهد بود، مسالهای که نشاندهنده اهمیت تحصیل بهویژه تحصیلات آکادمیک زنان است. بهعبارت دیگر تنها از طریق تحصیل زنان در رشتههای مختلف است که میتوان زمینه را برای حضور آنها در بخشهای مختلف مهیا کرد. موضوعی که در طول 4دهه بعد از انقلاب اسلامی موردتوجه ویژه متولیان آموزش عالی قرار گرفته و با درنظر گرفتن سهم قابلقبولی از صندلی مراکز آکادمیک برای حضور زنان، وضعیت امروز به نسبت سالهای قبل به شکل ویژهای تغییر کرده است. اما واقعیت این است که نهتنها جمعیت دانشجویان دختر، بلکه اعضای هیاتعلمی زن نیز از دهه 80 بهبعد با رشد چشمگیری همراه شده است، بهطوریکه امروز به گفته وزیر علوم سابق، ۵۰درصد از دانشگاهیان کشور را زنان و در میان اعضای هیاتعلمی هم 33درصدشان را زنان تشکیل میدهند.
درست است که در سال 57، سهم پذیرش زنان در دانشگاههای کشور تنها 23درصد بود، اما حضور جدی زنان در دانشگاهها از اواخر دهه 70 شروع شد و در مدت کوتاهی توانستند جایگاه قابلقبولی را به دست آورند، بهطوریکه در سال 85، از کل جمعیت دانشجویی کشور 63درصد را دانشجویان دختر تشکیل میدادند؛ روندی که در برهههایی شیب نزولی به خود گرفت؛ اما همچنان دانشجویان دختر نیمی از کل جمعیت دانشجویی را تشکیل میدهند. بخش عمده صندلیهایی که توسط این قشر در طول دو دهه گذشته اشغال شده هم مربوط به مقطع کارشناسی است. مسالهای که دور از انتظار نبود؛ چراکه درمجموع تعداد دانشجویان این مقطع به نسبت دیگر مقاطع بیشتر است.
سال 83؛ عبور جمعیت دانشجویان دختر از مرز یک میلیون نفر
در سال 80، 768 هزار و 433 دانشجوی دختر در 5 مقطع تحصیلی کاردانی، کارشناسی، کارشناسیارشد، دکتری حرفهای و دکتری تخصصی در دانشگاههای کشور مشغول به تحصیل بودند، رقمی که یک سال بعد به 848 هزار و 283 دانشجو رسید؛ اما به نظر میرسد هرچه از سالهای اول دهه 80 فاصله میگرفتیم، رغبت دانشجویان دختر برای ورود به فضای آکادمیک هم بیشتر میشد، بهطوریکه در سال 82 جمعیت دانشجویان دختر به 975 هزار و 10 نفر رسید. رقمی که در سال بعد به یک میلیون و 79 هزار و 563 دانشجوی دختر در آن سال به دانشگاههای کشور راه یافته بودند. البته همانطور که پیشتر هم عنوان شده بود، در تمام این سالها، مقطع کارشناسی بود که از جذابیت بیشتری برای دانشجویان دختر برخوردار بود و بعد از آن هم مقطع کارشناسیارشد در رده دوم قرار داشت.
به نظر میرسد دهه 80، دهه رشد جمعیت دانشجویان دختر در کشور است، بهطوریکه در سال 84 باز هم شاهد جهش جالبتوجه در تعداد دانشجویان دختری هستیم که در مقاطع مختلف درس میخوانند. در آن سال، یک میلیون و 231 هزار و 662 دانشجوی دختر را در سراسر کشور داشتیم که آنچه آمارهای رسمی میگوید، از دهه 80 به بعد میزان رشد جمعیت دانشجویان دختر هر سال جالبتوجه بود؛ بهطوریکه در سال 85 جمعیت دانشجویان دختر از پسران هم پیشی گرفت. بهعبارت دیگر در آن سال نظام آموزش عالی کشور میزبان یک میلیون و 482 هزار و 223 دانشجوی دختر در تمام مقاطع تحصیلی بود.
نیمه دوم دهه 80 حضور دختران پررنگ تر شد
اواخر دهه 80 را باید یکی از دوران طلایی برای حضور دانشجویان دختر در زیرنظامهای آموزش عالی دانست، بهطوریکه در سال 86 ، یک میلیون و 795 هزار و 836 صندلی دانشگاهی در اختیار دانشجویان دختر بود و این مساله نشان از حضور جدی آنها در عرصههای علمی آن سالها دارد. در سال 87 هم دانشجویان دختر دست برتر را در دانشگاههای کشور داشتند، بهطوریکه یک میلیون و 708 هزار و 394 دانشجو در دانشگاههای کشور مشغول تحصیل بودند و در این میان استان آذربایجانشرقی با 80 هزار و 380 دانشجو در رتبه نخست قرار داشت. این وضعیت در یک سال بعد هم ادامه و روند صعودی داشت، بهطوریکه در سال 88، یک میلیون و 874 هزار و 722 دانشجوی دختر در دانشگاههای کشور حضور داشتند و باز هم برتری با دانشجویان مقطع کارشناسی با جمعیت یک میلیون و 333 هزار و 631 نفری بوده است.
