معرفی کتاب؛
مقدمهای بر دموکراسی بلاکچین
نویسنده کتاب «دموکراسی بلاکچین» بیان میکند که محبوبیت بلاکچین به معنای اثبات عمق بیاعتمادی به دولت های امروز است.
نسیمآنلاین؛ سیدعلی موسوی: کتاب «دموکراسی بلاکچین»، نوشته ویلیام مگنوسون در سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج به چاپ رسید و جز ده کتاب شاخص در حوزه بلاکچین عنوان شد. نویسنده سفری نفسگیر در دنیای بلاکچین و بیتکوین را از سرچشمه آنها و در نوشتههای آنلاین یک چهره مرموز به نام ساتوشی ناکاموتو، تا نقطه اوج آن در سال 2010، و ارتباط مبهم آن با دارکوب و جرائم آنلاین مهیا کرده است. مگنوسون بیان میکند که محبوبیت بلاکچین به معنای اثبات عمق بیاعتمادی به دولت های امروز است. کتاب مزبور زمینه را برای کاوشی عمیق در فهم اینکه چگونه بلاکچین میتواند فرآیندها و نهادهای دموکراتیک را تغییر دهد، مهیا میکند. این یک درک اساسی از فناوری بلاکچین و کاربردهای بالقوه آن را ارائه میدهد و در عین حال چالشهای بالقوه این فناوری را نشان میدهد.
در فصل اول کتاب «دموکراسی بلاک چین»، ویلیام مگنوسون، مفهوم فناوری بلاک چین را به عنوان راه حلی بالقوه برای برخی از مسائل مبرم در جوامع دموکراتیک مدرن معرفی میکند. این فصل با توضیح نحوه عملکرد فناوری بلاک چین و پتانسیلی که برای تغییر جنبههای مختلف دموکراسی دارد، پایه و اساس بقیه کتاب را ایجاد می کند.
مگنوسون با بحث در مورد منشاء و توسعه فناوری بلاک چین شروع میکند و ارتباط آن با ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین را برجسته میکند. او ماهیت غیرمتمرکز زنجیرههای بلوکی را توضیح میدهد و بدین نکته اشاره میکند که اساسا چگونه آنها تراکنشهای ایمن، شفاف و غیرقابل دستکاری را فعال میکنند و آنها را به جایگزینی جذاب برای سیستمهای متمرکز سنتی تبدیل میکند. نویسنده همچنین مفهوم قراردادهای هوشمند را معرفی میکند.
بدین ترتیب این فصل به بررسی کاربردهای بالقوه فناوری بلاک چین در حوزه دموکراسی اشاره میکند. مگنوسون پیشنهاد میکند که این برنامهها میتوانند به حل مسائل طولانی مدتی مانند تقلب در انتخابات، فساد، و ناکارآمدی بوروکراسی کمک کنند. او همچنین مطرح میکند که چگونه فناوری بلاک چین می تواند اشکال مستقیمتری از دموکراسی را با اجازه دادن به شهروندان برای مشارکت فعالتر و شفافتر در فرآیندهای تصمیمگیری ترویج کند.
نویسنده همچنین معایب و چالشهای بالقوه مرتبط با ادغام فناوری بلاک چین در سیستمهای دموکراتیک را تأیید میکند. این چالشها شامل مسائل مربوط به حریم خصوصی، امنیت و مقیاسپذیری و همچنین پتانسیل تمرکز و کنترل توسط نهادهای قدرتمند میباشد.
در پایان، فصل اول "دموکراسی بلاک چین" زمینهای برای کاوش عمیقتر در مورد اینکه چگونه فناوری بلاک چین میتواند فرآیندها و نهادهای دموکراتیک را تغییر دهد، آماده میکند. این یک درک اساسی از فناوری بلاک چین و کاربردهای بالقوه آن را ارائه میدهد و در عین حال خطرات و چالشهای بالقوه مرتبط با این فناوری جدید را نیز تشخیص میدهد.
در اوایل قرن بیست و یکم، یک نوآوری فنآوری پدید آمد که نه تنها در امور مالی، کسبوکار و صنعت، بلکه بستر خود جامعه را متحول کرد: دموکراسی. این فناوری، بلاک چین، برای اولین بار در ایجاد بیت کوین، اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز جهان پیاده سازی شد. با این حال، کاربردهای بالقوه آن بسیار فراتر از ارز دیجیتال است.
