محمدرضا زائری
نام گذاری مذهبی در عرصه عمومی!
خدا می داند هر روز چه قدر قبض خودپرداز و کاغذ سربرگ و اقلام چاپی مختلف دیگر در زباله ها می رود و عملا به طور ناخواسته توهین می شود زیرا بسیاری از خیابان ها و کوچه ها با اسامی مقدس و عباراتی از آیات قرآن کریم نام گذاری شده که شرعا هم بدون وضو نمی توان آن نام ها و عبارت ها را لمس کرد اما در زندگی روزمره شهری و به طور ناخواسته مورد اهانت واقع می شوند.
محمدرضا زائری: در یکی از اپلیکیشن های مکان یاب نقشه شهر، نشانی بیمارستانی را جست وجو می کردم اما نمی یافتم.بعد از جست وجو در اینترنت معلوم شد این بیمارستان که قبلا به نام یکی از پیشوایان دین بوده است اکنون نامی دیگر دارد از قبیل بهرام و شهرام و البته من از این تغییر قدری هم خوشحال شدم، زیرا دیده بودم که نام چاپ شده روی پارچه های بیمارستان و کیسه های نایلونی چه طور از سطل های زباله بیمارستانی سر در می آورد!
خدا می داند هر روز چه قدر قبض خودپرداز و کاغذ سربرگ و اقلام چاپی مختلف دیگر در زباله ها می رود و عملا به طور ناخواسته توهین می شود زیرا بسیاری از خیابان ها و کوچه ها با اسامی مقدس و عباراتی از آیات قرآن کریم نام گذاری شده که شرعا هم بدون وضو نمی توان آن نام ها و عبارت ها را لمس کرد اما در زندگی روزمره شهری و به طور ناخواسته مورد اهانت واقع می شوند. وقتی یک شهروند در میدان میوه و تره بار گوشت خریده و دست خون آلود فروشنده به قبض پرداخت می خورد یا سبزی فروش دست خاکی و گلی خود را بر پاکت منقوش به نام بازارچه می زند با خود فکر می کنم چه ضرورتی دارد نام قصابی و سبزی فروشی مثلا «والفجر» یا «بقیة ا...» باشد؟
جدا از آن که درباره نام خیابان ها و مراکز عمومی حتی در شکل شفاهی توهین هایی ناخواسته رخ می دهد، در همین تداول عامیانه وقتی کسی جنسی را گران می خرد یا کالایی نامرغوب تحویل می گیرد با چه لحنی درباره آن مرکز عمومی سخن خواهد گفت؟ در حالی که اگر نام چنین مرکزی اسامی و کلماتی از طبیعت و وصف های طبیعی باشد توهین و جسارتی صورت نخواهد گرفت. خوشبختانه به تازگی متولی جدید آستان قدس درباره محصولات خوراکی رضوی این تذکر را داده است و بالاخره یک نفر پیدا شده که بپرسد چرا باید این همه کاغذ و پوست و پلاستیک کیک و دونات و... با نام مطهر امام هشتم(ع) زیر دست و پا برود؟
در ابتدای انقلاب به خاطر فضای پرشور دینی و مذهبی شرایطی پیش آمد که همه چیز را با پسوند اسلامی معرفی می کردند و هم دانشگاه آزاد اسلامی بود و هم مرکز آموزش فیلم سازی وزارت ارشاد، در حالی که شاید هیچ منطق خاصی هم پشت این نام گذاری ها نبود و البته اگر آن روز در فضای جوزده کسی لب به اعتراض می گشود و به ایرادهای کاربردی آن نام ها در عمل و زندگی روزمره اشاره ای می کرد و می گفت این طور اسم نگذارید، مورد هجوم واقع می شد و به مخالفت با اسلام و ارزش های مذهبی متهم می شد اما اکنون پس از 40 سال، وقت طرح این پرسش فرارسیده است که به راستی چه ضرورتی برای نام گذاری های مذهبی در عرصه زندگی عمومی و مشترک همه شهروندان وجود دارد؟
روزنامه خراسان