درست است که در آخرین سال دهه 80، جمعیت دانشجویان پسر از دختران پیشی گرفته بود، اما باز هم دختران دست برتر را در دانشگاههای کشور در اختیار داشتند، بهطوریکه در آن سال دختران توانستند 2 میلیون و 37 هزار و 875 صندلی مراکز آموزش عالی را به نام خود ثبت کنند. در همان سال 2 میلیون و 78 هزار و 916 دانشجوی پسر در دانشگاهها مشغول تحصیل بودند؛ اما در عمل فاصله میان آنها بهقدری اندک است که درعمل به چشم نیاید.
دهه 90؛ نیمی از جمعیت دانشجویی کشور در اختیار دختران
با شروع دهه 90، گویی دیگر دانشجویان دختر حضور خود را در مراکز آکادمیک به اثبات رسانده بودند و نقش مهمی در پیشبرد برنامههای علمی کشور ایفا میکردند. قطعا حضور 2 میلیون و 202 هزار و 685 دانشجوی دختر در سال 90 نشان میدهد که نصفی از آموزش عالی کشور در اختیار آنها قرار داشته است. یک سال بعد هم جمعیت دانشجویان دختر با ریزش همراه بود؛ اما این کاهش بهحدی نبود که بتواند تغییر بزرگی در نسبت دانشجویان دختر به کل دانشجویان آن سال ایجاد کند. در آن برهه 2 میلیون و 106 هزار و 639 دانشجوی دختر در دانشگاههای دولتی و غیردولتی و در مقاطع مختلف درحال تحصیل بودند که از این میان تنها یک میلیون و 536 هزار و 808 نفر از آنها مقطع کارشناسی را برای تحصیل خود انتخاب کرده بودند. سال 92 اما باز هم شاهد خیز دانشجویان دختر برای ورود به دانشگاهها بودیم، بهطوریکه درنهایت دو میلیون و 214 هزار و 418 نفر به مراکز آکادمیک رسیدند، اما مساله مهم در اینباره آن است که باز هم گوی سبقت در اختیار مقطع کارشناسی بود، اما دانشجویان دختر توانسته بودند در مقاطع دکتری حرفهای و تخصصی هم خوش بدرخشند، بهطوریکه در همان سال 38 هزار و 994 دانشجوی دختر در مقطع دکتری حرفهای و 30 هزار و 74 دانشجوی دختر هم در مقطع دکتری تخصصی حضور داشتند. یک سال بعد باز هم اندکی از جمعیت دانشجویان دختر کاسته شد و تنها دو میلیون و 206 هزار و 496 صندلی در اختیار آنها برای تحصیل در مقاطع مختلف قرار داشت؛ اما در مقابل جمعیت دانشجویان پسر در همان سال 2 میلیون و 605 هزار و 85 نفر بوده است.
اواسط دهه 90، دیگر جامعه همانند گذشته رغبتی برای حضور در فضای آکادمیک نداشت و همین مساله هم در کاهش جمعیت دانشجویی نمود پیدا میکرد؛ مولفهای که بهتدریج خود را در کاهش جمعیت دانشجویان دختر هم نشان داد؛ بااینحال باز هم نیمی از جمعیت دانشجویی را زنان تشکیل میدادند. بهطوریکه در سال 94 دانشجویان دختر 2 میلیون و 2 هزار و 559 صندلی را در اختیار گرفته بودند. این قهر در سال 95 بیش از پیش خود را نشان داد؛ چراکه در آن سال تنها یک میلیون و 871 هزار و 596 دانشجوی دختر به دانشگاهها رفتند، اما این کاهش به معنی قهر یا کنار گذاشتن دانشجویان دختر نیست بلکه برای دانشجویان پسر هم صدق میکند. بهطوریکه در آن سال تنها 2 میلیون و 202 دانشجوی پسر در مراکز آکادمیک حضور داشتند.