فناوری بلاک چین، در هسته خود، نوعی فناوری دفتر کل توزیع شده است. این به چندین طرف اجازه میدهد تا معاملات را به صورت ایمن و غیرمتمرکز ثبت و تأیید کنند. هر "بلوک" در زنجیره حاوی لیستی از تراکنشها است و این بلوکها با استفاده از هشهای رمزنگاری به یکدیگر مرتبط میشوند. این یک رکورد شفاف و مقاوم در برابر دستکاری از تمام تراکنشهایی که تا کنون در شبکه رخ داده است ایجاد میکند.
کاربردهای بالقوه این فناوری برای حکمرانی دموکراتیک گسترده و متنوع است. این وعده داده است که روشی امن، شفاف و ضد دستکاری برای ثبت آرا ارائه دهد و بدین ترتیب به طور بالقوه بسیاری از اشکال سنتی تقلب در انتخابات را از بین ببرد. همچنین میتواند اجازه ایجاد سازمانهای مستقل غیرمتمرکز (DAOs) را بدهد که اساساً اشکال حکومتداری خودکار و مبتنی بر بلاک چین هستند.
این کتاب، «دموکراسی بلاک چین»، پیامدهای بالقوه این فناوری را برای حکمرانی دموکراتیک بررسی میکند. این نوشته به بررسی مزایا و چالشهای بالقوهای که فناوری بلاک چین برای دموکراسی ایجاد میکند، میپردازد و چگونگی استفاده از آن را برای ایجاد یک سیستم حکمرانی شفافتر، پاسخگوتر و کارآمدتر بررسی میکند.
وعده فناوری بلاک چین برای دموکراسی بسیار گسترده است. این امر به طور بالقوه می تواند شیوه ثبت و شمارش آرا را متحول کند و نیاز به یک مرجع متمرکز برای شمارش آرا را از بین ببرد. این میتواند عصر جدیدی از شفافیت و اعتماد در سیستمهای انتخاباتی را به وجود آورد، زیرا هر رأی بر روی یک بلاک چین غیرقابل دستکاری ثبت میشود که برای هر عضوی از عموم قابل مشاهده است.
علاوه بر این، فناوری بلاک چین میتواند به ایجاد DAO اجازه دهد، که میتواند اساساً نحوه اداره سازمانها را متحول کند. DAO ها بر اساس قوانین از پیش تعیین شده کدگذاری شده در یک بلاک چین عمل می کنند. این امر به طور بالقوه می تواند نیاز به اشکال سنتی مدیریت سلسله مراتبی را از بین ببرد، زیرا تصمیمات می توانند به طور جمعی توسط اعضای DAO گرفته شوند و رای هر یک از اعضا به طور ایمن و شفاف در بلاک چین ثبت شود.
با این حال، مانند هر فناوری دیگری، بلاک چین نوشدارویی نیست. همچنین چالشهای مهم و خطرات بالقوهای را برای حکومت دموکراتیک ارائه میکند. به عنوان مثال، چالشهای فنی مربوط به مقیاس پذیری و امنیت وجود دارد. شفافیت و تغییرناپذیری بلاک چین نیز میتواند نگرانیهایی را برای حفظ حریم خصوصی
ایجاد کند. علاوه بر این، در حالی که ایده DAO ها امیدوارکننده است، سؤالاتی را در مورد چگونگی اطمینان از پاسخگویی و محافظت از حقوق اقلیت در سیستمی که در آن تصمیمات با اکثریت آرا گرفته می شود، ایجاد می کند.
همچنین توجه به این نکته مهم است که در حالی که فناوری بلاک چین خود خنثی است، در یک زمینه اجتماعی و سیاسی وجود دارد. شیوه های اجرا و استفاده از آن ناگزیر توسط ساختارهای قدرت موجود و هنجارهای اجتماعی شکل می گیرد. بنابراین، در حالی که فناوری بلاک چین پتانسیل تغییر حکومت دموکراتیک را دارد، گلوله نقره ای نیست که بتواند به طور جادویی تمام مشکلات جامعه را حل کند.
«دموکراسی بلاک چین» به عنوان مقدمهای جامع برای این حوزه هیجان انگیز و به سرعت در حال تحول در نظر گرفته شده است و امید است که بحث و تحقیق بیشتر در مورد کاربردهای بالقوه فناوری بلاک چین برای حکمرانی دموکراتیک را برانگیزد و به گفتگوی مداوم در مورد چگونگی استفاده از فناوری برای ایجاد جامعه ای عادلانهتر، منصفانه تر و دموکراتیک کمک کند.