شهید بهشتی و مسئلهی حجاب
بازخوانی یکی از سخنرانیهای شهیدبهشتی درخصوص مسئلهی آزادی که نگاه شهیدبهشتی به مسئلهی حجاب در جامعه را نشان می دهد
نسیمآنلاین: شهیدبهشتی 23 بهمن 59 در مراسم بزرگداشت شهدای هویزه سخنرانی کرد. «آزادی در جامعه اسلامی» محور اصلی این سخنرانی بود. متن این سخنرانی در روزنامه جمهوری اسلامی به تاریخ یکشنبه 7 فروردین 62 منتشر شد. به بهانهی انتساب برخی مواضع به شهیدبهشتی درخصوص مسئلهی حجاب، بازخوانی بخشهایی از این سخنرانی جالب توجه است:
اگر زن و مرد ما فریاد برمیآورند که استقلال، آزادی، حکومت اسلامی منظورشان آن آزادی بیبندوبار گونه نبود. هیچ مرد مسلمان متعهد و هیچ زن مسلمان متعهد خواستار آن نبود که زن و مرد در جامعه ما آزاد باشد و هیچ قید و بندی نداشته باشد. هرگز نمیخواست محیط اجتماعی ما به هر زن و مردی آن آزادی را بدهد که هر طور دلش میخواهد لباس بپوشد، زندگی کند و هرطور دلش میخواهد معاشرت کند. انقلابیون مسلمان ما دنبال این چنین آزادی نبودند.
آزادی از دیدگاه اسلام عزیز ما در درجه اول آزاد شدن انسان از بندگی است. آیا نگریستهای به آن انسانی که هوی و هوسش و تمایلاتش را میپرستد؟ هوسکیش است، هواپرست است و با اینکه خیلی عالم است و دارای گنجینه معلومات، اما خدا او را گمراه کرده است؟ خیلیها هستند عالمند اما رهرو رهیاب نیستند. همانطوری که مکرر در سخنان اخیر امام امت شنیدهاند علم برایشان حجاب اکبر است. علم مانع آن است که حق و حقیقت را بیابند، بشناسند و بپذیرند و در برابرش خاضع شوند. علم به آنها به جای تواضع و فروتنی در برابر حق، غرور و خودسری و سرکشی را در برابر حق داده است.
آزادی بدان است که انسان در برای حاکمیت هوی و هوسها و تمایلات درونی گوناگونش بر انتخاب و رفتارش آزاد بماند، آزادیش را حفظ کند و این شهیدان عزیز ما چنینند. اینها خودشان را در برابر بسیاری از هوسها آزاد کردند و تا آزاد نشوند، بدین راه قدم نمینهند .
تا ما در خط تسلط بر هویها حرکت نکنیم، به این آزادی نمیرسیم. چون محیط اجتماعی تاثیر بهسزایی دارد در اینکه درون من و شماها رشد کند یا ذکر خدا رشد کند. درست است که اگر افراد رشد یافته رسیده به مراحل بالای کمال را در میان انگیزههای رنگارنگ فساد رها کنی اختیار خودشان را میتوانند داشته باشند، خوب باید بگوییم که اینها چند درصد هستند؟
اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی هم برآورید درست، اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که میآیی لباس و پوشش شما ساده باشد. اندامهای بدن و موی سر شما پوشیده باشد. آنچه با پوشش ساده نه دل فریب و سخن گفتن و نحوه برخورد با این و آن و طرز راه رفتن همه آنها هم با وقار و سنگین و متین باشد. در خور پاکدامنی بانوی والا قدر مسلمان پیوسته به خدا باشد. خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید بازهم آزادی او حفظ شده چون خودش آزادانه شنیده اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگوید این چیزهایی که شما میگویند خوب است ولی من دلم میخواهد نیمه برهنه از خانه بیرون بیایم، با آرایش تمام عیار در خیابان ظاهر شوم در اینجا نظام اسلامی با او چه کند؟
آزادی او را حفظ و رعایت کند و به او بگوید آزادی خانم؟ ما حرف خودمان را به شما زدهایم، شما میخواهی گوش کن یا گوش نکن آزاد هستی؟ گوش کردی خوشا به سعادتت، گوش نکردی عذابش دامن خودت را میگیرد؟ نخیر در آنجا ما نهی از منکر میکنیم. در این صورت خود به خود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستش میگیریم. نه به خاطر اینکه دشمن آزادی او و آزادی بشریت باشیم، به خاطر اینکه دوست و خواستار آزادی او و آزادی بشریت هستیم .
جامعه اسلامی جامعهای است که انسان در آن محیط وارد میشود آزادیهایش محدود به حدود اسلامی میشود. مردم در انتقاد و خردهگیری غیرمغرضانه از مسئولان آزادی مطلق دارند. از همه میتوانند انتقاد کنند، انتقاد سازنده دوستانه و نه انتقاد مغرضانه و کینه توزانه و ویرانگر. انتقاد مردم از بارکشان مسئولیتها جزء اصولی است که ما دهها سال در بحثهای اجتماعی بر آن تکیه میکردیم. مگر ممکن است که اکنون در جمهوری اسلامی هستیم بگوییم آن حرفها باطل شد؟ خدا نیاورد آن روز را که در این جامعه مسئولانی قبول مسئولیت کنند با این خوی و خصلت و شما نخواهید گذاشت که چنین روزی به سر این امت و این انقلاب بیاید.