شیب نزولی جمعیت دانشجویان دختر همزمان با کاهش جمعیت دانشجویی
جمعیت دانشجویان دختران در سال 96 همراستا با کاهش کل جمعیت دانشجویی دوباره به مرز یک میلیون برگشت و تنها یک میلیون و 685 هزار و 109 دانشجوی دختر در آن سال در دانشگاههای کشور حضور داشتند. اما آنچه در همه این سالها ثابت مانده، این است که رغبت به اخذ مدرک کارشناسی بیشتر از دیگر مقاطع تحصیلی بوده و هست. در سال 97 هم باز هم بیمیلی به تحصیلات آکادمیک در جامعه وجود داشت، موضوعی که باعث شد دوباره شاهد ریزش جمعیت دانشجویی باشیم. بهطوریکه در آن سال تنها یک میلیون و 604 هزار و 457 دانشجوی دختر در مقاطع مختلف مشغول تحصیل بودند. اما تداوم روند نزولی جمعیت دانشجویی اثرات خود را باز هم در جمعیت دانشجویی دختران گذاشت. تنها یک سال بعد درمجموع 3 میلیون و 182 هزار و 989 دانشجو در کشور داشتیم که از این تعداد 48.5درصد آنها را زنان تشکیل میدادند. یعنی بهعبارت دقیقتر تنها یک میلیون و 544 هزار و 243 دانشجوی دختر داشتیم.
رشد 3 برابری تعداد اعضای هیاتعلمی زن در کشور طی یک دهه
از رشد جمعیت دانشجویی دختران در طول دو دهه گذشته که بگذریم، باید گفت زنان توانستند در این بازه زمانی، جایگاه نسبتا خوبی را در میان اعضای هیاتعلمی دانشگاهها هم از آن خود کنند. بهطوری که امروز 33 درصد از اعضای هیاتعلمی مراکز آکادمیک را زنان تشکیل میدهند. اما با نگاهی به آمارهای منتشرشده در این حوزه باید گفت تعداد اعضای هیاتعلمی زن جذب شده در دانشگاههای کشور در دهه 90 به نسبت 80 رشد قابل توجهی داشته است، بهطوری که از 7 هزار و 181 عضو هیاتعلمی زن تماموقت در سال تحصیلی 81-80 به 24 هزار و 334 استاد در سال تحصیلی 99-98 رسیده است، یعنی رشد بیش از 3 برابری داشته است. نکته قابل توجه درباره رشد جمعیت اعضای هیاتعلمی زن تماموقت در مراکز آکادمیک کشور این است که ظرف بازه زمانی 5ساله از 80 تا 85، جمعیت آنها از 7 هزار و 181 به 10 هزار و 362 رسیده که نشان از رشد 44 درصدی دارد. همین روند در 5 سال بعدی هم به چشم میخورد، بهطوری که در سال 90، کشور 16 هزار و 307 عضو هیاتعلمی زن در رشته و مقاطع مختلف داشته است، یعنی در همین بازه زمانی 54 درصد جذب اعضای هیاتعلمی زن تماموقت در دانشگاهها بیشتر از گذشته شده بود. سرعت رشد جمعیت اعضای هیاتعلمی زن تماموقت در دانشگاههای کشور 5 سال بعد هم روند صعودی داشت، بهطوری که تا پایان سال تحصیلی 95-94 این میزان به 20 هزار و 305 عضو هیاتعلمی زن رسید، روندی که بهنظر میرسد کمکم از سرعت آن کم شده است، بهطوری که در سال تحصیلی 96-95 در تمام دانشگاههای کشور تنها 20 هزار و 718 عضو هیاتعلمی زن تماموقت مشغول به فعالیت بودند. اما این میزان در یک سال تحصیلی بعد باز هم رشد چشمگیری گرفت و به 23 هزار و 245 عضو هیاتعلمی رسید و اساتید زن توانستند در طول یک سال 12 درصد بیشتر در مراکز آکادمیک جذب شوند. سال تحصیلی 98-97 اما تغییر چندانی در این زمینه وجود نداشت و درمجموع 23644 عضو هیاتعلمی زن داشتیم که بهصورت تماموقت به فعالیتهای آموزشی میپرداختند. یک سال بعد یعنی برای سال تحصیلی 99-98 این میزان به 24 هزار و 334 عضو هیاتعلمی تماموقت خانم رسید، نکته مهم اینجاست که در همان سال درمجموع 88 هزار و 255 عضو هیاتعلمی در کشور داشتیم.
تدریس بیش از 90 هزار عضو هیاتعلمی زن در کشور
براساس آخرین آماری که توسط موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی ایران منتشر شده و مربوط به سال تحصیلی 96-95 است، 91 هزار و 553 عضو هیاتعلمی زن با مرتبههای مختلف استادی، دانشیاری، استادیاری و... در کشور وجود داشتند؛ در همین سال تحصیلی استانهای هرمزگان 31.6 درصد، کرمان 30.8 درصد و فارس 28.7 درصد بیشترین سهم اعضای هیاتعلمی تماموقت زن و در مقابل استانهای کهگیلویهوبویراحمد 15.25 درصد، کردستان 15.8 درصد و قم 16.6 درصد کمترین اعضای هیاتعلمی تماموقت زن را در بین استانهای کشور داشتهاند.