بازارهای مولد فلج شده است
مالیات بر عایدی سرمایه؛ کلید قفل رکود مسکن
افزایش قیمت مسکن در سال ۹۷ از تورم جلو زده است. حدود ۵۰۰ هزار خانه خالی در تهران وجود دارد. تنها راهکار برای حل این مشکلات، مالیات بر عایدی سرمایه است.
نسیم انلاین: برخی سرمایه های خود را صرف خرید تعداد زیادی مسکن میکنند و پس از مدت کوتاهی با فروش این خانهها با قیمت بالاتر سود به دست میآورند. مهیا بودن بستر این نوع خرید و فروش های غیرمولد، زیانهای بسیاری به اقتصاد کشور وارد می کند که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
وقتی افراد، پس از مدت کوتاهی از خرید ملک، اقدام به فروش آن با قیمت بالاتر میکنند، این قیمتگذاریها بر کل بازار مسکن تاثیرگذار است. به خصوص که بازیگران اصلی این اختلال اقتصادی، سوداگران بازار مسکن هستند که تعداد زیادی خانه را به ملکیت دارند. در نتیجه، همزمان با سود کلانی که این افراد میبرند، قدرت خرید مسکن برای مردم عادی، هرروز کمتر و کمتر میشود. این درحالی است که مسکن، یکی از نیازهای اساسی مردم است و رکن مهمی در تامین رفاه آنها به شمار میآید.
فلج شدن بازارهای مولد
اقتصاد یک کشور، متشکل از بازارهای مولد و غیرمولد است و مسکن ذیل بازارهای غیرمولد جای می گیرد. بازارهای مولد، برخلاف بازارهای غیرمولد، ارزش افزوده تولید میکنند و تاثیر مثبتی بر اقتصاد میگذارند. درنتیجه برای رونق اقتصادی یک کشور، ترجیح بر هدایت نقدینگی به سمت این بازارها است؛ اما باید این موضوع را در نظر داشت که سرمایه گذاری در بازارهای غیرمولد، به سود بیشتری منتهی میشود و ریسک کمتری را به همراه دارد. بنابراین واضح است که بازارهای غیرمولد برای یک سرمایه گذار دارای جذابیت بیشتری است. حال آن که سیاست های کلان یک کشور باید طوری باشد که نقدینگی را به سمت بازارهای مولد هدایت کند. در غیر این صورت اقتصاد کشور با رکود اقتصادی و تورم روبهرو خواهد شد. اتفاقی که تا حدودی برای کشور ما رخ داده است.
مالیاتی که حلال این مشکلات است
خرید مسکن در فعالیتهای سوداگرایانه صرفا به قصد سود انجام میشود نه مصرف؛ به همین علت، اغلب این خانهها خالی از سکونت باقی میماند. همانطور که اکنون 500 هزار خانه خالی در تهران وجود دارد.
مالیات بر عایدی سرمایه، نظامی است که بیش از 50 کشور در جهان برای حل مشکلات ذکر شده برگزیدهاند. این مالیات، به میزان سودی که صاحب ملک از فروش آن دریافت میکند تعلق میگیرد تا انگیزه خرید و فروش مسکن را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. با کاهش انگیزه سرمایهگذاری در بازارهای اینچنینی، زمینه برای هدایت نقدینگی به سمت بازارهای مولد و رشد اقتصادی ایجاد میشود.
نوک پیکان مالیات به سمت سوداگران
نکته حائز اهمیت در نحوه اجرایی شدن مالیات بر عایدی سرمایه این است که سوداگران و اخلالگران اقتصادی را هدف قرار می دهد. به طور مثال ذات این مالیات به گونهای است که نرخ آن با توجه به دوره زمانی سرمایه گذاری تغییر می کند. به گونهای که هرچه سود ناشی از افزایش قیمتها در بازه زمانی کوتاهمدتتری اتفاقافتادهباشد، نرخ آن بالاتر خواهدرفت و اگر دوره سرمایهگذاریها از یک دورهای طولانیتر باشد معاف از این مالیات است. در نتیجه مردم عادی که خریداران و فروشندگان مصرفی مسکن هستند زیان نمی بینند.
سایر بازارهای هدف مالیات برعایدی سرمایه
در بسیاری از کشورها، مالیات بر عایدی سرمایه بر سکه، طلا و خودرو نیز اعمال میشود. با این کار، انگیزه سرمایهگذاری در تمامی این بازارها کاهش یافته، در نتیجه تاثیر دوچندانی بر رونق بازارهای مولد و رشداقتصادی خواهدداشت. علاوه بر این، با اعمال نرخ های متفاوت در بازارهای مختلف میتوان باعث هدایت هدفمند نقدینگی شد.
عدالت و مالیات بر عایدی سرمایه
هدف از این مالیات، صرفا افزایش درآمد دولت نیست و بیشتر آثار اقتصادی آن مطرح است. اما این مالیات، تاثیرات مثبت در زمینه های غیر اقتصادی هم دارد. به طور مثال، اجرایی شدن مالیات بر عایدی سرمایه تاثیر به سزایی در برقراری عدالت در نظام مالیاتی خواهد گذاشت. در کانادا 8 درصد ثروتمندان، 80 درصد مالیات را می دهند اما در ایران 10 درصد دهک بالای جامعه تنها 3 درصد مالیات میدهند و علت آن این است که در کشور ما مالیات بر عایدی سرمایه اجرا نمیشود.
طرح مالیات برعایدی سرمایه در بخش مسکن، در کشور ما اولین بار در سال 87 و سپس در سال 93 در مجلس شورای اسلامی مطرح شد که هردوبار بی نتیجه ماند. هم اکنون بار دیگر این طرح در حال بررسی است و کلیات آن در کمیسیون اقتصادی مجلس تصویب شدهاست. امید است این بار نمایندگان مردم، با تصویب آن زمینه بهرهمندی همه جانبه از این مالیات را فراهم آورند.
روژان عبداللهی